معرفي كتاب

«فتح خون»

علي مهر

29 اسفند 1381 ساعت 11:03

باطن پاك، محل تابش انوار الهي است كه چون بر قلب تابيد، بر زبان جاري مي‌شود و چون بر زبان جاري شد، سخنش از جنس ديگر است.


شماره دوم ماهنامه خیمه - صفر1424 - اسفند 1381 

نويسنده: سيد مرتضي آويني / نشر ساقي / تهران

باطن پاك، محل تابش انوار الهي است كه چون بر قلب تابيد، بر زبان جاري مي‌شود و چون بر زبان جاري شد، سخنش از جنس ديگر است؛ در قالب ديگر است و از جهان ديگر. سيّد شهيد مرتضي آويني عاشقانه مي‌ديد و آن گونه مي‌نوشت كه مي‌ديد ـ فاصله‌اي نبود بين ديده و دل ـ او انوار حكمتي را كه از بركت تلاش خالصانه بر دلش تابيده بود، بر قلمش جاري ساخت، تا زنگار ديگر دلها را هم با آب آن بشويد.

«فتح خون ـ روايت محرم» اثري كه به نوعي ناتمام است و به نوعي كامل.

روايتي تحليلي از واقعه كربلا و چراييِ واقعه كربلا: از مدينه شروع مي‌كند، از سنه‌ي چهل و نهم هجرت و از شهادت امام حسن مجتبي عليه‌السلام. سيد مرتضي مي‌خواهد خواننده را به شناختي كامل برساند. پس به دو گونه روايت مي‌كند. گاه از زبان «راوي» گاه به شيوه‌ي معمول مقتل‌ها تا بتواند همه‌ي زوايا را نشان دهد؛ اما همان‌طور كه گفتيم، شهيد آويني، تاريخ نقل نمي‌كند، بلكه در هر دو جايگاه، سعي او بر آن است كه تفسيري موشكافانه از چرايي آن‌چه بر آل‌الله گذشت، بدهد.

ويژگي سبك شهيد آويني، شناساندن كامل آنچه درك عميقي از آن دارد مي‌باشد.در اين سبك قالب و هر قيد و بندي كه مانع رساندن معني گردد، برداشته مي‌شود. براي همين است كه «روايت فتح» شهيد را گاه از زبان اين «راوي»، مي‌شنوي و گاه از زبان آن «راوي»، گاه تاريخ مي‌گويد گاه تحليل مي‌كند و ...

و شگفتا از فصل دهم ـ فصل شهادت بني‌هاشم و اباعبدالله عليهم السلام ـ كه در كتاب ناتمام مانده. آيا اين روايت آن‌چنان ترجمه‌ناپذير و دشوار بوده كه سيد مرتضي تنها با شهادت بايد آن را تحليل مي‌كرد؟!


کد مطلب: 8419

آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/issue/8419/فتح-خون

آرمان هیأت
  https://www.armaneheyat.ir