کد مطلب : ۱۵۱۱۵
جوانها صحنه گردان اصلی هیئتها هستند
جوانی به وقت محرم
علی سیف اللهی
هیچکس سراغی از آن آدمی که همین ۱۰۰ سال پیش هم فوت شده، نمیگیرد. این چه خاصیتی است که قریب به ۱۴۰۰ سال از واقعه کربلا میگذرد اما این شور همچنان در آدم زبانه میگیرد. از هفتهها قبل برنامه ریزی میکنند تا این علم به پا شده، روی زمین نیفتد و این عزاداری، هر سال بهتر از گذشته باشد. هر کسی یک گوشه کار را میگیرد تا از حال و هوای خوش این روزها بی نصیب نماند. یکی پای روضه مینشیند و نمنم اشک میریزد. یکی به غربت امام در تعزیه دل میسوزاند و دیگری پشت دستههای عزاداری راه میافتد تا اسمش را در خیل مشتاقان آن کشته فتاده به هامون ثبت کند. سفره پهن است. میهمان باید زرنگ باشد تا از خوان خاندان نبوی و علوی جرعهای بنوشد تا دنیا و آخرتش تأمین و تضمین شود. جوانها هم بیکار ننشستهاند و در بین این عزادارها خودشان را گم میکنند تا قطرهای باشند از دریای محبین اهل بیت و امام حسین علیهم السلام. هر کسی هر کاری را که از دستش بر بیاید انجام میدهد تا مجلس عزا برقرار باشد و نشان بدهد که جوانها بوی محبت اهل بیت علیه السلام را خوب استشمام کردهاند.
بوی قیمه، عطر نذری
عجیب است. آن قدر در این شبها مردم نذر میدهند که کسی از آنها بی نصیب نمیماند. همسایهها به کمک هم میآیند تا گوسفند جلوی در قربانی شده را، برای قیمه فردا شب بار بگذارند. همانهایی که سال به سال همدیگر را نمیبینند، طوری با هم همکاری میکنند که آدم تعجب میکند.
باورش نمیشود که اینها همان آدمهایی هستند که در طول سال از کنار هم میگذرند و گاهی از درد و غم همدیگر ککشان هم نمیگزد. همه یکدل میشوند. جوانها زیر دست بزرگترها کار یاد میگیرند و دیگ و دیگچهها روی هم میگذارند تا بساط غذای نذری فردا شب مهیا شود. دختر و پسر هم ندارد. تقسیم وظایف میکنند. دخترخانمها سیب زمینی پوست میکنند و سبزی پاک میکنند. آقا پسرها هم کارهای سنگین تررا انجام میدهند تا نوبت به آشپزی برسد. کسی از خستگی حرف نمیزند. جوانها هوای پیرغلامها را دارند تا خیلی از حرارت آشپزخانه اذیت نشوند. آشپزخانههایی که قبل از پخت و پز سر و سامان داده میشود و جوان ترها دستی به سر و گوشش میکشند تا بالاخره در دقیقه ۹۰، مهیای طبخ غذای عزا بشود. وقتی گرمای غیرقابل تحمل دیگها امان مسن ترها را میبرد، جوانها آبکشهای برنج را در دست میگیرند و زیر لب صلوات و «یا حسین(ع)» و «یا ابالفضل(ع)» میگویند.
آشپزخانههای حسینی پر از نشاط است و دلشان میخواهد آخر مراسم یک نذری بدهند دست مردم تا به همین بهانه کوچک هم که شده برایشان زیر لب دعایی بکنند. صف دیگهای به خط شده و آدمهای کفگیر و ملاقه به دست دیدنی است. هر بار که غذا را هم میزنند دعایی میکنند تا گره کارها باز بشود. صدای «یا علی(ع)» که بلند میشود یعنی غذا آماده است و وقت کشیدنش است. باز هم این جوانها هستند که سفرهها را پهن و از زوار امام حسین علیه السلام پذیرایی میکنند.
مشکی پوشان غمت
کافی است یک هفته مانده به شروع ماه محرم در شهر دوری بزنید تا دستتان بیاید که چه شور و شوقی برای آماده کردن مجالس عزا برپاست. هر کس تمام توانش را میگذارد تا به نشانه عزای خامس آل عبا گوشهای را سیاه کند. جوانها هم پا به پای بقیه دنبال کارند. امین یکی از جوانهایی است که از دوران نوجوانی همیشه پیگیر کارهای هیئت مسجد محلهشان بوده و در تمام سال هیئت هفتگی دارند و تمام مناسبتها را هم مراسم میگیرند.
هیئت دهه اول محرم هم اهمیت ویژهای برایشان دارد و دسته جمعی فضای هیئت را مهیا میکنند « ما آخرین شب جمعه قبل از محرم مراسم سیاهپوشان میگیریم. آخر مجلس هم اعلام میکنیم که فردا مکان هیئت و محله را مشکی پوش میکنیم. هر کس علاقه دارد بیاید. فردایش بچهها قید استراحت روز تعطیل را میزنند و میآیند آنجا. قبل از شروع کار، اول صبح با بچهها زیارت عاشورا میخوانیم و بعد از صبحانه، دسته جمعی شروع میکنیم به سیاهی زدن. هر کسی هر کاری را که از دستش برمیآید انجام میدهد.» کتیبههای اشعار محتشم کاشانی را میزنند دور تکیه و پرچم سیاه گلدوزی شدهای که نام هیئت و تاریخ تأسیسش را روی آن نوشتهاند میزنند دم در. در چند سال اخیر این پارچههای مشکی رقیب هم پیدا کردهاند . این جوانهای خوش ذوق سعی میکنند با استفاده از همان المانهای سنتی و مذهبی بنر طراحی کنند تا به جای پارچه از آنها استفاده کنند. استندها هم پر کاربرد شدهاند و گوشه فضاها خودنمایی میکنند. خلاصه که این سیاهی زدن تکیهها و در و دیوار شهر کاری است که خیلی از جوانها برای انجامش سر و دست میشکنند.
بوی سیب، طعم جدید
در چند سال اخیر در کنار سنتهای قدیمی که از نسلهای گذشته به ما منتقل شده، جوانها به دنبال ابتکار هم بودهاند تا عزاداری رنگ و بویی تازه به خود بگیرد. جدای از خوب یا بد بودن این تنوع طلبیها انگار جوانها هم سعی کردهاند با سرعت زمان و جامعه هم دست به کارهایی بزنند که به چشم بیاید.
برخی از هیئتها برای خودشان لباس سیاه یکدست سفارش میدهند. لباسهای هماهنگی که طرحهای متنوعی دارند و در چند سال اخیر استقبال زیادی از آنها شده. یک کار دیگر هم گلی کردن ماشینها در ایام محرم و پشت نویسی شیشههای آنها است. «امان از دل زینب(س)»، «یا حسین(ع)»، «من ابالفضلی ام و اهل حسین آبادم»، «امیر لشگر دل هاست عباس(ع)» نمونه جملاتی است که بعضی جوانهای خوش ذوق با کلیشه و رنگی که در دست دارند، ماشینهای دوستداران حسینی را در گوشه گوشه شهر به این عبارتها مزین میکنند. البته در یکی دو سال گذشته این ابتکار به اوج خودش رسیده و برای بعضیها در این ایام به یک حرفه هم تبدیل شده است. مصطفی یکی دیگر از جوانهای هیئتی میگوید علاوه بر چند مورد از این کارها آنها چند کار دیگر هم انجام میدهند: « ما سعی میکنیم جز جنبه شور، بحث شعور بزرگداشت این حماسه را هم در نظر داشته باشیم. در کنار این فعالیتها نمایشگاه کتاب و سیدی راهاندازی میکنیم. در این نمایشگاه با پولی که از بانی میگیریم، کتابها را رایگان یا با تخفیف ارائه میدهیم و از همان کتابها در آخر این ایام مسابقه هم برگزار میکنیم. موضوع بیشتر کتابها را هم در مورد ایام محرم و فلسفه قیام امام حسین علیه السلام انتخاب میکنیم. یک کار دیگری هم که میکنیم، چاپ یک نشریه دنباله دار است که هر شب یک شمارهاش را پخش میکنیم. این نشریهها خیلی طرفدار دارد و خیلیها مخصوصاً خانمها بابت آن تشکر میکنند». بعضی از هیئتها که سابقه بیشتری دارند، به لطف جوانهای فعالشان مرکز تهیه آثار صوتی و تصویری هم درست کردهاند . به این ترتیب که مراسمهای خودشان را فیلمبرداری و ضبط میکنند و با تدوین و کارهای حرفهای انجام شده، آنها را به مردم عرضه میکنند. حتماً شما هم صدای نوحههای متنوع را از ضبط ماشینها شنیدهاید یا حتی شاید خودتان هم از طرفداران پر و پا قرص گوش کردن به نوحههای عاشورایی باشید. اینها فقط گوشهای از پشت صحنه آمادگی شهر و جوانان عاشق حسینی است که برای ایام محرم تدارک میبینند. این قصه عزاداری و حاشیههای دوست داشتنی اش خیلی طولانی تر و شیرین تر از این حرفهاست.
خلاقیت به وقت محرم
روشن است که عزای امام حسین علیه السلام از قدیم الایام احترام خاصی داشته و رسم و رسوم خودش را دارد. این سنتها هم نسل به نسل از بزرگترها به جوانها منتقل میشود و آنها انتظار دارند که این جوانها این پرچمها را به درستی به مقصد برسانند و این عزاداریها هر ساله برپا شود. اگرچه عزاداری ایام محرم حاشیهاش نیز دوست داشتنی است، اما مواظب باشیم حواسمان از فلسفه اصلی این عزاداریها پرت نشود.همیشه یک پایه اصلی مراسمهای عزاداری جوانها هستند اما این خیمهها پیشکسوتهای مهم و محترمی هم دارد که باید نوآوریهایمان زیر نظر آنها باشد . پیر غلامان اهل بیت را بیشتر دریابیم.
مرجع : جوان آنلاین