کد مطلب : ۱۵۶۶۴
نگاهي به آيينهاي سوگواري در نقاط مختلف ايران
عزاداري محرم و صفر، ميراث معنوي ماندگار ايرانيان
آمنه حسن زاده
برخي از اين اعمال، باورها و مراسمي كه امروزه در ايام محرم متداول است، عبارتند از پوشيدن لباس سياه، گلاندود كردن سر و تن، سياهپوش كردن اماكن، گذرگاهها، مساجد و حسينيهها، برپايي مجالس عزاداري، نوحه و مرثيهسرايي، تعزيه و شبيهخواني، سينهزني و زنجيرزني، برپايي مراسم شام غريبان، طشتگذاري، گهوارهگرداني، تهيه و آذينبندي طوق، اداي نذورات و همچنين ترك بعضي اعمال مثل برگزاري مراسم شادي، آرايشكردن و زيور آويختن، خانه تكاني، پرداختن به كسب و كار و دوخت و دوز و خريد و... .
موارد فوق ازجمله اعمال متداولي هستند كه در جاي جاي ايران به چشم ميخورند، اما آنچه بيشتر قابل توجه است تمركز برخي آيينها و مراسم در بعضي از مناطق و شهرهاست. چراكه آيينها و مراسم، پديدههاي فرهنگي محسوب ميشوند كه در عين حفظ عناصر اصلي، به زيور خلاقيت و نوآوري جوامع و مناطق مختلف آراسته ميگردند و اگرچه حامل مضامين واحدي است، اما به تبع اختلافات اقليمي و حوزههاي فرهنگي با نمودهاي مختلفي پا به عرصه ظهور ميگذارند.
نخلگرداني مركز ايران
سيداحمد وكيليان به عنوان مردمشناس و پژوهشگر فرهنگ عامه، در كتاب «محرم و فرهنگ مردم» درباره تاثيرات شرايط فرهنگي، عقيدتي و اقليمي خرده فرهنگها در مراسم و آداب و رسوم ايام محرم مينويسد: «حادثه شهادت امام حسين(ع) به قدرى عظيم بوده كه در ۱۴۰۰ سال پس از آن آداب و مراسم گوناگونى براى اين واقعه شكل گرفته است... در نتيجه وقتى اين حماسه به ميان عامه مردم مىرود، با توجه به عقايد آنها شاخ و برگهايى پيدا ميكند. از سوى ديگر وضعيت آب و هوايى نيز در چگونگى اجراى اين مراسم تاثير مىگذارد. همچنين تفاوت وضعيت اقليمى در شمال، جنوب و قسمتهاى مختلف كشور باعث شده است كه اين مراسم در هر نقطه باتوجه به آب و هوا و فرهنگ آن منطقه انجام شد».
نمونههاي بسياري را ميتوان به عنوان مصاديق اين گفته ارائه كرد. مثلا عنصر «نخل» با فرهنگ عاشورايي مردم مناطق مركزي، كويري و حاشيه كويري آنچنان عجين شده كه گويي با حذف اين عنصر، لطمه عميقي به مجموعه عزاداري اين مناطق وارد ميشود.
«اصليترين مراكز برگزاري رسم باشكوه «نخلبرداري» يا «نخلگرداني»، عمدتا در شهرها و آباديهاي اطراف كوير مركز ايران به چشم ميخورد. يعني از جنوب خراسان گرفته تا سمنان، دامغان، خمين، نواحي قم، كاشان، ابيانه، خور و بيابانك، زواره، اردستان، نائين و... و در بين اين مناطق شاخصترين نخلها در استان يزد متمركزند . به گونهاي كه ميتوان گفت در اين منطقه، هيچ آبادي اي نيست كه يك يا چند نخل امام حسين(ع) در آن يافت نشود.» و در پي اين جايگاه، رسم است كه درختاني را وقف مىكنند تا پس از كهنسال شدن، ساقههاى آنها را بريده و نخل را با آن مرمت كنند. هرچند به دليل تشابه نخل، حجله، چلچراغ عزا، محفه و تابوت به يكديگر، محدوده معنايي نخل نامشخص است، ولي در وهله نخست، نخل براي هر شنوندهاي يادآور و تداعيكننده درخت خرما است. شايد مهمترين دليل رواج اين نام و رسم، علاوه بر تاثير شرايط اقليمي حاكم، «اين باشد كه در روايات و اعتقادات مردم، پيكر مقدس امام حسين(ع)، روي شاخههاي درخت خرما قرار گرفته و به محل دفن حمل شده است.» با اين وجود، صاحبنظراني همچون دكتر اسلامي ندوشن نخل را بيشباهت به درخت نخل دانسته و بر اين عقيده هستند كه «با آن كه نخل شباهتي بر درخت نخل خرما ندارد، آن را به نام اين درخت مينامند. نخل شباهت بسياري به درخت سرو دارد و سرو در فرهنگعامه يعني جاودانگي و رشادت و زندگي اخروي و آزادگي كه يادآور روحيات و خصايص امام حسين(ع) است».
شيدانه خوزستان
«شيدانه» در مناطقي همچون خوزستان، از عناصر اصلي عزاداري محرم است. شيدانهها اتاقكهاي چوبي تزيين شدهاي هستند كه در ايام محرم، در گذرگاهها بخصوص در مقابل مساجد، تكايا، هياتهاي عزاداري قرار ميگيرند. شيدانه معمولا محل تجمع و توزيع نذورات مردم است كه در قالب بستههاي خوراكي در بين مردم پخش ميشود. درخصوص تاريخچه ظهور شيدانه اينگونه روايت است از آنجا كه در گذشته شرايط سفر به كربلا دشوار بود و همه توانايي زيارت ضريح امام حسين(ع) را نداشتند، در بين مردم ضريح كوچكي ساخته شد كه مردم نذورات خود را در آن ريخته و به نيت ضريح امام حسين(ع) آن را زيارت ميكردند و به آن «شيدانه» يا «شبيه دانه» ميگفتند. مراسم چوب بازي يا «چلابزني»/ «كربزني» از ديگر مراسم شهرهاي خوزستان است كه به نماد صحنه جنگ كربلا برگزار ميشود. اين مراسم علاوه بر خوزستان، در مناطق مركزي و شرقي كشور نيز مرسوم است.
«زار خاك» نيز از مراسم خاصي است كه همه ساله در ايام محرم گردشگران بسياري را به روستا گورتان (از توابع اصفهان) جذب ميكند. اين مراسم آداب بسيار ظريف و دقيقي دارد. كيفيت آن به اين صورت است كه نزديك غروب، دستههايي مشتمل بر گروه سادات و گروه عامه مردم جهت عزاداري به راه ميافتند كه در آن، سادات با شالهاي سبز جلوي دسته و عامه با شالهايي به رنگهاي مختلف پشت سر سادات حركت ميكنند و ضمن «شالگرداني» با ترتيب و اصول خاص، ذكرگويان پيش ميروند. مراسم زار طي دهه اول محرم انجام ميشود. ولي در روز تاسوعا، ۲ زار برگزار ميشود. يعني علاوه بر زار، زار خاك نيز برگزار ميشود و در آن، عزاداران در حين حركت، از كاههايي كه در مسير ريخته شده بر سر و روي خود ميريزند.
گلاندودكردن سوگواران
از مراسم ديگري كه در برخي مناطق ديده ميشود مراسم «گل مالي» است. گل، نماد عزاداري و ماتم و يكي از عناصري است كه در مراسمهاي سوگواري اكثر مناطق حضور دارد. ولي بيشتر از همه، مراسم «گل اوفتان» (Gel Uftân = گل افتادن) معرف عزاداري مردم لرستان ميباشد. اين مراسم به اين شكل است كه صبح روز عاشورا، قبل از طلوع آفتاب، با صداي ساز دهل (نواي «چمريونه») كه در اين منطقه، نواي اعلام سوگ و مرگ است، عزاداران در حوضچههايي از گل كه با آب و گلاب تهيه شده، سر و صورت و لباس خود را گلمالي كرده و با ظاهري گلاندود به عزاداري ميپردازند. درخصوص اين رسم، اعتقاد مردم بر اين است كه ملائك در صحراي كربلا، در عزاي شهادت امام حسين(ع)، خود را به خاك وخون كشيدند و همچنان تا قيامت در عزاي واقعه كربلا، خاك آلودهاند. علاه بر اين رسم، مراسم «تراش عباس»، «طوقبرداري»، «دختران چهل منبري» (چهل شمع) و... از ديگر مراسم مردم لرستان ميباشد. مراسم چهل منبري در گيلان نيز به نوعي ديگر برگزار ميشود.
مراسم «بيلزني» نيز ازجمله مراسم عزاداري است كه برگزاري آن مختص بيرجند است. اين مراسم در شهرستان بيرجند و فقط در روستايي به نام «خوسف»، در ظهر عاشورا برپا ميشود. مراسم بيلزني نوعي شبيهسازي است از طايفه بنياسعد كه در واقعه عاشورا، پيكر مطهر امام حسين(ع) و ديگر شهدا را پس از اين كه ۳ روز در بيابان (صحراي كربلا) مانده بود، با بيل و ابزار ديگر به خاك سپردند. ازجمله ديگر مراسم اين شهر «علمبندان» است كه با آداب خاصي در يكي از هياتهاي عزاداري برگزار ميشود. هر چند گفته ميشود كه اجراي بيلزني به شكلي كه در شهر بيرجند برگزار ميشود، در هيچ يك از شهرهاي ديگر كشور ديده نشده است، اما اين مراسم، به نوعي ديگر و البته بسيار مختصرتر در بين زنان قزوين نيز متداول است.
در اين شهر زنان در سيزدهم محرم در قالب هياتهاي عزاداري، با بيل و كلنگ و پيكرهاي پارچهاي بدون سر بر دوش گرفته و در شهر به عزاداري ميپردازند. علاوه بر آن مردم قزوين در كنار ديگر اعمال و مراسم، عزاداري خود را با «طبقكشى» به تصوير ميكشند. طبق، اتاقكي استوانهايشكل و آينهكاري شده است كه بر سر گذاشته و حمل ميكنند. در همدان نيز عزاداري در قالب دستههايي مرسوم به بني اسد صورت ميگيرد و هياتهاي حسيني از اولين روزهاي ماه محرم به بيابانهاي كويري اطراف ايران ميروند و با آوردن ۲۰ شتر به همدان به مدت ۱۵ روز ميزبان ساربانهاي اين شتران هستند و در سومين روز شهادت امام حسين(ع) با تزئين شترها، صحنه اسراي دشت نينوا را به نمايش ميگذارند.يا دستههاي عزاداري «چُلاب» مردم جنوب و «جوش» ميمند از معروفيت بسياري برخوردار است.
مراسم ويژه آذريها
و اما عزاداري شهرهاي آذربايجان و اردبيل با ۲ رسم خاص «طشتگذاري» و دستههاي «شاخسي، واخسي» معروف است كه با مرثيهها و آداب خاصي برگزار ميشود.
دستههاي عزاداري «شاخسي، واخسي» (شاه حسين، واي حسين)، بنابر سنت ديرينه آذربايجانيان، همه ساله از دهه آخر ماه ذيحجه، فعاليت خود را شروع ميكنند. به اين شكل كه دستههاي عزاداري شاه حسين، واي حسين (شاخسي، واخسي)، از چند روز مانده به ماه محرم، شبها در حسينيهها و مساجد تشكيل شده و با حضور عزاداران، در صفهايي طويل و زنجيروار، راهي كوچه و خيابان گشته و مرثيهها و اشعار مذهبي در رثاي سالار شهيدان و ياران ايشان سرمي دهند. اوج اين مراسم در ظهر عاشورا و پس از اتمام عزاداري ظهر عاشورا است كه عزاداران، با ذكر «شاخسي، واخسي»، پس از طي نمودن مسيري طولاني نهايتا خود را به خيمههاي به آتش كشيدهشده (نماد خيمههاي امام حسين(ع) و يارانش در كربلا) رسانده و به سوگ واقعه مينشينند.
رسم ديگر، «طشت گذاري» يا «طشتگرداني» است كه منسوب به اردبيل، به طور خاص و مردم آذربايجان به طور عام است. در اين آيين، طشت، نماد مشك سقاي كربلا، نماد آب، نماد رود و نماد فراتي است كه به روي حسين(ع) و يارانش بسته شد. چراكه واقعه كربلا و بستهشدن فرات به روي امام حسين(ع)، يارانشان و ايثارگريهاي سقاي كربلا (حضرت ابوالفضل(ع)) براي رسانيدن آب به تشنگان و حماسهآفريني آناني كه با لباني تشنه به شهادت رسيدند، به يقين قداست و جايگاه والاي آب را در فرهنگ شيعيان و بخصوص ايرانيان، بيش از پيشعمق بخشيده است تا بدانجا كه انعكاس اين امر را در فرهنگ مردم و بخصوص در شكلگيري آداب و رسوم و آيينهاي آنان شاهد هستيم.
محمدعلي محراببيگي در مقاله خود تحت عنوان «كربلا، فرهنگ مردم، آب» كه در نخستين همايش محرم و فرهنگ مردم در سال ۱۳۷۹ ارائه نمودهاند، با تاكيد بر تاثير واقعه كربلا بر فرهنگ عامه مردم ايران و از جمله ادبيات شفاهي و باورداشتهاي عاميانه مينويسد: «مردم ما معتقد به فراگير و جهانشمولبودن قداست و اهميت آب در واقعه كربلا ميباشند كه حتي تمام آبهاي جهان، شوري و شيريني خود را به خاطر حب و علاقه به سيدالشهدا دارند، به اين شكل كه دوستي حسين(ع) را بر همه آبهاي عالم عرضه كردند، هر آب كه قبول كرد، شيرين شد و هر آب كه قبول نكرد شور شد و معتقدند حتي درياها نيز به صداي شيون و ندبه مادر سيدالشهدا، خروشان و مواج ميشوند چنان كه اگر فرشتگان و ملائكه از طغيان آن جلوگيري ننمايند، عالم غرق خواهد شد.»
و در فرهنگ عاشورا در توضيح بيشتر اين سنت آمده: «مراسم طشتگذاري مراسمي است سنتي كه در عزاداري ايام عاشورا و عمدتا در شهرستان اردبيل برگزار ميشود و طشتهاي آب را كه رمزي از «فرات» است در مساجد و حسينيهها ميآورند. اين سنت به تاسي از اقدام سالار شهيدان و يادآور رفتار جوانمردانه امام حسين(ع) در مقابل سپاه حر است كه به روايتي، در روز ۲۷ ذيحجه، آب مشكها را در طشتها ريخته و تمام لشكر حُر و اسبان آنها را سيراب نمودند... اين مراسم از ۳ روزمانده به محرم در مسجد جامع، مسجد اعظم و سپس در مساجد ديگر اجرا ميشود. طشتهاي آب را بالاي سرها ميگيرند و مسجد را دور ميزنند. مردم آب طشتها را در شيشههايي براي شفا و تبرك برميدارند».
مواردي از قبيل نخلگرداني، طبقكشي، طشتگذاري، دستههاي شاخسي واخسي، زارخاك، گِلمالي، بيلزني و... كه در اين نوشتار به معرفي آنها پرداخته شد، تنها مشتي از يك خروار جلوههاي عزاداري عاشورايي است كه به زيور خلاقيت مردم مناطق مختلف ايران آراسته شده و با جذابيت بسيار برگزار ميشود و بازگوي جايگاه ويژه عاشورا و حوادث پيرامون آن در فرهنگ عامه مردم است.
مرجع : جام جم