مفاهيم و کليات
دکترينهاي هيئتهاي مذهبي/بخش اول
قاسم واثقی
1 مهر 1389 ساعت 0:00
وقتي گفته ميشود رسالت يا فلسفة هيئتهاي مذهبي را از نو تعريف و تعيين کنيم؛ يعني اهداف کلان دوردست و البته دستيافتني و تحققپذير براي هيئتها طراحي کنيم.
مردمشناسی: براي تبيين ضرورت طرحکردن «دکترينهاي هيئتهاي مذهبي»؛ همچنين بيان دکترينهاي مرتبط با موضوع، ذکر چند نکتة مقدماتي لازم به نظر ميآيد:
۱.۱. مسئلة اصلي
يک نکته اين است که مسئلة اصلي مبحث دکترینهای هیئتهای مذهبی چيست؟ چرا بحث دکترينهاي هيئتها را طرح ميکنيم؟ لازم است مرور کوتاهي داشته باشيم به اهم مطالبي که در شمارههای گذشته تقریر شد:
۱. هيئتهاي مذهبي با هدف و رسالت مشخصي (اگرچه غيرمدون و نانوشته)، تشکيل شدند و فعاليتهاي مؤثري را در ارتقاي معرفت ديني و تقويت اخلاق، منش و آداب اسلامي مردم انجام دادند.
۲. هيئتهاي مذهبي در طول ساليان شکلگيري انقلاب اسلامي (از سالهاي ۱۳۴۱ به بعد) و در جريان انقلاب و پيروزي آن و تشکيل نظام اسلامي و نهادهاي انقلابي، نقش و سهم ممتاز و بيبديلي داشتهاند.
۳. به برکت جمهوري اسلامي ايران سازمانها و مؤسساتي تشکيل شدند که با منابع و توان برتر، عهدهدار همان رسالت و وظايفي شدند که پيش از آن هيئتهاي مذهبي عهدهدار آن بودند.
۴. در چنين اوضاعي هيئتهاي مذهبي با همان هويتي که توضيح داده شد، به بحران رسالت و هويت دچار شدند و مهندسي مجدد و بازتعريف رسالت و هدف کلان آنها ضرورتي اجتنابناپذير و حياتي پيدا کرد.
با عنايت به وجود و فعاليتهاي مؤثر مؤسسات و سازمانهاي جديدالتأسيس، مهندسي مجدد هيئتهاي مذهبي و تعريف و اثبات فلسفه و رسالت براي آنها چه ضرورتي دارد؟
چرا اصرار داريم حتماً سهم و نقشي براي آنها در گسترش و ترويج فرهنگ و ارزشهاي اسلامي اثبات کنيم؟
بحث دکترينهاي هيئتهاي مذهبي درصدد پاسخگويي به اين مسئله است.
۱.۲. مفهوم دکترين
رسالت يا فلسفة سازمان از جنس «هدف» است. هدف يعني نقطهاي که ميخواهيم به آن برسيم؛ البته بعضي اهداف، دستنيافتنياند. فايدهشان اين است که مسير و جهت را مشخص ميکنند. از اين نوع اهداف به «آرمان» تعبير ميکنند. رسالت، ناظر به اهداف دستيافتني و تحققپذير است؛ البته از اهداف بلند و دوردست به شمار ميآيد. براي هدف، ويژگيها و تقسيمبنديهاي ديگري نيز گفتهاند که در مقام بيان آنها نيستيم؛ بنابراين وقتي گفته ميشود رسالت يا فلسفة هيئتهاي مذهبي را از نو تعريف و تعيين کنيم؛ يعني اهداف کلان دوردست و البته دستيافتني و تحققپذير براي هيئتها طراحي کنيم.
مقولههاي ديگري نيز وجود دارند که در يک نگاه فرآيندي قبل از «رسالت» (هدف کلان) و بعد از آن قرار ميگيرند. آنچه «ما بعد هدف» است، «راهبرد» نام دارد؛ يعني وقتي هدف را مشخص کردي (هدف آرماني يا کلاني يا عملياتي)، بايد معلوم کني که چگونه و با چه ابزاري ميخواهي به آن نقطه (هدف) برسي. اين را ميگويند راهبرد يا استراتژي.
هدف يک ماقبلي هم دارد؛ يعني مقولهاي که هدف را توليد و توجيه ميکند؛ به عبارت ديگر آن مقولة ماقبل هدف، «منطق هدفگذاري» است. اينطور نيست که هر کسي براي هر موضوعي، هر هدفي را انتخاب کند، لزوماً داراي توجيه و منطق است. آن مقولة ماقبل هدف را «مباني نظري» يا «دکترين» ميناميم.
براي «دکترين» معاني متعدد و متنوعي را ذکر کردند. عجالتاً دکترين دربردارندة اين مفاهيم است: «قاعده، نظريه، عقيده، اصول قطعي و مستحکم در يک مکتب و نظام فکري که مبناي عمل قرار ميگيرد.»
اگر بتوانيم براي هيئتهاي مذهبي دکترين متناسب و مرتبطي را بيان و تبيين کنيم، ناگزير -در چارچوب فرآيند هدفگذاري منطقي و قابل دفاع علمي- تعيين و اثبات رسالت (هدف کلان) براي هيئتهاي مذهبي ضروري ميشود، اينجاست که با وجود مراکز و مؤسسات و سازمانهاي فرهنگي و تبليغي و ارشادي، هيئتهاي مذهبي همچنان داراي فلسفة روشن و توجيهپذير ميشوند.
۱.۳. کارکرد دکترين
براي دکترين، کارکردهاي متعددي را ميتوانيم ذکر کنيم؛ ولي براي حل مسئلهاي که ذکر کردم، به دو کارکرد آن اشاره ميکنم:
۱. «مشروعيتسازي»، دکترينها موجب ميشوند که هدف، حرکت و فعاليت، روا، جايز و مورد قبول شوند. در يک نظام فکري (فلسفي يا مذهبي در حوزههاي سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي) هرگونه هدفگذاري، حرکت و اقدام روا و شايسته نيست. روايي اين مقولهها در ساية دکترينها -قواعد، عقايد و اصول قطعي و مستحکم در يک مکتب- توجيه ميشوند؛ البته مشروعيتسازي مفهوم سلبي هم دارد؛ يعني در ساية دکترينها، نارواها هم شناسايي و مشخص ميشوند.
۲. «تکليفآفريني»: دکترينها، به جز مشروعيتسازي و حقآفريني، الزامکننده و تکليفساز هم هستند. هدفگيريها، حرکتها و فعاليتها نهفقط در ساية دکترينها روا و شايسته ميشوند، بلکه بايستگي آنها نيز مشخص ميشود. پارهاي از اهداف و فعاليتها به موجب دکترينها، قطعي و الزامي ميشوند.
حاصل کلام اين است که اگر دکترينهايي براي هيئتهاي مذهبي اثباتشدني باشند، با وجود مؤسسات و مراکز و سازمانهاي مقتدر و همسو با اهداف کلان هيئتهاي مذهبي، نقش «مشروعيتسازي» دکترينها، بازتعريف رسالت را براي هيئتها جايز و نقش «تکليفآفريني» آنها، اين بازتعريف را ضروري ميسازد.
۱.۴. منابع دکترين
دکترينها، از کجا به دست ميآيند؟ دکترينها عموماً ساخته نميشوند؛ بلکه کشف و شناخته ميشوند. عرصههايي که آنها را مييابيم و به دست ميآوريم، «منابع دکترين» ميناميم. قواعد، عقايد، حقايق و اصول مستحکمي که به عنوان دکترينهاي هيئتهاي مذهبي اثباتشدنياند، از منابع زير استخراج ميشوند:
۱. آيات و معارف قرآن کريم
۲. سخنان و سيرة حضرات معصومين (ع)
۳. مکتب سياسي امام خميني (ره)
۴. ديدگاهها و تدابير مقام معظم رهبري
۵. قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران
بديهي است هر مقدار تعداد دکترينهاي مرتبط بيشتر باشد و هرکدام آنها از درجة اهميت بيشتري برخوردار باشند، رسالتپذيري هيئتهاي مذهبي شفافتر و به همين نسبت، ضرورت بازتعريف اين رسالت بيشتر خواهد شد.
در شمارة آینده به بخشي از مهمترين دکترينهاي مرتبط با هيئتهاي مذهبي اشاره خواهم کرد.
کد مطلب: 14621
آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/issue/14621/دکترين-هاي-هيئت-هاي-مذهبي-بخش-اول