رسانة ملی و بایستههاي دینی
دکتر علی دارابی*
1 مرداد 1389 ساعت 0:00
هيچكدام از نظريات غربی قابليت توضيح تعامل دين و رسانه را در جوامع اسلامي ندارند و استناد به آنها راهگشا نخواهد بود.
جامعه-رسانه: [...] رسانه در جوامع اسلامي و بهويژه جمهوري اسلامي مفهومي فراتر از ابزاري ارتباطي را داراست؛ کارکرد رسانهها در اينگونه جوامع به دليل ارزشها و هنجارهاي ديني حاكم، از يكسو و نوع ارتباط آنها با منابع پيام و حتي نوع پيامي كه منتقل ميكنند، از سوي ديگر با ساير جوامع متفاوت است. [...] شاخصهاي رسانة دینی در جمهوری اسلامی ایران را ميتوان چنین برشمرد:
۱. فراتر از یک ابزار ارتباطی با توجه به منبع پیام و نوع پیام (اسلام)
۲. مشروعیت به واسطة منشأ دینی
۳. بهترین ابزار برای:
۳.۱. امر به معروف و نهی از منکر
۳.۲. انتقال ارزشهای دینی از نسلي به نسل دیگر
۳.۳. تقویت وحدت ملی و دینی
۴. اخلاقیبودن
۵. رعایت ضوابط دینی و اخلاقی در آموزش، اطلاعرسانی و پر کردن اوقات فراغت [...]
رويكردهاي طرحشده در باب تعامل دين و رسانه در غرب
قدمت بحث تعامل «دين» و «رسانه» و استفاده از راديو در دنياى مسيحيت به سال ۱۹۲۰ میلادی بر مىگردد كه اونجلیستها به منظور رساندن پيام كليسا به درون خانهها از اين رسانة صوتى استفاده كردند. از آن زمان همواره بين كليسا و اصحاب رسانه مباحثى وجود داشته؛ اما با ورود رسانههاى تصويرى و قدرت فزاينده و تأثيرات تخريبى آنها بر فرهنگ دينى، دغدغهها نسبت به تعامل دين و رسانه افزايش يافت.
عمده تأملات در مورد رابطة دین و رسانه نیز در این عقیده ریشه دارد که احتمالاً وسایل ارتباطی مدرن با قراردادن خود در درون دین، در حال دگرگونکردن ماهیت آن هستند؛ یعنی بر اثر فرایند رسانهايکردن، ابزار و فرایندهاي ارتباطی در حال دگرگونکردن دین هستند؛ زیرا این ظرفیت را دارند که بخشهايي از آن را دوباره سازماندهی و جایگزین کنند.
در ساية اين تعامل، شش نظرية مهم ذيل طرح شده است:
۱. رویکرد تضادگرا
طرفداران این رویکرد بر این اعتقادند، دین نهادي سنتی است که به توزیع معرفت میپردازد و باید به آن مثل سایر نهادهای سنتی نگریسته شود؛ اما رسانه مفهوم مدرني است که دارای کارکردهای کاملاً جدید است و با دین تباین دارد. در این رویکرد، رسانه در دنیای جدید رقیب دین است و میکوشد جای دین را بگیرد.
۲. رویکرد ذاتگرا یا ابزارانگارانه
در رویکرد ذاتگرا یا ابزارانگارانه که در دوران نوسازی، متفکرانی چون ترنر آن را به کار گرفتهاند، رسانه به عنوان ابزاری برای مدرنکردن و نوسازی جامعه تلقی میشود.
این رویکرد معتقد است که دین و رسانه دو امر جدا هستند و هریک کار خود را میکنند؛ به همین دليل تا مدتها نه عالمان دین و نه پژوهشگران دین جایگاه ارزشمندی برای مطالعه پدیدههای رسانهای و بهطور کلی پدیدههای مرتبط با آن قائل نبودند. [...]
۳. رویکرد نوذاتگرايی
رویکرد نوذاتگرايی که از اواخر قرن بیستم با عبارت مشهور مارشال مکلوهان آغاز شد، میگوید: «رسانه خود پیام است.» و این جمله در واقع نقدی بر ابزارگرایی سنتی نسبت به رسانه است. رسانه دیگر مجرا، کانال یا میانجی نیست؛ بلکه خود حاوی ذاتی است که میتواند جهان نمادینی را خلق کند. رویکرد نوذاتگرایی رسانه میگوید که رسانه نمیتواند دین را تعریف کند؛ چراکه خود تصویرساز است و نماد میآفریند و این به نوعی سکولارکردن امری قدسی است.
در واقع رسانه به دلیل آنکه نمادهای دینی را پایین ميآورد و نمایشی میکند، خود حاوی وجهی سکولار است. به جز آن، رسانه در جهان معاصر مروج نوعی فرهنگ نمایشسالاری است که در نتیجة آن، فرهنگ بصری در جوامع، سلطة بیشتری یافته است. [...]
۴. رویکرد کارکردگرایی
در رویکرد کارکردگرا که از دهة ۱۹۴۰ تا ۱۹۷۰ حاکم بود، نوعی تعامل بین رسانه و دین به وجود میآید. دین میتواند کارکردی برای رسانه داشته باشد و آن فراهمکردن محتوا، ارزشها و نمادهاست و در مقابل رسانه نیز به تبلیغ دین و گسترش پیام آن کمک میکند؛ بنابراین دیدگاه کارکردگرایانه تلاش میکند که به سازشی مسالمتآمیز میان رسانه و دین برسد و نقش تفکیکشدهای برای هر یک داشته باشد. به وجود آمدن همین دیدگاه سبب شد که بحثی با عنوان کلیسای الکترونیکی در سال ۱۹۴۰ صورت گیرد و طی آن مبلغان کلیسایی به استودیوها آمدند و به اجرای برنامههاي تلویزیونی و تبلیغات مذهبی مشغول شدند؛ حتی شبکههای دینی راه انداختند و به معرفی رسالت مذهبی خود پرداختند. در واقع نوعی دیدگاه کارکردگرایانه را میان این دو حوزه برقرار کردند.
۵. رویکرد فرهنگگرا
در دیدگاه فرهنگگرا، رسانه دیگر ابزار نیست، بلکه رسانه در اینجا از معانی مشترکی استفاده میکند که ضرورتاً دین نيست و در واقع حوزة فرهنگ است؛ بنابراین طی آن، نوعی استقلال رسانه از دین به وجود میآید. در واقع بحثها کمکم به این سمت میرود که رسانه میتواند حتی نقش میانجیگری را به جای دین در جوامع معاصر ایفا کند.
۶. رویکرد نمادگرایی
در رویکرد نمادگرایی خلاق، تولید و گردش خلاق نمادها، هم در عرصة دینی ممکن است و هم در عرصة رسانهای؛ گرچه نقش دین میتواند در به دست آوردن تصورات، بنیانیتر و قویتر باشد.
رسانهها قابلیتهای متفاوتی دارند که دین در بهرهبرداری از نمادسازیهاي هر کدام از رسانهها ميتواند با مخاطبان ارتباط برقرار کند و مخاطبان ميتوانند از واسطههاي رسانهاي در بهرهبرداری از محتوای دینی سود جویند. باید به این قابلیتها توجه دوبارهاي داشت تا بتوان مراتب مختلفی از پیام دین را انتقال داد؛ مثلاً هیچگاه تلویزیون و سینما که خاصیت بصری بودن در آنها پررنگ است، نمیتوانند مفاهیم عرفانی را انتقال دهند؛ زیرا ذهنیبودن این مفاهیم، جزء جداييناپذير آن است. باید از هر رسانهاي در حد توان آن انتظار انتقال پیام دینی داشت و همه چیز را معطوف به یک قالب رسانهاي ندانست.
در نهايت و با توجه به اينكه اين نظريات در جوامع غربي طرح شده و هر يك به رسالت رسانه در اين جوامع اشاره دارند، بايد يادآور شد، هيچكدام از اين نظريات قابليت توضيح تعامل دين و رسانه را در جوامع اسلامي ندارند و استناد به آنها راهگشا نخواهد بود؛ بنابراين ضرورت دارد، براي تعامل دين و رسانه الگوي بومي و با توجه به متغيرهايي چون مقتضيات دين و جوامع اسلامي، قانون اساسي و ديدگاههاي حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبري طراحي و عملياتي شود.
رویکردها و دیدگاههای طرحشده در باب دین و رسانه در جمهوری اسلامی ایران
در باب طرح مباحث دینی در رسانة ملیِ جمهوری اسلامی دیدگاههای مختلفی طرح شده است که در اینجا و براي دستیابی و تکیه به یک مدل مطلوب (دیدگاه تعاملی) تلاش شده تا این دیدگاهها در چهار قالب انتقادی، تبیینی، ارشادی و تعاملی نقد و بررسی شوند.
۱. دیدگاه انتقادی
۱.۱. ضعف در طرح مباحث دینی در رسانة ملی
طرفداران این رویکرد بر این اعتقادند که رسانة ملی در نمایش دینداری حقیقی ناتوان بوده است؛ البته این منتقدان از مؤلفههاي دینداری حقیقی سخنی نميگویند و اینکه چگونه این مؤلفهها را باید در رسانة ملی عملیاتی کرد، صحبتی به میان نميآورند.
۱.۲. ضرورت وجود شبکة مستقل رادیو–تلویزیونی برای حوزة علمیه و روحانیت
این مسئله را برخی بزرگان حوزة علمیة قم در گذشته و حال طرح کردهاند. این دیدگاه همچنین بر این باور است که وقتی بالغ بر ۲۹۷ شبکة مذهبی و دینی در شبکههاي ماهوارهاي در دنیا وجود دارد، چرا از ۱۱۰ شبکة رسانة ملی که به ۳۲ زبان فراملی برنامه تولید و پخش ميکنند، چند شبکه به مسائل دینی نباید اختصاص یابد و چرا اصولاً نباید حوزة علمیه به عنوان متولی معارف دینی، شبکة مستقل از این میزان شبکههاي رادیو–تلویزیونی داشته باشد؟ [...]
۲. دیدگاه تبیینی
در اینجا دو رویکرد وجود دارد که ضرورت دارد، به نوعی تبیین شود.
۲.۱. استقلال رسانه در طرح مباحث دینی با توجه به کوتاهی حوزة علمیه در نظریهپردازی در باب چگونگی تعامل دین و رسانه
[...] این رویکرد با نقد کمکاری حوزههاي علمیه و روحانیان دربارة نظریهپردازی، پاسخگویی به شبهات و پرسشها، نسبت مستقیمی میان توانایی و کارآمدی مراکز دینی در پاسخگویی و حضور تأثیرگذار آنها در رسانه قائل است. به بیان دیگر هر میزان که حوزههاي علمیه و مراکز دینی بتوانند با نظریهپردازی و تأمین نیازهای رسانه همراه شوند، به همان میزان حضور و تأثیر آنها بیشتر خواهد بود.
۲.۲. تفکیک کارکرد رسانه از دین
رویکرد دوم نیز بر این اعتقاد است که رسانه مسئولیت نشر و اشاعة آثار دیني را ندارد. رسانه، حوزة علمیه و مسجد نیست. روحانیان و مراکز علمی باید وظایف خود را انجام دهند و آنان متولی این کار هستند و وظیفة رسانه، اطلاعرسانی و پرکردن اوقات فراغت، فرهنگسازی و آموزش است. سهم مباحث دینی هم مشخص است و نباید رسانه به جای مسجد و منبر عمل کند.
۳. دیدگاه ارشادی
۳.۱. نحوة عرضه و طرح مباحث دینی در رسانة ملی
برخی بزرگان نظام رویة کنونی حضور روحانیان، نحوة طرح مباحث دینی در رسانه (سخنرانیهاي عمومی از طریق منبر) و [تکگویی یا مونولوگ] را که فاقد ارتباط دو یا چند جانبة سخنران با مخاطبان است، غیر علمی، کمتأثیر و کمخاصیت ميدانند.
براي نمونه مقام معظم رهبری در یکی از دیدارهاي خود با رئیس و معاونان سازمان صدا و سیما در همین باره فرمودهاند: «... تمایل عموم به فیلم و سریال است. من بالاترش را میخواهم بگویم، تأثیرگذاری هم متعلق به فیلم و سریال است؛ یعنی اگر فرض کنیم، تمایل عمومی هم نباشد شما باید تبلیغ غیر مستقیم کنید.» [...]
حال با توجه به این مسئله در نحوة طرح مباحث دینی در رسانة ملی چه تغییراتی باید صورت گیرد؟
۳.۲. لزوم حاکمیت عقلانیت در حوزة معارف دینی در رسانه
این رویکرد بر این باور است که باید عقلانیت در حوزة معارف دینی در رسانه به جای احساس حاکم شود و بر این اساس مداحیها و سینهزنیها بهشدت کاهش یابد تا رسانه بتواند تأثیرگذار باشد.برخی بزرگان معتقد به این رویکرد بر این باورند که باید حوزة رادیو را از تلویزیون تفکیک کرد. باید در تلویزیون و در قالبهاي همچون فیلم و سریال، برنامههاي نمایشی و مسابقات مباحث دینی را طرح کرد. آنها همچنین ضبط و پخش برنامههاي ۵ تا ۱۰ دقیقهاي مذهبی از مراجع و بزرگان دینی در سالیان اخیر را الگوی موفقی برای انتقال آموزههاي دینی بر ميشمارند.
۴. دیدگاه تعاملی
در اینجا و بعد از بیان این دیدگاهها نسبت به تقويت رسانة دينمحور و حركت به سوى آن در مورد تعامل مراكز، مؤسسات، حوزههاي علميه و رسانة ملى، ما با سه وضعیت روبهرو هستیم:
به دليل وضعيت حاكم بر رسانة ملى و بهويژه لغزندگى برخي مقولات هنري، ما خود را از اين مقولات كنار بكشيم.
به سطح فعلی از تعامل و پيوند رسانه و دین قانع باشيم و در حدى كه ضرورت دارد، همكارى كنيم و صرفاً به صورت دستورى و طرح نگرانيها و دغدغهها، رسانة ملى را براي رعايت موازين اسلامي راهنمايى و در نهايت ملزم کنيم.
با توجه به مبانى نظرى رسانهاى و دينى مورد نظر به سوى تقويت رسانة دينمحور حركت كنيم و از ظرفيت ويژة اين ابزار ارتباطي براي گسترش ارزشها و هنجارهاي دين اسلام بهرهبردارى کنيم و بر همة مراحل از توليد تا پخش، نظارت و همة فرايندهاى آن را هدايت کنيم.
حال با توجه به دیدگاههای طرحشده و این سه وضعیت و تأکید بر اینکه اين سه دیدگاه هریک بهتنهایی نقص دارند، به تشریح این دیدگاه تعاملی که ميتواند پیوند رسانه و دین را محکمتر سازد، ميپردازیم.
دیدگاه تعاملی که درصدد تقویت بعد دینی رسانة ملی است و ما بايد درصدد عملیاتیسازی آن باشیم، مبانی معرفتی–شناختی خود را از پنج محور ذیل ميگیرد:
۴.۱. اسلام و تبلیغ دینی
دین اسلام، آيين و شريعتي « الهي»، «جهانى» و «ابدي» است و آمده تا رابطة بین «ذات باري تعالي»، «پيروان خود» و «جهان» را تبیین و تنظیم کند. چنین دینى براى تحقق آموزههاي خود، ماهیتاً باید تبلیغى نیز باشد و از همة ظرفیتها براى گسترش خود بهرهگيري کند تا مفاهیم و پیامهاى وحياني آن به همة انسانها براى همیشه و در همهجا برسد و اتمام حجت محقق شود. [...]
۴.۲. مقتضیات زندگی در یک نظام اسلامی
يكي ديگر از حوزههايي كه رسانة ملي در برنامههاي خود بايد به آن توجه کند، مقتضيات حضور در نظامي اسلامی است. مطابق با اصل دوم قانون اساسی، جمهوری اسلامی، نظامی است بر پایة ایمان به:
۱. خدای یکتا (لا اله الا الله) و اختصاص حاکمیت و تشریع به او و لزوم تسلیم در برابر امر او.
۲. وحی الهی و نقش بنیادی آن در بیان قوانین.
۳. معاد و نقش سازندة آن در سیر تکاملی انسان به سوی خدا.
۴. عدل خدا در خلقت و تشریع
۵. امامت و رهبری مستمر و نقش اساسی آن در تداوم انقلاب اسلام
۶. کرامت و ارزش والای انسان و آزادی توأم با مسئولیت او در برابر خدا که از راه:
اجتهاد مستمر فقهای جامعالشرایط بر اساس کتاب و سنت معصومین (ع)
استفاده از علوم و فنون و تجارب پیشرفتة بشری و تلاش در پیشبرد آنها
نفی هرگونه ستمگری و ستمکشی و سلطهگری و سلطهپذیری
قسط و عدل و استقلال سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و همبستگی ملی را تأمین میکند.
۴.۳. قانون اساسی
طبق قانون اساسي جمهوري اسلامي ایران، رسانهها نه فقط ميتوانند كه بايد در انجامدادن وظايف تخصصی خويش به رسالتهاي ديني، اخلاقي و انقلابي خويش پايبند باشند.
در مقدمة قانون اساسي كه در حقيقت عهدهدار بيان پايههاي فكري آن است، با عنوان «وسايل ارتباط جمعي» آمده است: «وسايل ارتباط جمعي (راديو-تلويزيون) بايستي در جهت روند تكاملي انقلاب اسلامي در خدمت اشاعة فرهنگ اسلامي قرار گيرد و در اين زمينه از برخورد سالم انديشههاي متفاوت بهره جويد و از اشاعه و ترويج خصلتهاي تخريبي و ضد اسلامي جداً پرهيز كند.» [...]
۴.۴. قانون ادارة صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران
براي مثال مادة ۹ قانون «اساسنامه سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران» مصوب ۲۷/۷/۱۳۶۲ تأكيد ميكند:
«هدف اصلي سازمان به عنوان يك دانشگاه عمومي نشر فرهنگ اسلامي، ايجاد محيط مساعد براي تزكيه و تعليم انسان و رشد فضائل اخلاقي و شتاببخشيدن به حركت تكاملي انقلاب اسلامي در سراسر جهان ميباشد. اين هدفها در چارچوب برنامههاي ارشادي، آموزشي، خبري و تفريحي تأمين ميگردد. مشروح هدفها و برنامههاي سازمان در زمينههاي گوناگون در قانون خط مشي و اصول برنامههاي سازمان، مصوب مجلس شوراي اسلامي ذكر شده است.» [...]
۴.۵. نگاه و تأکیدات امام (ره) و مقام معظم رهبری
الف) حضرت امام (ره) و رسانة دینمحور
فرمایشهاي حضرت امام خمینی (ره) را دربارة رادیو و تلویزیون ميتوان به سه دسته کلی تقسیمبندی کرد؛ البته ذکر این نکته لازم است که در این تقسیمبندی وجه چيره در نظر گرفته شده است؛ بنابراین وجود همپوشانی اجتنابناپذیر است:
۱. رویکرد انتقادی در سالهای قبل از انقلاب اسلامی ایران
حضرت امام (ره) در این مقطع با همان رویکرد ظلمستیزی و استبدادستیزی به رادیو و تلویزیون توجه ميکنند.
از این حیث این رسانهها ابزاری استعماری در دست استبداد پهلوی است که به مثابه تزریق فساد در کالبد جامعه و بهويژه جوانان و زنان عمل ميکند.
حضرت امام (ره) با درک این معنا و بر مبنای اهمیت این رسانهها تلویحاً ضرورت وجود رسانهاي دینی را نیز متذکر ميشوند. [...]
۲. رویکرد مقایسهاي در نخستین سالهاي پیروزی انقلاب اسلامی
در این معنا رویکرد حضرت امام (ره) معنایی مقایسهاي بین رسانة دینی و رسانة طاغوتی را شکل ميدهد. شاید بتوان اینگونه فرمایشها را معرفی حدود و ثغور دینی و غیر دینی بودن سازمان رسانهاي تلقی کرد؛ چه اینکه وجود یک رسانه در حکومت دینی با معیارهای دینی باید سنجیده شود؛ نه معیارهای محیطی [...] نکات مهمی را که در این فرمایش امام (ره) بیان شده، ميتوان اینگونه جمعبندی کرد:
لزوم تربیتمحور بودن رسانة دینی و نه شخصیتمحور بودن آن
لزوم ارتقاي رسانة دینی به عنوان ابزار تفکر و نه ابزاری برای غفلت مردم
تأکيد بر اینکه دستاندرکاران رسانة دینی باید از دینمداران جامعه باشند و نه از دینبازان ریاکار
رسانة دینی و لزوم عرضة غذای روح آدمی در برنامهها در فرآیندی تدریجی
۳. رویکرد تجویزی بعد از ثبات انقلاب اسلامی
این رویکرد ناظر به جنبهاي است که امام (ره) را در جایگاه ولایت فقیه و یگانه مرجع تصمیمگیر در مورد ریاست سازمان صدا و سیما قرار ميدهد؛ بر این اساس به طور غیر مستقیم و با تفویض اختیار، هدایت و راهبری رادیو و تلویزیون را بر عهده ميگیرد؛ بنابراين در وهلة اول به مسئولان و سپس به دستاندرکاران سازمان صدا و سیما موضوعات و مسائلی را براي برنامهریزی ابلاغ ميکند که ميتوان آن را در سه حوزه برجسته کرد:
۳.۱ رعایت مقولة آزادی بیان در چارچوب دین و دعوت از مخالفان برای آشکارسازي امر حق [...]
۳.۲. لزوم خدمت رسانه به مردم همسو با تأکيد بر بعد تربیتگرایی آن [...]
۳.۳. توجه به ساختار دینی در فرهنگسازي جامعه [...]
ب) مقام معظم رهبری و تعامل دین و رسانه
عمده دیدگاههای مقام معظم رهبری در باب دین و رسانة ملی را ميتوان در سه حوزة ذیل دستهبندی کرد.
۱. ارشادی
۱.۱. لزوم توجه ویژة صدا و سیما به هدفهای اسلام و انقلاب [...]
۲.۱. ضرورت آگاهيبخشي به قشر زنان در برابر تهاجم فرهنگي دشمنان اسلام
۳.۱. تأكيد بر ترويج فرهنگ امر به معروف و نهي از منكر براي مقابله با شبيخون فرهنگي دشمن
۴.۱. ارائة نمايش و موسيقي مناسب در سازمان صدا و سيما با در نظرگرفتن هويت اسلامي– ايراني [...]
۵.۱. لزوم ارائة برنامههاي كاملاً غني و فاخر
۶.۱. ضرورت ارتقاي معرفت و ايمان مردم و پرهيز از قشريگري و برخوردهاي احساسي [...]
۲. تبیینی
۲.۱. كار فرهنگي در جهان خارج به عنوان رسالتي سنگين و پر فضيلت [...]
۲.۲. انعکاس و بازگویی تحريف ارزشهای دینی از سوي رسانهها و مجامع غربي و جهاني [...]
۲.۳. يادآوري ارزشهاي انقلاب اسلامي
۳. انتقادي
۳.۱. ضرورت رهايي جامعه از فرهنگ منحط غرب و ضد اسلامی بهويژه مصرفگرايي
۳.۲. تأثير فرهنگهاي اروپايي در متزلزلشدن بنيان خانواده و کوتاهی رسانه در این زمینه
۳.۳. فرهنگ غرب مانع رشد و شكوفايي و احياي شخصيت واقعي زن مسلمان
۳.۴. نفي الگوپذيري از غرب براي دفاع از حقوق زن بهويژه در فیلمها و سریالهاي تلویزیونی رسانة ملی و دین در حوزة عمل
در تعامل دین و رسانه با مشکلات و معضلاتی روبهرو هستیم که در اینجا به برخی از آنها اشاره ميشود.
۱. بيتوجهي و ضعف در حوزة تئوري و نظريهپردازی در باب تعامل دین و رسانه و مصرفکنندهبودن نظریههاي غربی [...]
۲. ابهام (برداشت ناصواب از دین) در ارزشهاي دینی و اخلاقی و فقدان تعريفي واحد از آنها [...]
۳. مشكلات و معضلات اداری و اجرايي
مقررات و قوانين اداری - اجرايي را ميتوان با يک سيستم منظم اداري به اجرا گذاشت؛ ولي ارزشها و هنجارهاي دینی و اخلاقی اصولاً از اين راه تحققپذير نيست.
دین در ماهيت خود با اخبار و الزامهاي بيروني همساز نيست و رسانهها بايد داراي اخلاق، آگاهي، آزادي و اختيار باشند.
معضل ديگر در جامعة ما ناهماهنگي ميان دستگاههاي مختلف اجرايي كشور است که این مسئله، خود برای رسانة ملی مشکلآفرین شده است؛ مثلاً نبود اسناد بالادستی در حوزة موسیقی که به تأييد حوزه یا مجلس و شورای انقلاب فرهنگی رسیده باشد، منشأ انتقادات مداوم و گرفتاریها برای رسانة ملی شده است.
پراكندگي در سيستم اجرايي و تصميمگيري به تناقض در سياستها و تصميمگيريها ميانجامد و برنامهها را به اختلال دچار ميكند؛ بنابراين ضرورت دارد، مركز عالي و توانمندي براي سامانبخشيدن و منظمکردن اين سياستها تشكيل شود تا بتواند در عرصهاي اينچنين پيچيده به امور نظم بخشد.
انتظارات، ملاحظات و وظایف رسانة ملی در تعامل دین و رسانه
۱. ملاحظات رسانة ملی در طرح مباحث دینی
چه ملاحظاتی باید در طرح مباحث دینی در رسانه مد نظر باشد؟
۱.۱. اعتلای دین، اشاعة فرهنگ اسلامی و ارزشهای دینی حاکم بر جامعه
براي نمونه قانون اساسي رسانة ملي را به رعايت موازين اسلامي مکلف و تأكيد ميكند كه آزادي رسانهها تا جايي پذيرفته ميشود كه در چارچوب مورد قبول شرعي باشد.
۱.۲. اعتقاد جدی و اهتمام بایستة مسئولان و برنامهسازان به طرح مباحث دینی در برنامهها ضمن توجه به محتوای برنامهها
نکتة مهمی که در فرهنگسازي جامعه باید مدنظر باشد، توجه به ساختار دینی است. طبعاً در ساختار و سازمانی که انسانها (به سبب عناد یا ناآگاهی) به جایگاه معنایی دین در رسانه توجه ندارند، حداکثر اتفاقی که ميافتد، این است که رسانه (در اینجا رادیو و تلویزیون) به اشکال صوریِ دین در قالب رسانه روی ميآورد و از پرداختن به نظامهاي فکری و معناشناختی در حوزة تعامل دین و رسانه در رسانة دینی توجه نميکنند.
در صورتی ميتوان رسانهاي دینی را در تربیت جامعه مد نظر قرار داد که معتقدان و متعهدان به اسلام و انقلاب در آن فعالیت کنند: «الآن شما موظفید که همة این کسانی که در این کارها هستند و رأس کار هستند، در تلویزیون- البته بنگاه بزرگی است- مراقبت کنید که یک اشخاص متعهد باشند به اسلام و معتقد به جمهوری اسلامی باشند و بدانند که جمهوری اسلامی یعنی چه. محتوایش باید اسلامی باشد. باید آنها را در رأس کارها قرار بدهید در سرتاسر ایران.»
۱.۳. پرهیز از عوامگرایی در طرح مباحث دینی
۱.۴. تأکید بر عقلانیت در طرح مباحث دینی
۱.۵. افزایش همگرایی و همدلی بین تشیع و تسنن براي تقویت پارهفرهنگها به منظور فراگیری فرهتگ دینی و ملی
۱.۶. اجتناب از اشاعة افکار و اندیشههاي تجدیدنظر طلبانه و نیز متحجرانه و واپسگرا در طرح مباحث دینی
۱.۷. رعایت زبان رسانه و تفکیک تلویزیون از رادیو در برنامهسازي و تولید برنامهها و بهويژه برنامههاي دینی
۲. وظایف دستاندرکاران رسانة ملی نسبت به طرح دین در رسانه
۲.۱. تشکیل اتاق فکر از صاحبنظران حوزه و رسانه برای سوژهیابی (مسئلهیابی) و نحوة کاربست مؤلفههاي دینی در برنامههاي رسانه
۲.۲. تهیة بانک اطلاعات از کارشناسان فاضل و صاحبنظر در حوزة دین و آگاه به رسانه
۲.۳. تولید ادبیات دینی مورد نیاز رسانه
۲.۴. تعریف و ارزیابی سهم رسانه در تولید، برنامهسازی و اشاعة آموزههاي دینی در قالب برنامة ساليانه
۲.۵. تخصیص بودجه و اعتبار مناسب برای تولید برنامههاي معرفت محور
۲.۶. دبیرخانة دائمی در مرکز پژوهشهای اسلامی قم ضمن ارزیابی فعالیتهای علمی-پژوهشی در حوزة تعامل دین و رسانه، این کار را با جدیت دنبال کند. تأکید و برجستهسازي در بیان معارف دینی در قالبهای هنری همچون فیلم، سریال و...
۲.۷. دفتر همکاری رسانه با حوزه با مشارکت و همراهی و هدایت جدی مراجع یک ضرورت است.
۲.۸. تجلیل شایسته از آثار و پدیدآورندگان و برنامهسازان معارفی با...
۲.۹. در دانشکدة صدا و سیما پایاننامهها و رسالههاي مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری به این سمت هدایت شوند و مراکزی همچون پژوهشکده قم یا مرکز تحقیقات سازمان، ضمن حمایت مالی از این پایاننامهها در نشر آن اقدام کنند.
* قائم مقام سازمان صدا و سیما
کد مطلب: 14564
آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/issue/14564/رسانة-ملی-بایسته-هاي-دینی