حیات شیعه مديون فعاليت مجالس و آيين‌هاي عاشورایی است

1 مهر 1389 ساعت 0:00

اگر اين آيين و نهاد عزاداري نبود، بعيد نبود که امروز اثري از شيعه باقي بماند.


گفت‌وگوی ویژه:‌  در شمارة قبل گفت‌وگويي از دکتر ضیایی دربارة تحریفات عاشورایی عرضه شد. متنی که در زیر مي‌آید، ادامة میزگردی است که با حضور دکتر ضیایی و حسام‌اللدين مظاهری در دفتر خیمه برگزار شد.

محور اصلی این میزگرد رسانه‌هاي متنوعی است که شیعه برای انتقال پیام خود از آنها استفاده کرده است.

دکتر ضیایی قدرت رسانه‌اي را مهم‌ترین ابزار انتقال و پیشبرد تفکرات شیعی مي‌داند و در همین حال تأکید مي‌کند، رسانه، تیغ دو لبه‌اي است که در انتقال پیام عاشورا، هم گاهی بسیار مثبت عمل کرده و هم گاهی باعث بروز تحریفاتی در روایت این واقعه شده است.
حسام‌الدين مظاهری نيز عزاداری را یک رسانة شیعی مي‌داند و عزاداری‌هاي شیعی را نوعی نهاد تأسیسی از سوی اهل بیت (ع) و فرهیختگان شیعه معرفی مي‌کند.
***
فعاليت‌های رسانه‌اي مختلفی دربارة واقعة عاشورا اتفاق افتاده؛ چه پيش از اينکه امام (ع) تصميم بگيرد، از مکه به سمت کوفه حرکت کند و چه اتفاقاتي که در کوفه افتاده و چه حوادث بعد از واقعة عاشورا؛ از خطبه‌هاي حضرت زينب (س) گرفته تا حتي برسيم به حکومت صفويه.
تحليل شما از فعاليت‌هاي رسانه‌اي کل وقايع عاشورا و فرهنگ عاشورايي چيست و آيا اين روند رسانه‌اي به انتقال فرهنگ عاشورا کمک کرده يا به ورود تحريفاتي در آن منجر شده است؟ اين رسانه‌ها چطور عمل کرده‌اند؟
ضیایی: البته در آن زمان رسانه به معنای مدرن وجود نداشته؛ ولي اگر رسانه را به معني آن ابزار و اهرم‌هاي ايجاد ارتباط و مشروعيت و اقتدار بدانیم، جناح مقابل ائمه (ع) در این زمینه قوی‌تر بوده‌اند. جریان مخالف ائمه (ع) فعالیت رسانه‌اي خود را از سال‌ها قبل از قیام عاشورا آغاز کرده بودند.

زمان امام علی (ع) کار رسانه‌اي آنها این‌قدر قوی بود که در نگاه عامة مردم از ايشان مشروعیت‌زدایی شده بود؛ به طوری که بدگويي دربارة امام (ع) به امری عادی بدل شده بود؛ حتی شایع کرده بودند که امام علی (ع) اصلاً اهل نماز نیست تا جایی که وقتی ايشان در محراب مسجد به شهادت رسید، مردم می‌پرسیدند: «علی در مسجد چه می‌کرده است؟» اما پس از قیام عاشورا ورق برمی‌گردد، این رسانه در دست اهل بیت (ع) قرار مي‌گیرد و با خطبه‌هاي حضرت زینب (س) این قدرت رسانه‌ای به اوج خود مي‌رسد.

خب با این نگاهی که شما به رسانه دارید، آیا باز هم رسانه تیغ دو لبه محسوب مي‌شود؟
ضیایی: بله؛ رسانه در همة اعصار تیغ دو لبه است؛ مثلاً امام سجاد (س) با نوشتن صحیفة سجادیه و استفاده از شعر و دعا پیام دین را به مردم منتقل می‌کرد؛ اما در دورة صفویه رسانه باعث فروبستگی و خفتگی می‌شود. در واقع کثرت و انبوه اطلاعاتِ پیراسته‌نشده باعث سردرگمی مخاطبان شده است.

مي‌خواهید بگویید نقش دوگانة رسانه‌ها و سردرگمی مخاطب باعث بروز تحریف در روایت کربلا شده است؟
ضیایی: بله؛ ببینید از طرف علما اهتمام جدی برای به دست گرفتن رسانه به منظور استفادة صحیح از آن صورت نگرفت، از سوی دیگر پادشاهان هم مشروعیت خود را از عوام مي‌گرفتند و باز در این چرخه علما مجبور بودند براي حفظ مشروعیت خود و حاکمان چندان بر خلاف عقاید عوام حرفی نزنند؛ در نتیجه نوعي از اجماع سکوت شکل گرفت. همین اجماع سکوت به واردشدن بسياری تحریفات به ماجرای عاشورا منجر شد.

چرخة ایجاد این تحریفات چگونه بود؟
ضیایی: یادمان باشد که سکوت عالمان و دانایان تحریف‌های بسياري را در واقعة عاشورا به وجود آورد. بعضي از اين تحریف‌ها ناخواسته و لفظي بود و چندان اهميت ندارد؛ ولي تحريفات جدي‌تري هم بوده؛ مثلاً بحث مظلوميت شيعه و تلاش برای ايجاد اقتدار براي شيعه باعث شده بود که جنبه‌هاي مبارزه‌طلبانه و جدال‌جويانة تشيع پررنگ‌تر و قوي‌تر شود.

همچنين براي پررنگ‌ترکردن هرچه بیشتر اين جنبه مجبور بودند بعضي تحريفات را درست کنند یا بعضي فضيلت‌هاي نادرست و اغراق‌شده برای قیام عاشورا بتراشند و به قهرمانان اين واقعه منسوب کنند و همين باعث شد که رسانه بيايد و نقش مخرب خود را ايفا کند و تحريف را به طور جدي به فرهنگ عاشورا وارد کند.

آقای مظاهری شما با توجه به اینکه کتاب رسانة شیعه را نوشته‌اید، نظرتان را راجع به رسانه‌هاي شیعیان و دشمنان آنها بگوييد؟
مظاهری: فرضیة من در آن کتاب این است که در طول تاریخ، مجالس و آیین‌های سوگواری عاشورا و مجموعة مقولات مرتبط با آنها (وعظ، خطابه، تعزیه، دعا و...) براي تبلیغ و ترویج و استمرار حیات شیعه، کارکرد رسانه‌ای داشته‌اند، به موازات کارکردهای دیگر و گاه حتی بیشتر از آنها.

تا جایی که می‌توان ادعا کرد که یکی از دلایل مؤثر در حفظ و استمرار شیعه، حیات و فعالیت همین مجالس و آیین‌ها حتی در سخت‌ترین وضعيت تاریخی بوده است؛ البته این فعالیت رسانه‌ای در مقاطع تاریخی مختلف، به تبع اقتضائات و مجموعة شرایط سیاسی و اجتماعی، اشکال و صورت‌های مختلفی را پذیرا شده و همیشه به یک شکل نبوده است.

آقای مظاهری سیاست رسانه‌ای بعد از قیام را مثبت ارزیابی می‌کند؛ اما آقای دکتر ممکن است سياست رسانه‌اي امام حسين (ع) را تحليل کنيد؟ آيا امام حسين (ع) مي‌توانست روند رسانه‌اي ديگري را پي بگيرند تا با کاروانی ۷۲ نفره به رويارويي با لشکر یزید مجبور نباشد.
منظورم این است که با توجه به اینکه شما معتقدید قیام عاشورا در زندگی ايشان یک اضطرار و استثنای تاریخی است، می‌شد با سیستم رسانه‌ای دیگری تاریخ به گونة دیگری رقم بخورد؟
ضیایی: تحلیل تاریخ کار آسانی نیست و به همین دلیل نمي‌توان به سادگی ‌«اي کاش»‌هاي تاريخي را طرح کرد و گفت که اگر چنين مي‌شد، چنان اتفاقی در پی می‌آمد؛ چراکه تاريخ سیري را طي کرده و به اين شکل پيش آمده است.

به نظر من امام حسين (ع) عاقلانه‌ترين راه را انتخاب کرده و راهي به جز اين نبود تا ايشان بتواند آن را بیازماید؛ در ضمن آن همه تأکيد امام (ع) بر صلح‌طلبي و پرهيز از جنگ خودش مهم‌ترين مفاد و محتواي رسانه‌اي بود که مي‌شد به ديگران القا کند؛ حتي رجزهايي که از ايشان و یارانش نقل شده، نشان‌دهندة صلح‌طلبی و پرهیز از جنگ ایشان است.

همان‌طور که در تاریخ خوانده‌ایم امام (ع) پیش از شروع جنگ در کربلا فرمود: «من فرزند پيامبر هستم، من پدرم علی بود و مادرم فاطمه دختر پیغمبر بود. چرا مي‌خواهيد با ما بجنگيد؟» یا به کاروان همراهشان فرمان داده بودند که باید اولین تیر از سپاه دشمن پرتاب شود.

این پیامی بود که امام (ع) می‌خواست منتقل کند و تا حد بسياري هم در این امر موفق بود؛ با وجود اینکه ایشان به رسانه‌های اصلی زمان خود دسترسی نداشت.

متأسفانه رويکرد و نگاهي در بين ما ديده مي‌شود که تمايل بسياري به برجسته‌کردن وجوه جنگ‌طلبانة عاشورا دارد و اهتمام رسانه‌هاي دخيل را هم به همين سمت و سو معطوف کرده است. آنچه من مي‌گويم دقيقاً خلاف اين مشي و منش رسانه‌اي موجود و نامطلوب است. همچنان بر اين باورم که بايد بار ديگر به‌دقت پنجاه و اندي زندگي امام حسين (ع) و وجوه مداراجويانه و صلح‌طلبانة آن که کاملاً ارادي و آگاهانه نيز بود، بررسي و مطالعه کرد و صرفاً به بيان و تحليل تاريخ دو روزة عاشورا که استثنايي ناگزير در تاريخ شيعه است، پرداخته نشود. نمي‌گويم به عنوان بديل و آلترناتيو، ولي در کنار زيارت عاشورا که صرفاً به برائت و بيزاري از مخالفان مي‌پردازد، بايد به دعاي عرفه که چهرة عرفاني و مصلحانة امام (ع) را دقيقاً نشان مي‌دهد، بيشتر بپردازيم و اين مناجات ارزشمند را بيشتر براي مخاطبان طرح کنيم.

آقای مظاهری شما به رسانه‌هایی که پس از قیام عاشورا در دست شیعیان بوده و همچنان هستند، اشاره کردید؟ دربارة سیاست رسانه‌ای که به ایجاد این رسانه‌ها منجر شد، توضیح مي‌دهید؟
مظاهری: با بررسی روایات تاریخی و روایی به این نتیجه می‌رسیم که سیرة امامان شیعه و شیعیان معاصرشان در برگزاری مجالس سوگواری بر واقعة عاشورا، یک رفتار «تأسيسي» بوده است. در رفتار تأسيسي باید انگيزه‌ها و نشانه‌هايي که براي تأسيس آن رفتار وجود داشته، روشن باشد و نوعی زمینه‌سازی برای استمراربخشی و نهادسازی به چشم بخورد.

من معتقدم عزاداری عاشورا حتي از همان مجالس اوليه هم از جنس مجالس عزای معمول که بازماندگان بعد از هر واقعة تلخي دور هم جمع مي‌شوند، می‌گریند و پس از مدتی هم پایان می‌یابد، نبوده است؛ کماآنکه ما پس از مصيبت‌هاي مهم و بزرگی که پیش از واقعة عاشورا در جهان اسلام رخ دادند؛ مانند رحلت حضرت رسول (ص)، شهادت امام علی (ع)، حضرت زهرا (س) و امام حسن (ع)، شاهد این حجم از توجه و عنایت و تأکید ائمة اطهار (ع) بر برگزاری مراسم عزاداری و سرودن مرثیه و تشکیل اجتماع مؤمنان برای ذکر مصیبت و گریاندن دیگران و... نبودیم؛ اما در مورد واقعة عاشورا شاهد حجم بسياري از روایات ناظر به این امور هستیم.


این به گمان من فقط به دلیل بزرگی و عظمت واقعة کربلا و شدت مصایب آن روز نبوده، بلکه دلایل سیاسی و اجتماعی مهم‌تری هم داشته است. وقتی روایات حضرات معصومین (ع) به‌ويژه امام سجاد (ع)، امام باقر (ع) و امام صادق (ع) و امام رضا (ع) را در مورد تشویق به گریه و سرودن مرثیه و تأکید بر پاسداشت عاشورا می‌خوانیم و از خلال روایات تاریخی و منابع روایی، رفتار و سیرة ایشان را در این زمینه می‌کاویم، درمی‌یابیم که آشکارا رفتار ایشان رفتاري تأسیسی بوده است؛ گویی ایشان عامدانه در حال تأسيس نهادي بوده‌اند که حالا اسمش را مي‌گذاريم: «عزاداري عاشورا».

ممکن است چند مثال بزنید که نشان‌دهندة رفتار تأسیسی ائمه (ع) در سوگواری‌های حسینی باشد؟
مظاهری: بله؛ آن‌گونه که سید بن طاوس در لهوف و نیز دیگران در کتاب‌های مقتل خود نقل کرده‌اند، وقتي كاروان اهل‌ بيت (ع) در بازگشت از شام به حوالي مدينه رسيد، بیرون از شهر اتراق كرد. امام‌ سجاد (ع) کسي به نام بشير بن حذلم را كه شاعر بود، احضار کرد و به او فرمود تا به مدينه رود و خبر شهادت امام ‌حسين (ع) را به مردم برساند.

بشیر به شهر می‌رود و مردم را جمع می‌کند و برایشان مرثیه‌ای جانسوز و تکان‌دهنده می‌خواند، با این مطلع که: «يا أهلَ يثربَ لا مُقامَ لكم بها ...» و در پایان می‌گوید: «اين علي بن الحسين (ع) است كه همراه عمه‌ها و خواهرانش به نزديكي شهر شما رسيده و در آنجا منزل گزيده‌اند. من فرستادة‌ او بر شما هستم تا مكان ايشان را به شما بنمايانم.»

مردم مدينه پس از شنيدن اين خبر شيون‌كنان به سوی محل اتراق كاروان اهل‌ بيت (ع) در بیرون شهر راه افتادند و گرد حضرت سجاد (ع) حلقه زدند و گريان و تسليت‌گويان همراه با ايشان به عزاداري پرداختند؛ سپس امام (ع)، در اجتماع مردم سخنراني غرايي ايراد فرمود كه گرية شديد مردم را در پي داشت. پس از آن اهل ‌بيت (ع) همراه مردم وارد شهر شدند و در آنجا هم مجلس سوگ و عزا بر پا داشتند.

دقت کنید؛ کاروان اهل بیت (ع) می‌توانست بی‌مقدمه به شهر وارد و با مردم روبه‌رو شود؛ اما امام سجاد (ع) چنین تشخیص می‌دهد که بیرون شهر اتراق کند و یک شاعر مشهور با زبان شعر و با آن کیفیت، رسیدن کاروان اهل بیت (ع) را به مردم خبر دهد؛ به عبارت دیگر مجلس سوگواری مردم مدینه یک مجلس اتفاقی و پیشامدی نیست، بلکه در اینجا آشکارا با رفتاري تأسیسی و اندیشیده روبه‌رويیم.

نظیر این رفتار را در سیرة امامان (ع) و بزرگان شیعه بسیار می‌توان سراغ گرفت؛ یا اينکه ما امروز نام برخی مرثيه‌سرایان و شاعران معاصر اهل بيت (ع) نظیر دعبل و فرزدق و سیدحمیری را مي‌دانيم و مي‌شناسيم؛ اما نام بسیاری صحابة اصلي ائمه (ع)، فقها و علمای معاصر ایشان را شاید تاکنون نشنیده باشیم. با اینکه این علما و بزرگان، گاه از برخی از آن شاعران مقام و منزلت علمی و دینی بالاتری داشته‌اند. چرا چنین است؟

آیا این جز به دلیل تأکيد بسیار ائمه (ع) به مرثیه‌سرایی بر عاشورا، توجه ویژة ایشان به مرثيه‌سراها، صله‌دادن به آنها و وعدة اجر معنوي به آنان است؟ این خود نمونة دیگری از رفتار تأسیسی ائمه (ع) در بنیان‌نهادن نهاد عزاداری امام حسین (ع) است. در واقع از آنجا که مهم‌ترین رسانه و وسیلة تبلیغی و پیام‌رسانی عرب آن زمان، شعر بوده، این رفتار تأسیسی در این قالب اعمال شده است؛ همین‌طور است در مورد تأکید ائمة اطهار (ع) به اشک‌ریختن و گریاندن و حتی تباکی‌کردن در سوگ اباعبدالله (ع).

حالا اينکه این نهاد در طول تاريخ تا به امروز به دلايل و اقتضائات سياسي و اجتماعي و فرهنگي دوره‌هاي مختلف، چه سیری را طی کرده و چه تغییرات و تحولاتی را به ابتکار شیعیان و علما و حکومت‌های مختلف پذیرا شده است، بحث دیگری است.

مقصود اصلی آن است که بدانیم عزاداري عاشورا نهادی است که مؤسسانش امامان شيعه بوده‌اند و گويا یکی از دلایل اصلی این تأسیس هم کارکرد رسانه‌ای و تبلیغی این نهاد براي حفظ و ترویج فرهنگ و عقاید شیعه بوده است؛ فارغ از مسیرِ حیات بعدی این نهاد در دوران پس از ائمه (ع).

بنابراین شما با همین استدلال نام کتابتان را رسانة شیعه گذاشته‌اید؟
مظاهری: دقیقاً؛ نامگذاري کتاب رسانة شيعه هم ناظر به همين برداشت بوده است. برای شيعه، به عنوان اقليتي در تاریخ اسلام و ایران که قرن‌ها نه حکومت داشته و نه قدرت و مدام به حاشية اجتماع رانده می‌شده و مورد خشم و غضب حکام وقت اموی و عباسی و سلجوقی و... بوده است، نهاد عزاداری عاشورا کارکرد یک رسانه را ایفا کرده است؛ به اشکال مختلف؛ برای همین است که همواره اهمیت و حساسیت ویژه‌ای داشته، مخالفان بسیاری به مقابله با آن پرداخته‌اند و برای حفظ آن هزینه‌های بسياري صرف شده است.

تثبیت این نهاد و رسانه هم البته آسان و بی‌دردسر نبوده است؛ به‌ويژه در آن مقاطع آغازین حیات این نهاد شاهد چالش‌ها و مشکلات فراوانی هستیم؛ مثلاً آن‌گونه که مورخان مشهوری نظیر ابن کثیر و ابن اثیر و جوزی نقل می‌کنند، برگزاری عزاداری امام حسین (ع) توسط شیعیان در دوران‌های آل بویه و سلجوقی با حواشی و مشکلات بسیاری روبه‌رو بوده؛ از جمله در یک سال بیش از ۱۰ هزار نفر در درگیری‌های موافقان و مخالفان عزاداری در بغداد کشته شده‌اند.

این همه هزینه برای چه بود؟ برای اهمیت حیاتی‌ای بوده است که این نهاد برای شیعیان داشته و دارد؛ برای همین است که می‌توان گفت اگر این آیین و نهاد نبود، بعید نبود که اثری از شیعه باقی نماند؛ یا دست‌کم به این کیفیت و گستره نمی‌توانست استمرار یابد.


کد مطلب: 14633

آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/issue/14633/حیات-شیعه-مديون-فعاليت-مجالس-آيين-هاي-عاشورایی

آرمان هیأت
  https://www.armaneheyat.ir