بخش اول
جامعه ی کبیره؛ مثنوی بلند عشق
سید محمدمهدی حسینی ایمنی
1 خرداد 1385 ساعت 3:15
«زیارت جامعهی کبیره»، مثنوی بلند عشق به خاندان نبوت است که از زبان پیشوای دهم، حضرت امام هادی علیه السلام که خود نیز از اهالی این خاندان سبز است، جاری شد و به ما رسید
شماره 23 ـ جمادی الاول و جمادی الثانی 1427 ـ خرداد و تیر 1385
اشاره:
«زیارت جامعهی کبیره»، مثنوی بلند عشق به خاندان نبوت است که از زبان پیشوای دهم، حضرت امام هادی علیه السلام که خود نیز از اهالی این خاندان سبز است، جاری شد و به ما رسید. این زیارت، معارف بلندی دارد که به یاری خداوند، از این پس در هر شماره، فرازی از فرازهای آسمانیاش را مرور میکنیم و خویشتن را به چشمهسار زلال معارف بلندش میسپاریم و جان و روحمان را تطهیر میکنیم.
مجلس اول:
السّلام علیکم یا اهل بیت النبوه
«سلام»
وقتی با کسی روبهرو میشوی، سادهترین و ارزشمندترین ابزار دوستی، «سلام» است؛ پس زیارتت را با «سلام» آغاز میکنی. سلام کردن به دیگران، حیاتخواهی برای آنهاست؛ چه حیات ظاهری و چه حیات باطنی. مگر نام دیگر بهشت، «دارالسلام» نیست؟ مگر خداوند نفرمود: «تَحِیَّتُهُم فِیهَا سَلامٌ»(1) تحیّت بهشتیان در بهشت، «سلام» است. مگر«سلام»، از نامهای خداوند نیست(هو الملک القدوس السلام...)(2) و مگر جز این است که خداوند، مبدأ هرگونه سلامتی و حیات است؟ پس اگر «سلام»، همهی اینهاست، معصومین علیهم السلام، برای آن که«سلام» نثارشان شود، شایستهترین هستند؛ چه آنکه «سلام»، درودی خداوندی است که بیواسطه و یا باواسطه از سوی پروردگار یگانه، نثار پیامبران و بندگان صالح شده است. مگر«سلام علی نوح فی العالمین»(3) و «سلام علی ابراهیم»(4) را در قرآن نخواندهای؟ و مگر خداوند از زبان کلیمالله، سلام خویش را به بندگان صالح نرساند: «والسلام علی من اتبع الهدی»(5) کدام بنده را صالحتر از معصومین علیهم السلام سراغ داری؟
چند نکته:
1. به تناسب گویش فرهنگها و جوامع، شیوهی درود فرستادن و سلام کردنها نیز گوناگون است. چنانکه در برخی فرهنگها، خم شدن، دست تکان دادن، سر تکان دادن، کلاه از سر برداشتن و... به معنی سلام کردن است. اما اسلام، برای استحکام پیوندهای اجتماعی در جامعه، برنامههای بیشماری دارد که یکی از آنها و شاید بهترین آنها، افشای سلام در برخورد نخستین، با عبارت «سلام علیکم» است.
2. این که «زیارت جامعهی کبیره» و حتی همهی زیارتها، با «سلام» آغاز میشود، نوعی درس عملی است که باید بیاموزیم؛ باید بیاموزیم که هر سخن گفتنی باید با سلام کردن آغاز شود، چنانکه پیشوای ششم، حضرت امام جعفر صادق علیهالسلام فرمودهاند: «السلام قبل الکلام؛ سلام کردن پیش از سخن گفتن است.»(6)
یا اهل بیت النبوه؛ ای اهل بیت نبوت ...
از معنای واژگانی «اهلبیت» که بگذریم، رواست که تأمل بیشتری در مضمون بلند این فراز داشته باشیم.
پیش از هر چیز، باید گفت که شیعه و سنّی، در این که «اصحاب کساء»، همان «خمسهی طیبه» ـ یعنی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم ، حضرت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام، حضرت فاطمه سلاماللهعلیها، حضرت امام حسن و حضرت امام حسین علیهمالسلام، همگی، مصادیق آسمانی «اهل بیت» هستند، هیچ تردیدی ندارند. فقط گروهی از اهل سنت، همسران پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و یا حتی دیگرانی که با حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم ، قرابت نسبی یا سببی هم دارند را «اهلبیت» میدانند. اما شیعیان خورشید، افزون بر آن پنج ذوات مقدسه که اصحاب کسایند، تنها نُه امام معصوم علیهمالسلام را «اهل بیت» میشمارند، و مگر جز این است؟
شیعه بر این باور است که وقتی میگویی: «سلام بر شما ای اهالی خانهی نبوت»، فقط خانهی «محمد بن عبدالله» صلی الله علیه و آله و سلم را به عنوان یک شهروند مکی یا مدنی در نظر نداری، بلکه «خانه» را از آن «مقام پیامبری» میدانی. یعنی سلامی را که نثار «اهل بیت نبوّت» میکنی، مقام الهی و آسمانی «پیامبری» حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم را در نظر داری و بس. اگر جز این بود، پس دربارهی ابوسفیان ـ لعنت خدا بر او باد ـ که دخترش، همسر پیغمبر بود، چه میگویی؟
از سوی دیگر، وقتی میگویی «خانهی نبوت»، بیتردید، خانهی سنگی و گلی پیامبر در مکه و مدینه، مرادت نیست، بلکه به یقین، خانهی نبوت و رسالت را در نظر داری؛ یعنی خانهی شخصیت حقوقی پیامبر صلی الله علیه وآله وسلّم. مصالح خانهی شخصیت حقیقی پیامبر صلی الله علیه وآله وسلّم، از سنگ و گِل است؛ ولی مصالح خانهی شخصیت حقوقی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ، کمالها و فضیلتهای معنوی ایشان. خانهی سنگی و گلی پیامبر ـ اگرچه شایستهی تکریم است ـ فقط رنگ و بوی زمینی دارد؛ ولی «خانهی نبوت و رسالت»، پل پیوند زمین و آسمان است.
پس اگر مراد از «بیت»، خانهای جز خانهی سنگی و گلی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم باشد و مراد از «بیت نبوت»، «خانهی مقام نبوت» و خانهی «رسالت و ولایت»، پس نه فقط «خمسهی طیبه»، یعنی همان اصحاب کساء، از اهالی بیت نبوتند، که امامان معصوم دیگر هم مصداقهای آسمانی «اهل بیت نبوت» خواهند بود؛ چرا که این ذوات مقدسه هم سرشار از کمال و فضیلتهای بیشمارند که از سنخ رسالت و ولایت است. پس، تنها وابستگی نسبی و یا سببی، باعث آن نمیشود که شخص، در شمار «اهل بیت نبوت» درآید؛ بلکه کمالها و فضیلتهایی که تناسب با مقام رسالت و ولایت دارند، ضروریترین ویژگی «اهل بیت نبوت» است.
پینوشت:
1. یونس/ 10
2. حشر/23
3. صافات/ 79
4. همان/109
5. طه/47
6. بحارالانوار، ج73، ص12، ح 46
کد مطلب: 9754
آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/issue/9754/جامعه-ی-کبیره-مثنوی-بلند-عشق