در تمام مجالسم اهل بيت (ع) حضور دارند

1 تير 1383 ساعت 8:49

نسل جديد بيش تر با جوان ترها ارتباط برقرار مي کنند. بچّه هايي که الآن در مجالس اخوي - ما حاج محمّد آقا - در حال نشو و نما هستند، اکثرا زير 20سال يا نهايتا حدود 24يا 25ساله هستند و اين ها سابقه ي ما را به ياد نمي آورند


شماره چهاردهم ماهنامه خیمه - جمادی الاولی- تیرماه 1383

گفت و گو با مدّاح اهل بيت «حاج محسن طاهري»



پيش در آمد:

ظهر بيست و پنجم اسفند ماه 1382است. هواي تهران در نهايت سردي است. مخلوطي از برف و باران، لطافت خاصي را به آسمان آلوده ي اين شهر بخشيده است. ساختمان مورد نظر را مي يابيم؛ و وارد محل کار ايشان مي شويم. طاهري جلسه اي دارد و پس از انتظاري مختصر، به اتاق راهنمايي مي شويم. با برخورد گرم و محبّت آميز حاج محسن طاهري رو به رو مي شويم و در فضايي صميمي. و به ياد ماندني با ايشان به گفت و گو مي نشينيم.



خيمه: جناب آقاي طاهري! با تشکر از شما لطفا صحبت را آغاز بفرماييد.

- بسم اللّه الرحمن الرحيم. من از شما متشکرم که تشريف آورديد. بحمد الله افتخار نوکري اهل بيت (ع) را به ما دادند، ولي واقعا کساني در اين دستگاه هستند که ما جرأت نمي کنيم خود را در کنار آنها کسي بدانيم.



خيمه: مدّاحي را از چه سالي آغاز کرديد؟

- شروع مدّاحي ما بر مي گردد به سال هاي 42- 41در همان محل خودمان که نازي آباد بود؛ خيلي از دوستان ديگر ما هم آن جا شروع کردند. يک جلسه ي هفتگي داشتيم، تا اين که به همراه کار مدّاحي، دوره ي دبستان و دبيرستان را مي گذراندم و در همان دوران بود که با مرحوم کافي و مهديه آشنا شدم و آن موقع 11يا 12سال داشتم و حدود سال هاي 50 – 49 و اوج کار ما بود. به هر حال با جمع مهديه و مرحوم کافي بوديم و در شهرستان هاي مختلف، به همراه ايشان دعاي ندبه ي عجيبي برقرار کرديم. در اين دوران زير سايه ي پدر بزرگوارم و مرحوم حاج دايي ام که يک سال است فوت کرده اند، به نوکري مشغول بودم و راهنمايي هاي پدرم بسيار براي ما راهگشا بود. اخوي هاي بنده هم به نوکري براي آل اللّه مي پرداختند و بحمد اللّه اين افتخار ميراث خانوادگي ماست و خدا را شاکريم.



خيمه: مرحوم کافي در پرورش شما، چه قدر نقش داشتند؟

- در زمينه ي فن مدّاحي بيش تر پدرم نقش داشتند. پدر براي ما نقش بسيار والايي داشتند و من خود را مديون ايشان مي دانم، امّا شهرت من در مدّاحي توسط مرحوم کافي رقم خورد، ولي اين که ايشان در فن مدّاحي تأثيرگذار باشد نه، چنين نبوده است. البته در زمان نوجواني نکاتي را به عنوان نصيحت مي گفتند، ولي شالوده ي مدّاحي، توسط پدر به ما تزريق شد. مرحوم کافي نظرش اين بود که ما طلبه شويم و مدّتي هم در مدرسه ي آيت اللّه مجتهدي تهران و بعد هم مدرسه ي مرحوم آيت اللّه العظمي نجفي مرعشي در خيابان ارم قم به اتفاق اخوي درس خوانديم.



خيمه: چرا اين روزها نام «حاج محسن طاهري» را کم تر مي شنويم؟

- نسل جديد بيش تر با جوان ترها ارتباط برقرار مي کنند. بچّه هايي که الآن در مجالس اخوي - ما حاج محمّد آقا - در حال نشو و نما هستند، اکثرا زير 20سال يا نهايتا حدود 24يا 25ساله هستند و اين ها سابقه ي ما را به ياد نمي آورند. مثلا من در رشت در مراسم بزرگداشت مرحوم آية اللَّه کافي اشاره اي داشتم به اين که «ياد آن روزهايي که در مسجد خواهر امام، در محضر مرحوم کافي بوديم به خير»؛ جوان هايي که آن جا بودند تعجب کردند که شما مسجد خواهر امام را از کجا مي شناسيد من گفتم که آن موقع که ما آن جا مي خوانديم شما در عالم ذر تشريف داشتيد؛ برويد و از پدرانتان بپرسيد که البته نوارهاي آن هم الآن موجود است. خلاصه اين که در طول اين مدّت من غالبا در مجالس خارج کشور حضور داشتم و بعدا به اين نتيجه رسيدم که در مناسبت هاي شلوغ و حساس به شهرستان ها بروم، چون در محرم و دهه ي آخر صفر و ماه مبارک، اگر در تهران باشم، اقلا 30تا مجلس بايد بروم اعم از مکان هاي دولتي، وزارتخانه ها و برنامه هاي مختلف راديو - تلويزيوني، در اين ايام تهران نبودم و طبعا ارتباطم با اين مجالس و جوانان قطع شده است. اين 15سال که نبودم، سه سال هم که اروپا بودم و يک سال هم که دوبي بودم، پس مي توان گفت: «از دل برود هر آن که از ديده برفت»؛ مضافا بر اين که اعلاميه هايمان جايي به چشم نمي خورد. خلاصه همه ي مجالس امام حسين (ع) که در تهران نيست؛ تهران بحمداللّه غني است: البته گرفتاري اين مجال را از ما گرفته، ولي الحمدللّه جدا نيستيم.

و افتخار هم مي کنم، ما اگر صد تا کار ديگر هم داشته باشيم، همه فرع است، نمک زندگي ما در واقع از مجالس امام حسين (ع) تأمين شده و مي شود. اصل زندگي ما و محوريت آن مجالس آقاست.

در ضمن من تشکلياتي هم درست نکردم که وضعيت گذشته حفظ شود. جوان ترها سريعا مجالس را به سي - دي يا نوار تبديل مي کند و پخش مي شود، ولي من اگر هم چيزي دارم، يا در استان هاست، يا آرشيو کرده ام و در خانه است. خلاصه بعضي وقت ها صلاح مي دانم که تهران نباشم چون اين جا بحمداللّه غني است. وقتي حاج محمّد آقا طاهري يا حاج محمود کريمي يا حاج سعيد حداديان يا حاج منصور ارضي را دعوت مي کنند و آنها مي گويند که ما نمي رسيم، من به عنوان يدک مي روم. علي کل حال افتخارم اين است که ارتباطم قطع نشده است و انشاء اللَّه تا دم مرگ هم از نوکري اهل بيت (ع) جدا نشويم.



خيمه: شما چه پيشنهادي به شعرا به خصوص شعراي جوان داريد؟

- البته ما غالبا از شعرا استفاده مي کنيم و اين توصيه را بعضا به شعراي جوان تر دارم؛ مثلا حاج سعيد حداديان که به بنده محبّت دارند و به دليل تفاوت سنّي توصيه مي خواهند، به آنها عرض مي کنم که سرمايه ي خود را بيش تر در قالب هاي کهن و کلاسيک شعر به کار بگيريد، چون زيبايي و خواهان بيش تري دارد.

شعرايي هم که غالبا در مجالس اهل بيت فعاليت دارند، الحمداللَّه موفق هستند. آنها معمولا محاوره اي کم تر مي گويند و قالبا در شعر کهن کار مي کنند. اگر ما بخواهيم مراسم اهل بيت (ع) را پررونق کنيم، بايد اشعار محکم با جنبه ي حسي و عاطفي بالا بپردازيم. مقام معظم رهبري هم به اين جنبه توجّه خاص و تأکيد دارند و در اين زمينه توصيه هاي پدرانه و بزرگوارانه اي داشته اند و دارند. من کم ترين هم مي گويم اشعار زيبا و محکمي در کتاب هاي گوناگون هست، و شعراي خوبي هم بين ما هستند که ما بايد از آنها تقاضا کنيم (به وسيله ي پيغام، اينترنت، تلفن، فاکس، ديدار خصوصي و.... گاهي کم کاري هايي در اين زمينه ديده مي شود، ولي دوستان ما غالبا اشعار خوبي مي خوانند.



خيمه: اگر بخواهيد به دو شاعر موفق که يکي از خيل پيشينيان و يکي از جمع معاصرين باشد اشاره کنيد، چه کساني را نام مي بريد؟

- از دوستاني که در تهران هستند، در زمينه ي مراثي اهل بيت (ع)، حاج علي انساني هستند که قدرت شعري و مرثيه سرايي ايشان بالاست و غالب دوستان اشعار ايشان برايشان ملکه شده و من متأسفانه بايد بگويم که نتوانستم آن طور که بايد و شايد از جلسات ايشان استفاده کنم. حاج آقاي سازگار هم همچنين؛ شعرهايشان سليس تر و روان تر است و الحمدللّه کارهايشان پر بار است و موفق هستند و يادم هست که ايشان در جايي گفتند: «من روزي يک قصيده براي حضرت زهرا (س) مي گويم» و توفيق ويژه اي اهل بيت (ع) نصيبشان کرده اند، حالا بعضي از شعرا مثل حاج علي انساني مصداق «کم گوي و گزيده گوي چون دُر» هستند؛ من بيش تر از اشعار آقاي مؤيد استفاده مي کنم، حتّي بعضا که مشهد مشرف مي شوم وقت ويژه اي را براي ديدار با ايشان اختصاص مي دهم؛ همين طور مرحوم ثابت که از شعراي مشهد بودند. به هر حال من بيش تر با شعراي مشهد مأنوس بوده ام تا تهران. مخصوصا حاج آقا مؤيد که اشعارش قبل از اين که خوانده شود، خود انسان را جذب مي کند و حال و هوايي خاص دارد. حواله ي ما در خانه ي سادات بوده است.

يک وقت حاج حسن آقاي خلج (اوايل کارشان بود، محبّت مي کردند و به مجلس ما مي آمدند) به من گفتند که مقيد هستم ماه مبارک سي شب حافظ بخوانم. يادم هست زماني که حضرت امام (ره) بيماري داشتند، از طرف مقام معظم رهبري، مجلس دعايي براي شفاي ايشان منعقد شد. مجلس در مسجد بازار و مدّاحي اش با من بود و مرحوم فلسفي هم سخنراني داشتند. من تفألي به ديوان حافظ زدم، اين شعر آمد: «تنت به ناز طبيبان نيازمند مباد...» همين شعر را براي خواندن مناسب ديدم. اين ديوان در کنار دست ماست، ولي ما غافليم. ضمن اين که مرحوم عراقي، فيض کاشاني، صائب و ديگران هم شعرهاي خوبي دارند که قابل استفاده است. البته شعراي جديد ما خيلي خوب کار مي کنند. مثل انجمن شعري که مرحوم محمّد علي مرداني به عنوان نغمه سرايان داشتند، يا مثل آقاي سهيل محمودي و ديگران و جوان ترها ؛ ولي متأسفانه شعرهايي که بشود در مجالس اهل بيت (ع) خواند از ايشان کم تر وجود دارد. من اعتقاد دارم يک مدّاح بايد کارش مثل عطاري باشد که همه چيز در آن هست، مثلا اگر از او بخواهند که در مجلس عروسي يا ختم بخواند، توانايي داشته باشد. مثلا در ختم مرحوم آية اللَّه شهيد مطهري (ره) و آقا ميرزا هاشم آملي (ره) و حتّي ماجراي حمله ي آمريکا به عتبات عاليات که مقام معظم رهبري دلشان شکست و فرمودند که همين امشب يک مجلس در راديو برپا کنيد که من رفتم و خواندم. قبل از آن با آقاي سازگار تماس گرفتم و شعر تهيه کردم.



خيمه: آيا تا به حال لحظه هاي نابي داشته ايد که آن را از جانب اهل بيت (ع) به عنوان هديه اي تلقي کنيد؟

- همه چيز ما از عنايت آنهاست، ولي گاهي در بين خواندن چيزهايي به ذهن ما مي رسد که اهل فن به آن استحسان مي گويند.



خيمه: نظر شما در مورد نقد مدّاحي و مدّاحان چیست؟

- بايد تشکيلاتي باشد و نقد و بررسي صورت پذيرد. اين طور نباشد که فقط خواندن باشد و هيچ اشکالي از آنها گرفته نشود. اين مبحث بايد خيلي پررنگ باشد.



خيمه: مدّاح چه گونه بايد رنگ و بوي اهل بيت (ع) را بگيرد؟

- مدّاح کار خدايي مي کند و از جانب خدا و اهل بيت (ع) صحبت مي کند. اگر اين جايگاه را بشناسيم، بايد بوي خود آنها را بدهيم و منش آنها را داشته باشيم.



خيمه: شما معمولا چه شعري را در خلوت با خود زمزمه مي کنيد؟

- ما معمولا به خلوت خواني نمي رسيم، ولي پدر ما شعري را از مرحوم فاني زمزمه مي کند، مخصوصا در اين ايام بيماري هر کس که از ايشان احوال مي پرسد مي گويد: «شکرْ خدا را که در پناه حسينيم»، که اين شعر واقعا باور قلبي ايشان است(1) و ما نبايد اين پناهگاه را از دست بدهيم.



خيمه: اگر مدّاح نبوديد، در مجلس امام حسين (ع) چه مي کرديد؟

- کفش جفت مي کرديم، بيرق مي زديم، چايي مي داديم. ما اعتقاد داريم نوکري فقط به مدّاحي نيست. چه بسا کساني که نوکران امام حسين (ع) را تر و خشک مي کنند، اجر بيش تري دارند و بهتر و خالص تر از ما کار مي کنند.



خيمه: رابطه ي اهل بيت (ع) و مجالس را چه گونه مي دانيد؟

- من به باور قلبي رسيده ام که در تمام مجالسم اهل بيت (ع) حضور دارند که ما اين گونه توان خواندن داريم؛ آدم گاهي اوقات اسم خودش را هم فراموش مي کند. مجلسي که از صدر تا ذيل صحيح از آب در مي آيد، نشان دهنده ي حضور خود آنهاست و آنها به ما احاطه و نظر درند و خودشان مجالس ما را اداره مي کنند. گاهي من برنامه هاي خاصي براي يک مجلسي داشته ام که هيچ کدام اجرا نشده است و ذهنم به سوي شعرها و حرف هاي ديگري رفته است.



خيمه: براي دوستان خود در مجله ي خيمه چه توصيه اي داريد؟

- من تا به حال از ديد کارشناسي به نشريه شما نگاه نکرده ام. به فراخور وقتم گاهي مطالعه کرده ام و بحمداللَّه کار موفق و خوبي است و اگر همين طور کار کنيد، قطعا در آينده با برطرف کردن آنچه که خودتان تشخيص مي دهيد کاستي است، مي توانيد موفق تر باشيد و با کارشناسان نيز نشست هايي داشته باشيد. من براي شما و دوستانتان آرزوي توفيق دارم، همين که در اين مسير قدم بر مي داريد مهم است؛ چون مسير، مسير پر طرفداري است. حتما خود اهل بيت (ع) خواسته اند که شما در اين راه وارد شده ايد.

يک مطلب را هم به طور اجمالي بگويم که در پرداختن به طنز، مواظب باشيد کساني که با اصل دستگاه امام حسين (ع) مشکل دارند از اين مطالب سوء استفاده نکنند و آنهايي که دوست دارند اين دستگاه ضربه بخورد، خوشحال نشوند. من استدعا دارم توجّه بيش تري بشود تا مدّاحي به سخره گرفته نشود. ضمن اين که نقد و بررسي بايد بشود و خيلي هم خوب است ولي به اين وجه هم توجّه بشود. اميدوارم موفق باشيد.



خيمه: از شما سپاسگزاريم.



پي نوشت:

1- درگذشت پدر بزرگوار حاج محسن طاهري، پيرغلام ابا عبداللّه (ع) را به ايشان و خاندان محترم طاهري تسليت مي گوييم.


کد مطلب: 8451

آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/issue/8451/تمام-مجالسم-اهل-بيت-ع-حضور

آرمان هیأت
  https://www.armaneheyat.ir