کد مطلب : ۱۴۶۵۳
سریالهاي ماه مبارک رمضان در گفتوگو با دکتر داوود نعمتی انارکی:
پردازشی نو از دین عامه پسند
مطهره آخوندی
از دید شما سریالهای مناسبتی که در بازة زمانی یکماهه هر شب پخش ميشوند، آیا تأثیرشان هم کوتاهمدت نخواهند بود؟
رسانهها محتوای خود را با اهدافی تولید و انتشار ميدهند. در واقع اصل تأثیرگذاری بر مخاطب مهم است و هر رسانه در پی ایجاد تأثیرات بر مخاطب است. این تأثیرات ميتواند به روي اعتقادات و باور مخاطب باشد. در واقع آنچه مخاطب باور دارد، رعایت کند یا به منظور تغییر و اصلاح باور پیش برود.
سریالهاي ماه مبارک رمضان تأثیرگذارخواهند بود؛ زيرا مخاطب در وضعيت خاص روحی و معنوی قرار دارد و محتوای سریالها چون با باورهای آنها گره خورده، به تقویت دینی باورها منجر ميشود.
این تأثیرات میتواند بلندمدت و کوتاهمدت باشد که بستگی به دو عامل سریال و مخاطب دارد. در عامل سریال به نوع محتوا، نحوة پرداخت و نزدیکی مضمون به باور دینی مخاطب ميتوان اشاره کرد. در عامل مخاطب نیز میزان توجه و درگیری با سریال و میزان باورپذیری مخاطب مهم است.
اگر این عوامل در کنار هم باشند، تأثير طولانی مدتتر است. برای تأثيرگذاری بلندمدت، راهکار پخش مستمر سریالها با مضامین اخلاقی و دینی پیشنهاد ميشود. اینگونه نباشد که با پایان رمضان پخش چنین سریالهايي متوقف و جایگزینی غیر مرتبط ارائه شود که مخاطب به فراموشی بسپرد.
پخش سریال مناسبتی چه مزیتی دارد؟
سریالهاي مناسبتی که مضامین دینی دارند، به مخاطب تلنگري میزنند که وي با رجوع به باورهای خود، مروری بر عملکرد و زندگیاش داشته باشد؛ برای نمونه سریالی مانند ملکوت که مفهوم مرگ را طرح ميکند، کنشی را در مخاطب ایجاد ميکند که به گذشتة خود رجوع کند و با مرور به خودارزیابی دست بزند. نوعی یادآوری وضعیتهاي خاص است.
کارکرد دیگر این سریالها این است که در جمعهاي خانوادگی مورد بحث واقع ميشوند و توجه و درگیری را به وجود ميآورد و کارکرد نهایی آن پر کردن اوقات فراغت نه لزوماً تفریحی، بلکه با رویکرد دینی است.
در سریالها بُعد تنذیر نسبت به تبشیر دین سرآمد است. آیا این یکی از آفتهاي سریالها نیست؟
به نظر من سریالها هر دو بعد را در نظر گرفتهاند و از یک طرف بشارتبخش و از سوی دیگر تنذیر و برحذر داشتن در آنها بيان ميشود. گزارههايي چون «باز بودن در رحمت الهی»، «توبهپذیر بودن» و «تأثیر عمل انسان بر خود وی» را از محتواهای ارائهشده، ميتوان دریافت کرد.
نمایش چهرة دین در این سریالها منفی است یا مثبت؟
اگر بخواهیم تأثيرپذیری مخاطب را افزایش دهیم، باید چهرة واقعی دین را نمایش دهیم که با توجه به مؤلفههاي دین -که منظور همان دین اسلام است- چهرة منفی از دین نداریم. آموزههاي اسلامی همه دارای شاخصهاي مثبت و ارزشمندی هستند. شاید در پرداخت مضامین در سریالها دچار خطا شویم که به برداشت چهرة منفی از دین منجر شود.
«روز حسرت» عشق ممنوعه پوریا پورسرخ به فریده، «میوة ممنوعه» عشق حاج فتوحی به دختری جوان، «او یک فرشته بود» عشق حسن جوهرچی به فرشته، عشق اسماعیل به خانم سهرابی در سریال «جراحت»؛ هر سال با مفهوم خیانت و داشتن عشق یا همسر دوم در سریالها روبهروييم. دلیل این درونمایة سریالها به چه برمیگردد؟ آیا به صورت ضمنی به ترویج این مفهوم و درونیکردن آن و صحهگذاشتن بر آن را منجر نميشود؟
درونمایة این سریالها از واقعیت جامعه برگرفته شده است. عاشقشدن مرد متأهل به زنی دیگر در دنیای امروز به عنوان واقعیتی وجود دارد. شاید این ظن پیش بیاید که نمایش این مضامین تبلیغی برای خیانت به حریم خانواده باشد؛ اما اگر دقیقتر شویم، نتیجة همة سریالها ندامت و پشیمانی است.
در میوة ممنوعه و جراحت، پشیمانی در طول سریال ساری و جاری است که هم در کاراکتر خیانتکار و هم همراهان وي، آن را ميبینیم. اگر از این زاویه، نمایش چنین مضامینی دیده شود که صحهگذاشتن بر پشیمانی و تقویت بنیان خانواده است، آسیبرسان نیست.
با رعایت تناسب به پرداختن و تقسیم حجم پرداختن به عشق و پشیمانی در طول سریال، ميتوان از آسیب برداشت اشتباه جلوگیری کرد.
سریال «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» که نسخة ایرانی سریال ترکیهاي کلید اسرار است. ترویج دین عامهپسند که بازتاب مَثل «از هر دست بدهی از همان دست پس میگیری» است. دین عوامانه چه کارکردهایی دارد که سمتوسوی سریال به سمت ترویج دین عامهپسند است؟
اینگونه ميگویم، دین عامهپسند مجموعة باورهای اعتقادی، دینی و اخلاقی است که با باور عامه آمیخته شده باشد. یکی از کارکردهای رسانه این است که به بطن جامعه و آن چیزی که به عنوان «باور صحیح» وجود دارد، مراجعه کند، آن را دریافت، بررسی و پردازش کند و با پرداختی رسانهاي و نو به مخاطب برگرداند.
در واقع با بهرهگیری از فرهنگ عامه، رسانه تلاش میکند، محتوای صحیح را که در این فرهنگ است به عامه برگرداند و تقویت کند؛ مثلاً سریال «مثل آباد» برگرفته از فرهنگ عامه و فولکلور جامعه بود.
برخی باورها نیز منبع دینی دارند؛ اما در طول زمان با خرافه و باورهای ناصحیحی آمیخته شدهاند که رسانه آنها را اصلاح می کند و به جامعه بازمیگرداند.
اغما و او یک فرشته بود، همراه با تجلیدادن شیطان به صورت فیزیکی بود. آیا این مادیت و جسمیتبخشیدن به شیطان در دین ما درست است؟
وجود فرشته، شیطان و اجنه در گزارههاي دینی ما بهصراحت آمده است و حتی داریم که در زمان حضرت لوط، شیطان خود را به شکل جوانی زیبا به مردم نشان داد تا آنها را به عمل زشتی وادارد.
نمایش جلوهاي از ابلیس در یک کالبد انسانی، چگونی شیوههاي ورود شیطان به زندگی انسان را نشان ميدهد. ظهور شیطان درجسم انسان، نشان از تصرف و تسخیر یک جسم توسط شیطان است.
در فیلمهاي هالیوودی شیطان و فرشته با توجه به باور مسیحیت که در برخی موارد از باورهای مذهبی ما به دور است، نمایش داده شده است. ما نیز ميتوانیم به نمایش شیطان بر اساس آموزههاي دینی خود بپردازیم؛ اما باید در نظر بگیریم این القا و تلقی جسمانی باعث آسیب فرهنگی دینی در جامعه نشود.
نیکی، شر، وسوسه و گناه در وجود انسان است که همواره به شکلهاي مختلف در زندگی بشری جاری است و اگر برای این مفاهیم تلقی جسانی قائل شویم، باید دقت شود که برگرفته از مفایم و منابع دینی باشد.
پرداخت صدا و سیما به مفاهیم ماورایی به ارتقاي سطح سلیقة عام کمک و مخاطب را درگیر خود ميکند که به پرسشگری و مطالعة وی منجر ميشود.
چه سریالی را ميتوان سریال دینی نامید؟
هر سریالی را که در آن بخشی به موضوع دین پرداخته است نميتوان دینی نامید، بلکه محتوا و مضمون اصلی باید از مؤلفههاي دینی وامدار باشد. سریال دینی برگرفته از متن دین است.
در رمضان امسال کدام سریال را قویتر ارزیابی میکنید و کدامیک به بازاندیشی مجدد نياز دارد؟
ملکوت سریالی بود که به عالم برزخ پرداخت و توانست گرههاي خوبی را در سریال بیندازد و مخاطب را با خود درگیر کند.
جراحت نیز مضمون بدیعی را که تاکنون تلویزیون به آن نپرداخته بود، طرح کرد که امیدوارم این سریال بتواند درآمدی بر ساخت چنین سریالهايي باشد که برگرفته از مسائل جامعه هستند.
دستاندرکاران تولید سریال باید تلاش کنند که بین محتوایی که ارائه ميدهند، با آنچه درون جامعه ميگذرد، فاصله نیندازند.