«هیئات مذهبی شیراز» بی شک قوی ترین جریان دینی با ثبات و مستمرّی است که «حیات مذهبی» مردم شیراز را در طول هفتاد سال تمام، اوج و اعتلا بخشیده است.
شماره شانزدهم ماهنامه خیمه - محرم الحرام 1426- اسفند 1383
به یاد پیرغلام با اخلاص اباعبدالله (ص) زنده یاد حاج سهراب نظیری
با کمال ناباوری و تأثر اطلاع یافتیم که در «شب عرفه» شب خاصّه زیارت حضرت سیدالشهدا (ع) چهره ی فعال و پرتلاش مرکزیّت هیئات مذهبی شیراز «حاج سهراب نظیری» با ضرب سه گلوله ی آتشین، ناجوانمردانه «ترور» شده و به «لقاء الله» پیوسته است.
«هیئات مذهبی شیراز» که در دوران ممنوعیت عزاداری سید و سالار شهیدان در زمان «رضاخان پهلوی» با مساعی «آیت الله العظمی حاج سید نورالدین حسینی شیرازی» در سال 1314 به عنوان بخشی حساس از «حزب برادران» سازماندهی شده و ده سال بعد در سال 1324 شکل علنی و آشکار یافته است، بی شک قوی ترین جریان دینی با ثبات و مستمرّی است که «حیات مذهبی» مردم شیراز را در طول هفتاد سال تمام، اوج و اعتلا بخشیده است.
پس از پیروزی
زنده یاد «حاج نظیری» هرچند تا پایان عمر مسئولیت هیأت «پیروان اسلام را بر عهده داشت، پس از پیروزی انقلاب هرگز در یک هیأت خلاصه نمی شد و دامنه کوشش و تلاش فراگیر او، همه هیئات مذهبی را دربر می گرفت.
به خصوص از زمانی که «مرکزیّت نوین هیئات مذهبی شیراز» با مسئولیت مرحوم «حاج فرزدقی» ـ پدر دو شهید بزرگوار ـ دامنه و گسترشی تازه یافت، همواره ارتباطات درونی هیئات مذهبی به وسیله «حاج سهراب نظیری» برگزار می شد لذا امروزه در کارنامه آن پیرغلام اباعبدالله الحسین (ع) «ربع قرن تمام!» تلاش خستگی ناپذیر، در راه سامان بخشیدن به امور هیئات مذهبی و برگزاری هرچه پرشکوه تر «عاشورای حسینی» در شیراز می درخشد و امید است که در روز قیامت حاصل این تلاش ها و مساعی او، در نزد اربابش «امام حسین (ع)» درخشنده تر از امروز باشد.
مهم این است که او با این سابقه درخشان در خدمت به دستگاه عزاداری امام حسین (ع) همواره با تواضعی شگفت انگیز می گفت: «من کوچکتر از آنم که نوکر امام حسین باشم، من نوکرِ نوکران امام حسین هستم!»
مرگ بر «منافق»
پیکر پاک او، در روز «عید قربان» پس از نماز عید با حضور «حضرت آیت الله حائری شیرازی» نماینده ولی فقیه در استان فارس و امام جمعه شیراز همراه با انبوه عزاداران حسینی و اعضای هیئات مذهبی شیراز با شعارهای «حسین، حسین شعار ماست شهادت افتخار ماست» و «این گل پرپر ماست هدیه به رهبر ماست» و به ویژه فریاد دشمن شکن و رسای «مرگ بر منافق» که بارها در طی مسیر مشایعت به گونه ای پرشور از سوی مردم با خشم و نفرت تکرار می شد با شکوه و عظمت تشییع و در «دار الرحمه شیراز» در جواز «مزار شهدا» به خاک سپرده شد. آن زنده یاد، پدر طلبه پاسدار شهید «عباس نظیری» است که در عملیات کربلای چهار به شرف شهادت نایل آمده است و دیگر فرزند او، شهید زنده «محمد کاظم نظیری» است که سه ماه پس از شهادت برادر، در منطقه غرب به شرف «جانبازی» نیل یافته است.
چند تذکر لازم
نشریه «خیمه» در جهت اداء تکلیف شرعی و انجام مسئولیتی که به سبب خدمتگزاری و پیام رسانی به هیئات مذهبی بر دوش خود می بیند، وظیفه می داند که چند موضوع مهم را در این شرایط خطیر، به هیئات مذهبی شیراز، صمیمانه متذکّر شود:
1. بدون تردید دست جنایتکاری که خون پاک این شخصیت خدمتگزار هیئات عزاداری را ناجوانمردانه بر زمین ریخته است از این جنایت بزرگ دو هدف اصلی را در نظر داشته است:
هدف اول: نابود ساختن یک چهره ی فعال و خستگی ناپذیر که در دستگاه عظیم اقامه عزای سیدالشهدا در شیراز نقش مؤثر داشته است و بی نصیب ساختن هیئات مذهبی شهری بزرگ، از وجود عنصری بی نصیب ساختن هیئات مذهبی شهری بزرگ، از وجود عنصری بی ادعا و فداکار.
هدف دوم: ایجاد فتنه و آشوب احتمالی در مراسم «عاشورای حسینی» در خِطّه حسّاس «مرکز استان فارس» که همواره در طول تاریخ معاصر مرکز نیرومندترین هیئات مذهبی بوده و یکی از پرشورترین صحنه های سوگواری اباعبدالله الحسین (ع) را در بر می گرفته است. فراموش نکنیم که این حادثه ی تلخ و جانگذار، در آستانه ماه «محرم الحرام» و درست بیست روز قبل از آغاز «دهه عاشورا» اتفاق افتاده است! و فراموش نکنیم که اخیراً سردمداران نظام استکبار جهانی، صراحتاً اعلام نموده اند که ایادی و عوامل آنها در ایران آماده اغتشاش و آشوب شده اند. هرچند این بار نیز همچون بار دیگر، دست های دسیسه گر به زودی درخواهند یافت که «عرصه سیمرغ» جولانگه آنان نیست و آگاهی بصیرت مردم متعهد، روشن بین و مسلمان ما، فرصت هرگونه فتنه گری را از خصم زبون خواهد گرفت، لیکن به جاست که عموم افراد و آحاد و اعضای هیأت های مذهبی شیراز، همواره متوجّه باشند که دست جنایتکاری که این چهره فعال و مؤثر را از هیئات مذهبی شهر گرفته است «دستی بیگانه» و نیّت او «انگیزه ای شیطانی» است که با نظر دقیق تر نهایتاً در خدمت توطئه استیلای «شیطان بزرگ» قرار دارد. بدین معنی که به احتمال قریب به یقین، ایادی آمریکای جهان خوار پس از شکست در تجربه های سیاسی، نظامی گوناگون، اینک درصدد به آشوب کشاندن صحنه شورانگیز «عزاداری حسینی» برآمده و با ریختن این خون پاک به وسیله ایادی مستقیم و غیر مستقیم خود (هرچند با چندین واسطه) سعی در آشفته ساختن «عزاداری عاشورای حسینی» خواهند داشت.
لذا چنانچه گفته شد «هدف دوم» دسیسه گرانی که همواره در پشت پرده ی حوادث خونین، در جامعه ما در کمین نشسته اند، آسیب زدن به جریان تاریخ ساز «عاشورای حسینی» است آن هم در شهر و استانی که همواره دربر دارنده یکی از گسترده ترین، بانفوذترین و شورانگیزترین «مراسم عاشورایی» در کشور عزیز ما ایران بوده است و ان شاء الله در آینده نیز، خواهد بود.
هشدار به «مسئولین هیئات مذهبی شیراز»
اینک بر مسئولین هیأت های عزاداری به خصوص «شورای هیئات مذهبی شیراز» است که با توجه به حساسیت شرایط، با دقت تمام مراقبت نموده و ساحت قدس «عزای سیدالشهدا» را از مداخلات جاهلان ساده اندیش و مغرضان فتنه اگر پیراسته و پالایش نموده و هر دسیسه ای را که می تواند موجب ظهور تفرقه و تشتت در پایان آشوب و فتنه در صفوف انبوه عزاداران حسینی شود با ارشاد و هدایت روشنگرانه خود، خنثی و رسوا نماید.
ما نیز از صمیم دل امیدواریم که تعهد و آگاهی مردم مذهبی شیراز، در شرایطی که شرق و غرب میهن اسلامی ما ـ که تنها کشور شیعی در سراسر جهان است ـ جولانگاه چکمه پوشان استکبار جهانی است و خاک مقدس عتبات عالیات نجف و کاظمین و سامرا و به ویژه «کربلای حسینی» در اشغال اجنبی است، حساسیّت زمان را درک نموده و با حضور آگاهانه خود در صحنه و توصیه و سفارش دیگران به صبر و تقوی و در نظر گرفتن خدا و توجه دادن همگان به عمق وقایع و حوادث، نهایتاض دشمن را که به ظهور فتنه و آشوب دل بسته است، مأیوس و نامُراد سازند.
* * *
البته امید و آرزوی برتر ما این است که خون پاک این «غلام آستان سیدالشهدا» زمینه ساز انسجام و هماهنگی هرچه بیشتر هیئات مذهبی در شیراز شده و همچنان که عمر و زندگانی پربرکت او، دارای «تأثیر» و «سازندگی» بود داغ مرگ سرخ و مظلومانه او، سبب «اتحاد» و وحدتِ همگانی و «همدلی» هرچه بیشتر «نیروهای حسینی» در مرکز استان فارس شود. ان شاء الله.
سرانجام سخن را در یادواره ی نظیری عزیز به سرآغاز کلام پیوند می دهیم که:
گر عاشق صادقی ز کشتن مگریز
مردار بود هرآنکه او را نکشند