مرشدان پردهخوان ایران -۹
محمد عارفیان
14 فروردين 1389 ساعت 10:05
فرهنگ: اجرای مرشد عارف به شیوه قدماست، در این شیوه حرکات واضح، مشخص و کم و بیش قابل پیشبینی است. تمرکز پیرامون مجلس مورد روایت و صورتهای نقاشی شده آن و اشاره مکرر با عصا به اشقیاء و اشاره با دست به اولیاء جزء فنون پردهخوانان قدیم است.
پردهخوان، معرکهگیر
سال تولد: ۱۳۱۵
محل تولد: شهرستان خلیلآباد کاشمر
استادان: کربلایی حسین عارفیان (جدش)، محمدعلی صولت، درویش پروانه، کربلایی محمدعلی، کربلایی حسن، حاج صادق
شروع پردهخوانی: ۱۵سالگی
نقاش پرده: علی بهاری
سن پرده: حدود ۳۰سال
شیوه اجرای نمایش
اجرای مرشد عارف به شیوه قدماست، در این شیوه حرکات واضح، مشخص و کم و بیش قابل پیشبینی است. تمرکز پیرامون مجلس مورد روایت و صورتهای نقاشی شده آن و اشاره مکرر با عصا به اشقیاء و اشاره با دست به اولیاء جزء فنون پردهخوانان قدیم است. (زیرا به دلیل مقام والا و مرتبه اولیاء برخی از پردهخوانان با عصا به آنان اشاره نمیکنند).
مردش عارف هنگام پردهخوانی در ایجاد ارتباط با مردم از شیوه تذکر، دعا و صلوات برای اولیاء و مردم و لعنت برای اشقیاء بهره میگیرد که با رفتارهای جمعی مانند تأیید یا تکذیب و گاه پرسش از موضوعات کلی و پندآمیز، همراه است.
شیوه اجرای آواز
مرشد عارف همانند اغلب پردهخوانان در ابتدا با لحنی آوازی «بسماللهالرحمنالرحیم» را میخواند، آواز او تا پایان بخش مقدمهچینی که قبل از داستان اصلی است، ادامه مییابد. پس از این مرحله گفتار و روایت غیرآوازی را در روایت مجلس به کار میگیرد، تنها در نقطه عطفهای داستان، آوازهایی کوتاه خوانده میشود. در پردهخوانی سه شیوه عمده در بیان مجالس معمول است:
۱- روایت کل مجلس به شیوه آوازی
۲- روایت بخشهایی با آواز و بخشهایی به صورت غیرآوازی
۳- روایت غیرآوازی
نوع اول اغلب به پردهخوانانی اختصاص دارد که مسلط به تعزیهخوانی هستند و در تعزیه شبیههای اولیاء را اجرا میکنند، نوع دوم که رایجتر از دو نوع دیگر است بیشتر به پردهخوانانی اختصاص دارد که حرفه اصلی آنان معرکهگیری و پردهخوانی است، این افراد ممکن است در کنار حرفه اصلی به روضهخوانی و مداحی نیز بپردازند و نوع سوم که در میان مردم کمتر مورد استقبال است ویژه کسانی است که قدرت اجرای آواز ندارند.
نغمات در ابتدای مجلس سلطان قیس در فضای صوتی آواز بیات ترکر – فواصل درآمد – و در نیمه دوم، از بیت آنکه شیران را کند رو به مزاج ... در فضای صوتی دستگاه همایون اجرا میشوند. گاه فواصل اجرا شده توسطبرخی از پردهخوانان با فواصل موسیقی دستگاهی و شهری تطابق کامل ندارد و تنها فضایی که شنیده میشود برخی از دستگاهها و آوازها را تداعی میکند؛ این موضوع در قسمتی که در مایه همایون خوانده میشود مصداق مییابد.
اشیاء به مثابه نشانه
در پردهخوانی همچون نمایشهای دیگر مانند تعزیهخوانی، گروهی از اشیاء جان میگیرند و نشانه امر مهمی به شمار میروند. در مجلس سلطان قیس مهمترین شیء نی است. که به مثابه نشان شهادت امام حسین به کار میرود. نی در عرفان ایرانی با معانی عدمی از یک سو و مفهوم صورت دیگر انسان ازلی از سوی دیگر شناخته میشود.
در پروسه تکوین اغلب داستانهای ایرانی اشیایی نظیر نی که در مجلس سلطان قیس حضور دارد، به شکلی میتولوژیک به کار گرفته شده است، نمونه بارز چنین اشیاء «پر»ی است که سیمرغ به زال میدهد که در هنگام نیاز آن را بسوزاند تا سیمرغ حاضر شود.
نقش حیوانات در القای معانی
در مجالس پردهخوانی گاه حیوانات در القای معانی نقش کلیدی ایفا میکنند. مهمترین حیوانات حاضر در مجالس عبارتند از: اسب، آهو، کبوتر، شیر، گرگ و مار. اسب اصلیترین مونس و مرکب اولیاء و اشقیاء، آهو موجود مظلوم، کبوتر کارآمد و مظلوم، شیر پرقدرت، گرگ واسطه میان اولیاء و اشقیاء است که در نسبت با اولیاء مطیع و مار موجودی در جهنم گناهکاران است.
در مجلس سلطان قیس اسبان به عنوان مرکب صرف حضور دارند. آهو در نقش واسط، سلطان را به دنبال خود تا مواجه شدن وی با شیر میکشاند. و سرانجام شیر نماد قدرت و تذکر است تا سلطان قیس به ادراک حقیقی برسد.
نقطه «ب» بسمالله و «خال هاشمی»
درویش عارف، روایتش را با این بیت شعری آغاز میکند؛
آن نقطه که زیر باء بسمالله است
بنوشته بر آن نقطه تمام قرآن
آن راهنما به درگه الله است
آن خال لب علی ولیالله است
شعر به نسبت میان نقطه زیر باء در آیه بسماللهالرحمنالرحیم به خال لب حضرت علی اشاره دارد. تأویل آمده در پردهخوانی با گذاشتن خال برای ائمه و خاندان آنان ساحتی عینی یافته است. امام علی، امام حسن، امام حسین، حضرت عباس، علیاکبر و علیاصغر همه بر بالای لب خال دارند، که به خال هاشمی معروف است. در حکمت اسلامی درباره معنی نقطه و نقطه «ب» تفاسیر بیشماری آمده است که همگی حکایت از مفاهیم مستور، غیبی و عمیق دارد، در متون عرفان و ادبیات عرفانی نقطه با خال ترادف دارد و خال سیاه تمثیل نقطه است.
بران رخ نقطه خالش بسیط است
زان حال دل پرخون تباه است
که اصل مرکز دور محیط است
که عکس نقطه خال سیاه است
پردهخوانان که اغلب گرایش به آداب درویشی و تفکر عرفانی دارند، گهگاه اشاراتی به معانی عمیق میکنند، اشارات آنها اگرچه بسیار کم، گذرا و نامحسوس است اما دانایی و تسلط آنان را به زبان معنوی آشکار میسازد. در همسویی با پردهخوانان، نقاشان پرده نیز زمینههای مناسبی برای ظهور معرفت پردهخوانان فراهم آوردهاند، خال هاشمی بر لب ائمه و دیگر اولیاء یکی از نمونههای چنین اندیشهای است که مرشد عارف با انتخاب شعر اول آوازش به آن توجه میکند.
سلطان قیس هندی شیری سهمگین را در خواب میبیند، او خوابش را برای منجمان و خوابگزاران باز میگوید اما به تعبیری روشن نمیرسد. برای دوری از خواب آشفته با وزیر و همراهان و لشکریان به تفرج و شکار میرود، در راه سلطان قیس آهویی میبیند، دستور میدهد تا آهو محاصره شود و هشدار میدهد که آهو از جانب هر کس بگریزد اموالش و جانش در امان نخواهد بود.
اما گویی که آهو این سخن را شنیده باشد از کنار سلطان میگریزد... سلطان به دنبال آهو میرود اما پس از جستجو با همان شیری که در خواب دیده است روبرو میشود. هنگامی که هراس جان سلطان را فرامیگیرد، از وزیر راهحل میخواهد، وزیر با طعنه او را به استمداد از بتی که به گردن آویخته است توصیه میکند... اما از بت بیجان کاری برنمیآید.
سرانجام وزیر که مسلمان است به سلطان میگوید تا از امام حسین مدد جوید. سلطان نام امام حسین را بر زبان میآورد، امام که خود درگیر جنگ با سپاه یزید در سرزمین کربلاست و در حالی که بر بدنش چند تیر وارد آمده، به یاری سلطان میآید و او را از خطر شیر میرهاند... حال سلطان قصد دارد با سپاهش نزد امام حسین برود اما فاصله دور است و سلطان قادر نخواهد بود همچون امام حسین طی الارض کند. سلطان میخواهد از سرنوشت امام با خبر باشد، امام یک نی به او میدهد و میگوید نی را در زمین بکار، پس هرگاه از آن خون جاری شد بدان من شهید شدهام... سلطان پس از مدتی جاری شدن خون از نی را میبیند.
* برگرفته از مجموعه سی دفتر: مرشدان پردهخوان ایران/ حمیدرضا اردلان/ نشر فرهنگستان هنر
کد مطلب: 11633
آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/news/11633/محمد-عارفیان