روايت سالار شهيدان و فطرس ملك

خبرگزاری کتاب , 26 مهر 1389 ساعت 10:28

كتاب «خون خدا (كوتاهه‌هایی از زندگانی امام‌ حسین علیه‌السلام)» منتشر شد.


فرهنگ: چاپ نخست كتاب «خون خدا » (كوتاهه‌هایی از زندگانی امام ‌حسین علیه‌السلام) نوشته مهدی قزلی از سوی شركت سهامی كتاب‌های جیبی، وابسته به موسسه انتشارات امیركبیر، منتشر و روانه بازار نشر شد.

این اثر كه پنجمین عنوان از مجموعه كتاب‌های چهارده معصوم(علیهم‌السلام) است، از زندگانی تا شهادت سالار شهیدان حضرت حسین‌بن علی(ع) را به اختصار و در قالب داستان‌های كوتاه بازگو می‌كند.

این مجموعه سعی دارد با تامل و دقت در زندگانی، شخصیت و سیره معصومین(علیهم‌السلام) كه متكی در قالب كوتاهه‌نویسی و ساده‌نویسی در نثر است، زمینه آشنایی مخاطبان سریع و صریح با ایشان را فراهم كند.

ناشر این اثر در پیشگفتار كتاب می‌نویسد: «در روزگاری كه تشخیص سره از ناسره و خوب از بد سخت شده است، آشنایی با تاریخ زندگانی، شخصیت و سیره معصومین(علیهم‌السلام) كه منبع صدور حق و حقیقت بوده و هستند، ضرورتی غیر قابل انكار است.
این مجموعه سعی خواهد داشت با غور در زندگانی حضرات نور و متكی بر فرم كوتاه‌نویسی و ساده‌نویسی در نثر، زمینه آشنایی سریع و صریح با ایشان را فراهم كند.

قطعا شناخت دقیق سیر و سیره معصومین(ع) احتیاج به تامل و مطالعه بیشتری دارد و این مجموعه كفاف نگاه پژوهش‌گرانه را نخواهد داد ولی طعم شیرین زندگی با خدا و برای خدای ایشان را در كام مخاطب باقی خواهد گذاشت.

در روزگاری كه مردم دچار مشكلات مختلف و متعدد هستند،‌ داشتن چنین منابعی كه وقت زیادی هم نمی‌برد، انگیزه مطالعه را مخصوصا در مناسبت‌های خاص بیشتر می‌كند.

نكته قابل تذكر در این میان این است كه به دلیل انتخاب بعضی از ماجراهای زندگانی معصومین، بسامد بالای استفاده از نام ایشان و انتخاب زبان ساده و نسبتا داستانی، گاهی نام و افعال حضرات با خطاب مفرد و بدون تشریفات كلامی مرسوم استفاده شده است كه این اتفاق هیچ نسبتی با بی‌احترامی نسبت به ایشان ندارد.
امید است مخاطب با مطالعه آنچه از پی می‌آید، مشتاق دانستن بیش از پیش شود و راهش به سوی مطالعه عمیق‌تر و دقیق‌تر باز شود».

هنوز بیش از نیم قرن از حكومت رسول ‌خدا(ص) نمی‌گذشت كه به نام او و به نام خلافت او، پسرش حسین(ع) را به در كربلا شهید كردند. این ماجرا كه مبدا و منشا تحول تاریخ است، دو بُعد مهم دارد؛ نخست این كه چطور شد جامعه اسلامی به اینجا كشیده شد و دوم این كه مهندسی رفتار امام ‌حسین(ع) در طول حیات، در صلح، سكوت و جنگ چگونه بود؟

آنچه جامعه را به این سطح پایین كشاند، دنیاطلبی مردم بود و فساد حكومت كه در زمان معاویه پنهانی بود و در زمان یزید علنی. امام ‌حسین(ع) هم تا برادر بزرگ‌ترش زنده بود، مطیع امامت او بود، بعد از امام‌ حسن(ع) هم پایبند پیمانی كه با معاویه داشتند، چه اینكه معاویه هم تا می‌توانست ظواهر دین را رعایت می‌كرد و چهره منافق او برای عوام ناشناخته بود. اما با علنی شدن فسق و فجور حكومت بعد از مرگ معاویه، دیگر سكوت بی‌معنا بود. امام همان‌طور كه در وصیتش گفته بود برای اصلاح دین جدش و امر به ‌معروف و نهی از منكر قیام كرد و برای این كار هیچ‌كس از او لایق‌تر نبود چون از هركس به پیامبر(ص) نزدیك‌تر بود.

زندگانی پرفراز و نشیب امام‌ حسین(ع) در سایه واقعه كربلا، كمی نامكشوف مانده و فجیع بودن اتفاق، باعث شده عمق استراتژیك تصمیمات امام برای عموم مردم روشن نشود. امام به دنبال تشكیل حكومت یا شهادت صرف نبود. گرچه این‌ها می‌توانست نتیجه حركت امام باشد؛ اما هدف امام اصلاح در بنیان حكومت و دینی بود كه پدربزرگش بنا نهاده بود. این‌كه امروز هنوز فریاد اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول‌الله از چهارگوشه عالم به گوش می‌رسد از اثرات همان اصلاح پرهزینه امام‌ حسین(ع) است.

در بخشی از كتاب، درباره نام‌گذاری امام توسط جد بزرگوارش(ص) می‌خوانیم: «نوزاد را آوردند پیش پیامبر(ص) كه اسمی انتخاب كند. رسول‌خدا(ص) گفت: من از خدا جلو نمی‌زنم برای انتخاب اسم این بچه.
جبرئیل آمد و گفت: جایگاه علی(ع) پیش تو، مثل جایگاه‌ هارون است پیش موسی، پس اسم پسر علی(ع) را همان اسم پسر ‌هارون بگذار!
محمد(ص) پرسید: اسم پسر ‌هارون چه بود؟
جبرئیل جواب داد: شبیر!
پیامبر(ص) گفت: ولی زبان ما عربی است.
جبرئیل گفت: اسمش را بگذار حسین!
و حسین، حسین شد.»

از وقایع تولد امام‌ حسین(ع) كه شیعیانش را به وجد می‌آورد، ماجرای «فطرس ملك» است. در قسمتی از كتاب درباره این واقعه می‌خوانیم: «سال‌ها بود كه مانده بود در آن جزیره، بی‌بال و پر، سرگردان و زمین‌گیر. فطرس داشت تاوان كوتاهی‌ای كه كرده بود را پس می‌داد. هفتصد سالی بود كه تنها مشغول عبادت بود.
یك روز جبرئیل را دید. پرسید كجا می‌روی؟
جبرئیل گفت: خدا به محمد(ص) پسری داده، می‌روم تبریك بگویم.
فطرس گفت: من را هم ببر، شاید محمد(ص) دعایم كند، پر و بالم سوخته!
جبرئیل فطرس را برد پیش پیامبر(ص). بعد از تبریك، فطرس به پیامبر(ص) گفت كه چه بر سرش آمده. پیامبر(ص) گفت: پر و بال و بدنت را بمال به این نوزاد و برگرد سر جایی كه از اول در آن مامور بودی!
فطرس خودش را مالید به حسین(ع) و پر پرواز پیدا كرد. موقع رفتن به پیامبر(ص) گفت: امت تو این پسر را می‌كشند. من به خاطر حقی كه این بچه بر گردنم پیدا كرد، هركس و در هرجا زیارتش كند، زیارتش را می‌رسانم و هركس به حسین(ع) سلام بدهد، سلامش را ابلاغ می‌كنم.
فطرس پرید به آسمان و باز هم آسمانی شد.»

چاپ نخست كتاب «خون خدا (كوتاهه‌هایی از زندگانی امام‌ حسین علیه‌السلام)» در شمارگان ۳۰۰۰ نسخه، ۱۱۱ صفحه و بهای ۱۵۰۰۰ ریال راهی بازار نشر شد.


کد مطلب: 14505

آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/news/14505/روايت-سالار-شهيدان-فطرس-ملك

آرمان هیأت
  https://www.armaneheyat.ir