کد مطلب : ۱۶۳۲
بررسی آثار مکتوب در گفتگو با محمود حکیمی
عاشورا پژوهی و تحریف ستیزی(2)
- این تحریف تاریخ حتی بر نویسندگان اهل سنت تأثیر محدودی داشته است. در طول تاریخ بسیاری از نویسندگان سنی به ارزش قیام کربلا آگاه شده و آثار ارزشمندی در شرح تبهکاری های بنی امیه منتشر ساخته اند. اما متأسفانه سلفیون یا وهابیان همچنان تلاش می کنند که از یزید تبهکار چهره ای پاک بسازند. آقای محمد صحتی در کتاب «شهید فاتح در آینه اندیشه» می نویسد:
«شگفتا که پس از گذشت قرن ها، اهل حدیث و پیروان ابن تیمیه هنوز هم به این اصل خود ساخته پای می فشارند و مظلوم را محکوم می کنند و نیز آن گاه که سخن از عاشورا و قیام سیدالشهداء(ع) به میان می آید، جانبداری از یزید بن معاویه را وظیفه شرعی خود می دانند. اکنون که حقیقت مانند آفتاب می درخشد و همه مسلمانان ـ با هر مذهب و مسلکی ـ هم صدا با همه دانشوران و آزاد اندیشان جهان، حسین بن علی(ع) را «قهرمان عزت و آزادی» و عاشورا را «حماسه بزرگ تاریخ اسلام» می دانند و با نقل سخنان آن حضرت و استقامت و ایثار او و یارانش ـ در هر زمان و مکانی ـ به خود می بالند، باز جای شگفتی است که گروه وهابیون از یزید بن معاویه دفاع می کنند و هدفشان این است که عاشورای حسینی را تحریف کرده، پیام انسان ساز او را وارونه جلوه دهند. از این رو آنان به همین غرض با صرف بیت المال مسلمانان جزوه و کتاب هایی را ـ همه روز ـ در عربستان سعودی، پاکستان و... منتشر می کنند.
از جمله این کتاب ها «حقایق عن امیرالمومنین، یزید بن معاویه» به قلم مزاع بن عبدالشمری است که وزارت معارف عربستان، چاپ دوم آن را در سال 1396 هـ ق منتشر کرده است.»
اصولا تحریف واقعه عاشورا از چه زمانی از طرف دشمنان اهل بیت(ع) آغاز شد؟
- تحریف واقعه عاشورا چند روز پس از آن روز تاریخی از طرف دستگاه حکومتی امویان آغاز شد و سال ها ادامه یافت. هدف امویان آن بود که قیام امام حسین(ع) را در حد یک شورش کور جلوه دهند و حتی شیعیان را بدنام سازند مورخان طرفداران اموی تلاش می کردند که امام را فردی جنگ طلب و خشونت خواه معرفی کنند.
آیا تحریف های امویان مورد اعتراض دانشمندان اهل سنت قرار گرفت؟
- آری، به عنوان مثال ابوعثمان عمروبن بحر جاحظ (255 ـ 158 هـ ق) ضمن رساله کوتاهی جنایات معاویه را برشمرد و در مورد یزید نوشت: «پس از معاویه از پسرش یزید جنایاتی به وقوع پیوست که تهاجم به شهر مکه و تخریب کعبه و شکستن حریم مدینه و کشتن حسین(ع) از آنها بود و در طول تاریخ بسیاری از علمای اهل سنت مخالف ابن تیمیه از تحریفات و جعلیات او مقالات بسیاری نوشتند.
آنچه که بر شمردید درباره تحریفاتی بود که دشمنان اهل بیت در مورد رویداد کربلا انجام دادند اکنون به اختصار به تحریفاتی بپردازید که به اصطلاح دوستان نادان انجام دادند. ابتدا بگویید که انگیزه اصلی این تحریفات از کجا ریشه می گیرد. تحریفاتی که از سوی علاقمه مندان به امام انجام شد همان طور که مرحوم مطهری عنوان کرده اند بیشتر از تمایل آدم های عاشق به افسانه سازی و اسطوره پردازی ریشه می گیرد. برخی از علاقمندان تلاش می کردند که از امام حسین(ع) یک شخصیت غیرعادی بسازند. در حالی که اگر ما بخواهیم از امامان یک موجود فوق العاده بسازیم نمی توانیم بگوییم که آنان الگو و اسوه بوده اند و هستند. خداوند در قرآن کریم سخت تکیه دارد که پیامبر(ص) را یک انسان عادی مانند سایر انسان ها معرفی کند، جز آنکه به وی وحی می شود و امانتدار خداوند در القای وحی به مردم است. جهت این تأکید همین بوده است تا جلو اسطوره شدن آن حضرت گرفته شود. اما متأسفانه انگیزه اسطوره سازی در مورد امام حسین(ع) و واقعه عاشورا بدانجا رسید که شمار سپاه دشمن را تا پانصدهزار نفر بالا ببرند. این تحریفات آن چنان توسط افرادی چون ملا حسین کاشفی صاحب کتاب روضه الشهدا آن چنان رواج یافت که از قرن دهم هجری ساختن افسانه ها برای گریاندن هر چه بیشتر عزادارن امری عادی شد.
از میان نویسندگان معاصر گذشته از مرحوم مطهری، کدام یک بیشتر به مسئله تحریف پرداخته اند؟
- خوشبختانه در سالهای اخیر بسیاری از اندیشمندان اسلامی به این مقوله پرداخته اند که من در این گفت و گو فقط به چند تن از این بزرگان اشاره می کنم: مقالات استاد محمد آلاندوزلی در نشریات مختلف بسیار با ارزش است. استاد در مقالات خود ابتدا از کتاب های تحریف ساز نظیر روضه الشهدا کاشفی نام می برد. کتاب تألیف شهید مرتضی مطهری، نگاهی به حماسه حسینی، تألیف استاد صالحی، الامام الحسین و اصحابه تألیف آیت الله فضل علی قزوینی(1367 ـ 1290 هـ ق)، تحریف شناسی عاشورا اثر مرحوم استاد داود الهامی(1379 ـ 1316 هـ ش) از جمله آثار تحریف ستیزی است که به شرح آنها می پردازند. برای آگاهی بیشتر از آثار وی به شماره ویژه امام حسین(ع) نشریه آینه پژوهش رجوع کنید.
در مورد انگیزه برای تحریف لفظی و معنایی کدام یک از پژوهشگران معاصر بیشتر کار کرده اند؟
- در این مورد باید از مقاله ارزشمند استاد محمدعلی سلطانی در مقاله «گزارش های نادرست از حادثه کربلا» نام برد که آن هم در شماره ویژه امام حسین(ع) مجله وزین آینه پژوهش به چاپ رسید.
شما از عزاداری صحیح سخن گفتید. مقصود شما از عزاداری نادرست چیست؟
- باید در فرصتی دیگر به تفصیل از عزاداری های نادرست سخن گفت. عزاداری نادرست یعنی اینکه ما اعمالی انجام دهیم که موجب وهن اسلام و خوشحالی دشمنان تشیع شود. قمه زنی و یا زخمی کردن بدن و یا دادن شعارهایی که با اهداف پیامبر اکرم(ص) و علی بن ابیطالب(ع) و فرزندانش مغایرت دارد اعمالی زیانبار است.
مقصودتان از شعارها و نوحه های نادرست چیست؟
- بررسی نهضت عاشورا نشان می دهد که اگر بخواهیم تجلی و مظهر عزت الهی را در روی زمین ببینیم باید آنها را در کلمات و سخنان امام حسین (ع) و یارانش در روز عاشورا مشاهده کنیم. امام تا آنجا پیش می رود که مرگ در راه کسب عزت حقیقی را بر زندگی ذلت بار و بیعت با ظالمان برتر می داند و می فرماید: «موت فی عز خیر من حیاه فی ذل»
یعنی مرگ در عزت بسیار بهتر از زندگی در ذلت است.
و هنگامی که یکی از سرداران عمر بن سعد بار دیگر از او می خواهد که با یزید بیعت کند امام می فرماید: «لا والله لا اعطیکم بیدی اعطاء الذلیل»
یعنی: نه به خدا سوگند من دست خواری به شما نمی دهم.
از این نوع جملات و کلمات حیاتبخش و عزت آفرین در روز عاشورا از حسین(ع) و یارانش بسیار شنیده شد. اما متأسفانه برخی از مداحان اشعاری را از زبان امام به فارسی می گویند و از عزادارن می خواهند که آنها را تکرار کنند که از آنها بوی خواری و ذلت می آید. بسیاری از این اشعار و نوحه ها میراث صفویه و قاجاریه است. آقای نعمت الله صفری فروشانی در مقاله ارزشمندی تحت عنوان «عزت طلبی در نهضت امام حسین(ع) در فصلنامه حکومت اسلامی (سال هفت شماره چهار) «ویژه نامه اندیشه سیاسی عاشورا» به خوبی نشان می دهد که یک شعار و یا شعر غیر منطقی در مراسم عزاداری می تواند نهضت حسینی را زیر سوال ببرد و مداحان و نوحه سرایان باید تلاش کنند که با درک درست فرهنگ عاشورا از تکرار اشعاری که از آنها کوچک ترین بوی خواری و ذلت امام حسین(ع) و یاران فداکارش و خانواده عزت طلبش به مشام آید خودداری نمایند. فراموش نکنیم که عنصر عزت در تمام مراحل قیام امام حضور دارد و گزارش های مورخان درباره این نهضت را می توان با این ترازو سنجید و هر گزارشی را که کمترین شائبه ذلت در آن باشد مردود شمرد.
شیوه های نادرست دیگر در عزاداری را در چه چیز می دانید؟
- در طول تاریخ برخی از حکومت ها تلاش می کردند که از مراسم عزاداری به نفع خود بهره برند در دوران شاه عباس صفوی تماشای مراسم سوگواری و سپس دسته های سینه زنی را به جان هم انداختن وسیله تفریح شاه و درباریان شده بود.
پی پتروودلاواله، جهانگرد ایتالیایی که در دوران سلطنت شاه عباس در ایران به سر می برد و با پادشاه همنشین بود در سفرنامه معروف خود گزارشی از مراسم عزاداری ها از آن زمان بیان می کند که براستی موجب تأسف است. وی در بخشی از خاطرات خود از مشاهدات خود از دسته های عزاداری در میدان اصفهان سخن می گوید و اینکه به دستور شاه گاه دستور می دهد که شرایطی پیش آورند که مردم به جان هم بیفتند:
«دسته ها، معمولا، میدان اصفهان را دور می زنند و در برابر کاخ شاه(عالی قاپو) و مسجد بزرگ، که روبروی خانه شاه است اندکی توقف می کنند و بعد از آنکه کار عزاداری و دعا پایان یافت، پراکنده می شوند. وزیر اصفهان و خزانه دار شاه با گروهی سوار... مراقبت می کنند که در مدخل کوی ها، میان دسته های مختلف، زد و خورد درنگیرد و چنان که مکرر اتفاق افتاده است، مردم بی گناه کشته و زخمی نشوند، ولی شاه عباس، گاه به قصد تفریح، در برخورد و دسته مداخله می کند و بعد از آنکه به میل خویش آن دو را به جان هم انداخت، به چابکی از میدان بیرون می رود و در کنار پنجره خانه ای به تماشای زد و خورد دو دسته و نتیجه شوم آن می نشیند.»
از این صحنه ها در تاریخ فراوان است که مردم یا بر سر و سینه خویش می زدند و یا بر سر و صورت برادر خویش، اما کلمه ای علیه ظالمان نمی گفتند و مشت به روی آنان گره نمی کردند و یا اساسا ظالمان عصر خویش را نمی شناختند و یا بدتر، اینکه هیچ حساسیتی در این باره نداشتند.
در دوران قاجاریه، مخصوصا در دوران ناصرالدین شاه مجالس عزاداری در دربار فاسد او به مجلس شوخی تبدیل شده بود.