آرمان هیأت - اگر شیعه ی منید...

هنوز دیرزمانی از رحلت رسول خدا صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله ‏و‏سلّم و ماجرای سقیفه ‏ی بنی‏ساعده نگذشته بود که جمعی از مهاجرین و انصار نزد حضرت علی علیه‏السلام گرد آمدند و این سخنان را بر زبان راندند. علی علیه‏السلام به آنها فرمود: «اگر راست می‏گویید، فردا با سر تراشیده نزد من بیایید.»

شماره 24 - رجب 1427 - مرداد 1385

ـ سوگند به خدا تو امیر مؤمنان هستی.

ـ سوگند به خدا تو از همه مقدم‏تر و شایسته‏تر نزد پیامبر می‏باشی.

ـ دستت را بگشا تا با تو بیعت کنیم.

ـ بیعت جان‏نثاری که تا سرحد مرگ به پای این بیعت ایستادگی خواهد کرد.

هنوز دیرزمانی از رحلت رسول خدا صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله ‏و‏سلّم و ماجرای سقیفه ‏ی بنی‏ساعده نگذشته بود که جمعی از مهاجرین و انصار نزد حضرت علی علیه‏السلام گرد آمدند و این سخنان را بر زبان راندند. علی علیه‏السلام به آنها فرمود: «اگر راست می‏گویید، فردا با سر تراشیده نزد من بیایید.»

ـ با سر تراشیده؟!

ـ چرا سر تراشیده؟!

ـ به گمانم علی می‏خواهد این‏گونه شیعیانش را از دیگران باز شناسد.

فردای آن روز، علی علیه‏السلام خود سرش را تراشید و به انتظار نشست، اما تنها سلمان، ابوذر و مقداد [و به قولی عمار، ابوسنان، و ابوعمرو] با سر تراشیده آمدند. علی علیه‏السلام بار دیگر مطلب روز قبل را اعلام کرد، اما باز جز همان افراد، کسی سرش را نتراشید.(1)

پی ‏نوشت:

1. مناقب: ج3، ص194. به نقل از فضائل‏ الامیرالمؤمنین.