تئوري آيندهنگري مهدويت
دکتر ابراهيم فياض*
1 مرداد 1389 ساعت 0:00
در واقع کتب عمیقی که دربارة مهدویت به چاپ رسیده باشند، بسیار محدود است و آنچه هم در این زمینه وجود دارد، در رسانههاي ما به صورت دادههاي خام کار میشود و هیچ بینش رسانهاي در تبدیل محتوای کتابها به تولید رسانهاي وجود ندارد.
جامعه-رسانه: فرهنگ و رسانه دو مقولهاي است که به صورت دو جانبه به هم گره خوردهاند. از طرفی فرهنگ مبنای اساسی رسانهها تلقی ميشود و از سوی دیگر ارتباطات فرهنگ جوامع را پویا میکند؛ به همین دلیل است که اولین سؤال وجودی که برای رسانهها طرح ميشود، این است که «به کجا ميرویم؟»
در واقع همة رسانهها برای تنظیم عملکرد خود، نوعی از آیندهنگری را سرلوحة کار خود قرار ميدهند و با ترسیم فرهنگ آرمانی (idial culture) برای خود، فعالیتهاي رسانهاي خود را سازماندهی ميکنند. این فرهنگ آرمانی در هر جامعهای به صورت متفاوتی ترسیم میشود؛ مثلاً در آمریکا زندگي روزمره است، در اروپا برتري اخلاق به دیگر مقولات است و در ایران هم فرهنگ انتظار و مهدویت نقش فرهنگ آرمانی را بازی میکند.
در واقع مهدویت تئوری آیندهنگری است که رسانههاي بسياري در ایران داعیهدار پایبندی به آن هستند؛ اما وقتی در عرصة عمل، بازنمایی این تئوری را در برنامههاي رسانهها واکاوی میکنیم، به این نتیجه میرسیم که ما در بازنمایی عمیق فرهنگ مهدویت «صفر» هستیم و حتی گام نخست را هم براي این فرهنگ بر نداشتهایم؛ يعني رسانههای ما در مورد تئوری مهدویت هیچ کار عینی، عمیق و چارچوبداری را انجام ندادهاند.
این موضوع به وضوح در مبانی تئوری و کتبی که در این زمینه به چاپ رسیده، خود را نشان ميدهد. در واقع کتب عمیقی که دربارة مهدویت به چاپ رسیده باشند، بسیار محدود است و آنچه هم در این زمینه وجود دارد، در رسانههاي ما به صورت دادههاي خام کار میشود و هیچ بینش رسانهاي در تبدیل محتوای کتابها به تولید رسانهاي وجود ندارد.
رسانههاي مختلف از جمله صدا و سیما با بازتولیدنکردن رسانهاي محتواهای خامی که از کتب مهدویت میگیرند و انتشار بدون برنامهریزی این محتواهای خام نه فقط فرهنگ انتظار و مهدویت را گسترش نميدهند که حتی در برخی موارد شبهة بیشتری هم ایجاد میکنند. از سویی این رسانهها با تکیه بر احساسات و هیجانات، دینداری سطحی و عامیانه و گاه بدون چارچوب فکری غنی را گسترش میدهند و بسیاری برنامههایشان نه در قالب برنامههاي عمیق در زمینة مهدویت که بیشتر مانند جنگهاي سطحی و مبتنی بر احساسات است.
از سویی محتواهاي رسانهای دربارة مهدویت حتی در ظاهری متناسب با موضوع هم ساخته نميشود و در واقع تلاشی برای تأثیرگذاری این موضوعات صورت نميگيرد؛ البته این موضوع هم به تبدیلنکردن دادههاي خام به محتوای رسانهای باز میگردد؛ اما برای رفع این مشکل شاید مهمترین راهکاری که وجود دارد، برنامهریزی هماهنگ بین همة رسانههاست. پیش از هر چیز باید کتابهای مهدویت بازتولید شود و پس از آن به خوراک رسانهاي تبديل شود. در این صورت است که ميتوان این ادعا را پذیرفت که رسانههاي ما فرهنگ آرمانی خود را مهدویت قرار دادهاند و برای دستیابی به این چشمانداز تلاش میکنند.
* استاد دانشگاه
کد مطلب: 14489
آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/issue/14489/تئوري-آينده-نگري-مهدويت