مناجات خوانی

مصاحبه با حاج ماشاءالله عابدی

1 مهر 1384 ساعت 2:45

شهرت حاج ماشاءاللّه عابدي بيش از آن که در زمينه ي «مدّاحي» باشد به «مناجات خواني» بر می گردد و نيز اخلاق و رفتاري که در او متجلي است.


شماره 21 ـ رمضان 1426 ـ مهر 1384


حاج ماشاءالله عابدی؛ متولد 1339، اهل تهران من هم حاج ماشاءاللّه عابدي را تا به حال نديده بودم و فقط اسمش را بارها و آنهم از زبان دوستان هيأتي و مدّاحان و بيشتر از منبری ها شنيده بودم و احترامي که از آنان در هنگام بردن نام او و ذکر احوالاتش می ديدم، برايم جالب و جذاب بود.

پنج شنبه صبح، (ساعت 30/9 دقيقه) با مدير مسؤول ماهنامه ي خيمه از کوچه‏هاي خيابان ايران می گذشتيم و هربارکه نگاهش به تابلوهاي کوچه‏ها می افتاد، ياد و داغ همرزمان شهيدش در گردان حبيب، برايش تازه می شد.

وقتي به منزل حاج ماشاءاللّه عابدي رسيديم، به زير زمين منزل او رفتم که بيشتر شبيه حسينيه بود تا زيرزمين يک منزل مسکوني. چارگوشه ي آن پايه‏هاي اکو بود و تابلوهاي نصب شده ی مزيّن و متبرک به اسامي و القاب اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام.

شهرت حاج ماشاءاللّه عابدي بيش از آن که در زمينه ي «مدّاحي» باشد به «مناجات خواني» بر می گردد و نيز اخلاق و رفتاري که در او متجلي است. اخلاقي که شايسته و بايسته ي يک «مناجات خوان»، آن هم از شخصي که از درس و بحث نظري و عملي بزرگاني چون آيت اللّه حق شناس بهره برده و محضر بزرگان اخلاقي و عرفاني بسياري را درک کرده است. مجموع اين صفات و فضايل بر جذابيت گفت و گوي ما با او افزود و وي با تمام تواضعي که از خود نشان می داد، نکات ارزنده ي بسياري از تجربه‏هاي معنوي خود برايمان بيان کرد که حيفمان آمد، تمام اين مطالب - که در حکم گوهرهاي ارزنده و درخشاني است - يکباره در يک شماره مطرح شود.

- به هر حال، از ميان بحث‏هاي انجام شده با حاج ماشاءاللّه عابدي در خصوص مناجات خواني، در اين شماره مطالبي را خواهيد خواند. حاجي، مدّاحي را اولين بار در شانزده سالگي در هيأت «محبّان العبّاس» (تأسيس سال 1345) با ارائه ی شعري پيرامون حضرت زهرا - سلام اللّه عليها - آغاز نموده است:

«رشته ی زندگی ام، پاره ببين

کودکانم همه آواره ببين

بعد تو مونس من آه شده

محرم راز دلم، چاه شده...»

حاج آقا ماشاءاللّه عابدي بيش از سه دهه است که مدّاحي و مناجات خواني می کند. آن هم نه به عنوان شغل، چرا که شغل او معلمي است و بعد از پيروزي انقلاب اسلامي هم به عنوان مدير مدرسه فعاليت نموده است. مدرک تحصيلي حاج آقا ماشاءاللّه فوق ديپلم است و در کنار آن هم درس‏هاي طلبگي را هم خوانده است.

وي بيش از همه، خود را مديون پدر و مادرش می داند و دراين باره می گويد: مرحوم پدرم با اين که سواد خواندن و نوشتن نداشت، امّا به قدري صفحه ی مربوط به زيارت عاشورا را در مفاتيح ورق زده و خوانده بود که جاي انگشتانش بر روي صفحات زيارت عاشورا باقي مانده بود. به هر جهت، مناجات‏هاي نيمه شبش گاهي ما را از خواب بيدار می کرد و آن اثر واقعي خودش را می گذاشت....»

ايشان در گفت و گو با «خيمه» از شخصيت‏هاي ارزنده‏اي ياد کرد و به نکات ارزشمندي اشاره نمود که ما در این شماره به آن خواهيم پرداخت.

در شماره های 8 و 9 و 10 ماهنامه ی خیمه یعنی ماه رمضان دو سا ل پیش، گوشه هایی از گفتگوی اختصاصی ماهنامه ی خیمه با حاج آقا ماشاء الله عابدی را چاپ کردیم (آن هم با توضیحات و معرفی که در بالا خواندید). اینکه چرا نتوانستیم بقیه ی مصاحبه را چاپ کنیم و این همه تأخیر چرا؟ بگذارید به حساب بی توفیقی ما. اما ظاهراً قضیه از این قرار بود که نوار کاست و متن کامل پیاده شده – شاید به طور اتفاقی - گم شد و دوستان از من خواستند تا ترتیب مصاحبه ی دوباره ای را بدهم.

این اتفاق مرا شرمنده کرد. آنقدر که با خودم عهد کردم و حتی به بچه های خیمه هم گفتم که تا نوار و متن پیدا نشود، دیگر تماسی نخواهم گرفت. گرچه این قطع ارتباط دودش به چشم ما می رود و به ضرر خود ماست. اما به قول معروف: آتش به گرمی عرق انفعال نیست.

و من و اهالی خیمه ماندیم در حسرت یک گفتگو و ارتباط دیگر و باز هم یک سلام و علیک گرم. ماندیم با خاطره ی آن روز پنج شنبه و آن سحر ماه رمضان. تا اینکه پس از دو سال به طور ناگهانی متن گم شده، پیدا شد و آن هم درست قبل از ماه رمضان و در این شماره، شما باز هم مهمان حرف های شیرین و پدرانه ی این عزیز هستید و خدا را چه دیدید، شاید ما هم دوباره به زودی میهمان حسینیه ی خانه ی حاج ماشاء الله عابدی شویم.



خلاصه ای از قسمت های قبل

... دعا خواندن، هر نوعش، رتبه‏اي بالاتر از مدّاحي دارد؛ محتوايي که مدّاح می خواند، شعر است و شعر، از هر شاعر قوي و پر مضموني هم که باشد، باز با محتواي ادعيه، برابري نمی کند.

... این مهم (دعا و مناجات خوانی) خيلي چيزها را می طلبد. يکي اين که خودش بايد وارسته باشد. لازمه‏اش اين است که سن و سالي از او گذشته باشد. يعني نصیحت يک جوان - به فرض اين که خيلي هم وارسته باشد- به مردم، هر چند به عنوان يک فن، متداول شده، ولی قابل پذيرش نيست. به هر جهت از نظر من، بايد سن و سالي از او گذشته باشد. وارستگي هم داشته باشد. ديگر اين که دعا خوان نشود که بخواهد مردم را موعظه کند!

... در «مدّاحي»، شايد «فنّي» بودن کمي الزامي باشد. ولي در دعا خواني - از ديد من - فنّي بودن، شرط لازم نيست. يعني يک دعا خوانِ فنّي، نمی تواند يک موعظه گر به معناي واقعي باشد.

... دعا خواني بايد مطرح بشود. این، بدان معنا نيست که هر کس که دعا می خواند، از مدّاح‏ها برتر است. هر چند می گويم بايد اين چنين باشد...

... يکي از اشکالاتي که به برخي «خوانندگان» وارد است، خواندن اشعار جديدي است که معمولا هم از جهت ادبيات و محتوا، اشعار ضعيفي است. حتّي گاهي کلماتش هم بسيار ضعيف است!

مقام معظم رهبري هم در مجالس خاصي تذکر داده‏اند که شعرهاي ضعيف را نخوانيد. شعرهاي قوی تر بخوانيد. يکي از مدّاحان هم در جواب مقام معظم رهبري - که البته نبايد جواب می دادند- گفتندکه مستمعان اين جور می خواهند! آقا هم فرمود: شعر قوی تر بخوانيد. مستمعان هم اين جوري می شنوند.

... به عنوان مثال من يادم هست، زماني در شب عاشورا اين شعر را خواندم:

«معاشران گره از زلف يار باز کنيد!

شبي خوش است بدين قصّه‏اش دراز کنيد!»

ديدم خيلي هم با شب عاشورا تناسب دارد.

... من گاهي وقت‏ها به رفقا می گويم شعرهايي را حفظ کنيد که اگر بيست سال ديگر هم خواستيد بخوانيد، رويتان بشود بخوانيد!

... مرحوم تحريري با آن که يک مجتهد مسلم بود، خودش پاي دستگاه چايي می نشست و چايي می ريخت؛ گاهي هم روضه می خواند و گريه می کرد و بدون توجه به تمام شئوناتش، با صداي خيلي بلند گريه می کرد و به روي زانو می زد.

... گاهي در هنگام سينه زنی مان اشعار عشقي که مربوط به خودمان بود را می خوانديم؛ فرض کنيد مثلا درباره ی اميرالمؤمنين می خوانديم «نماز بي ولاي او عبادتي است بي وضو...». اين را می خوانديم و سينه می زديم. ايشان (شیخ محمود غفاری) با همه ی شور و هيجانش که سينه می زد، يکباره دست از سينه زني می کشيد و می گفت سينه زني مال عزاداري امام حسين است!



حاج قاسم فخّار

افراد مختلفی به هیأت ما می آمدند. چون دلشان می سوخت که خدای ناکرده این هیأت مسیرش تغییر نکند. شخصی از این افراد یک روز ما را خواست خانه شان که با ما صحبت کند در حین صحبت که هنوز شروع نشده بود و می خواست شروع بشود، کسی وارد شد که هم صاحب خانه را می شناخت و هم ما را به نام آقا قاسم فخار. بسیار برجسته، پاک نیت، عالم ربانی. هرچند در لباس اهل علم نبود. شروع کرد به صحبت کردن. از جمله چیزهایی که تأکید داشت همین جمله ی دعای کمیل بود «یا غایة آمال العارفین». می خواست ما را سوق بدهد به این سمت و از جمله صحبت ها و اشاراتش، نماز شب بود.

در صحبت هایش خیلی حدیث و روایت به کار می برد. شعر هم خیلی می دانست. بخصوص اشعار حافظ. می گفت من تمام شعرهای حافظ؛ راجع به نماز شب را جمع آوری کردم و جدا کردم و می گفت حاضرم با هر کس بنشینم و مباحثه کنم راجع به حافظ. خیلی آدم برجسته ای بود.



حجت الاسلام آقای جاودان

یکی دیگر از افرادی که خیلی موثر بودند، جناب حجت الاسلام جاودان که الان هم هستند و در خدمتشان هستیم و منبر می روند. از علما و فضلا هستند توی مدرسه ی آقای مجتهدی تدریس می کنند از نوادگان مرحوم آقای حاج شیخ مرتضی زاهد که بسیار آدم وارسته و برجسته و از شاگردهای برجسته ی علامه عسکری و حضرت آیت الله حق شناس هستند. ایشان هم در بحث هایش خیلی نکات ارزنده ای دارند و هم در آن زمان که آقای غفاری بودند، می آمدند و تذکر می دادند و هم این زمان که تذکرات و راهنمایی هایشان ادامه دارد، هست و نکات ظریف و دقیقی را می گویند مثلاً از مرحوم حاج مقدس نقل می کردند که ایشان، مدت ها گریه و زاری می کرد؛ کنار حرم امام عسگری یا یکی از معصومین و حاجتش این بود که من روی منبر چیزی نگویم که مغایر با رضای شما باشد و باز توی خواندن هایش آن جاهایی که خیلی داغ می شد و احساس می کرد که دارد مثلاً خوشش می آید، به هم می زد. روز عاشورا جایی منبر رفته بود. قبلش روضه ی امام حسین(ع) را خوانده بودند. ایشان رفت منبر و روضه ی امام حسن(ع) را خواند و الان پس از گذشت سالهای سال داریم از ایشان یاد می کنیم که رفته، روضه ی امام حسن(ع) را خوانده و معلوم می شود، آن چیزی می ماند که برای خداست و آن چه نزد ماست، به قول قرآن، فانی است. ما عندکم ینفع و ما عندالله باق. به هر جهت از آقای جاودان هم خیلی بهره بردیم. حالا ما البته شاگرد خوبی نبودیم که آن چیزهایی را که می فرمایند در عمل بپذیریم، ولی به هر جهت حرف های خوبی شنیدیم که امیدواریم بتوانیم به آنها عمل کنیم.


کد مطلب: 9661

آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/issue/9661/مناجات-خوانی

آرمان هیأت
  https://www.armaneheyat.ir