تاریخ انتشار
دوشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۴۵
۰
کد مطلب : ۱۷۸۱۱

شاعر آئینی باید اندیشه خود را عمیق و چند بعدی کند!

شاعر آئینی باید اندیشه خود را عمیق و چند بعدی کند!
سومین جلسه کارگاه حلقه شعری ریان با حضور شاعر اهل بیت(ع) حسن لطفی و دیگر شاعران جوان منظور شروع ایام فاطمیه تشکیل شده است برگزار شد.
در ابتدای این جلسه شاعر اهل بیت (ع) برادر حسن لطفی به بیان نکاتی نقد شعر پر داخته اند که در ادامه آورده شده است.

نقد شعر خوب است اما این به معنای آن نیست که شعر عمق پیدا میکند بنابراین تعریف امروزی شعر را اتفاقی در درون زبان تعبیر می توان کرد.

امروزه نظریه هایی که در رابطه با شعر گفته می شود وزن و قافیه نادیده گرفته می شود و ما نمی توانیم بگوییم که این نظریات باطل است.

نگاهی که الان شعرا به شعر آیینی دارند نگاهی دست پایین است و برای تغییر این نگاه باید به اشعار آیینی عمق مناسب را داد.

ممکن است که کسی حوزه ی هنری و یا مجمع شعر اهل بیت(ع) برود، اما وقتی شعرش را می خوانیم بسیار سطحی سروده شده است، چرا؟ چون اندیشه شاعر قوی نیست و در تصور و خیال پرواز نمی کند و اوج نمیگیرد انگار به نوعی وام دار شعر دیگران است.

بعضی از کارکردهای شعر با خودآگاه شخص کار می کند مثل واج آرایی

کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز

باشد که باز بینی دیدار آشنا را

نقش پنهان حرف (ش) را که بررسی می کنیم انگار احساس شرشر آب را میشنوی.

در توان مندی های عمومی نیاز است که شما عمیق و پر مایه شوید.

حدیثی از معصوم (ع) نقل شده است که فرموده اند در بهشت گنج هایی است که به هیچ کس نمیدهند جز شاعران بنابرین وظیفه شاعر بسیار سنگین است.

شاعر آئینی باید اندیشه خود را عمیق و چند بعدی کند یک شاعر آیینی باید اشعار شعرای معاصر همانند اخوان ثالث، سهراب سپهری و ... را حتما مطلعه کند. اوحتما باد بداند که چه اتفاقی افتاد که شعر اخوان ماندگار شد زیرا عامل این موفقیت قدرت اندیشه شاعر است

پس از پایان سخنان لطفی تعدادی از شاعران جوان اشعار خود را خواندند که در ادامه بخشی از این اشعار را می خوانید


شاعر: امین روزبهانی

یکبار دیگر حافظانه گرگرفتم

تا قطره قطره نام دریا را نوشتم

در لابه لای سوژه های هربیت

کبری ترین یلددتی دنیا را نوشتم

در ازدحام تشنه ی کشف مزامین

صحن نگاه انتظارم سیره سیر است

آرایه های ناب شاعر ها نوشتند

حتی مراعات نظیرش بی نظیر است

خضراترین سوره های نرگسی و

منصور دنیا دیده ی بیدار داری

امواج معراج نگاهت کشته دارد

پیغمبری با جان عاشق کارداری

بیت الغزال چشم های کعبه گونت

حوض تمام شاعران را خیس کرده

دست زمین خشکید و ابر جای خالیت

چشم دیار آسمان را خیس کرده

شاید در این شعری که داری مینویسم

تصویر تو یک مرد خوش اندام باشد

با یک ردای ساده ی خوش بوی خوش رنگ

زلف پریشانت پر از ایهام باشد

جوهر فشان دفتری که در خیالش

توصیفتان را خط به خط ضرب المثل زد

خوش بو تر از شب های نیشابور بودی

شاعر تورا در پیچ گیسویت بغل زد

پرواز ایمانم فروغی تازه دارد

پایان هر آغاز فصل سردم اینجا

آوازه خان بی ابوعطار شعرم

با آخر هر بیت معمولا همین جام

شورم برای نشر شعرم روبه راه است

در آرزویی که خدایم را چه دیدی

شاید به سمت انقلاب افتاد راهت

شاید کتاب شعر من رت هم خریدی


شاعر: علی رضا رشادتی

دو سه ماه است دلم قحطی باران شده است

حال دل زارشده مثل بیابان شده است

درنبودت چقدر طعنه شنیدیم آقا

داغ هر شیعه ی تو ماتم حجران شده است

بعد تو سنگ صبورم حرم سلطان بود

بانی دردو دلم شاه خراسان شده است

در سرم نیست به جز آرزوی نوکریت

سد راه به خدا بار گناهان شده است

چاره را در نمک روضه مادر دیدم

بعد هر فاطمیه مشکلم آسان شده است

روضه این است که ناموس خدا روی زمین

بین یک کوچه تاریک هراسان شده است

عرش لرزید به خود فاطمه از پا افتاد

ذکر مادر به رو خاک حسن جان شده است

پسرم قول بده تا که نگویی به پدر

مادرت خاک نشین گشته و نالان شده است

وسط روضه دلم یاد محرم افتاد

چه کنم شعر من انگار پریشان شده است

عمه جان میدود و خویش سپر میسازد

هدف زجر فقط گوش یتیمان شده است

سر توبر روی نیزست ولی زینب تو

در نبودت چقدر بی سرو سامان شده است

کربلا منطق هر مساله را بر هم زد

شاهد جمله من ساقی عطشان شده است


شاعر : رضا رسولی

با دست میگردم به دنبال سر تو

سوئی ندارد چشم ناز دختره تو

از بس که سیلی خورده ام از این و از آن

من گشته ام همتای زهرا مادر تو

دیگر توان راه رفتن ندارم

شاهد بود بر ماجرایم خواهر تو

با دیدن وضع تو درد از خاطرم رفت

ای سر بگو با دخترت کو پیکر تو

از ضرب سنگ و خیزران افتادن از نی

بابا به هم خورده نما و منظر تو

از بس که جایت روی هر نیزه عوض شد

افتاده جای نیزه ها بر حنجر تو
مرجع : وارث
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما