کد مطلب : ۱۴۶۵۵
مشاوران شادمان ارمغانآور امید و آرامش به سریالها باشند
مطهره آخوندی
نظر شما دربارة نقش سریالها در تأثيرگذاری بر عامة مردم چیست؟ و آیا همانطور که در سریال «جراحت»، نمایش خودکشی اکرم و همچنین در سریال ملکوت خودکشی سامان را داشتیم و در هر سه سریال اصلی، مرگ طرح شده، باعث ترغیب مردم به خودکشی نميشود؟
ابتدا مقدمهاي را بیان ميکنم. اصولاً در وقوع اتفاقهاي گوناگون، عوامل متعددی دخیل است. برخی دلایل فيزیکی، متافیزیکی و برخی سوپرفیزیکی و اولترافیزیکی است. در رفتارشناسی و جرمشناسی عوامل چهارگانهاي دخیل هستند:
۱. وراثت (به ارث رسیدن ژنها)
۲. بارداری (آنچه مادر خورده یا حتی فکر کرده است. همانطور که داریم: «ألسّعيد من سعد في بطن أمّه و الشّقيّ من شقي في بطن أمّه»؛ «سعادت و شقاوت در رحم مادر است.»)
۳. اکتسابات و محیط
۴. برآیند امواج کهکشانی
ما در زمان و مکان، مفهوم سعد و نحس را داریم. کوفه را همیشه ملعون ميدانیم و ميدانیم که زمان بینالطلوعین و بینالغروبین دعا مستجاب ميشود؛ یا اینکه ميدانیم وقتی ماه کامل است، دریاها و آبها به هیجان ميآیند و جزر و مد رخ ميدهد. انسان نیز موجودی است که ۶۵ درصد وجود آن را آب تشکیل داده و بالطبع تأثير ميپذیرد.
در ماه مبارک رمضان به دلیل عامل سوم یعنی محیط و اکتساب، محیط آرامتر است و در نتیجه جرایم کمتر به وقوع ميپیوندد. ما با القائات، تلقینات، تجسم و تصویر همانگونه که ميتوانیم مثبت کار کنیم، منفی نیز ميتوان بود. سریالها و بازنماییهاي رسانه قطعاً در «تعاریف» و «نحوة تعریفکردن» از مسائل تأثيرگذار است. زمانی خواندن کتابهاي صادق هدایت مانند «سه قطره خون» را عامل ایجاد افسردگی و خودکشی ميدانستند و توصیه ميکردند، به عنوان اولین کتابها نخوانند. در اشعار ما نیز آمده که «در جمع خودان ره ندهید همچو منی را/ افسردهدل افسرده کند انجمنی را»، پس نشاندادن یأس و ناامیدی روا نیست؛ زيرا خداوند ميفرماید: «ان الله یغفر الذنوب جمعیا» و ناامیدی نیز بزرگترین گناه است.
نباید از دريچة رسانه عدهاي را از حال و آینده ناامید کنیم؛ حتی یکی از دلایل تأخیر در ازدواج این است که دیگران که ازدواج کردهاند، به بیان تجارب منفی ازدواج ميپردازند و شادیهاي ازدواج را بیان نميکنند.
فکر ميکنید این ضعف و تزریق ناامیدی از رسانه به جامعه از کجا ناشی ميشود؟
متأسفانه در رسانه گوش شنوایی نیست که از مشاوران شادمانی مانند استاد الهی قمشهاي که مثبتاندیش هستند بهره بگیرند. اگر توجه کنید موضع بحث ایشان همیشه عشق است. رسانه یا از روی نادانی یا دانایی بالاست که به انتشار بدبختیها میپردازد. در هر امري از متخصصان و مشاوران استفاده شود، نتیجة بهتری حاصل ميشود.
در چندین سریال، بهویژه ماه رمضان شاهد درونمایة عشق مثلثی و مفهوم خیانت بودهايم. آیا این خیانت بازتابی از جامعة ما در رسانه است يا اینکه رسانه آن را به جامعه تحمیل ميکند؟
هر دو؛ بیان عشقهاي مثلثی و خیانت، هم بازتابی از جامعه است و هم نمایش آنها «عادیسازی» چنین روابطی را در پی خواهد داشت. قباحت به وقاحت تبديل شده است. عادیشدن، هم از سوی عمل برخیها که چهره و الگو در جامعه هستند، رخ ميدهد و هم در فیلمها و سریالهاي مختلف چه خارجی و داخلی جلوه ميکند. ناخودآگاه به جامعة خود خیانت ميکنیم. نباید براي جذب مخاطب و منافع مادی، منافع اجتماعی به خطر بيفتند.
ترس نیز یکی از درونمایهها بهویژه برای نشاندادن برزخ در سریالهاست. نشاندادن ترس از چه روست؟
در قرآن کریم ۱۱۴ سوره داریم و ۱۱۴ بار «بسماللهالرحمنالرحیم» آمده است. هیچگاه خداوند خود را بسمالله االجبار معرفی نکرده است. برخی مکاتب ریشة شیطانی دارند و برخی مکاتب ریشة رحمانی.
در مکاتب شیطانی اینگونه است که مردم را باید ترساند تا به شیطان باج دهند؛ اما در مکاتب رحمانی عبادت خداوند را ترویج ميدهیم و اصل عبودیت و رحمانیت است. ترس نیز در همان مکاتب شیطانی ریشه دارد؛ در صورتی که خداوند رحمان است.