بخش پایانی

یادداشت هایی درباره آموزش فن مداحی

سید مهدی میرداماد

1 مرداد 1385 ساعت 2:30

غزل ابتدای مجلس یک سرفصل بسیار حیاتی و مهم برای شروع یک جلسه به حساب می‏آید، مانند پی‏ریزی یک ساختمان چند طبقه. درباره‏ی غزل ابتدای جلسه، چند نکته بسیار اهمیت دارد.


شماره 24 - رجب 1427 - مرداد 1385

غزل مناجات

انتخاب غزل، نوع غزل، اجرای غزل و شکل ارتباط آن با مرثیه.

از چند منظر می‏توانیم غزل را تقسیم کنیم تا در انتخاب، دستمان باز باشد.

غزل از منظر مضمون به دو قالب کاربردی و موردی تقسیم می‏شود.

* غزل کاربردی

غزلی است که دارای مضامین قوی و پرمحتوا و از نظر کلاس ادبی و شعری، قوی و ظریف است. در غزل کاربردی به مورد خاصی اشاره نمی‏شود، بلکه باید به تناسب موضوع جلسه، مداح با توان بالا آن‏گونه که فضای جلسه اقتضا می‏کند، آن غزل را ارائه دهد.

مثلاً چند بیت از غزلی از سعدی را می‏توان برای مناسبت‏های مختلف مانند امام زمان عجل‏الله‏تعالی‏فرجه‏الشریف، از زبان حضرت علی علیه‏السلام به حضرت زهرا سلام‏الله‏علیها، از زبان حضرت زینب سلام‏الله‏علیها، حضرت موسی بن جعفر علیه‏السلام استفاده کرد.

کمی روی این ابیات تأمل کنید:

شب فراق که داند که تا سحر چند است

مگر کسی که به زندان عشق دربند است

گرفتم از غم دل راه بوستان گیرم

کدام سرو به بالای دوست مانند است

ز دست رفته نه تنها منم در این سودا

چه دست‏ها که ز دست تو بر خداوند است...

* غزل موردی

غزلی است که در آن، به موضوع خاصی اشاره شده است و فقط در یک موضوع و یا مناسبت می‏توان از آن استفاده کرد. مثل این غزل از جناب آقای سازگار که فقط می‏شود در مرثیه‏ی شهادت حضرت علی علیه‏السلام از آن استفاده کرد.

ای نخل آب خورده ز چشم تر علی

دیشب تو بودی و نگه آخر علی

امشب به خنده قاتل مولا گشوده لب

فردا به گریه جمع شود بستر علی...

اما از منظر دیگری می‏توان غزل را به قالب‏‏های مرثیه‏ای، مدیحه‏ای، حماسی و مناجاتی تقسیم کرد. نکته‏ی مهم این است که این تقسیم‏بندی بار مفهومی و مضمونی دارد و ما باید در انتخاب آن دقت و وسواس قابل ملاحظه‏ای به خرج دهیم. یک انتخاب نادرست، ناخودآگاه دچار افت جلسه می‏شود.

می‏توان اوج این انتخاب را در غزل‏های ابتدای مجلس جناب آقای خلج جستجو کرد که بسیار سنجیده و طبق خوراک جلسه گلچین شده و به مستمع آماده ارائه می‏شود. به عنوان مثال به گلچین محرم سال 80 و مجموعه‏های مرثیه‏ی سال 82 ایشان مراجعه کنید.

نکته: بدانید که از غزلی که بار مرثیه‏اش بالاست، نمی‏توان در شب یکی از موالید ائمه‏ی اطهار علیهم‏السلام استفاده کرد، و برعکس، غزل پر از مضامین حماسی و مدح و شادی، به درد جلسه‏ی مرثیه و شهادت نمی‏خورد. به مثال‏های زیر توجه کنید و خودتان مقایسه کنید:



* غزل مرثیه‏ای

چه داغ‏ها که مرا از غم تو بر تن نیست

چه چاک‏ها که ز داغ تو در دل من نیست.

دگر ز پرتو خورشید و نور ماه چه فیض

مرا که بی‏مه روی تو دیده روشن نیست.

(محتشم کاشانی)

*غزل مدیحه‏ای

تاب بنفشه می‏دهد طره‏ی مشک‏سای تو

پرده‏ی غنچه می‏درد خنده‏ی دل‏گشای تو

من که ملول گشتمی از نفس فرشتگان

قال و مقال عالمی می‏کشم از برای تو

(حافظ شیرازی)

* غزل حماسی

دیدن روی تو و دادن جان مطلب ماست

پرده بردار ز رخسار که جان بر لب ماست

بت روی تو پرستیم و ملامت شنویم

بت‏پرستی اگر این است که این مذهب ماست

(فرصت شیرازی)

* غزل مناجات

به زیر تیغ نداریم مدعا جز تو

شهید عشق تو را نیست خون‏بها جز تو

مریض عشق تو را حاجتی به عیسی نیست

که کس نمی‏کند این درد را دوا جز تو

(افروغی بسطامی)

از نکات مهمی که در اجرای چنین قالب‏هایی باید مد نظر مداح باشد، ذخیره کردن لحن است.



* ذخیره‏ی لحن

اگر یک بازیکن فوتبال بخواهد 90 دقیقه مثبت و فعال در زمین بازی کند، باید توان و نفسش را درست و به‏جا خرج کند تا در اواسط بازی کم نیاورد. دقیقاً در ارائه‏ی این غزل‏ها نباید فقط حال و هوای مرثیه را ایجاد کنیم و تمام لحن را در این غزل پیاده کنیم، بلکه باید به این نکته توجه داشته باشیم که اوج مرثیه در خود مرثیه و در شعر موردی روضه باشد.



* استفاده از بیت ناب مرثیه

یکی دیگر از فنون مداحی، اجرای غزل است.

ما با تکیه بر دو بال لحن و مضمون در اجرای غزل ابتدایی مجلس، سعی می‏کنیم فضای مرثیه را برای مستمع ایجاد کنیم. اگر یکی از این دو کم و زیاد شود، مستمع نمی‏تواند خودش را با فضای جلسه هماهنگ کند. ولی گاهی اوقات در اواسط غزل بعضی تک‏بیت‏های ناب وجود دارد که حیف است از کنار آن رد شد و به آن اعتنایی نکرد. به سبب ذائقه و سلیقه‏ی مجلس گاهی وقت‏ها یک بیت چنان حال و هوای روضه را تشدید می‏کند که گویی اصلاً مرثیه همین یک بیت است. لذا در چنین مواردی با ذکاوت و دقت مداح و انتخاب یک مضمون، می‏توان روضه را آغاز کرد.

چند سال قبل در یک جلسه در تهران دقیقاً خود شاهد بودم که جناب آقای ذبیح ترابی مشغول خواندن یک غزل از مرحوم فروغی بسطامی در ابتدای جلسه بود که ناگاه به این بیت رسید:

خواستم پاره گریبان کنم از دست غمت

دستم از ضعف دریغا به گریبان نرسید

ایشان چنان با این تک بیت منقلب شد که اصلاً فضای مجلس به روضه تغییر یافت و این ذاکر روشن‏دل و سوخته‏دل اهل‏بیت علیهم‏السلام، حدود نیم ساعت با این تک بیت روضه‏ی حضرت رقیه را می‏خواند. پس گاهی اوقات در یک غزل، چنین تک‏بیت‏هایی وجود دارد که در این حال، باید بلافاصله وارد روضه شد و ادامه‏ی غزل را رها کرد.



* پیدا کردن پل ارتباطی

باید برای رد شدن از مرحله‏ی غزل ابتدایی به مرحله‏ی بعد ـ که غزل یا شعر روضه است ـ یک پل بسازیم و با ابتکار عمل و خلاقیت، کاری کنیم که پیوند میان شعر و روضه برای مستمع غریب و نامأنوس جلوه نکند و یک دفعه دچار شوک روضه نشود. به عنوان مثال در شب شهادت حضرت زهرا سلام‏الله‏علیها، شما در خاتمه‏ی غزلی از حافظ، به این بیت می‏رسید و می‏خواهید از این بیت به روضه پل بزنید.

هاتف آن روز به من مژده‏ی این دولت داد

که بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند

از این بیت می‏توانید با مضمون‏سازی، این‏گونه پل بزنید که:

شب آخر عمر شریف رسول خدا او وعده و مژده‏ی شهادت را به دخترش داد و فرمود: تو اولین کسی هستی که به من ملحق می‏شوی؛ تا این که او بتواند جور و جفا و ظلم را تحمل کرده و در مقابل این همه بی‏حرمتی صبر پیشه کند...



* حفظ غزل

سنتی که شاید روز به روز بیشتر از یاد می‏رود. هرچند جدا از بحث سنت، این یک تکنیک و فن فوق‏العاده است. قدیمی‏ترها به محض این که می‏ایستادی شعری بخوانی، تا در دستت نسخه‏ای از شعر می‏دیدند؛ یا تو را امر به نشستن می‏کردند، یا به خواندنت توجهی نداشتند! چون قدم اول مداحی و اجرای شعر را در حفظ شعر می‏دیدند.

محفوظات زیاد، یک سرمایه محسوب می‏شود. گاهی اوقات در تنگنا‏های سختی، این فن به کمک آدم می‏آید. توصیه‏ی من به نسل جوان فعلی که این بحث‏ها را دنبال، و آیندگان که این درس‏ها را مرور می‏کنند، این است که روزی لااقل یک بیت حفظ ‏کنند تا هفته‏ای یک غزل حفظ شده به گنجینه‏ی محفوظاتشان اضافه شود، چراکه تسلط به مجلس و پیدا کردن عیوب و نواقص جلسه، جز با اجرای از روی محفوظات برنمی‏آید.



* مراحل حفظ شعر

حفظ شعر مراحل متعددی دارد و هرکس به سبک و سلیقه‏ی خودش می‏تواند شعری را حفظ کند، ولی من به تجربه‏ی خود در حفظ شعر اشاره می‏کنم تا شاید این اشاره بتواند کمکی کند.

1. ابتدا یک بار شعر را می‏خوانیم یا به قول معروف روان‏خوانی می‏کنیم تا با اصل شعر، مشکلی نداشته باشیم. باید از روی متن شعر را با سلامت کامل بخوانیم.

2. برای بار دوم شعر را برای شخص دیگری که حتی‏المقدور کلاس درسی‏اش و یا سنّش از خودمان بیشتر باشد، می‏خوانیم تا اگر نکته‏ی مبهمی در اجرای ما هست، به ما گوشزد کند و ما آن را اصلاح کنیم.

3. بیت به بیت شروع به حفظ کردن می‏کنیم که در این مرحله نوشتن کمک زیادی می‏کند. بیت را چندین بار روی کاغذ بنویسید تا زود در ذهنتان ملکه شود.

4. هر بیت جدید را که حفظ کردیم با بیت قبلی مرور می‏کنیم تا ابیات قبلی از ذهنمان خارج نشود.

5. وقتی تمام غزل را حفظ شدیم، آن را با لحن و آهنگ تمرین می‏کنیم تا بهتر در ذهن جای بگیرد.

6. در انتهای این مراحل حتماً باید شعری را که حفظ کرده‏ایم به سریع‏ترین شکل ممکن در یک جلسه ارائه کنیم تا عیوب و نواقصش برطرف شود.

حرف آخر این که باید به حفظ شعر اهمیت دهیم تا مداحی ما شخصیت و هویت پیدا کند. در دیدار سال 81 که به مناسبت میلاد حضرت زهرا سلام‏الله‏علیها خدمت مقام معظم رهبری بودیم، ایشان دو نفر را خیلی تحسین کردند و به آنها آفرین گفتند. بعد فهمیدیم که دلیل عمده‏اش اجرای قصیده به صورت حفظ بوده است. پس حفظ شعر علی‏رغم تکنیک فوق‏العاده و مفید، یک ویژگی بسیار مثبت و حرفه‏ای هم محسوب می‏شود و در مواقع مختلف به کمک انسان خواهد آمد.



خواننده‏ی گرامی نشریه، مداحان جوان!

پیشنهاد، نظرات و سئوالات خود پیرامون این صفحه‏ی آموزشی را برای ما بنویسید. مطمئناً بی‏جواب نخواهد ماند! (تحریریه‏ ی نشریه)


کد مطلب: 9800

آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/issue/9800/یادداشت-هایی-درباره-آموزش-فن-مداحی

آرمان هیأت
  https://www.armaneheyat.ir