آنجا که دوست، نزدیکتر از من به من ...
سید مهدی حسینی
1 مرداد 1385 ساعت 5:30
اعتکاف شباهت بسیاری به حج عمره دارد و ثوابش هم شبیه آن است. در هر دو، تمرین میکنی تا از قید خود رها شوی و به او بپیوندی.
شماره 24 - رجب 1427 - مرداد 1385
اعتکاف یعنی ...
اعتکاف یعنی اقامت کردن و ماندن در جایی، و ملازم بودن با چیزی.
در اصطلاح، اعتکاف اقامت است در مکانی برای تقربجویی به خدا.
اعتکاف شباهت بسیاری به حج عمره دارد و ثوابش هم شبیه آن است. در هر دو، تمرین میکنی تا از قید خود رها شوی و به او بپیوندی.
اعتکاف، فرصتی است برای این که شب و روزت را بشناسی. عبادت کنی، قرآن بخوانی، سکون و آرامش شب را بفهمی، با خدایت سخن بگویی و به او پناه بری، حداقل برای سه روز.
فرصتی است مغتنم که غرق در افکار خود شوی و مثل یک ناظر موشکاف و دقیق، کنجکاوانه زوایای تاریک دلت را بکاوی، برای خودسازی و بازسازی بنایی که بارها به دست تو فروریخته، برای رفع کاستیها، برای اصلاح عیوب.
در اعتکاف است که میتوانی مهمان خدا شوی و باز میتوانی کاری کنی که خدا را مهمان همیشگی دلت کنی.
اعتکاف، خلوتگزینی است در منزل دوست و نخستین گام برای رسیدن به مقصد بزرگ انسانی؛ وصال.
اعتکاف، تمرین روزهی واقعی است، سکوت است، تأمل و تدبر در خلوت است و جلوت، ذکر و نماز و راز و نیاز.
اعتکاف، وقوف است در خانهی ولایت و نهانخانهی خویش را به روی دوست گشودن و از او سخن گفتن. از غیر لب فروبستن. از خود رستن و به او پیوستن.
خوشا به حال آنان که مجال اعتکاف دارند و حال اندیشیدن به او. خوشا به حال آنان که اعتکاف را قدر میدانند. خوشا بر احوال آنان که «حوّل حالنا»یشان در اعتکاف تحقق مییابد. دلشان بهاری میشود و چشمهایشان بارانی.
دوستی میگفت و چه خوش میگفت که: بزرگترین چیزی که از دریای مواج عبادت و اعتکاف به کف میآید، شناور ماندن در این دریاست. آری معتکف شدن در مسجدی برای چند روز برای همگان میسر است، ولی معتکف ماندن و محرم خانهی حق شدن و دل به صاحب دل سپردن و ماندن و استقامت در این راه، کاری است بس دشوار و جانکاه. اگر مرد راهی بسمالله، وگرنه برای خدا لاف مباف!
فلسفهی اعتکاف
اعتکاف، ماندن در مسجد است با آداب مخصوص و به قصد قرب. این را هم بدانیم که ماندن در مسجد بدون قصد قرب، اعتکاف محسوب نمیشود. ضمناً نه در هر مسجدی که البته باید در مسجد جامع شهر باشد.
صمیمانه مینویسم و میگویم:
راستی فکر کردهای که چرا فقط در مسجد جامع شهر؟! شاید راز آن در توجه به عبادت با خود در «جلوت» است. یاد حرف احمد عزیزی، شاعر معاصر افتادم که در «قافلهی ناز» نوشته است: «خمینی عارفی بود که در جمعیت، خلوت میکرد». اعتکاف هم، چنین است:
عبادت خالصانه و خلوت نمودن با خود، آن هم در میان جمع! راستی که تمرین سختی است!
اعتکاف؛ یک ضرورت
اعتکاف در فرهنگ اسلامی ما یک ضرورت است. از یک سو فرهنگ شیطانی بیگانگان، همگان را تهدید میکند، از سویی دیگر بیشتر دغدغههای مردم ما گذران زندگی و بهرهمندی از لذات دنیوی است ـ که در اکثر موارد هم حق با آنان است ـ در این میان آنچه کمتر بدان پرداخته میشود، توجه به معنویت است. دریغا که بسیاری از مردم ما تلاش دارند، سفرهی زندگیشان شیرین و دلچسب باشد، اما در غم نان، طعم شیرین ایمان و لذت انس با خدا را از دست میدهند و ...
و اعتکاف، فرصت مغتنمی است که شخص گرفتار در مرداب و مانداب دغدغههای دنیایی، زانوی تفکر و تأمل در بغل گیرد. سر در جیب مراقبت فروبرد و به آنچه که از آن دور مانده ـ که همان اصل و حقیقت حیات است ـ بیندیشد و راهی برای رسیدن به آن بیابد.
توجه به مسجد، عبادت، توسل و عرض ارادت، تفکر در نقش الهی اهل بیت علیهمالسلام و درسآموزی از ادعیه و زیارات و ... همه و همه در سایهی این خلوتنشینی به دست میآید.
حرف اول و آخر اینکه، اعتکاف، از جمله راههای مصونسازی همگان ـ و نه فقط جوانان ـ در برابر خطرات و آفات فرهنگ شیطانی است و برای رهایی از شیطان ـ به هر رنگ و شکل که باشد ـ باید به خدا پناه برد. اعوذ بالله من الشیطان الرجیم ...
پیشینهی اعتکاف
نه! اعتکاف مخصوص دین اسلام نیست. در ادیان الهی دیگر هم بوده. حتماً شنیده یا خواندهاید که حضرت سلیمان ـ که درود خدا بر او و پیامبر اسلام باد ـ در مسجد بیتالمقدس اعتکاف میکرده، آن هم به مدت یک سال یا دو سال! در قرآن هم خواندهایم که: «به ابراهیم و اسماعیل سفارش کردیم تا خانهام را برای طوافکنندگان، معتکفان و نمازگزاران تطهیر کنند».(1) به جز سلیمان و ابراهیم و اسماعیل و یارانشان، نام حضرت مریم ـ که درود خدا بر حضرت صدیقهی کبرا و او باد ـ در شمار معتکفین مشهور است. بیتالمقدس را برای عبادت و خلوتگزینی برگزید، و نیز زکریای پیامبر که قصهی اعتکافش زبانزد است.
در حال حاضر به جز کشور ما ـ که بحمدالله اکنون اعتکاف در آن رونق بیسابقهای یافته ـ این مراسم معنوی در بسیاری از کشورهای اسلامی از جمله عربستان، بویژه در دههی پایانی ماه مبارک رمضان برگزار میشود. فضای مسجدالحرام و مسجدالنبی و نیز مسجد کوفه، خاطرات معنوی فراوانی از اعتکاف عالمان بزرگ شیعه و دیگر مسلمانان به یادگار دارند.
در قرون پیشین، عالمان بزرگی بویژه شیخ بهایی به سنت اعتکاف توجه خاصی داشته و در رونق آن نقش خاصی ایفا کردهاند، نیز، شهرهای قم، اصفهان و قزوین دارای پیشینهی بسیاری در برگزاری سنت معنوی اعتکافاند.
اعتکاف رسول اعظم صلیاللهعلیهوآلهوسلم
پیامبر ما ـ که درود جن و انس بر او باد ـ به کلام خدا متصف است که: «تو در حقیقت به اخلاق نیکو و عظیم آراستهای».(2)
و ما نیز که باید پیرو سیرهی او باشیم، سنت و روش آن حضرت، درس بزرگ زندگیمان است.
«در جنگ بدر که در ماه رمضان اتفاق افتاد حضرت رسول صلیاللهعلیهوآلهوسلم موفق به اعتکاف نشدند. به همین دلیل آن حضرت در ماه رمضان سال بعد برای قضای اعتکاف سال پیش، دو دهه به اعتکاف پرداختند.»(3)
و حتماً میدانید که اعتکاف منحصر به دههی آخر رمضان نیست و اعتکاف در ایامالبیض ( سه روز ماه رجب) نیز فضیلت و ثواب فراوانی دارد.
زمان اعتکاف
سنت اعتکاف، همیشه مطلوب است. هرگاه که دل، مایل به خلوت با دوست شد، باید ابنالوقت بود و در آن کوشید! اما از آنجا که اعتکاف و خلوتگزینی باید همراه با روزه باشد و به عبارتی روزهی جسم و روح با هم است، در روزهایی که روزه گرفتن حرام است، طبیعتاً اعتکاف هم معنا ندارد.
اما بهترین وقت برای اعتکاف، دههی آخر ماه مبارک رمضان و نیز ایامالبیض ماه رجب است و اگر شنیده باشی که رجب، مقدمهی خروج از خود و خالی کردن هوای نفسانی از دل است، قدر این سه روز را بهتر میدانی. آنان که این سه روز را قدر میدانند، توفیق درک لیالی قدر و شبهای دلنشین رمضان، بویژه روزهای پایانی، برایشان دستیافتنیتر و آسانتر است ... تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
مکان اعتکاف
گفتیم که اعتکاف باید در مسجد جامع شهر برگزار شود و نظر به معروف، اعتکاف، باید در یکی از این مساجد چهارگانه انجام پذیرد: مسجدالحرام، مسجدالنبی، مسجد کوفه و مسجد بصره. و حتماً شنیدهاید که امام رضا علیهالسلام فرمودهاند: یک شب اعتکاف، آن هم در مسجدالنبی چه قدری دارد؟ برابر است با یک حج و یک عمره! خوشا بر آنان که این توفیق معنوی و عبادت آسمانی را در مدینهالنبی به دست آرند.
تقریباً تمامی فقها و علمای دین بر این باورند که بایستی اعتکاف فقط در مساجد جامع صورت گیرد. مقصود از مسجد جامع، هم مسجدی است که قشرهای مختلف مردم شهر در آن مسجد شرکت میکنند. بنابراین اعتکاف در سایر مساجد و نمازخانهها درست نیست!
اگر یک شهر، چند مسجد جامع داشته باشد چه؟! پاسخش این است که در تمام آن مساجد میتوان اعتکاف کرد! تصور این که همهی مردم معتکف در تهران، بخواهند در یک مسجد جمع شوند، مشکل است و امری است غیرممکن. بنابراین طبیعتاً شهرهای بزرگ میتوانند چند مسجد جامع داشته باشند ...
چند شرط مهم در اعتکاف
1. همین که تصمیم بگیرید برای رضای الهی و قرب به او اعتکاف کنید، در حقیقت شما جواز ورود و اذن دخول گرفتهاید. بنابراین برای اعتکاف، قصد قربت کافی است!
2. زمان نیت اعتکاف اول صبح است؛ هرچند معمولاً نیت قلبی شما از قبل بوده است.
3. اگر خواستید، میتوانید به نیابت از گذشتگان خود اعتکاف کنید ـ خوشا به حالتان اگر این همه اهل ایثارید ـ ولی حتماً میدانید که باید قصدتان اهدای ثواب باشد.
4. جسارتاً عرض میشود، خانمها قبل از اعتکاف ـ بنا بر احتیاط واجب ـ لازم است از همسر محترمشان کسب اجازه کنند. هرچند بعید میدانیم آقایان در این باره سختگیری کنند!
5. اعتکاف، بزرگ و کوچک ندارد. بچهی ممیز هم اگر شرایط اعتکاف را رعایت کند، و اعمال را به خوبی انجام دهد، میتواند در این امر عظیم در کنار بزرگترها از خرمن فیض رحمت الهی خوشهها بچیند.
6. حتی مسافران هم میتوانند معتکف شوند، اما یک شرط مهم دارد: قصد ده روزه کنند!
7. اعتکاف، یک عمل مستحب است. اگر روز اول و دوم پشیمان شدید یا مشکلی پیدا کردید، میتوانید محل اعتکاف را ترک کنید. اما اگر به روز سوم کشید، چه؟ دیگر جایز نیست! پس قبل از نیت اعتکاف، درست و حسابی تصمیم بگیرید.
8. آنهایی که نوربالا به سمت خدا حرکت میکنند، و دلشان طوفانی است و سه روز و سه شب به قول امروزیها کمشان است و قانعشان نمیکند، میتوانند بیش از سه روز هم خلوتنشین محراب عشق باشند؛ اما فقط یک شرط مهم: در کنار روز اول و روز دوم که اضافه شده، روز سوم را هم در نظر بگیرید.
9. روزهی اعتکاف میتواند روزهی نذر یا کفاره یا قضا باشد، به عبارت دیگر لازم نیست فقط روزهی مستحبی و برای اعتکاف باشد.
10. شما که معتکف شدهاید، حتماً یک هدیهی بزرگ و ارزشمند پیش خدا دارید؛ اما دلتان میآید حاجت دنیایی بخواهید؟! هرچند آن هم ایرادی ندارد.
11. خدا نکند وقت اعتکاف، مشکل خاصی برایتان پیش آید و مجبور به ترک این سنت شوید. مثلاً مریض شوید یا خبر تلخی از بیرون مسجد برایتان بیاورند، در آن وقت چه باید بکنید؟! اگر روز اول و دوم آمد که هیچ، ولی دعا کنید این بدشانسی برای روز سوم اعتکافتان نباشد وگرنه مجبور به قضای آن هستید.
12. اگر هم مجبورید چند دقیقهای از مسجد بیرون بروید، حواستان به برگشتن هم باشد، چون کار دنیا همیشه هست ولی اعتکاف نه. حالا اگر به جهت ضرورت از مسجد خارج شدید و خیلی طول بکشد، به گونهای که صورت اعتکاف را محو کند، بدانید که اعتکافتان باطل شده است.
13. اگر کمی نکتهسنج باشید و قبل از اعتکاف شرط کنید که: هرگاه عذر شرعی یا عرفی پیش آمد بتوانید اعتکاف را به هم بزنید، در این صورت هر وقت عذری برایتان پیدا شد (البته خدا نکند) میتوانید اعتکاف را به هم بزنید، حتی روز سوم، کفاره هم ندارد!
14. این را هم بدانید که برای کارهای واجب میتوانید از مسجد خارج شوید، نه کارهای مستحب. برای وضو گرفتن و غسل کردن بروید، نه برای تلفن زدن و دید و بازدید!
چند نکتهی دیگر
1. نیت اعتکاف شامل روزه گرفتن، قرآن خواندن و برخی دیگر از اعمال عبادی است نه گعده گرفتن و حرف زدن. به دوستانتان هم صمیمانه تذکر بدهید که این فرصت سه روزه را مغتنم بدانند. همیشه فرصت برای حرف زدن هست، اما برای اعتکاف نه.
2. اعتکاف یک خلوت کردن در میان اجتماع است، چرا آداب اجتماعی را در کنار عبادت رعایت نکنیم؟!
3. آمدهایم اعتکاف برای عبادت و سکوت و تأمل... یا خواب؟!
4. روزه گرفتن در اعتکاف برای خودش یک دنیا معنویت به همراه دارد. این حالت معنوی با گرسنگی کشیدن به دست میآید.
5. خلوتگزینی برای فرار از خود است و دنیایی که ما را اسیر خود کرده. تلفن همراه، همراه خوبی در اعتکاف نیست. همین طور چیزهای دیگر که خودتان بهتر میدانید!
6. از تأمل گفتیم، بگذارید بیشتر بگوییم. البته کمی جسارت است و اندکی بیش از آن مستقیمگویی! اما:
تأمل کنیم، از کجا آمدهایم، برای چه آمدهایم؟ کجا آمدهایم؟ چگونه بودیم؟ چگونه شدیم؟ چگونه باشیم؟
راستی آنهایی که به اعتکاف پرداختند، روح اعتکاف را از مسجد جامع با خود به همراه آوردند؟ یا اینکه بعد از اعتکاف، باز هم روز از نو روزی از نو؟
8. . . .
پینوشت:
1. بقره 125
2. قلم/4
3. این دو قول را از بزرگواری شنیدم. ایشان سند سخن را نیز در اختیارم نهادند: وسائلالشیعه، ج7، ص397.
کد مطلب: 9815
آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/issue/9815/آنجا-دوست-نزدیک-تر