نسخ تعزیه

مجلس تعزیة روح‌الارواح

1 مهر 1389 ساعت 0:00

در این مجلس، تعزیه‌سرا عنان تخیل را رها کرده است تا به بهشت برود و احوالات ارواح مقدس پیامبر اسلام (ص)، حضرت علی (ع)، امام حسن (ع) و حضرت فاطمه (س) را قبل از رسیدن ارواح شهدای کربلا به بهشت به معرض نمایش درآورد و به عبارت دیگر، واقعة کربلا را از زاویة دیگری نگاه کرده‌ است.


مردم‌شناسی: تعزیه «روح‌الارواح» یکی از مجالس تعزیه است که به واقعة كربلا مربوط می‌شود. تعزیه‌نویس در روز عاشورا به سراغ ارواح اهل بيت (ع) در بهشت برین رفته و نشان داده است كه چگونه آنها منتظر قدوم شهدای دشت پربلای كربلا، به‌ویژه امام حسین ‌(ع) هستند.

شخصیت‌های این نسخة تعزیه از جنس ملک و ارواح طیبه‌اند. در این مجلس، تعزیه‌سرا عنان تخیل را رها کرده است تا به بهشت برود و احوالات ارواح مقدس پیامبر اسلام (ص)، حضرت علی (ع)، امام حسن (ع) و حضرت فاطمه (س) را قبل از رسیدن ارواح شهدای کربلا به بهشت به معرض نمایش درآورد و به عبارت دیگر، واقعة کربلا را از زاویة دیگری نگاه کرده‌ است. این مجلس تعزیه متعلق به مجموعة رجبعلی معینیان از تعزیه‌گردانان باسابقة گرمسار است.

در اینجا بخش انتهایی این مجلس آورده مي‌شود؛ زمانی که جبرئیل خبر ورود امام حسین (ع) به بهشت را می‌دهد و وی با پیامبر (ص) و امامان علی (ع) و حسن (ع) و حضرت فاطمه زهرا (س) به گفت‌وگو مشغول می‌شود. نسخة کامل این مجلس تعزیه در کتاب «دفتر تعزیة ۱۰» به کوشش داوود فتحعلی‌بیگی و رجبعلی معینیان از سوی انتشارات «نمایش» آورده شده است.
***
جبرئیل:
وای از ظلم قوم بی‌پروا
غلغله افتاد در زمین و سما
حاملین عرش را نگه دارید
قدسیان خون ز دیدگان بارید
لوح و كرسی بگیر میكائیل
صور محشر بزن تو اسرافیل
مَلَکِ ارض، گیر دنیا را
مَلَکِ بحر، گیر دریا را
مصطفی را دهید دلداری
مرتضی را كنید غمخواری
حوریان دور فاطمه گیرید
اشك حسرت همه شما ریزید
به حسن تسلیت دهید شما
در عزای شهید كرب‌و‌بلا
بنمایید خلد را زینت
كه رسد روح او سوی جنت
خیل كروبیان به استعجال
همه آیید بهر استقبال
حضرت امام حسین (ع):
عزیزان من كه مقتول از س‍نینم
شه لب‌تشنه بی‌یاور حسینم
به راه ام‍ت جد‌م پیمبر
به دادم سر، شدم كشته ز خنجر
ولی از تشنگی جانم كباب است
دلم سوزان برای جرعه آب است
حضرت علی (ع):
حسین‌ اي گوشوار عرش داور
حسین ‌اي ك‍شتة قوم ستمگر
بیا كن آب نوش ‌اي نور چشمان
به قربان تو و این لعل عطشان
حضرت امام حسین (ع):
بگو چگونه خورم آب ‌اي جناب پدر
كه تشنه‌اند عیال من حزین یك‌سر
خبر نداری الا سرفراز كل‌ّ امم
چگونه تشنگی افتاد در میان حرم
حضرت امام حسن (ع):
چه حال است ‌اي برادر جان فدایت
به قربان تو و این زخم‌هایت
كدامین بی‌حیا بر تو جفا كرد
سر پاك تو را از تن جدا كرد
بیان فرما تو احوالت برادر
چه‌ها آمد تو را از كینه بر سر
حضرت علی (ع):
بگوی حال خود ‌اي نور دیدة تر من
حضرت امام حسین (ع):
چه گویم آنكه چه‌ها آمده است بر سر من
حضرت علی (ع):
برای چیست كه پ‍ر خون بود تو را پیكر
حضرت امام حسین (ع):
بدان كه هست همه جای نیزه و خنجر
حضرت علی (ع):
چرا گشته قدت خم ‌اي گزیده ناس
حضرت امام حسین (ع):
بدان كه خم شده از داغ حضرت عباس
حضرت علی (ع):
چرا پریده ز روی تو رنگ ‌اي بابا
حضرت امام حسین (ع):
ز داغ اكبر خود بی‌قرارم ‌اي بابا
حضرت علی (ع):
چرا كه دوش تو گردیده است از خون تر
حضرت امام حسین (ع):
بو‌د نشانه‌ای از خون حنجر اصغر
حضرت علی‌ (ع):
خدا سیاه كند روی دشمنان تو را
كه ك‍شته‌اند ز كین یار و یاوران تو را
روانه شو به بر جد‌ خود به شور نوا
بكن شكایت آن قوم شوم بی‌پروا
حضرت امام حسین (ع):
سلام من به تو ‌اي جد‌ امجد والا
ببین حسین تو آمد ز دشت كرب‌و‌بلا
ندانی آنكه به ما ام‍‍تت چه‌ها كردند
شهید كینه جوانانم از جفا كردند
حضرت محمد (ص):
چه حالت است كه بینم تو را الا افگار
حضرت امام حسین (ص):
ندانم آنكه چه گویم الا شه ابرار
حضرت محمد (ص):
كدام ظالم بی‌دین سرت برید از تن
حضرت امام حسین (ع):
بدان ز خنجر بیداد شمر ذالجوشن
حضرت محمد (ص):
چرا كه رحم نكردت سرت چگونه برید
حضرت امام حسین (ع):
سر از قفای من زار تشنه‌لب ببرید
حضرت محمد (ص):
چرا برهنه و عریانی ‌اي ضیاء بصر
حضرت امام حسین (ع):
برهنه خصم، تنم را نمود‌اي سرور
حضرت محمد (ص):
چرا كه لاله روی تو گشته پژمرده
حضرت امام حسین (ع):
بلی چنین بو‌د احوال نو‌جوان مرده
حضرت محمد (ص):
چرا كه موی سرت یا حسین سفید شده
حضرت امام حسین (ع):
سفید از غم عباس ناامید شده
(بلافاصله) حضرت امام حسین (ع):
بیا تو فاطمه، آمد حسین تشنه‌جگر
سر بریده به كف از جفای قوم شرر
بیا ببین كه چه حال است نور دیده تو
شهید راه خدا گشته برگزیده تو
حضرت فاطمه (‌س):
قربان تو ‌اي حسین مظلوم
از عمر چرا شدی تو محروم
قربان سر بریده تو
كامی ز جهان ندیده تو
برگو كه چرا شهید گشتی
از عمر تو ناامید گشتی
حضرت امام حسین (ع):
مادر، ز جفای شامیان داد
وز جور و ستم هزار فریاد
ك‍شتند تمام یاورانم
دادند به باد، خانمانم
بردند عیال من به خواری
در شام ز كین شترسواری
حضرت فاطمه (‌س):
یارب ببین كه كوفی و شامی بی‌حیا
كردند با حسین من از كین چه ظلم‌ها
ای نور دیده‌ام حسن مجتبی ببین
بر حالت حسین قتیل جفا ببین
حضرت امام حسن (ع):
هزار لعنت حق بر یزید و ابن‌زیاد
كه ظلم‌ها به تو كردند‌اي شه ایجاد
برو به سوی جنان ترك آه و غوغا كن
تو جایگاه خود ‌اي تشنه‌لب تماشا كن
حضرت امام حسین (ع):
بزرگوار خدایا به حق‌ّ آل عبا
به حق‌‌ّ خون شهیدان دشت كرب و بلا
به حق‌‌ّ در به دری‌های زینب مضطر
به حق‌‌ّ قاسم و عباس و اكبر و اصغر
ببخش ج‍رم زن و مرد تعزیه‌داران
به روز حشر تو ‌اي كردگار کن و مكان


کد مطلب: 14646

آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/issue/14646/نسخ-تعزیه

آرمان هیأت
  https://www.armaneheyat.ir