تاریخ انتشار
چهارشنبه ۲۵ آذر ۱۳۸۸ ساعت ۱۶:۲۴
۰
کد مطلب : ۱۰۷۷۳

مرگ و رستاخیز در واقعه‌ عاشورا

علی طهماسبی
مرگ و رستاخیز در واقعه‌ عاشورا
گذشته از همه‌ وقایع گوناگون كه در داستان عاشورا وجود دارد، شاید نقطه‌ كانونی این واقعه كه به ناخودآگاه و اسطوره راه می‌گشاید، واقعه‌ مرگی خود خواسته است برای نجات از شئ وارگی انسان. در بسیاری از مضامین مربوط به عاشورا، دغدغه‌ چنین نجاتی دیده می‌شود.

حكومت سلطه برای دوام خود ناگزیر است تا انسان‌ها را به اشیا‌ء و ابزار فرو بكاهد. و از آنجا كه وجدان عمومی این عمل را باطل می‌داند و برنمی‌تابد، بنابراین سلطه‌گر همیشه با پوششی از «حق» خود را به نمایش می‌گذارد و همه‌ مناسک و اسطوره‌های دینی را نیز در این راه به‌خدمت می‌گیرد. به این گونه، مناسک و اسطوره های جمعی، بی آنکه صورت عوض کرده باشد به نوعی واژگونگی معنایی گرفتار می‌شود.

درست در این هنگام است بیعت نكردن شخصیتی دینی و شناخته شده، با حاكمیتی كه صورت خود را برآمده از گوهر دین می‌نمایاند و كشته شدن این شخصیت توسط حاكمیت، دست‌مایه‌ اسطوره‌ تازه‌ای برای نجات می‌شود. یعنی با پذیرش مرگی خودخواسته، هم خود را به‌تمامیت و كمال می‌رساند و هم راه فروبسته‌ رشد را بر دیگران می‌گشاید. از این منظر، واژه‌ «شهید» یعنی كسی كه پس از مرگ، ‌ در اسطوره‌ جمعی و فرهنگ ملت‌ها زنده می‌شود و حضور می‌یابد تا معیاری برای تشخیص حق و باطل و درست و نادرست انگاره‌های دینی باشد. (۱)

اما به نظر می‌رسد كه ما امروز بیش از هر زمان دیگر از مفهوم مرگ و رستاخیز، از این منظر، غافل هستیم. حتی از تجربه‌ نقض اكنون خویش به معنای «موتوا قبل ان تموتوا» هراس داریم. به تعبیر دیگر ما نتوانسته‌ایم مرگ‌های مقدماتی‌تری را تجربه کنیم تا زندگی‌های تازه‌تری را پیدا کنیم. همین است که معنای مرگ فرجامین در این عالم را هم نمی‌دانیم، مرگ‌آگاه نیستیم،‌ شاید از همین رو زندگی را هم پیدا نمی‌كنیم.

-------------------------
(۱) - واژه «شهید» صفت مشبه است و دلالت بر حضور مدام دارد.
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما