کد مطلب : ۱۴۱۶۸
ماه رمضان، ماه آواها و نواهای مذهبی
یك سال هم در یكی از روستاهای قوچان دیدم كه زنان چه تلاشی دارند و در كنار كار آنها صدای مرد شبخوان بلند بود كه بر بام خانهاش مشرف به امامزاده فرخان به مناجات میپرداخت. موسیقی حیات زمین را میشنیدم و نمیفهمیدم.
سالها گذشت و شهری شدیم و دیگر كسی بالای بام نرفت. موذن محل پیر شد و مرد و كسی غم او را نخورد، چرا كه رادیو یك موذن را در اختیار همه قرار داد.»
اینها روایت و توصیف هوشنگ جاوید، پژوهشگر موسیقی است كه از كودكی تا بزرگسالی دغدغه موسیقی محلی و آیینهای دینی را داشته است.
این پژوهشگر معتقد است با آمدن رادیو به خانههای مردم، دیگر موذنان از یاد رفتهاند و همه با این وسیله به مناجات میپردازند.
او با اشاره به آداب مرسوم ماه رمضان میگوید: مردم ایران به رسم گذشته خود عادت كرده بودند یك تا ۳ روز پیش از رویت هلال ماه مبارك رمضان به پیشواز بروند به همان شكل هم هنگام سحر یك ساعت به اذان مانده به بام خانه خود میرفتند یا در بسیاری از جاها در گلدسته مسجد مناجات سحر را با آداب خاصی میخواندند. مضمون اشعار به نوعی استقبال از رسیدن ماه رمضان بود، اما مهمتر از همه در شروع این مناجات دعوت مردم به فرستادن صلوات بود و مردمی كه صدای پیشخوانی رمضان را میشنیدند با صدای بلند صلوات میفرستادند.
موسیقی پیشخوانی رمضان در چهارگاه
از آنجا كه موسیقی مذهبی، مادر همه موسیقیهاست و تمام نواهای موجود برگرفته از این نوع موسیقی است هر مناجاتی كه اجرا میشود در دستگاه خاصی است، به گونهای كه جاوید نیز در این باره میگوید: آوازهایی كه برای شروع پیشخوانی ماه رمضان خوانده میشود اغلب در چهارگاه اجرا میشده و بهرهای از هنر چاووشخوانی داشته است. در برخی نقاط به این افراد چاووش سحری میگفتند.
موسیقی هنگام رویت هلال ماه رمضان
موسیقی در هر زمان در زندگی مردم در جریان بوده و هست و در گذشته و هماكنون در بسیاری از نقاط ایران نیز مناسبتهای خاص روزمره مردمی با این هنر همراه است. این مساله از ماه رمضان و زمانهای مختلف آن مستثنا نیست، به طوری كه از زمان اعلام آغاز این ماه تا روزهای پایانی هر كدام از شهرهای ما آداب خاص خود را با همراهی موسیقی به اجرا در میآورند.
هوشنگ جاوید با اشاره به آغاز ماه رمضان و حضور پررنگ موسیقی در این مناسبت میگوید: ما در آداب و سنن خود موسیقیای با عنوان موسیقی رویت هلال داریم. در این آیین افراد منطقه، محله و در شهرها بزرگان شهر به اتفاق یك یا ۲ نوحهخوان خوش صدا بر بلندیای در منطقه خود میرفتند و از قبل نقل و شیرینی آماده میكردند. دهلزنها، نقاره زنها و كرنا نوازان نیز به عادت همیشگی خود در محل حضور مییافتند.
چشمها به آسمان دوخته میشد و پس از آن كه هلال ماه رویت میشد نوحهخوانی كه در جمع بود همه را به فرستادن صلوات دعوت میكرد و پس از آن شروع به آواز خواندن میكردند.
این پژوهشگر ادامه میدهد: با تقسیم نقل و شیرینی بین حاضران، نوازندگان سازهای كوبهای یا بادی، سازهای خود را به صدا در میآوردند تا تمام روستا و منطقه متوجه آمدن این ماه شوند.
آوازهایی در تكریم ماه رمضان
جاوید ادامه میدهد: آوازهایی كه هنگام رویت هلال ماه خوانده میشد به نوعی در تكریم و استقبال از این ماه بود. همچنین در پایان ماه رمضان نیز در درخواست قبول طاعات و خداحافظی با این ماه این آوازها را میخواندند.
وی با اشاره به نام این آوازها میگوید: آوازهای اینچنینی در هر منطقه نام خاصی را با خود یدك میكشید، از آن جمله میتوان به نامهایی چون یارمضان، مرحبا، الوداع، رمضانیه خوانی و... اشاره كرد.
درست است كه اینها عناوین مختلفی داشتند، اما همگی از یك مضمون برخوردار بودند.
موسیقی برای بیدار شدن از خواب
ایرانیان در گذشته برای به موقع بیدار كردن مومنین از خواب تمهیدات گوناگونی در نظر گرفته بودند كه مهمترین و زیباترین آن بهره گیری از تنوع موسیقایی بود.
به گفته هوشنگ جاوید، در هر منطقه بسته به باورهای خاص قومی ـ قبیلهای و عرفی، بیدارسازی به شكل زیبایی چون سحرخوانی، سحرخوانی همراه ساز كوبهای، سحر خوانی با تنبور و دوتار و نواختن سازهای بادی هنگام سحر صورت میپذیرفت.
در آداب سحرخوانی افراد خوش صدا بسته به وظیفهای كه اجدادشان به آنها محول كرده بودند بر حسب تكلیف واجب یك یا دو ساعت مانده به اذان، مناجاتی را كه اغلب از اشعار شاعران بزرگ بود بر بام خانههای خود با نواهایی خوش به اجرا در میآوردند. مردم با این آوازها بیدار شده و به تدارك سفره سحری میپرداختند. وی ادامه میدهد: تعداد آوازخوانها بسته به بزرگی و كوچكی روستا و منطقه تغییر میكرد به گونهای كه اگر منطقه وسیعتر بود خوشخوانها به صورت چند نفره به مسجد محله رفته و به نوبت و به صورت تكصدایی یا چندصدایی مناجات سحری رامی خواندند كه البته از آنجا كه این عمل در گلدستهها رخ میداد به آن گلدستهخوانی میگفتند و افرادی كه آن را انجام میدادند گلدستهخوان نام داشتند.
صلواتخوانی، بازگوكننده رسیدن به لحظه اذان صبح
این پژوهشگر موسیقی در ادامه صحبتهای خود میگوید: گلدستهخوانها و خوشخوانها تا نزدیك اذان صبح كار خود را انجام میدادند و نزدیك اذان شروع به خواندن ابیاتی میكردند كه در پایان هر بیت آن یك صلوات بود و همین رمزی بود كه مردم تازه بیدار شده را آگاه میكرد كه دیگر وقت كمی برای خوردن سحری دارند و به این كار صلواتخوانی میگفتند.
جاوید با اشاره به اهمیت كار خوشخوانها ادامه میدهد: به عقیده من مهمترین موضوع در اجرای موسیقی آوازی این افراد مهارتشان در نوع نغماتی بود كه ارائه میكردند به گونهای كه مردم از نوع ملودی كه به گوششان میرسید میدانستند آن روز چه روزی است یا اتفاق خاصی افتاده، سوگ است یا سور، حادثه و...
دهلزنی و نقارهزنی در دو نوبت
این روزها تنها مردم مشهد و طبس هستند كه با آوای نقارهها به استقبال اذان صبح میروند و روزه میگیرند. آستانه حرم حضرت امام رضا(ع) از معدود جاهایی است كه هنوز هر سحر این رسم كهن ایرانی در آن اجرا میشود.
جاوید دراین خصوص میگوید: این نوع موسیقی همه روزه از لحظه رویت هلال ماه تا لحظه رویت هلال شوال در ۲ نوبت سحر و افطار اجرا میشد. در هر بار به مدت ۱۰ تا ۱۵ دقیقه نواخته میشد و هر نوبت شامل ۳ بار كه به فاصله یك ساعته نواخته میشد. این موسیقی با نوع ضربانگی كه به گوش مردم میرساند زمان باقیمانده تا وقت دعا و اذان صبح را اعلام میكرد.
وی ادامه میدهد: دهل و نقارهزنی در زمان صبح و مغرب در نقارهخانهها یا مكانهایی خاص صورت میگرفت و پس از اجرای این موسیقی توپ خاصی به نام زنبورك به صدا درمیآمد.
آوازهایی كه نیمه ماه را خبر میدهند
آوازخوانی در همه ابعاد ماه رمضان به چشم میخورد، به طوری كه حتی وقتی ماه به نیمه میرسید به رسم قدیم و عنوان نشانهای از همسویی با رفتار حسنین در برخی مناطق عدهای از جوانان ۷ تا ۱۴ ساله همراه ۲ بزرگتر پس از افطار در محلی جمع میشدند و با یك راهنما و یك كیسهگردان آوازهای شاد جمعی با مضمون طلب انفاق و بخشایش از سوی مومنین میخواندند و هر كس در حد توان خود آنها را یاری میداد.
اجرای منظومههای دینی و حماسی در رمضان
در ماه رمضان اغلب زنان در جلسات تلاوت قرآن، ختم انعام، صحیفهخوانی و... حضور مییافتند و مردان بیشتر به مجالس وعظ، خطابه، تلاوت قرآن و مجالس روایتگری و غزلخوانی میرفتند.
هوشنگ جاوید در اینباره میگوید: روایتگران بومی برخلاف ماههای سال، منظومههای دینی یا حماسهخوانی دینی را با نوای ساز خود برای مردم تعریف میكردند و در ماه رمضان نقل و روایت آنها به منظومههایی چون خاورنامه، حمله حیدری، معراج نامه و... اختصاص مییافت.
وی ادامه میدهد: در بسیاری از اقوام ایرانی كه پیرو اهل سنت بودند نیز خواندن زندگینامه امام حسین(ع) و امام علی(ع) جزو رسم و رسوم لازم و دینی بود.
این پژوهشگر با اشاره به اهداف روایتگری مذهبی در این ماه بیان میدارد: هدف از این نوع روایتگری مذهبی به كارگیری صحیح از هنر موسیقی ـ داستان بود كه ضمن آشنایی جمع با اتفاقات مختلف رخ داده در طول تاریخ مذهبی، آنان را با جنبههای مختلف سیره پیامبر نیز آشنا میكردند.
همراهی موسیقی تا پایان ماه رمضان
موسیقی به شیوههای گوناگون تا پایان رمضان اجرا میشد به گونهای كه در شبهای قدر در نغمات و مضمون اشعار تغییر داده میشد كه به گفته جاوید این موسیقیها از انواع خاصی چون ذكرخوانی، دعاخوانی، منقبتخوانی، مقتلخوانی، نیایشخوانی، روضهخوانی، مدیحهسرایی، مرثیهخوانی و... برخوردار بودند.
ماه رمضان با موسیقی آغاز و پایان مییابد، چراكه نواهایی نیز در روزهای پایانی این ماه برای بدرقه این ماه توسط زنان و مردان اجرا میشود.
مرجع : روزنامه جام جم