چرا فقط نيمه ى خالى ليوان ...؟!

1 مرداد 1382 ساعت 12:37

تفسير ما از اين كلام اين بود كه در اين نشريه از نظر اينان - آنان كه اين سخن را فرموده اند - مداحان عزيز، بسيار مظلوم واقع شده اند و فقط از ايشان دارد بد گفته مى شود.


شماره پنجم ماهنامه خیمه - جمادی الاول و الثانی1424 - مرداد 1382

در شماره ى ماه صفر در اين صفحه ى پذيرايى مطالبى نوشتيم كه ظاهراً به مذاق بعضى از «از خيلى ها بهتران» خوش نيامد و به عبارتى كامشان تلخ گرديد و شايد هم نام و مرامشان در معرض اتهام!... چه مى دانيم؟! از آنجا كه در گوشه و كنار، نجواهايى و اعتراضاتى شنيديم، ترسيديم كه نكند بعضى از آن حضرات - كه ذكرشان در بالا افتاد - از لاك نجابت خويش برون آيند و به تعبير حافظ، كارى بكنند! - به هر حال ترس است ديگر! - حالا اگر يكى از آنان آمد و پشت ميكروفن جلوى چندها نفر از آن راز نهفت چيزى گفت چه كنيم؟ نيستيم كه جواب دهيم... به هر حال بر اساس تفكر اصلاحىِ

علاج واقعه قبل از وقوع بايد كرد

بلا نديده دعا را شروع بايد كرد

ترجيح داديم توضيح دهيم در پاسخ آن كه از لبانش اين كلمات تراوش كرد كه:

«چرا نيمه ى خالى ليوان را ديده ايد...»

تفسير ما از اين كلام اين بود كه در اين نشريه از نظر اينان - آنان كه اين سخن را فرموده اند - مداحان عزيز، بسيار مظلوم واقع شده اند و فقط از ايشان دارد بد گفته مى شود (!) و خدمات معنوى ايشان - كه حتماً خالصانه ى خالصانه ى خالصانه هم هست - ناديده ديده مى شود! و الخ...

وقتى اين سخنان - يعنى همان نجواها - را شنيديم، براى آن كه مظلوم را به حق خود برسانيم و خودمان نيز ظالم واقع نگرديم، دو دو تا چهار تايى باخودمان كرديم و براى رسيدن به كمال مطلوب، انگشت تفكرمان را بعد از آن كه مدتها بر جبين تأمل نهاديم، آن را در بركه ى لبهايمان مرطوب كرده، مجله را صفحه به صفحه، ورق زديم و سطر به سطر و سپس واژه به واژه، دوباره ورانداز كرديم و براى اطمينان خاطر، تعداد واژه هاى آن را نيز شمرديم - كه شد به عبارتى چيزى حدود هفتاد هشتاد ستونِ چهارصد و اندى واژه اى... از ميان اين همه ستون، فقط دو ستون ما خطاب مستقيم به عزيزان مدّاح بود (گناهى نداشتيم خواستيم آنها را كمى غير معمول تحسين كنيم و به آنها طيّب الله بگوييم؛ حالا بيا و خوبى كن!).

حالا خود اين عزيزان قياس بفرمايند كه دو ستون از ميان هشتاد ستون، از ميان آن همه انبوه واژگان، اصلاً به چشم مى آيد؟! حالا نوبت ماست بگوييم كه نيمه ى خالىِ... و

عيب مِى جمله بگفتى هنرش نيز بگو!

*

دو دو تا چارتاى ديگرى هم داشتيم با خودمان. اين كه اين همه پيام و نامه را اگر بخواهيم در نشريه درج كنيم تمام نشريه مى شود تحسين و تشويق و اين اصلاً به صلاح كارمان نيست - حالا نمى گوييم كه چقدر از اين پيام هاى تلفنى و نامه اى (!) هم گله و شكايت از دست بعضى از همان از ما بهتران بوده، بگذريم؛ چون مى ترسيم متهم شويم و مبتلا به همان سرنوشت كه وصف آن را در چند سطر بالا مرقوم نموديم....

دو دو تا چارتاى ديگر ما اين بود كه راستى چرا اعتراض ها نسبت به اين صفحه، فقط از قِبل برخى «از ما بهتران» و به تعبير يكى از دوستان هيأتى و شوخ و طنزپردازمان «مداهّان» مى باشد؟! اين سؤالى است كه پاسخش را نمى دانيم، اگر بدانيم هم به كسى نمى گوييم...


کد مطلب: 8576

آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/issue/8576/چرا-فقط-نيمه-ى-خالى-ليوان

آرمان هیأت
  https://www.armaneheyat.ir