بررسي جايگاه نذر در تعاليم اسلامي

آزاده عباسي*

1 مرداد 1389 ساعت 0:00

نذر آن است که انسان چيز غيرواجبي را بر خويش واجب کند و مشروط به شرطي است.


جامعه-مناسک: انسان همواره در طول تاريخ براي رسيدن به خواسته‌هايش از ابزارهاي گوناگوني بهره برده و سعي کرده تا از مسيرهاي مختلف به اهداف و خواسته‌هاي خود دست يابد. يکي از اين راه‌ها که مردم معمولاً براي رسيدن به خواسته‌هاي خود از آن استفاده مي‌کنند، «نذر» است. مطابق با روايات اسلامي مي‌توان گفت که نذر نوعي عبادت، دعا و درخواست از قادر متعال، خداوند تبارک و تعالي است.

نذر آن است که انسان چيز غيرواجبي را بر خويش واجب کند و مشروط به شرطي است؛ مثلاً انسان مي‌گويد که اگر از اين مرض صحت يافتم، پنج روز براي خدا روزه خواهم گرفت؛ البته بايد گفت که نوعي از نذر هم هست که مطلق است، مشروط به شرطي نيست و به قصد تبرع است. (قاموس قرآن، ج ۷، ص ۴۱)

مقدس اردبيلي در تعريف نذر مي‌گويد: «نذر عبارت از عقدي است که به وسيلة آن انسان چيزي را بر خود واجب مي‌کند، البته از اعمال و کارهاي خوب و آنچه در جهت نيکي باشد با شرايط خاص. انعقاد شرعي آن با لفظ «براي خدا بر عهدة من فلان نذر» است که با غير اين لفظ شرعاً منعقد نمي‌شود.» (زبد›‌البيان، ص ۴۳)

نکتة شايان توجه آن است که در نذر انسان چيزي را بر خود واجب مي‌کند که واجب نباشد. (ترجمة الميزان، ج ۳، ص ۲۶۶)

از ديدگاه قرآن، نذر از جايگاه بسيار مهمي برخوردار است. بايد گفت در آيات قرآن به نذر تصريح شده است و بيان شده که خداوند از نذرهاي مردم آگاه است.
«وَمَا أَنفَقْتُم مِّن نَّفَقَـ‹ٍ أَوْ نَذَرْتُم مِّن نَّذْرٍ فَإِنَّ اللّهَ يَعْلَمُهُ» (سورة بقره، آية۲۷۰)
در اين آيه خداوند مي‌فرمايد: «آنچه انفاق مي‌کنيد يا نذرهايي که انجام داده‌ايد، همه را خداوند مي‌داند.» کم باشد يا زياد، خوب باشد يا بد، از طريق حلال باشد يا حرام، با اخلاص همراه باشد يا توأم با ريا، همراه با منت و آزار باشد يا بدون آن، از اموالي باشد که خداوند دستور انفاق داده است يا به وسيلة نذر بر خود واجب کرده باشيد، هرگونه باشد، خدا از همة جزئيات آن آگاه است و جزاي آن را از خوب و بد به تناسب آن خواهد داد. (تفسير نمونه، ج ۲، ص ۳۳۴)

بنابر نظر مفسر محترم در تفسير نمونه از اين آيه به دست مي‌آيد که نذر مشروعيت دارد و بايد به آن عمل کرد و نذر از جمله اموري بوده که قبل از اسلام وجود داشته و اسلام بر آن صحه گذاشته است. (همان)

با توجه به اين آيه همچنين به دست مي‌آيد که نذر نوعي انفاق جدي و داراي مسئوليت است. (تفسير احسن‌الحديث، ج ۱، ص ۵۱۲)

۱. نذر مادر حضرت مريم (س)
مطابق با آيات قرآن کريم مادر حضرت مريم (س) به هنگام بارداري خود چنين نذر مي‌کند که «إِذْ قَالَتِ امْرَأَ›ُ عِمْرَانَ رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ مَا فِي بَطْنِي مُحَرَّرًا» (آل‌عمران، آية ۳۵)
همسر عمران، مادر حضرت مريم (س) و جدة حضرت عيسي (ع) است. اين بانو نامش «حنه» بوده است. به کسي «محرر» مي‌گفتند که در معبد بيت‌المقدس خدمت و در اوقات فراغت خداوند را عبادت مي‌کرد. نقل کرده‌اند که اگر بچه‌اي را پدر و مادرش محرر مي‌کردند، آن فرزند تا هنگام بلوغ در خدمت معبد زندگي مي‌کرد و بعد از ‌آن مخير بود؛ يعني اگر مي‌خواست به خدمت ادامه مي‌داد؛ وگرنه از معبد خارج مي‌شد. وقتي مادر حضرت مريم (س) به اين شکل نذر مي‌کند، معلوم است که اين نذر در آن روزگار وجود داشته و جايز بوده است؛ بنابراين «حنه» مادر مريم (س) اين نذر را انجام مي‌دهد. (تفسير أحسن‌الحديث، ج ۲، ص ۶۳)

مادر حضرت مريم (س) به دنبال نذر خود از خداوند مي‌خواهد که آن را قبول کند. او مي‌گويد: «فَتَقَبَّلْ مِنِّي إِنَّكَ أَنتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ» (آل‌عمران، آية ۳۵)
«حنه» مي‌گويد که خداوندا نذر مرا به ديدة رضا قبول فرما؛ زيرا تو به آنچه مي‌گويم، شنوايي و به آنچه نيت من است، دانايي. (ترجمة مجمع‌البيان، ج ۴، ص ۴۷)
واژة «تقبل» به معناي قبول‌کردن چيزي است از روي رغبت و رضا، مانند قبول‌کردن هديه و تقبل دعا و.... (ترجمة تفسيرالميزان، ج ۳، ص ۲۶۶)
... و خداوند نذر مادر مريم (س) را به نيکوترين وجه مي‌پذيرد: «فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ» (سورة آل‌عمران، آية ۳۷)

با توجه به اين آية مبارکه مي‌توان گفت، پذيرش دعا و قبولي نذر جلوه‌اي از ربوبيت پروردگار است و داراي درجاتي است که نذر مادر مريم (س) به بهترين و بالاترين درجات پذيرفته شده است. (تفسير نور، ج ۲، ص ۵۳) و اين پذيرش نذر به بهترين وجه، پاداش اخلاص قلبي و حقيقي اوست. (في‌ ضلال‌القرآن، ج ۱، ص ۳۹۳)

۲. نذر حضرت مريم (س)
وقتي حضرت عيسي (ع) به طور معجزه‌آسايي به دنيا آمد، مريم (س) دل‌نگران سخن‌هاي بي‌مورد مردم بود و اينکه در پاسخ آنان چه بايد بگويد. وحي آمد که‌اي مريم! هرگاه ببيني که از تو دربارة اين طفل سؤال کنند، بگو، من نذر کرده‌ام که با کسي تکلم نکنم. حضرت مريم (س) از جانب خداوند مأمور مي‌شود تا روزه‌دار شود و نتيجة اين عمل او آن است که خود طفل به سخن درمي‌آيد و دامان مادر را از هرگونه تهمت پاک کند. (مجمع‌البيان، ج ۱۵، ص ۱۶۲)

خداوند به مريم (س) امر مي‌کند که نذر سکوت کند؛ زيرا درست نيست، خداوند به او دستور دهد که به دروغ بگويد که روزة سکوت دارم. قرآن کريم در آية ۲۶ سورة مريم مي‌فرمايد: «... فَإِمَّا تَرَيِنَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَدًا فَقُولِي إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمَنِ صَوْمًا فَلَنْ أُكَلِّمَ الْيَوْمَ إِنسِيًّا» حضرت مريم (س) طبق مفهوم اين آية مبارکه براي خداوند نذر مي‌کند که سکوت کند.

يکي از شروط مهم در نذر قصد قربت است و اينکه کسي براي خداوند تبارک و تعالي کاري را انجام دهد. اين قصد قربت در نذر حضرت مريم (س) ديده مي‌شود: «إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمَنِ صَوْمًا»

مريم (س) براي خدا ذکر مي‌کند که روزة سکوت بگيرد و از سياق کلام به دست مي‌آيد که اين نوع روزه در آن دوره مرسوم بوده است؛ بنابراين وقتي به او امر مي‌شود که چنين روزه‌اي بگيرد، مي‌پذيرد. (ترجمة الميزان، ج ۱۴، ص ۵۷) يعني در ميان بني‌اسرائيل روزه‌اي به نام روزة سکوت و حرف‌نزدن مرسوم بوده است که گويا سخن نمي‌گفتند و فکر مي‌کردند. (تفسير احسن‌الحديث، ج ۶، ص ۳۱۷)
روزة سکوت در اسلام از ديدگاه فقهي داراي نکاتي است که شايان توجه است.

۳. نذر علي‌ (ع) و همسر گرامي ايشان
به اتفاق علماي اهل شيعه و معظم اهل سنت آياتي از سورة دهر در شأن حضرت اميرالمؤمنين (ع)، حضرت فاطمه (س)، امام حسن (ع)، امام حسين (ع) و فضة خادمه نازل شده است. ثعلبي از علماي اهل سنت در تفسير خود آورده که حسنين (ع) مريض شدند. حضرت رسول (ص) به حضرت علي (ع) امر فرمود که براي اين دو فرزند نذر کن تا حق تعالي ايشان را عافيت بخشد و آن حضرت هم نذر کرد که اگر عافيت يابند، سه روز، روزه بدارد. وقتي خداوند تعالي ايشان را شفا مرحمت فرمود، عزيمت کرد که به نذر خود وفا کند. وقتي روزه گرفت، در سه روز متوالي افکار خود را به مسکين، يتيم و اسير مي‌داد و به دنبال اين ايثار بزرگ آيات اين سوره نازل شد. (تفسير اثني‌عشري، ج ۳، ص ۴۱۳)

«يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَيَخَافُونَ يَوْمًا كَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيرًا وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَاء وَلَا شُكُورًا» (سورة دهر، آيات ۷ تا ۹)
با توجه به اين آيات قرآن کريم در سورة مبارکة دهر به دست مي‌آيد که ابرار کساني هستند که به نذرهاي خود وفا مي‌کنند و مضارع‌بودن فعل «يوفون» نشان مي‌دهد که وفاي به نذر برنامة مستمر و هميشگي ابرار است. (تفسير نمونه، ج ۲۵، ص ۳۵۲)

فقها به دليل اين آيات و برخي روايات چنين استفاده کرده‌اند که اگر نذر روي ميزان شرع واقع شود؛ مثلاً انسان خود را ملزم کند که اگر فلان حاجت من برآمد، براي خدا فلان عمل خير را انجام خواهم داد، وفاي به اين نذر واجب مي‌شود. (مخزن‌العرفان در تفسير قرآن، ج ۱۴، ص ۲۳۵)

شرايط تحقق نذر
الف. وفاي به نذر
وفاي به نذر در صورتي است که براي انجام آن نذر صيغة نذر خوانده شود؛ يعني همة فقهاي شيعه شرط تحقق نذر را استعمال کلمة «الله» در صيغة نذر مي‌دانند. مرحوم صاحب جواهر در اين زمينه مي‌گويد: «عبارتي که وجوب التزام به عمل براي نذر را مي‌رساند «نذر علي» است؛ يعني اکنون انسان بگويد، «براي خدا بر من است...» که در اين صورت انجام آن عمل براي فرد ضروري خواهد بود.» (جواهر‌الکلام، ج ۳۵، ص ۱۷۲)

آنچه متأسفانه اين روزها در جامعة ما ديده مي‌شود، آن است که مردم اغلب از صيغة نذر اطلاعي ندارند و صرفاً به نيت‌هاي خود بسنده مي‌کنند؛ حال آنکه بيان صيغة نذر شرط تحقق نذر است.

در روايتي از امام صادق (ع) آمده است که «کناني مي‌گويد، از خدمت امام جعفر صادق (ع) در مورد کسي سؤال کردم که مي‌گويد، نذري بر گردن من است. حضرت فرمود، نذر در مورد امري محقق نمي‌شود؛ مگر اينکه نام خداوند بر آن برده شود و بگويد که براي خدا روزه، صدقه، قرباني و حج بر من است.» (الکافي، ج ۷، ص ۴۵۵)

ب. نذر بايد در حد توان فرد باشد
انسان فقط ‌انجام‌دادن اموري را مي‌تواند نذر کند که در توانش باشد؛ مثلاً اگر کسي نمي‌تواند پياده به کربلا برود، نذر کند که چنين کاري انجام دهد، نذر او صحيح نيست يا اينکه کسي نذر کرده بود که اگر حاجتش برآورده شود، پيرزني را پياده به سفر حج بفرستد!

ج. نذر کار حرام يا مکروه درست نيست
اگر کسي نذر کند که کار حرام يا مکروهي را انجام دهد يا اينکه مثلاً کار واجب يا مستحبي را ترک کند، نذر او صحيح نيست.
پيامبر اکرم (ص) فرمود: «لا نذر في معصيـ‹.» (من لا يحضره الفقيه، ج ۲، ص ۹۲)

د. يقين مورد نذر
در نذر بايد مورد آن تعيين شود و پس از آن انسان نمي‌تواند آن مورد را تغيير دهد.
اگر کسي نذر کند که عملي را انجام دهد، بايد همان‌طور که نذر کرده، عمل کند و نمي‌تواند آن را تغيير دهد؛ اما اگر کسي از ابتدا به صورت عام نذر کرده باشد، در نوع مصرف آن مختار است؛ مثلاً اگر کسي براي حرم يکي از امامان (ع) يا امام‌زادگان (ع) نذر کند و مصرف معيني را در نظر نداشته باشد، بايد آن را در تعمير يا روشنايي يا فرش حرم و مانند اينها مصرف کند و در تعيين نوع مصرف آن مختار است.

کفارة نذر
اگر کسي همة موارد ذکرشده را رعايت کند و نذري بر گردن او باشد، به هر طريق ممکن بايد آن نذر را به جا آورد و اگر آن را به جا نياورد، بايد کفاره بدهد؛ يعني اگر کسي از روي اختيار به نذر خود عمل نکند، بايد ۶۰ فقير را سير کند يا دو ماه پياپي روزه بگيرد يا يک بنده را آزاد کند.

ساية خرافات بر نذرها
آنچه متأسفانه اين روزها بسيار ديده مي‌شود، آن است که نذرها، جنبة خرافي يافته و با انحراف از مسير صحيح خود به نوعي از باور و اعتقاد تبديل شده است. ناآگاهي از طريقة نذرکردن و اداي آن آسيب عمده‌اي بر باورهاي ديني مردم وارد کرده است که بايد به آن توجه بيشتري شود.

شايد هم بتوان گفت که مهم‌ترين عامل در بروز و ظهور نذرهاي جديد و بي‌پايه و اساس، نبود آگاهي‌ کافي مردم است؛ البته نبايد از تأثير جاذبه‌هاي دروغين غافل شد؛ زيرا وقتي مردم مي‌خواهند، به هر وسيله‌اي که شده به خواستة خود دست يابند و از طرفي هم مي‌بينند که تبليغاتي هم وجود دارد، به‌راحتي فريب مي‌خورند و به دامان خرافات مي‌افتند؛ حال آنکه با اندکي دقت و تأمل مي‌توان به نذرهاي صحيح آگاهي پيدا کرد و با اين نذرهاي شرعي به حوائج خود دست يافت.

در شروط تحقق نذر بيان شد که انسان نذر کند کاري را انجام دهد که انجام‌دادن آن بهتر از ترک آن باشد. آيا هيچ با خود انديشيده‌ايم که روزه نذر کنيم بهتر است يا نمازهاي واجب خود را در اول وقت بخوانيم؟! اينکه نذر کنيم، نمازهاي خود را در اول وقت بخوانيم، يکي از نذرهاي مشروعي است که اتفاقاً در دست يافتن به حوائج مؤثر هم هست.

يکي ديگر از کارهايي که مي‌توان براي پيداکردن نوع نذر صحيح از آن استفاده کرد، آن است که ببينيم چه کاري مکروه يا حرام است و ما متأسفانه از روي عادت آن را انجام مي‌دهيم. از اين به بعد نذر کنيم که ديگر آن کار حرام يا مکروه را انجام ندهيم؛ مثلاً نذر کنيم يک هفته غيبت نکنيم يا يک هفته دروغ نگوييم يا نذرهايي از اين دست!
دورشدن از خرافات در نذرها، نيازمند عزمي ملي و همگاني است؛ يعني اينکه همگي با هم از انجام‌دادن اين کارهاي خرافي پرهيز کنيم و اميدواريم که خداوند به همة ما در اين مسير کمک کند.

* دانش‌پژوه دورة‌ دکتري علوم قرآن و حديث

منابع:
قرآن کريم
قرشي، سيدعلي‌اکبر، قاموس قرآن، دارالکتب‌الاسلاميـ‹، تهران، ۱۳۷۱ ش.
قرشي، سيدعلي‌اکبر، تفسير احسن‌الحديث، بنايد بعثت، تهران، ۱۳۷۷ ش.
جمعي از ترجمان، ترجمة تفسير مجمع‌البيان، فراهاني، تهران، ۱۳۶۰ ش.
قرائتي، محسن، تفسير نور، مرکز فرهنگي درس‌هايي از قرآن، تاريخ، ۱۳۸۳ ش.
سيد بن قطب، في ضلال‌القرآن، دارالشروق، بيروت، ۱۴۱۲ ق.
شاه عبدالعظيمي، حسين بن احمد، تفسير اثني‌عشري، ميقات، تهران، ۱۳۶۳ ش.
خانم امين اصفهاني، مخزن العرفان در تفسير قرآن، نهضت زنان مسلمان، تهران، ۱۳۶۱ ش.
شيخ الجواهري، جواهر‌الکلام، دارالکتب‌الاسلاميه، تهران، ۱۳۶۵ ش.
کليني، الکافي، دارالکتب الاسلاميـ‹، تهران، ۱۳۶۵ ش.
شيخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، جامعة مدرسين، قم، ۱۴۱۳ ق.






کد مطلب: 14493

آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/issue/14493/بررسي-جايگاه-نذر-تعاليم-اسلامي

آرمان هیأت
  https://www.armaneheyat.ir