تاریخ عزاداری

1 بهمن 1385 ساعت 15:55

تاريخ عزاداري شيعه پس از عاشورا، از اولين لحظه‌هاي شهادت امام حسين (ع) شروع مي‌شود، هنگامي كه ذوالجناح با زين واژگون و يال غرقه به خون از مقتل بازگشت.


شماره 29-30  ماهنامه خیمه – محرم 1428- بهمن 1385



شهادت حسین بن علی(ع)، جانی دوباره و هویتی تازه به تشیع بخشید. تشیع چنان با حادثه‌ی عاشورا عجین گشته است که امروزه، قسمت اعظمی از بنیان و بنیادهای شیعی را، آموزه‌ها و مسائل مرتبط با عاشورا و حرکت امام حسین(ع) تشکیل داده است. در این گفتار، تاریخ عزاداری بر آن حضرت را از جریان حضرت آدم(ع) تا شهادت ایشان، از دیدگاه روایات شیعی بازگو می‌کنیم.

تاريخ عزاداري شيعه پس از عاشورا

تاريخ عزاداري شيعه پس از عاشورا، از اولين لحظه‌هاي شهادت امام حسين (ع) شروع مي‌شود، هنگامي كه ذوالجناح با زين واژگون و يال غرقه به خون از مقتل بازگشت.(1) پس از آن نيز در مواردي متعدد، حضرت زينب (س)، زنان حرم امام (ع) و نيز ديگران، به عزاداري پرداختند؛ مواردي چون عزاداري اهل‌بيت (ع)، هنگام چپاول و آتش زدن خيمه‌ها(2) و هنگام عبور از ميان شهدا،(3) عزاداري زنان بني‌اسد، هنگام دفن شهدا،(4) عزاداري اهل‌بيت حضرت در شام،(5) عزاداري اهل‌بيت حضرت و اهل مدينه، پس از بازگشت به مدينه(6) و عزاداري ام‌البنين (س) در بقيع.(7)

به جز عزاداري‌هاي اهل‌بيت پس از شهادت امام حسين (ع) و اصحابش، شاهد عزاداري‌هاي دوستداران و شيعيان خاندان عترت به صورت فردي و جمعي هستيم كه به آن‌ها اشاره مي‌كنيم.

1. عبيدالله بن حرّ جعفي، كه گفته شده پس از شهادت امام حسين (ع)، از منزل خود در قصر بني‌مقاتل به كربلا رفت و در آن‌جا گريست و قصيده‌ی بلندي در رثاي امام حسين (ع) سرود.(8) او را نخستين زيارت‌كننده‌ی قبر امام (ع) دانسته‌اند.(9)

2. جابر بن عبدالله انصاري، كه بر اساس گفته‌ی لهوف در اربعين به كربلا رسيده است.(10)

3. توابين كه پس از شهادت امام حسين (ع)، از ياري نكردن آن حضرت پشيمان گشته و توبه كردند و به قيام بر ضد دستگاه شام و جبران گذشته همت گماردند. آن‌ها بدين منظور، به كربلا رفتند و در آن‌جا به عزاداري پرداختند و براي خون‌خواهي امام (ع) هم‌قسم شدند.(11)

4. عزاداري امامان معصوم (ع)، كه در برخي از فصل‌هاي پيشين نيز ذكري از آن به ميان آمد.

امام باقر (ع) به منظور عزاداري بر جدّشان، مجلس تشكيل می‌‌دادند و نیز از كميت می‌خواستند تا اشعاري در اين باره بخواند.(12)

امام صادق (ع) نيز به تشكيل مجلس عزاداري مي‌پرداختند(13) و شيعيان را به عزاداري و مرثيه‌سرايي با حزن و اندوه و سوز امر مي‌نمودند(14) و خود در مصيبت جدّشان مي‌گريستند.(15)

در همين زمينه، رواياتي نیز از امام كاظم (16)‌ و امام رضا علیهم‌السلام (17)‌ نقل شده است.

بنابراين، آن‌چه از سيره‌ی اهل‌بيت(ع) برمي‌آيد، تشكيل مجالس عزاداري و گرامي‌داشت عاشورا، بويژه دهه‌ی محرم(18) است. به‌يقين، شيعيان هم اين امر را تا حد امكان در آن شرايط خفقان به انجام مي‌رساندند و هرگاه شرايط مهيا مي‌شد، آشكارا به عزاداري مي‌پرداختند. اين شرايط در زمان بني‌اميه به شدت سخت و دهشتناك بود. امويان مي‌كوشيدند تا ياد امام و اهل‌بيت(ع)، از ذهن‌ها پاك شود؛ از اين رو، به هيچ وجه اجازه‌ی عزاداري، رفت و آمد و زيارت قبر مطهر آن حضرت را نمي‌دادند. اين موضوع، پس از قيام زيد بن علي بن حسين (ع)، در زمان هشام بن عبدالملك شدت يافت. آن شرايط خفقان‌بار، در گفت‌وگوي ميان امام صادق (ع) و يكي از اصحابشان به نام «مسمع»(19) كاملاً مشهود است.

اما در زمان عباسيان، شرايط همواره در حال نوسان و تغيير بود و دائماً دچار قبض و بسط مي‌شد. در زمان سفاح، اولين خليفه‌ی عباسي، شاهد فراهم شدن زمينه براي زيارت مرقد مطهر هستيم، ولي در زمان منصور،‌ شاهد منع زائران و تخريب مرقد مطهر هستیم كه شايد يكي از علت‌هاي آن، قيام سادات حسني باشد. پس از منصور و در زمان مهدي، مأمون، معتصم، واثق، منتصر و ناصرالدين الله، شيعيان از جهت عزاداري و زيارت قبر امام حسين (ع) آزادي داشتند، ولي در زمان‌ هارون و متوكل، به شدت تحت آزار و اذيت قرار گرفتند و دستور تخريب قبر مطهر و منع زائران صادر شد.(20) شديدترين اين آزارها و اذيت‌ها، در زمان متوكل بود كه دستور كشت در زمين‌هاي اطراف قبر مطهر، و زنداني كردن زائران را در سال 236 ق صادر كرد.

علي بن محمد بسامي، شاعر بغدادي، شعري سرود و در آن، بني‌عباس و متوكل را هجو و مذمت كرد.(21)‌ با اين حال، كساني از قرن اول هجري تا زمان آل‌بويه، به طور فردي و جمعي به كربلا رفته و در آن‌جا عزاداري مي‌كردند. ولي پرشكوه‌ترين عزاداري شيعه در سوگ سيدالشهدا (ع)، در دوران آل‌بويه كه خود شيعه و دوست‌دار اهل‌بيت بودند، اتفاق افتاد. احمد معزالدوله، يكي از سه برادران بنیان‌گذار حکومت آل‌بويه‌، پس از فتح بغداد در سال 334 ق، در زمان مستكفي‌بالله، با توجه به روحيه‌ی شيعی خود، به آباداني مزار امامان معصوم، بويژه امام حسين (ع) پرداخت. او در محرم سال 352 ق، دستور داد كه بازارها تعطيل و خريد و فروش ممنوع شود و سقاخانه‌هايي در بازارها براي آب دادن به مردم داير گردد. هم‌چنين زنان، در حالي كه براي امام حسين (ع) نوحه مي‌خواندند و بر صورت لطمه مي‌زنند، از خانه‌ها خارج شوند.(22) اين نخستين باري بود كه چنين مراسمي در عزاي امام حسين (ع) و زير پرچم یک حكومت برپا مي‌گرديد و سنت عزاداري دهه‌ی اول محرم، از آن زمان تاكنون به يادگار مانده است.

پس از اين دوران نيز، عزاداري امام حسين (ع) همواره انجام مي‌گرفت و با توجه به برخورد حاكمان، دچار قبض و بسط مي‌گرديد.

پس از دوران آل‌بويه، دوران تيموريان، از اين جهت بسيار پراهميت است، و شاهد گسترش تدريجي تشيع، بويژه در خراسان و ماوراءالنهر (مركز حكومت تيموريان) هستيم، به طوري كه برخي از پژوهشگران، از «تسنن دوازده امامي» در اين دوره نام برده‌اند(23) و نوشته‌اند، در اين زمان در ماوراءالنهر، همه ساله در سال‌روز قيام عاشورا، مراسمي برپا مي‌شد.(24)

ملاحسين كاشفي، چهره‌ی شاخص اين دوره و نگارنده‌ی كتاب روضه‌الشهداء است. برخي گفته‌اند، در اين دوره، گريه بر امام حسين (ع) ـ که نقشبنديه آن را ملغي كرده بودند ـ در هرات، جانشين ذكر صوفيانه شده بود.(25) با روي كار آمدن صفويه و رسميت يافتن مذهب شيعه و فزوني گرفتن شمار شيعيان، بر كميّت و گستره‌ی عزاداري افزوده شد و از آن پس نيز با توجه به شيعي بودن همه‌ی حاكمان ايراني،‌ همين روند با ابعاد وسيع‌تري ادامه يافت.



عزاداري بر امام حسين (ع) در ايران

قبيله‌ی بني‌حمراء، از قبايل ايراني‌تبار شيعي‌مذهب كوفه، نخستين كساني بودند كه پس از واقعه‌ی كربلا، آشكارا مجالس عزاداري به پا كردند و براي خون‌خواهي سيدالشهداء به مختار پيوستند.(26) آن‌ها كه بالغ بر بيست‌هزار جنگجو بودند، بيشتر سپاه مختار را تشكيل مي‌دادند.(27) اصولاً ايرانيان كه در آن زمان بيشتر تحت عنوان موالي خوانده مي‌شدند، به اهل‌بيت پيامبر (ص)، ارادت خاصي داشتند.

ايرانيان، بويژه پس از شهادت امام رضا (ع)، به عزاداري امام حسين (ع)، حال و رنگ ديگري بخشيدند و به طور مداوم به آن می‌‌پرداختند.(28) البته اين مسأله، در طول زمان، دچار فراز و فرودهايي مي‌گرديد. براي مثال، با روي كار آمدن آل‌بويه در ايران و عراق، و ترويج تشيع در مناطق مختلف، شيعيان و دوستداران امام حسين (ع)، مجال بيشتري براي عزاداري پيدا كردند. آل‌بويه كه خود ايراني و شيعه بودند، عزاداري به صورت علني و پرشكوه را در بغداد بنیان نهادند.

پس از آنان نيز اين حركت، با شدت و ضعف ادامه يافت، تا زمان تيموريان كه رونقي وسيع و جدي گرفت، به طوري كه اهل‌تسنن نيز با شيعيان هم‌نوا ‌شدند. پس از تيموريان، با روي كار آمدن صفويه و حمايت رسمي آنان از تشيع، برپايي عزاداري، گستره و دامنه‌ی بيشتري يافت و در اقصي نقاط ايران متداول شد. اين سیر تا زمان قاجاريه ادامه يافت.

در دوره‌ی رضاشاه پهلوي، با آن كه خود او با تظاهر شديد به حمايت از تشيع و علما و مظاهر تشيع، و به راه انداختن دسته و همراهي با عزاداران، توانسته بود حكومت را به دست گيرد، ولي در نيمه‌ی دوم حكومتش، به شدت با عزاداري مبارزه كرد و آن را ممنوع ساخت. در زمان پهلوي دوم، ممنوعيت عزاداري برداشته شد و مردم توانستند آزادانه به عزاداري بپردازند.

پس از سقوط حکومت پهلوي و با آغاز انقلاب اسلامي ايران، سوگواري سيدالشهداء، منزلت والایي يافت و يكي از اساسي‌ترين پايه‌هاي مذهبي حكومت را نيز تشكيل داد. گفتني است كه ايرانيان، عزاداري را در مساجد، تكيه‌ها، حسينيه‌ها، منازل و یا به صورت دسته‌ی عزا در معابر عمومي و نيز در بيوت مراجع تقليد برپا مي‌کنند. اين مراسم، در شهرهاي مذهبي چون قم، مشهد، كاشان، اصفهان، اردبيل و... بسيار پرشكوه انجام مي‌گيرد. نخل‌برداري، هيأت‌هاي سقايي، تعزيه‌خواني و زنجيرزني، از رسم‌هاي متداول آيين عزاداري به شمار مي‌آيد.(29)



تاريخ عزاداري در جهان

عزاداري بر امام حسین (ع)، در نقاط مختلف جهان نیز برگزار مي‌شود.

1. عراق: عزاداری در عراق، در دوره‌ی حكومت سفاح و مأمون (از خلفای عباسی) و بويژه در عهد آل‌بويه، رونقي خاص يافت. پس از آن نيز به نسبت نوع برخورد حاكمان، هر ساله مراسم عاشورا و محرم برگزار مي‌گرديد؛ بويژه در كربلا كه ورود هيأت‌هاي عزادار با شمايل خاص، شور و حال ديگري بدان مي‌دهد، به‌طوری که برخي از علما نيز با آنان همراهي مي‌كنند، مانند علامه سيدمحمدمهدي بحرالعلوم كه با عزاداران در مراسم همراه مي‌شده است.(30)

2. سوريه: با توجه به اين كه دمشق، مركز خلافت امويان بوده و به طور كلي، مردم آن‌جا نيز به اموي بودن شهرت داشته‌اند، در ابتدا، مراسم عزاداري چندان رونقي نداشت، ولي بعدها، با توجه به نزديكي آنان به كشور لبنان كه تشيع در آن‌جا گسترش خوبی داشت، و نيز وجود مرقد حضرت زينب و حضرت رقيه سلام الله‌علیهما، عزاداري امام حسين (ع)، شور خاصي يافت و امروزه نيز چنين است.‌ البته در عهد حمدانيان، وضعيت به مراتب بهتری گزارش شده است.(31)

3. لبنان: سابقه‌ی تشيع در لبنان، تا زمان ابوذر امتداد دارد. امروزه لبنان، شيعيان معتقدي دارد. شیعیان لبنان در زمان امويان، به سختي تحت فشار بودند. اندك‌اندك، با باز شدن فضاي اجتماعي ـ سياسي، ‌عزاداري نيز رونق يافته و امروزه عزاداري‌هاي بسيار خوبي در آن‌جا، بويژه در منطقه‌ی جبل‌عامل كه سابقه‌ای طولاني در اين زمینه دارند، انجام مي‌شود.

4. افغانستان: مراسم عزاداري در افغانستان، همه ساله در نقاط مختلف اين كشور، بويژه در مناطق مركزي كه شيعيان در آن‌جا ساكنند (منطقه‌ی هزارستان) و نيز شهر مزارشريف (در شمار این كشور)‌، به‌خوبي برگزار مي‌شود.(32)

5. بحرين: در بحرين، از گذشته، روز عاشورا تعطيل بوده است. حسينيه‌هاي بحرین كه «ماتم» ناميده‌ مي‌شوند، در ايام محرم به شدت فعالند.(33)

6. هندوستان: تاريخ عزاداري در هند، به پيش از استيلاي سلطان محمود غزنوي مي‌رسد. شيعيان و سنّي‌های معتقد به امام حسين (ع)، و حتي ديگر فرقه‌ها، در ایام محرم، در مكان‌هايي به نام «امام‌باره» كه ضريح‌های نمادین ائمه است، جمع مي‌شوند و به عزاداري مي‌پردازند. تعزيه و شور خاص هنديان، به حدي است كه گاه عزاداري ايشان، تا اربعين سيدالشهدا ادامه مي‌يابد.(34)

7. پاكستان: روز عاشورا، يكي از تعطيلات رسمي پاکستان است. در استقلال پاكستان، توجه به عاشورا نقش ويژه‌اي داشت.(35) اقبال لاهوري نيز اشعاري درباره‌ی امام حسين و كربلا سروده و استقلال پاكستان را مرهون آن دانسته است. علاوه بر زنجيرزني، سينه‌زني ، ساخت شبیه بارگاه اباعبدالله الحسین (ع) که به آن «تعزیه» یا «ضریح» گفته می‌شود، نیز مرسوم است.(36)

8. بنگلادش: در بنگلادش نيز امام‌باره‌ها، مركز عزاداري بوده و احساسات مردم در خصوص عاشورا، در ادبيات آن‌ها نيز منعكس شده است.

9. اندونزي: در اندونزي كه اسلام توسط شيعيان و جمعي از سادات بدان راه يافته، ماه محرم‌ را «سورا» مي‌خوانند و آن را به طرز باشكوهی گرامی می‌دارند.

10. فيليپين: در فيليپين نيز، عاشورا به شكل پرشكوهي برگزار مي‌گردد. در سال1310م، عده‌اي از نوادگان امام صادق (ع)، براي تبليغ از عراق وارد سوماترا شدند. نيز در اوايل قرن پانزدهم میلادی، يكي از سادات، به مالاكا رفت و پس از ازدواج با دختر حاكم آن ديار، به خلافت رسيد و بازماندگانش تا چهار قرن در آن‌جا حكومت كردند.

11. تايلند: در تايلند نيز كه اسلام و تشيع به وسيله‌ی يك تاجر قمي به نام شيخ‌احمد به آن‌جا وارد شد،‌ مراسم عاشورا هر ساله برگزار مي‌گردد.

هم‌چنين عاشورا، در جمهوري آذربايجان كه هشتاد درصد مردم آن شيعه‌اند، ‌آفريقاي شرقي، بروندي، الجزاير، كانادا، آمريكا و آلباني برگزار مي‌شود.(37) در آلباني، «نعيم بيك» ديوان شعري در مورد شهادت امام حسين (ع) سروده و «داليب فراشري»، 65 هزار بيت شعر در اين باره گفته است.(38) شيعيان سعی می‌کنند در مدت ده روز اول محرم، کم‌تر آب بنوشند تا خود را شبيه قهرمانان كربلا گردانند، آن‌گاه به تكايا مي‌روند تا به ذكر مصيبت بپردازند و در راه يا امام يا امام مي‌‌گويند.(39)

در شهرهاي تركستان، قفقاز، تبت و چين نيز مراسم‌های مشابه اين موارد برگزار می‌شود.(40)



پی‌نوشت:

1. همان،‌ ج45، ص52.

2. همان، ص58.

3. مقتل‌الحسين، خوارزمي، تحقيق، شيخ‌محمد سماوي، قم، دارالنوار الهدي، چاپ1، 1418 ق، ج2، ص44_45.

4. ارشاد، مفيد، ج2، صص113_114. ينابيع الموده لذوي‌القربي، قندوزي حنفي، قم، مكتبه‌المحمدي، 1385 ق، چاپ8، ص350.

5. لهوف، سيد ابن طاووس، برگردان، ميرابوطالبي، قم، دليل، چاپ1، 1379ش، ص192.

6. همان، ص198.

7. مقاتل الطالبين، ابوالفرج اصفهاني، تحقيق سيداحمد ضفر، قم، شريف رضي، چاپ1، 1414ق، ص85.

8. الكامل في التاريخ، ابن‌اثير، ج 4، ص 237-238.

9. تاريخ النياحه، سيدصالح شهرستاني، تحقيق نبيل رضا علوان، بيروت،‌ دارالزهراء، ج1، 1419 ق، ج 1و2، ص 100، به نقل از مدينه‌الحسين (ع).

10. لهوف، ص 197.

11. مقتل‌الحسين (ع)،‌ خوارزمي، ج 2، ص 218.

12. بحارالانوار، ج 36، ص 391.

13. امالي صدوق، ص 118.

14. كامل‌الزيارات، جعفر بن قولويه، قم، صدوق، چاپ 1، 1375، ص 105.

15. همان، ص 105.

16. امالي صدوق، ص 111، ج 2.

17. مقتل خوارزمي، ج 2، ص 129.

18. امالي صدوق، ص 116.

19. كامل‌الزيارات، ابن قولويه، تصحيح عبدالحسين اميني، قم، كتابفروشي وجداني، چاپ نجف، 1356 ق، ص 101.

20. همان، صص 6-7.

21. وفيات‌الاعيان، ابن‌خلكان، ج3، تحقيق: احسان عباس، بيروت، دارالفكر،1970 م، ج 3، ص 365.

22. مدينه‌الحسين (ع)، ص 106.

23. تاريخ تشيع در ايران، رسول جعفريان، قم، انصاريان، چاپ 1، 1375، ج 2، ص 730.

24. روضه‌الشهداء، ملاحسين كاشفي سبزواري، تحقيق: عبدالرحيم عقيقي بخشايشي، قم، نويد اسلام، ج 1، ‌ص 22.

25. تشيع و تصوف، كامل مصطفي، ترجمه‌ی قراگزلو، تهران، اميركبير، صص 325-327.

26. دایره‌المعارف تشيع، تهران، مؤسسه دائره‌المعارف، تشيع، چاپ 1، 1371، ج 3، ص 463.

27. همان، ج 3، ص 463.

28. تاريخ النياحه، ج 2، ص 59.

29. عزاداري سنتي شيعيان، سيدحسين معتمدي، قم، عصر ظهور، چاپ 1، 1378، ج 1.

30. تاريخ النياحه، ج2، ص 46.

31. همان، ص 48.

32. مجموعه‌ی‌ مقالات دومين كنگره‌ی بين‌المللي امام‌خميني و فرهنگ عاشورا، دفتر دوم، تهران، دفتر تنظيم و نشر آثار امام‌خميني، چاپ 1، 1376، صص 111_112.

33. دايره‌المعارف تشيع، ج 3، ص 119.

34. تاريخ تفكر اسلامي در هند، عزيز احمد، برگردان تقي لطفي و محمدجعفر ياحقي،‌ تهران، كيهان، چاپ 1، 1366، ص 320.

35. مجموعه مقالات دومين كنگره‌ی بین‌المللی امام خميني و فرهنگ عاشورا، دفتر دوم، ص 114.

36. همان، ص 114.

37. دایره‌المعارف الاسلاميه الشيعه، حسين الامين، سوريه، دارالتعارف للمطبوعات، ج 2، ص 356.

38. دایره‌المعارف تشيع، ج 3، ص 389.

39. دایره‌المعارف الاسلاميه الشيعه، حسين الامين، سوريه، دارالتعارف للمطبوعات، چ1، 1416ق، ج3، ص 357.

40. تاريخ‌النياحه، ج 2، صص 70-72.


کد مطلب: 8624

آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/issue/8624/تاریخ-عزاداری

آرمان هیأت
  https://www.armaneheyat.ir