از اين که خيمه را نشريهي خودتان ميدانيد و با نام و فاکس و تلفن و يا ارسال پيام، خيمه را مورد توجه و نقد و بررسي قرار ميدهيد، خوشحاليم، هر چند دلمان ميخواهد آن قدر با ما ارتباط داشته باشيد که نتوانيم از شدت و زيادي تماسهاي شما پاسخگو باشيم.
شماره نهم ماهنامه خیمه - شوال1424 - آذر1382
عرض ارادتي و آن هم به شا دوستان خوب خيمه
طاعات و عبادات شما قبول باشد، اميدواريم که شما هم از اين که نشريه به صورت رنگي منتشر ميشود خوش باشيد و از آن دسته مخاطبان خيمه نباشيد که به رنگي بودن و کاغذ روزنامهاي آن اعتراض کردهاند به لطف و عنايت سيد الشهداء عليه السلام از شمارهي شعبان «خيمه» با حال و هواي ديگري منتشر ميشود که اميدواريم مورد پسند شما هم قرار گرفته باشد.
از اين که خيمه را نشريهي خودتان ميدانيد و با نام و فاکس و تلفن و يا ارسال پيام، خيمه را مورد توجه و نقد و بررسي قرار ميدهيد، خوشحاليم، هر چند دلمان ميخواهد آن قدر با ما ارتباط داشته باشيد که نتوانيم از شدت و زيادي تماسهاي شما پاسخگو باشيم. به هر حال دست شما درد نکند و خيرتان قبول.
و امّا ذکر چندنکته و آن هم از باب درد دل با شما عزيزان و ياران خيمه: اول آن که هنوز تعدادي از دوستان مداح، نشريهي خيمه را از خودشان نميدانند، هر چند برخي از آنان خودشان به دفتر خيمه آمدهاند و دعوت ما را لبيک گفتهاند و در همان دفتر سادهي نشريه با ما گفت و گو کردهاند و شما در شمارههاي قبلي آن مطالب را خواندهايد راستش را بگويم که هنوز علت اين موضوع برايم حل نميشود که چرا براي برقراري ارتباط با يکي از آقايان روحاني منبري يا مداح بايد از تمام قواي فکري و ارتباطي استفاده کني تا پس از برقراري ارتباط و تماسهاي آشنايان حضرات، جواب تلفن تو را بدهند و بعد هم موکول کنند به وقتي و زماني ديگر. نمونهي اين موضوع چند روز پيش برايم اتفاق افتاد: در جشنوارهي مطبوعات يکي از چهرههاي محبوبي که اخيراً مورد عنايت و توجه دوربينهاي تلويزيوني قرار گرفته است و به سخنراني و وعظ و نصيحت ميپردازد را زيارت نمودم که واقعاً هم قبول باشد و پس از عرض ادب، تلفن تماس خود را به خود حقير دادند و بنده هم پس از مدت گذشت زمان نسبتاً طولاني يعني همين چند روز پيش به دفتر حضرت آقا تماس گرفتم و در حالي که گوشي تلفن دست آقاي منشي بود و يادش رفته بود که جلوي آن را بگيرد مي فرمودند بگوييد نيامده است و اصلاً ايشان مصاحبه نمیکنند. و من مات و مبهوت در اين طرف پشت خط تلفن با دنيايي از تعجب که از يک سو در پشت اين جعبه جادويي چه قدر جالب و توجه برانگيز است و از سوي ديگر اين جعبه چه قدر حرفها جادويي و بهت انگيز.
بگذريم فقط خواستم بدانيد که مصاحبهها و گفت و گوهايي که در خيمه چاپ و منتشر مي شود به همين راحتي نيست که با يک تماس بشود قرار ملاقات گذاشت و مصاحبهاي را تنظيم نمود.
امّا نکته دوم و آن هم مربوط مي شود به «توزيع نشريه» که احساس مي کنم نشريه در زمان مناسبت و براحتي در دسترس شما قرار نمي گيرد. خوب اگر ذکر نکته اي و يا راهنمايي مناسبي را برايمان جالب توجه و راهگشا ميدانيد بيان بفرماييد استفاده خواهيم کرد و تنها به نقد بديها نپردازيد. ببخشيد هيأت مکتوب حسين بدي ندارد منظورم همان کمبودها و کاستيها بود که مقصر آن هم خود شما ميباشيد که اين نکات را برايمان بيان نميکنيد.
و امّا آخرين نکته آن که دلم ميخواست در اين شماره از خيمه تمام ستونها و صفحهها را مجددا برايتان تعريف کنيم و با توضيح کوتاهي براي تمام عناوين ستونها و صفحهها، شما را با نشريه خودتان بيشتر آشنا کنيم که نشد. امّا در اين شماره صلوات، خطبه و زمينه را برايتان معرفي مي نماييم:
صلوات:
مانند تمام مجلسهاي مذهبي و سنتي که با صلواتي شروع مي شود ما هم شروع کارمان را در اين هيأت مکتوب حسيني با صلوات آغاز کردهايم که اميدواريم شروع مبارکي بوده و هست.
در ستون صلوات جملاتي از بزرگان دين و ائمه معصومين عليهم السلام و علماء و مراجع را خواهيد خواند.
خطبه:
دل نوشتههاي يکي از خادمان اين هيأت مکتوب به نام مدير مسوول است که به ذکر نکات مهم مناسبتي آن هم از نوع مذهبي و بيان نکات ارزندهاي ميپردازد که احساس ميکند خواندن آن براي مخاطبان خيمه ضروري و مفيد است.
زمينه:
عنوان تمام مقالاتي است که اميد داريم زمينه سازي براي به کمال رسيدن تمام هيأتيها باشد و اين نکته را هم بدانيد که بزرگترين مراد و خواستهي دوستان شما در خيمه از اين نام گذاري اين بوده است که شما را هر بار به حال و هواي هيأت ببرند.
هرگاه صفحات اين هيأت مکتوب دل شما را لرزاند و يا نکتهاي را خوانديد که اشک شما را درآورد و يک يا حسين از تمام وجودتان کشيديد، دوستان خود را در هيأت مکتوب خيمه دعا بفرماييد.