خلوت و تفکر

سید حمید حسینی

1 شهريور 1383 ساعت 6:00

آنچه در عبادت و بندگي از اهميّت به سزايي برخوردار است، توجه کامل عبادت کننده، به آنچه انجام مي دهد و حضور قلب و تمرکز افکار او در هنگام عبادت است.


  شماره پانزدهم ماهنامه خیمه - رجب 1425- شهریور 1383

اگر چه اسلام، ديني کاملا اجتماعي است و هرگز بي تفاوتي پيروانش را نسبت به آنچه در جامعه مي گذرد نمي پسندد، اما به هر حال هدف اساسي آن، پرورش و تربيت انساني کامل و بنده اي مقرّب نزد خداوند و تقرّب جستن به او. از ديدگاه اسلام همه ي اعمال و تلاش هايي که در راستاي رضايت الهي انجام مي پذيرد، عبادت محسوب مي شود، ولو اينکه اين تلاش در جهت تأمين معاش باشد. اما در ميان همه ي اين اعمال، آن دسته از کارهايي که مستقيما در جهت پرستش و اظهار خضوع و بندگي در برابر قادر متعال انجام مي گيرند، افزون بر نقش مهمي که در تزکيه و تربيت نفس دارند، ضامن سلامت و اعتدال ديگر فعاليت هاي پرمخاطره ي انسان نيز مي باشند.

در ديدگاه اسلامي همان گونه که جدا شدن از اجتماع به بهانه ي عبادت و زهد امري مذموم است، غرق شدن در فعاليت هاي اجتماعي و دنيايي و بي توجهي به عبادت و تضرّع به درگاه خالق به بهانه ي اجتماعي بودن دين و ارزشمند بودن خدمت به خلق نيز پسنديده نمي باشد. در فرهنگ اصيل اسلامي بزرگان و اولياي دين، شب و روز خود را صرف رسيدگي به امور مردم، مبارزه با ظالمان و اداره ي جامعه ي اسلامي و تأمين نيازهاي خود مي نمودند، اما از هر فرصتي جهت خلوت با خداوند متعال و راز و نياز و تضرّع به درگاه او بهترين استفاده را مي بردند. و از همين فرصت ها براي هر چه بهتر انجام دادن وظايف اجتماعي خود، نشاط و نيرو مي گرفتند.

آنچه در عبادت و بندگي از اهميّت به سزايي برخوردار است، توجه کامل عبادت کننده، به آنچه انجام مي دهد و حضور قلب و تمرکز افکار او در هنگام عبادت است.

هر چه انسان از هياهوي زندگي روزمرّه و درگيري هاي اجتماعي دورتر باشد، اين تمرکز و حضور قلب، آسان تر حاصل مي شود. همان گونه که اميرالمؤمنين عليه السلام مي فرمايند:

«الانفرادُ راحَة المُتَعَبِّدينَ».

«خلوت گزيدن، آسايش عبادتگران است».

آنچه انسان در تنهايي و خلوت از عبادت مي چشد و در مي يابد، بسيار ارزشمندتر و شيرين تر از چيزي است که در ميان غوغاي اجتماع از عبادت خود درک مي کند. از اين رو امام علي (عليه السلام) مي فرمايند:

«في الاِنفِرادِ لِعبادَةِ اللَّهِ کُنُوزُ الارباحِ».

«در خلوت گزيدن براي عبادت خدا، گنجينه هاي سود است».بهترين بهره اي که از اين خلوت مي توان به دست آورد، انس با خداوند و محبّت او مي باشد که بزرگ ترين گنجينه ي سعادت است. چرا که محبّت براي انسان حاصل نمي شود، مگر به انس با خدا و انس هم به دست نمي آيد مگر با فکر، و شرط آن، اطمينان خاطر و فراغ دل است. و فراغ موقوف است به تنهايي و دوري از توده ي مردم (. )3البته از آن چه پيش تر گفتيم روشن شد که مراد از دوري از مردم، بي اعتنايي و ترک کلّي آنان نيست. بلکه منظور اين است که دل انسان، تنها با يک چيز مي تواند انس و الفت تمام داشته باشد و آن يا بايد خدا باشد يا مردم، و جمع آن دو در مرحله ي انس و دلبستگي ممکن نيست. از اين روست که اميرمؤمنان(عليه السلام) مي فرمايند:

«کَيفَ يَأنِسُ بِاللّه مَن لا يَستَوحِشُ مِنَ الخَلقِ؟»

«چگونه مي تواند با خداوند انس بگيرد کسي که از مردم در وحشت نيست؟».

اعتکاف در مسجد که به معناي بريدن از خلق و پيوستن به خالق است،بهترين نمونه ي خلوت گزيدن براي عبادت و راز و نياز و انس با خدا و فرصتي ارزشمند و موقعيتي استثنايي است که در هيچ جاي ديگر به دست نمي آيد. خلوت و فرصت براي عزلت جهت تمحّض در عبادت، گوهري است که اهل عبادت و آنان که شيريني مناجات با قاضي الحاجات را چشيده اند، سخت در پي آن مي باشند.

اين نياز تا پيش از اسلام با پناه بردن به کوه و بيابان و غار و امثال آن ارضا مي شد. ولي اسلام، با تشريع اعتکاف در مساجد به اين نياز ديرين، بهترين پاسخ را داد و بهترين برنامه را براي کمال بشر تدوين نمود.



فرصتي براي تفکّر

يکي از راه هاي خداشناسي در تعليمات انساني مسأله ي تفکّر است. در اسلام، انديشيدن در عظمت خداوند، تفکّر در آيات و نعمت هاي الهي، تأمّل کردن در احوال نفس خود، تفکّر در تاريخ گذشتگان و... نه تنها يک عبادت به شمار مي رود بلکه به عنوان روح عبادات و برترين عبادت ها مطرح است. امام علي (عليه السلام) در اين باره مي فرمايند:

«افضَلُ العِبادَةِ الفِکرُ».

يعني: «برترين عبادت تفکّر است».

حتّي امام صادق عليه السلام عبادت را منحصر در تفکر مي دانند:

«لَيسَ العِبادةُ کَثرةَ الصَّلاةِ وَ الصّومِ، أنّمَا العِبادَةُ التَّفَکّرُ في أمرِ اللّهِ عزَّ وَ جَلّ».

«عبادت به زيادي نماز و روزه نيست، عبادت، فقط در تفکّر پيرامون امر خداوند متعال است.»

شايد يکي از علل ارزش بيش از اندازه ي تفکّر، دشواري بسيار آن باشد. اگر چه تفکّر، موثرترين راه براي معرفت است اما مشکل ترين راه هم مي باشد. تفکّر نياز به علم، تمرکز و قوّت نفس دارد و انساني که پيوسته با حوادث و اسباب و شئون مختلف سروکار دارد، کمتر مي تواند جداي از اين به ماوراي اين اسباب پي برده و درباره ي آنها انديشه کند. به عبارت ديگر، توجّه به جهان طبيعت و سروکار داشتن با کثرات ملک اين عالم، انسان را از توجه و تدبّر در ملکوت آن باز مي دارد. در حالي که خواسته و روش تربيتي اسلام، توجّه و تدبّر در ملکوت آسمان ها و زمين است:

«أَوَلَم يَنظُروا فِي مَلکوتِ السّموَتِ والأرضِ».

«آيا در ملکوت آسمان ها و زمين انديشه نمي کنند (نمي نگرند)؟!».

بحراني را که امروزه بشر به آن دچار است مي توان بحران تفکّر دانست. انسان امروز با پيروي از تمدّن غرب، خود را در اسباب و ابزار و تکنيک غرق نموده است، به گونه اي که در زندگي شهروند اين تمدّن، جايي براي تفکّر باقي نمانده است.

در دنياي امروز، همه چيز به گونه اي ساخته و کنار هم چيده مي شود که بشر را هر چه بيشتر به يک ماشين مکانيکي شبيه نمايد. همه چيز از قبل تعيين شده اند. معماري، فيلم هاي سينمايي، تفريحات و تبليغات و هزاران مانع ديگر حتي گمان وجود جنبه اي ملکوتي در اين عالم را از ذهن ها مي زدايند. هر چه جامعه به سوي توسعه و پيچيدگي پيش مي رود، اشتغالات و احتياجات هم بيشتر و متراکم تر شده و جايي براي توجه به معنويات و تفکّر در مبدأ و معاد باقي نمي گذارد. از اين روست که مي بينيم توجه به مراسم مذهبي و بحث پيرامون الهيّات، در جوامع شرقي بسيار بيشتر و با اهميت تر از جوامع غربي است. و هر چه جوامع شرقي از روح تمدّن خود فاصله مي گيرند و به اصطلاح بيشتر مدرنيزه مي شوند، جايگاه مباحث معنوي در ميان آنان کمرنگ تر مي شود.

بر همين اساس مي توانيم با قاطعيّت بگوييم: ماهيت و ريشه ي تمدّن و توسعه ي غرب، در ذات خود با روح فرهنگ اسلامي منافات دارد و جمع آن دو، چيزي جز قرباني کردن يکي از آن دو نيست.

در اين زمينه سخن بسيار است اما از آنجا که خارج از هدف اصلي اين کتاب مي باشد، آن را به فرصتي ديگر موکول مي کنيم.

در شريعت اسلامي تمام برنامه ريزي ها و دستورها و عبادت ها، به سوي پرورش انساني انديشمند نشانه رفته اند.

يکي از اين برنامه ها، اعتکاف است. انسان معتکف، فارغ از دشواري ها و درگيري هاي اجتماع و حتّي اهل و عيال، در خلوتي امن و ساکت، فرصت بسيار خوبي در اختيار دارد تا درباره ي ملکوت عالم بينديشد و به اسراري در پس پرده ي اين عالم پي ببرد.

حضور ديگر عابدان، زمزمه ها و مناجات ها، نبودن اسباب پراکندگي ذهن و نداشتن وسائل آسايش، فضاي معنوي مسجد و حتي معماري و بناي مسجد (اگر دست خوش آثار معماري غربي نشده باشد) انسان را به سوي باطن اين عالم و جهاني ديگر فرا مي خوانند. اما در شرايط عادي، اگر چه ممکن است افراد بسياري، سه يا پنج نوبت در چنين فضايي براي برگزاري نماز جماعت گرد هم آيند. اما چون اين حضور، کوتاه و منقطع است و در ميان آن باز بايد به هياهوي اجتماع بازگردند، نمي توان اثر بزرگي را که اعتکاف در بردارد، از اين اندازه حضور انتظار داشت.


کد مطلب: 8986

آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/issue/8986/خلوت-تفکر

آرمان هیأت
  https://www.armaneheyat.ir