مردم اصناف گوناگون را با واژه هاى مختلف مى ستايند؛ در اين ميان، ستايشگران و مداحان اهل بيت (ع) را با صفت اخلاص و بى آلايشى مى ستايند.
شماره شانزدهم ماهنامه خیمه - محرم الحرام 1426- اسفند 1383
باز خوانى نقش اخلاص در سلوك ستايشگرى
مردم اصناف گوناگون را با واژه هاى مختلف مى ستايند؛ در اين ميان، ستايشگران و مداحان اهل بيت (ع) را با صفت اخلاص و بى آلايشى مى ستايند. در محاورات مردم، بارها شنيده ايد كه روضه خوانى را با توجه به صفات اخلاقى و نيت او «مداح با اخلاص اهل بيت» خطاب مى كنند. بررسى پيشينه ى مداحى و ستايشگرى اين حقيقت را به اثبات مى رساند كه مردمان در روزگاران بسيار، مداحان را در صورت به انتخاب شعر خوب و اجراى هنرمندانه ى آن، صداى دلكش و حزن آور، ميزان احاطه به تاريخ اهل بيت (ع)، بهره گيرى از حديث و قرآن و...، و در سيرت به اخلاص، صبر، توكل، بى ريايى، ادب، وقار و... مى شناسند. آنچه مداح اهل بيت(ع) را از صنف آواز خوان و تصنيف خوان جدا مى سازد. گرايش پرشور به صفات متعالى انسانى و اطاعت محض از مكتب نورانى پيامبر (ص) است؛ و آنچه در ميان اين صفات، بيش از همه مى درخشد و رخ مى نماياند، «اخلاص» است.
اخلاص چيست ؟
اخلاص چيست؟ مخلص كيست؟ خواجه عبدالله انصارى (ره) در تعريف اخلاص مى گويد: «الاخلاص تصفيه العمل من كل شوب»؛ اخلاص پاك نمودن عمل از هر آميختگى و ناپاكى است. همچنين اخلاص را به «تنزيه العمل ان يكون لغير الله فيه نصيب» پاك كردن عمل از اينكه غير خدا از آن بهره اى داشته باشد و «ان لايريد عامله عوضاً فى الدارين»؛ اينكه عمل كننده به آن، عوضى را براى كار خود در دنيا و آخرت نخواهد تعريف كرده اند.
در اسلام، اخلاص به معانى گوناگونى رخ نمايانده است؛ خداوند در آيات قرآن مجيد، دين خالص را از آن خود مى داند و به پيامبر(ص) فرمان مى دهد كه اعلام دارد مأمور است خدا را - در حالى كه آيينش را براى او خالص كرده - بپرستد: «ـقل انى امرت ان اعبداله مخلصا له الدين». پروردگار آن جا كه وعده ى عذاب مى دهد، تنها بندگان مخلص خود را از آن مبرا مى داند و اين خود، نشان از اهميت اخلاص در قاموس الهى دارد.
پيامبر اكرم(ص) درباره ى اخلاص مى فرمايد: «هر حقى را حقيقتى است و بنده به حقيقت اخلاص نرسد، مگر آنگاه كه دوست نداشته باشد در برابر كارى كه براى خدا كند، تمجيد و ستايش شود.» امام على (ع) اخلاص را نهايت، دين عبادت مقربان، ملاك و معيار عبادت تو اوج ايمان دانسته است و درباره ى عبادت خالص مى فرمايد: «عبادت خالص اين است كه آدمى جز به پروردگار خويش اميد نبندد و جز از گناه خويش نترسد».
حديث شريف امام صادق (ع)
در كتاب شريف كافى، حديثى از امام صادق(ع) نقل شده و شرح آن، مطالب پيش گفته را روشن مى سازد و هدف ما را از نگاشتن اين مختصر، تبين مى نمايد. متن روايت چنين است:
»عن ابى عبدالله (ع) فى قوله الله عز و جل: ليبلوكم ايكم احسن عملا قال: ليس يعنى اكثر عملا ولكن اصوبكم عملا و انما الاصابه خشيه الله و النيه الصادقه و الحسنه ثم قال: الابقاء على العمل حتى يخلص اشد من العمل، و العمل الخالص الذى لاتريد ان يحمدك عليه احد الا الله عز و جل و النيه الفضل من العمل الا و ان النيه هى العمل، ثم تلا قوله عز و جل: قمن كل يعمل على شاكلته يعنى على نيته امام صادق (ع) در تفسير قول خدا عز و جل: تا بيازمايد شما را كه كدام كردار درست تر است، درستى كردار ترس از خداست و به مقصد پاك و خوش كردارى، سپس فرمود: كردارى را كه تا به آخر پاك و با اخلاص نگهداشتن، از خود آن كردار سخت تر است. كردار پاك آن است كه مقصورت از آن ستايش احدى جز خداى عز و جل نباشد، نيست بهتر از كردار، هلا خود نيت هم كردارى است. سپس قول خدا عز و جل را خواند: بگو هر كس عمل كند بر آهنگ خود يعنى بر نيت خود.
خشيت و نيت صادق
در حديثى كه گذشت، پايه هاى نيكويى عمل، «خشيت» و «نيت صادق» دانسته شده است. خشيت در برابر پروردگار باعث مى شود كه تقوا و پرهيزگارى به انسان رو نمايد. در اين ميان، چنانچه صفحه ى دل از گناهان پاك باشد، اعمال حسنه بهتر در آن جاى مى گزيند و خوش تر مى نمايد؛ از اين رو هر چه خشيت و ترس انسان در برابر پروردگار افزونى يابد، چنان كه خداوند در قرآن مجيد مى فرمايد: «انما يتقبل الله من المتقين».
نيت صادق به معناى انديشه پاك و خالص و به دور از هرگونه عامل نفسانى و خارجى است. امام خمينى (ره) در شرح نيت صادق مى فرمايد:
»و دوم عامل بزرگ در اصابه و كمال اعمال، كه فى الحقيقه به منزله ى قوه ى فاعله است (چنانچه خشيت و تقواى حاصل از آن به منزله ى شرايط تأثير است و در حقيقت تصفيه ى قابل نمايند و رفع و مانع كنند) نيت صادقانه و اراده ى خالصه است كه كمال و نقص و صحت و فساد عبادات كاملاً تابع آن است؛ و هر قدر عبادات از تشريك و شوب نيات خالص تر باشند، كامل ترند، و هيچ چيز در عبادات به اهميت نبت و تلخيص آن نيست، زيرا كه نسبت نيابت به عبادات، نسبت ارواح به ابدان و نفوس به اجساد است، چنانچه پيكره ى آنها از مقام ملك نفس و بدن آن صادر شود و نيت روح آنها از جنبه ى باطن نفس و مقام قلب صادر شود - و هيچ عبادتى بى نيت خالصه مقبول درگاه حق تعالى نيست، الا آنكه اگر خالص از ريا و شركت ظاهرى مللى نباشد و آن ريايى است كه فقها رضوان الله عليهم، ذكر فرمودند - موجب بطلان و عدم اجزاى ظاهر است؛ و اگر خالص از تشريك باطنى نباشد، گر چه به حسب ظاهر شرع و حكم فقهى صحيح و مجزى است، ولى به حسب باطن شرع و حقيقت و اسرار عبادت، صحيح نيست و مقبول پيشگاه مقدس نمى باشد، پس لازمه ى نيت بين صحت عبادت و قبول آن / چنانچه در اخبار نيز ذكر اين مطلب بسيار است.
نگهداشت اخلاص
در حديثى كه ذكر آن گذشت، باقى ماندن بر عمل خالص از خود عمل مهم تر و سخت تر شناخته شده است گاه فرد كارى را با اخلاص انجام مى دهد، اما پس از مدتى به ريا مبتلا مى شود و عمل گذشته را تباه مى سازد. بنابراين انسان بايد در هنگام انجام دادن عمل و پس از آن، همواره در حال مراقبت باشد تا دچار انديشه هاى واهى نفسانى نشود و خرمن عمل خود را با آتش شهوات نسوزاند. اين مسئله در روايتى از امام باقر(ع) چنين آمده است:
»عن ابى جعفر(ع) انه قال: الابقاء على العمل اشد من العمل. قال: و ما الابقاء العمل؟ قال: يصل الرجل بصله و ينفق نفقه لله وحده لاشريك له فكتب له سراثم يذكرها فتمحى فتكتب له علانيه ثم يذكرها فتمحى و تكتب له رباء؛
امام باقر(ع) فرمود: نگهدارى از كار خير، از خود كار خير سخت تر است، (راوى) گفت: نگهدارى از عمل چيست؟ فرمود: مرد صله اى مى كند و خرجى در راه خداى يگانه و بى شريك مى نمايد و ثواب كار خير در نهانى براى او نوشته مى شود، سپس آن را ياد آورى مى كند و اظهار مى نمايد و از دفتر كار خير نهانى، محو مى شود و در دفتر كار خير عيانى نوشته مى شود، و باز آن را يادآورى مى كند و اظهار مى دارد و يك عمل ريا و خود نمايى براى او نوشته مى شود.
معيار عمل خالص
در حديثى امام صادق(ع) كه كردار پاك و خالص، آن است كه مقصود از آن تنها ستايش و حمد پروردگار باشد؛ چنانچه انسان با اين معيار، اعمال خود را بسنجد در مى يابد كه چه مقدار از آن ها خالصانه و چه مقدار ناخالص بوده است. فردى كه هماره در اعمال ستايش غير خدا را منظور ميدارد و نيز در دل اميدوار تشويق و احسنت احسنت آنان است، نمى تواند مدعى انجام دادن عمل براى خدا باشد؛ و نيز نمى تواند براى عمل خود از ديگران نيز پاداش بخواهد؛ زيرا آنان نيز او كار خالصانه براى خود را مى خواهند فردى كه كار او ممدوح از براى خدا بودن و براى غير خدا بودن است، بى پاداش خواهد ماند! اين گونه است كه بندگان صالح خدا تنها به اين مى انديشند كه حمد خود را تنها به زبان منحصر نكنند و اعمال خود را در مسير حمد الهى قرار دهند ؛ اينان به تحسين و تنبه ديگران بى توجه اند و كارهاى خود را با رضايت خداوندى مى سنجند ؛ آنچه گفتيم با احترام نهادن به تحسين كنندگان و صبور بودن و پذيرش اشتباهات احتمالى در برابر تنبيه كنندگان منافاتى ندارد. در اين موارد نبايد ادب را از ياد برد كه اين خود خسرانى عظيم است...