تاریخ انتشار
دوشنبه ۱۵ آذر ۱۳۸۹ ساعت ۱۱:۴۷
۰
کد مطلب : ۱۵۰۶۶

چهره‌نمایی از حضرت عباس(س) مخالفت‌ها و موافقت‌ها

سید عباس صالحی
چهره‌نمایی از حضرت عباس(س) مخالفت‌ها و موافقت‌ها
فرهنگ-اندیشه: سریال مختارنامه همان‌گونه بود که انتظار می‌رفت؛ پرمخاطب و گیرا! می‌توان با آن مخالفت‌هایی داشت، نقدهایی کرد، بخشی از روایت‌های آن را نپسندید و یا از برخی بازی‌ها و صحنه‌ها راضی نبود؛ اما نمی‌توان از آن دل کند، آن را ندید و جمعه شب را بی آن گذراند!

چندی است که با اشاعه خبر نقش تصویری حضرت عباس(س) در سریال، مباحثی در این موضوع در محافل دینی و رسانه‌ای و هنری اوج گرفته است و کم و بیش مخالفت‌ها آن را به تعطیل آن تصویر یا مرز آن فرا کشانده است.

در این جستار کوشیده‌ام به اختصار - اما در حد ممکن به روشنی و با بیانی همگانی فهم- به ادله مخالفان و موافقان این موضوع بپردازم. صد البته این یاد کرد در سطح تبیین نظری موضوع است اما در مقام عمل و اجرا، صاحبان ملک خود تدبیر کنند!

ادله مخالفان
۱. بازیگرانی که نقش حضرت عباس (س) را بازی می‌کنند، در آینده در نقش‌های عادی (و حتی ممکن است مبتذل) بازیگری می‌کنند. این تغییر طبیعی نقش‌ها، در جهان بازیگری عادی و متداول است. با این رویه، چگونه می‌توان فردی را در نقش چونان عباس(س) دید و فردا و فرداها در نقش سارق و جانی و یا...

۲. هیأت‌ها را از نقش و حمل و نصب شمایل‌های بی‌جان - که تصویر معصومان را نقش می‌زدند - منع کردند. چگونه می‌توان نقش‌های جان‌دار را تجویز کرد؟

۳. مردمان، در جان و روح‌شان تصویری ملکوتی‌گون از ائمه معصومین و شخصیتی چونان اباالفضل العباس(س) دارند، نباید این تصویر تمثالی را با چهره‌های زمینی و آلایش آن، تخریب کرد.

۴. با توجه به مخالفت قابل توجه جمعی از بزرگان دین و نیز متدینان، این موضوع اختلاف جدیدی را دامن می‌زند و سریال مختارنامه را با حاشیه‌های غیر لازم مواجه می‌کند.

۵. حتی اگر نشان دادن بازیگر نقش مقدسانی چونان اباالفضل العباس(س) خلاف شرع نباشد، اما چون با عرف دینی همساز نیست، نباید به تحریک احساسات مذهبی رو آورد.

۶. تصویرسازی قدیسان، تنزل دادن امور قدسی در سطح درک عرفی است. نباید امور ملکوتی را با این گونه ساده‌سازی‌ها، مبتذل ساخت و آن ارتباط عقلانی- تخیلی (فراتر از محسوس) را نازل و یا عادی کرد.


مستندات موافقان
موافقان چهره‌نمایی سینمایی از حضرت اباالفضل العباس(س)، از زاویه‌هایی دیگر به تجویز بلکه گاه حُسن و ضرورت تصویرسازی پرداخته‌اند. از جمله نکات زیر را می‌توان برشمرد:

۱. برای نزدیک شدن به شخصیت و رفتار بزرگان و مقدسانی چونان حضرت عباس(س)، هنر و بویژه سینما ابزار مناسب و مهمی است. بی‌تردید بدون تصویر نقش، این «اشرار»ند که در صفحه تصویر راه می‌روند و نقش می‌آفرینند و «اخیار» در حجاب می‌مانند و از تأثیر باز می‌مانند!

۲. حضرت عباس(س)، با تمامی جلالت قدر و منزلت ارجمند، نه پیامبر بود و نه امام! چگونه در سالیان اخیر در سینما و تلویزیون، چهره پیامبران و یا مقدسانی چونان: یعقوب، یوسف، موسی، سلیمان، مریم مقدس، عیسی و... به تصویر درآمد و صدای منعی بر نخاست، اینک برای حضرت عباس(س) چونان سخن و تحریمی در کوی و برزن است!

۳. شمایل ائمه(ع) و یا عَلم‌ها (که با آن در سالیان گذشته مخالفت شد) تفاوت ماهوی با تصویرهای نمایشی دارند. چه این که در آن موارد یا بخاطر ریشه‌های غیر اسلامی مورد مخالفت قرار گرفت (چونان عَلم‌ها) و یا بواسطه تصویرسازی‌های نادرست از چهره ائمه معصومان و بزرگان. چه این‌که تصویرسازی‌ها، مینیاتورهای حاشیه رباعیات خیام را به یاد می‌آورد! علاوه آن‌که در همان موارد نیز پاره‌ای از مراجع و بزرگان دین (و از جمله حضرت آیت‌ا... وحید خراسانی) همراهی نداشتند و در نادرستی آن مخالفت، سخنرانی ایراد داشتند.

۴. هیچ دلیل شرعی اوّلی بر حرمت این تصویرهای نمایشی در دست نیست؛ بی‌جهت نیست که در «تعزیه» که سابقه‌ای دیرینه در این کشور داشته و دارد؛ بازیگران در نقش اولیا - و از جمله حضرت اباالفضل العباس(س) - نقش گذاری داشته و دارند.

۵. در دنیای تصویر و نمایش، بازیگر در صاحب اصلی نقش محو است. از این‌رو، داریوش ارجمند فقط و فقط «مالک اشتر» است در سریال امام علی(ع) و در دیگر فیلم‌ها و بازی‌هایش محو نقش‌های دیگر است. بدین گونه تبدیل نقش نیست تا سخن از ارتفاع و ابتذال آن به میان آید. به عبارتی دیگر «بازیگر» محو است در صدها نقش! مگر نه آن‌که در سنت تعزیه گاه بازیگر نقش اشرار، در بازی دیگر در نقش اولیا ظاهر می‌شد و مردمی که در بازی دیروز، به او لعن و نفرین می‌فرستادند، در بازی دیگر او با تمام وجود می‌نالند و می‌گریند!

۶. این گونه منع مطلق از تصویر نمایشی اولیا، ره بدان جا می‌پیماید که سینما و نمایش عاشورا را محدود به لشکر «اشقیا» کنند و از جبهه اولیا، فقط غیر بنی‌هاشم را به نمایش درآورند! آیا واقعا می‌توان از سینمای روایتگر عاشورا سخن‌ راند و این روایت را در تصویری چونان محدود و یا شطرنجی روایت کرد!

۷. کشورهایی با تاریخی نه چندان شناخته شده (و یا مستند) فیلم‌هایی اسطوره‌گونه از رجال تاریخی خود می‌سازند. آیا با چنین منع و محدودیت‌هایی، می‌توان امید داشت که تاریخ مستند شیعی روایتی صحیح و مؤثر را پیدا کند؟ براستی تا قبل از بازی تأثیرگذار ارجمند در نقش مالک اشتر، چند نفر در کشورمان آن‌گونه مالک را می‌شناختند! آیا سزاست که در دوران اسطوره‌سازی‌های کاذب، اساطیر واقعی خودمان را در زرورق تاریخ مکتوب محبوس کنیم؟!

۸. مسئله هتک مقدسات و... مقوله‌ای نیست که فقط میان ما مسلمانان و شیعه مطرح باشد! مگر متدینان به ادیان دیگر چونان مسیحیان و یهودیان متدین، نسبت به هتک مقدسات خویش حساس نیستند! پس چگونه در میان آنان بازیگری در نقش قدیسان‌شان هتک مقدسات به حساب نمی‌آید! این واقعیت نشان می‌دهد که هتک مقدسات با تصویر اولیا، برداشتی ذهنی و منطقه‌ای است و نه واقعیت فرا اذهانی! بلی آنان نیز در صورت پاره‌ای از اِسنادهای ناروا یا تصویرهای ناهمساز به مخالفت می‌پردازند و آن را هتک مقدسات خود می‌شمرند و به اعتراض بر می‌آیند، اما صرف بازیگری در نقش قدیسان را هتک مقدسات نمی‌شمرند.

* * *

همان‌گونه که در ابتدای جستار گفتم، این نوشتار روایت ادله مخالفان و موافقان است و نه بیش از آن!
خود بخوانید و داوری کنید!
مرجع : خبرآنلاین
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما