بهلول مرد علم و عمل

شیخ محمدتقی بهلول گنابادی مدل عملی در الگوسازی دینی

احمد یوسفی مقدم رهنی

1 مرداد 1389 ساعت 0:00

شخصیت خاص محمدتقی بهلول از بچگی تفاوت خود را با دیگر هم‌سالانش نشان داد؛ به طوری که مردم همان زمان او را با بهلول زمان هارون رشید مقایسه مي‌کردند و نام «بهلول» به عنوان نام خانوادگی‌اش ثبت شد.


فرهنگ-اندیشه: مرحوم شیخ محمدتقی بهلول گنابادی دارای ویژگی‌هاي منحصربه‌فردی است که او را برای شناخته‌شدن به عنوان الگوي مناسب در جامعة مذهبی ایران بارز مي‌کند. در این مقاله سعی مي‌کنیم، انواع جنبه‌هاي شخصیتی که بهلول در رویکردهای اجتماعی‌اش با آنها حاضر شده، بیان کنیم؛ جنبه‌هايي که هرکدام برای خود طیف وسیعی از مخاطبان را مي‌تواند جذب کند و در حلقة اصحاب و یاران دین درآورد و به سوی معرفت حقیقی رهنمود سازد.
به بیان کلی‌تر مي‌توانیم بگوییم، بهلول هم در میان مردم عادی خاص است و هم در میان قشر علما. بسیاری کارشناسان معتقدند، این خصلت علم است که به دنبال مکان آرامی است تا رشد یابد و چندان دنبال حاشیه‌ها نیست.

به طور معمول طلبه‌ها در حوزه درس مي‌خوانند، پای درس استادان مي‌نشینند و شیوة زندگی نيکويي را مي‌آموزند و کمتر حوادث دنیا آنها را از درس و کلاس غافل می‌کند؛ اما زندگی بهلول به عنوان یک طلبه و روحانی سرشار از مبارزه، زندان، سفر و رنج است و او را متفاوت مي‌نمایاند.

علم او ضمن آنکه از شاگردي پای درس استادان برجسته حاصل‌شده، متکی به تجربة عملی خود اوست که سال‌ها اندوخته است. شاید از همین روست که مقام معظم رهبری در پیام تسلیت خود در مراسم تشییع جنازة بهلول او را «شگفتی روزگار» مي‌خواند.
شخصیت خاص محمدتقی بهلول از بچگی تفاوت خود را با دیگر هم‌سالانش نشان داد؛ به طوری که مردم همان زمان او را با بهلول زمان هارون رشید مقایسه مي‌کردند و نام «بهلول» به عنوان نام خانوادگی‌اش ثبت شد. در اینجا سعی شده، به سه ویژگی او پرداخته شود.

۱. مبارز و چریک
هنگامی که بهلول طلبة جوانی بود، به زیارت کربلا مشرف شد. در آنجا ۱۰ شب برای آیت‌الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی و ۱۰ شب برای آیت‌الله العظمی حسین نایینی منبر رفت و سپس گفت‌وگوی سرنوشت‌سازی بین او و آیت‌الله اصفهانی صورت مي‌گیرد. بهلول خود در این باره مي‌گوید: «در یک ملاقات خصوصی آقای سید ابوالحسن از من پرسیدند: «تو به چه خیال به کربلا آمده‌اي؟ برای زیارت یا برای درس؟» گفتم: «احتیاج به خواندن درس خارج دارم تا مجتهد شوم.» گفتند: «از کی تقلید می‌کنی؟» گفتم: «از شما.» گفتند: «به فتوای من امروز درس‌خواندن و برای اجتهاد کوشش‌کردن برای تو حرام است و منبررفتن و بر خلاف مقرراتی که رضاشاه پهلوی در ایران بر خلاف قرآن اجرا مي‌کند، سخن‌گفتن، واجب عینی است.» (خاطرات سیاسی، ص ۳۷)

از آن روز مبارزة بهلول آغاز مي‌شود و سخنرانی‌هاي او در سراسر ایران همراه با نوعي زندگی چریکی و خانه‌به‌دوشی شکل مي‌گیرد. او همسرش را هم طلاق مي‌دهد و در تعقیب و گریز مأموران رضاشاه از این شهر به آن شهر مي‌رود. «اگر جنگ مسجد گوهرشاد به صورت ناگهانی پیش نمی‌آمد و بنده دو سال دیگر به مسافرت‌هاي خود ادامه مي‌دادم و مناطق شمالی را مثل مناطق جنوبی در اختیار خود در مي‌آوردم و بعد به قیام رسمی دست مي‌زدم، ناممکن بود که دشمن بر من چيره شود و انقلاب بنده مثل انقلاب کنونی صددرصد کامیاب مي‌شد.» (خاطرات سیاسی، ص ۴۶)

به دنبال این مبارزات در سال ۱۳۱۴ ماجرای گوهرشاد پیش مي‌آید و بهلول به افغانستان روانه مي‌شود. در آن کشور کار سیاسی را تعطیل مي‌کند. در زندان به زندانی‌ها درس مي‌دهد و در فقر مالی و فرهنگی افغانستان مانند یک معلم و یک پرستار با مردم رفتار مي‌کند؛ ولی همین که بعد از ۳۱ سال راهی مصر مي‌شود، مبارزه دوباره آغاز مي‌‌شود.

او در هدف مقدسش در مبارزه با حکومت و ظلم حکومت پهلوی در مصر به رادیو بغداد مي‌رود و سخنرانی مي‌کند. اکنون اسرائیل هم در تیررس حملات اوست. بعدها سفری به سوریه هم دارد و با حافظ اسد، رهبر سوریه دیدار مي‌کند؛ سپس برای لشکریان سوریه که در جنگ شش‌روزه شکست خورده‌اند و اکنون بسیار ناامیدند، سخنرانی مي‌کند.

دوران جنگ تحمیلی هم‌ زمان مناسبی برای فعالیت‌هاي مبارزاتی او بود. بسیاری رزمندگان سخنرانی‌هاي آن پیرمرد را در سنگرها به یاد دارند. او تا پایان زندگی‌اش بر عهدی که به سید ابوالحسن اصفهانی داده، وفادار مي‌ماند و همچون یک مبارز زندگی مي‌کند. شیوة مبارزات و نوع حرکت‌هاي او در رساندن پیام مبارزه هم درخور تحقیق و الگوگیری است.

۲. مبلِّغ
استعداد ناب بهلول در سخنوری از همان کودکی عیان شد. او قبل از سن بلوغ برای زنان منبر مي‌رفت و در نوجوانی در سبزوار علیه حاکم رضاشاه هم سخنرانی کرد. همین استعداد او در سخنوری بود که آیت‌الله سید ابوالحسن اصفهانی او را برای مبارزه برگزید. مبارزبودن به همراه سلاح تبلیغ، همچنین خانه‌به‌دوشی‌اش او را انساني چند بعدی کرده بود که در هر مجلسی مي‌توانست صحبت کند. این ويژگي مبلغان است.

مبلغ نباید با توجه به سطح اطلاعات خود سخن بگويد، بلکه آنچه برای او مهم است، ظرفيت مخاطب است. مبلغ باید در کوتاه‌ترين فرصت سطح مخاطب را بسنجد و کلام مناسب با او را بیان کند؛ از همین روست که برخی به‌اشتباه چنين نتيجه مي‌گيرند که کسي مانند بهلول جایگاه علمی و عرفانی خاصی ندارد؛ چون در جلسه‌اي صحبت‌هاي او را شنیده‌اند که برای مخاطب عادی و سطح پایین سخن گفته بود؛ در صورتی که بهلول در مقابل مخاطب خاص هم بسیار سخن گفته است؛ مخاطبان خاصي از جنس حوزویان و نيز سیاستمداران.

او حتی در جلساتی مهمان حافظ اسد، رئیس‌جمهور سوریه بود. بهلول بعد از آغاز مبارزه در دوران رضاخان از تحصیل رسمی باز ماند؛ ولی همراه با مبارزه، آموختن را رها نکرد. خودش در این باره مي‌گوید: «همه گمان مي‌کنند که من بعد از صحبت آیت‌الله سید ابوالحسن اصفهانی و حکم جهاد ایشان دست از درس و بحث برداشتم؛ در حالی که کسی خبر ندارد که حکم سید را عملی کردم و درسم را هم ادامه دادم. من اجازة اجتهاد از شیخ عبدالکریم حائری یزدی، مؤسس حوزة علمیة قم دارم.» (شگفتی روزگار، ص ۲۳)

خاصیت مبلغ‌بودن، او را نیازمند سلاحی دیگر هم کرد و آن ساده‌زیستی و همچون مردم‌بودن بود که در این مرحله نیز در اوج قرار داشت. در یکی از خاطرات آمده است: «بهلول گفت: «برویم تهران.» ما هم قبول کردیم و تصمیم گرفتیم با ایشان به تهران برویم و هرچه به ایشان اصرار کردیم که با ماشین‌ سواری برویم که هم راحت‌تر است و هم سریع‌تر است، قبول نکردند؛ لذا با اتوبوس حرکت کردیم. در بین راه فرمود: «ما هم مثل سایر مردم باید با اتوبوس برویم.» وقتی هم به ترمینال رسیدیم، خواستیم که به میدان آزادی برویم، باز قبول نکردند که با ماشین شخصی برویم؛ لذا با واحد رفتیم و چون جایی برای نشستن نبود، سراپا ماندیم. از ایشان سؤال کردم: «آقا خسته نشدید؟» فرمودند: «نه‌خیر؛ من مي‌توانم شش فرسخ پیاده بروم. من برای شما ناراحتم!»» (ملکوتی خاک‌نشین، ص ۷۳)

۳. سلامتی جسم
یکی از ویژگی‌هاي منحصربه‌فرد بهلول که مي‌تواند الگوبرداری شود، عمر بالای صد سال به همراه سلامتی جسم در این دورة طولانی‌مدت است. این ويژگي بهلول حتی در جامعة غیر دینی و کساني که ارادتی هم به علما ندارند، تعمیم‌پذير و گسترده است.

آنچه بهلول خود در علت این سلامتی بیان مي‌دارد، بر دو گروه است؛ مسائل جسمی و تغذیه‌اي و دوم مسائل معنوی؛ براي مثال چند نمونه از توصیه‌هاي ایشان و خاطرات مربوط را نقل مي‌کنیم؛ دور چایی خط قرمز کشیده بود و اصلاً مصرف نمی‌کرد، هر میوه را در فصل خودش مي‌خورد، خوراکی‌هايي که به‌زور چیزهای دیگر خوشمزه شده‌اند، نمي‌خورد، بهترین لذت برای جسم را آب‌تنی و برای روح قرآن‌خواندن مي‌دانست، بیشتر روز‌ها روزه مي‌گرفت، خواب اسیر او شده بود؛ يعني روزی سه، چهار ساعت، براي قوي‌ماندن حافظه، پرهيز از دروغ را پيشنهاد مي‌کرد.

آنچه در ذهن مردم بیشتر از او باقی است و مایة تعجب بود، پیاده‌روی‌هاي طولانی و شیوة خاص شناکردن در رودخانه‌ها بود که همة جوان‌ها را متعجب مي‌کرد. نگاه معنوی و دینی به مسئلة سلامتی هم در سخنان او بسیار گفته شده است.

در خاطره‌اي آمده است: ««آقا هوای نفس که در غذاخوردن مي‌گویند یعنی چه؟ مگر همه اینها از نعمت‌هاي پروردگار نیست؟» ایشان اول جوابی نداد و مشغول خوردن غذا بودند؛ پس از چند دقیقه فرمودند: «من تا الآن که غذا مي‌خوردم، ضرورت بدنم بود و به خاطر اینکه بتوانم عبادت کنم مي‌بایست غذا بخورم.» و بعد دوباره ساکت شدند و مشغول خوردن غذا شدند. چند دقیقه بعد فرمودند: «این چند لقمه را تا کنون خوردم، چه بخورم چه نخورم مانعی ندارد و اما اگر از حالا به بعد بخورم هوای نفس است. زیادی اسراف است. به این هوای نفس مي‌گویند.»» (ملکوتی خاک‌نشین، ص ۹۶)

به نظر مي‌رسد، مردی که یک قرن را در سلامتی همراه با کوله‌باری از تجربه و مبارزه و سفر در سرزمین‌هاي اسلامی گذرانده، مي‌تواند الگوی بسیار مناسبی برای جوانان باشند؛ به‌ويژه در نگاه جوان‌هاي امروز که بر گوشه‌نشینی و دنیاگریزی برخی علما ایراد مي‌گیرند.
نگرش و جهان‌بینی‌اي که رابطة دنیا و آخرت را مستقیم مي‌داند و بر کوشش و تلاش در دنیا در عین نداشتن دلبستگی تأکید دارد، نمی‌تواند از کنار اعجوبه‌اي همچون بهلول بگذرد؛ اما اصولاً شناخت این‌گونه انسان‌ها هم کار آسانی نیست؛ انسان‌هاي کمیابی که کسی قادر نیست، به‌راحتی در فضای ذهنی و اندیشة آنها جای گیرد و جهان‌بینی و توحید آنها را درک کند؛ بنابراین بسیاری برداشت‌ها از این چهره، یک‌سویه و ناقص است و کار تحقیق و الگوبرداری از او را مشکل مي‌کند.

هر کسی از ظن خود یار بهلول شده و فهم این انسان چند بعدی را مشکل کرده است.

منابع:
خاطرات سیاسی بهلول، با نگاهی به قیام مسجد گوهر شاد، انتشارات حضور
مقيمي، احمد، ۱۳۸۶، شگفتی روزگار، پرسش و پاسخ در محضر علامه شیخ محمدتقی بهلول، چاپ اول
موسوي‌مطلق، سيدعباس، ملکوتی خاک‌نشین، نگاهی به زندگی مرحوم علامه محمدتقی بهلول


کد مطلب: 14477

آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/issue/14477/شیخ-محمدتقی-بهلول-گنابادی-مدل-عملی-الگوسازی-دینی

آرمان هیأت
  https://www.armaneheyat.ir