کد مطلب : ۱۳۲۶۵
سیری در زندگانی و شهادت حضرت علی اکبر(ع)
بدرقه جان به واکاوی ولادت تا فضایل و کرامات حضرت علیاکبر(ع) در قالبی ساده و شیوا میپردازد.
مباحثی مانند ولادت حضرت علیاکبر(ع)، کنیههای و القاب حضرت(ع)، دیدگاههای مورخان درباره مادر حضرت علیاکبر (لیلا)، پسر امام حسین(ع) در جریان واقعه کربلا و همچنین شباهتهای حضرت علیاکبر(ع) به رسول خدا(ص) در این اثر بررسی شدهاند.
یکی از مباحث مهم این کتاب درباره واقعه روز عاشورا است، همچنین فصاحت و بلاغت حضرت علیاکبر(ع) در روز عاشورا در این کتاب تشریح شده است.
در مقدمه این اثر می خوانیم:«یکی از قهرمانان کربلا، فرزند رشید امام حسین(ع)، حضرت علی اکبر(ع) است. او که در خَلق و خُلق و منطق به رسول خدا(ص) می ماند.
براساس مطالب كتاب، حضرت علیاکبر(ع) در یازدهم شعبان سال سی و سوم هجری، پیش از کشته شدن عثمان، چشم به جهان گشود. این گفته شیخ جلیلالقدر ابن ادریس حلی که در بخش مزار کتاب «السرائر» آمده که؛ وی در زمان عثمان متولد شد، درست است؛ به این ترتیب، آن حضرت در روز عاشورا، حدودا ۲۷ ساله بوده است.
دلیل آن، اتفاق نظر مورخان و نسبشناسان است؛ که ایشان از امام سجاد(ع)، که در کربلا ۲۳ سال داشته، بزرگتر بوده است. پس بقیه نظرها خالی از دلیل است؛ از جمله گفتار طریحی در کتاب «منتخب» است که: «علیاکبر(ع) در کربلا ۱۷ ساله بود»، یا گفته شیخ مفید در «ارشاد» و طبرسی در «اعلام الوری» که ۱۸ ساله بوده است.
علامه مجلسی در «جلاءالعیون» از محمدبن ابیطالب نقل کرده است: «آن بزرگوار درحادثه کربلا ۱۸ ساله بوده، در حالی که پنج سال از حضرت زینالعابدین(ع) کوچکتر بود» و میفرماید: «اصح همین است». مرحوم شهید در «دروس» و کفعمی فرمودهاند: بیست و پنج ساله و دو سال از حضرت زینالعابدین(ع) بزرگتر بوده است.
محتمل است که این قول اقوی باشد؛ اولا به جهت آن که جمهور محدثین و مورخین، علی شهید را علیاکبر(ع) نوشته و حضرت زینالعابدین(ع) را علی اصغر. ثانیا: در مقاتل ابیالفرج آمده است: حضرت زینالعابدین(ع) در مجلس یزید فرمود: «و کان لی اخ اکبر منی سمی علیا فقتلوه؛ برادری داشتم که از من بزرگتر بود به نام علی، که او را کشتند». ثالثا: در سرائر ابن ادریس و در مقاتل، در احوالات حضرت علیاکبر(ع) فرمودهاند: «علیبن حسین(ع) در زمان خلافت عثمان به دنیا آمد و از جدش علیبن ابی طالب(ع) روایت نموده». شهید اول و کفعمی همین قول را اختیار فرمودهاند.
مورخین همگی آوردهاند كه در شب عاشورا، هنگامی که امام حسین(ع) با ابن سعد و پسرش حفص ملاقات کرد، امر فرمود جز عباس و علیاکبر(ع)، همه از او دور شوند. و در روز عاشورا، چون خطابه خواند، گریه اهل حرم را شنید؛ به برادرش عباس و پسرش علیاکبر(ع) فرمود: «آنان را ساکت کنید! به جانم سوگند! در آینده گریه بسیار خواهند داشت.» و یا اینکه در روز هشتم محرم، وقتی اصحاب را امر فرمود از فرات آب آورند، علیاکبر(ع) را امیر آنان قرار داد. این قرائن نشان میدهد: علیاکبر(ع) نزد پدر بزرگوارش جایگاه بلندی داشته و در کربلا، بیش از اینها از عمر شریفش میگذشته، چنان که رجزش در میدان نبرد، این امر را نشان میدهد.
اکثر مورخین اسلامی بر این عقیدهاند: «اول شخصی که بعد از اصحاب و یاران از خاندان اهلبیت(ع) به شهادت رسید، حضرت علیبن الحسین(ع)؛ علی اکبر(ع) میباشد. چنانچه در زیارت آن حضرت آمده: «السلام علیک یا اول قتیل، من نسله خیر سلیل، من سلالة ابراهیمالخلیل».
بعضی دیگر از تاریخ نویسان بر این عقیدهاند: اول شهید از اهلبیت(ع)، حضرت علی اکبر(ع) نبوده؛ بلکه اول کس را عبداللهبن مسلمبن عقیلبن ابیطالب دانستهاند. و بعضی مثل شعبی، اولین کشته را قمر بنیهاشم(ع) دانسته است. صاحب کتاب منتخبالتواریخ در اینباره مینویسد: محتمل است که مراد از اولیت در شان و مرتبه باشد، چنانچه میگویند: فلانی اول عالم یا اول تاجر شهر است. پس از این که تمام اصحاب و یاران ابی عبدالله(ع) به شهادت رسیدند، آن آقازاده از پدر بزرگوارش اجازه مبارزه گرفت و امام حسین(ع) به او اجازه داد و سرانجام با لبانی تشنه به شهادت رسید.
چاپ نخست کتاب «بدرقه جان: سیری در زندگانی حضرت علیاکبر(ع)» در شمارگان ۲۰۰۰ نسخه، ۹۴ صفحه و بهای ۱۰۰۰۰ ریال راهی بازار نشر شد.