آیا نشان دادن چهره حضرت عباس(ع) به مصلحت است؟
خبرآنلاین , 13 اسفند 1392 ساعت 14:14
هرکسی از شخصیت ابوالفضل العباس(ع) طرحواره ای درذهن خویش ساخته است که درون سازمان روانی ذهنی وی توحیدیافته است. ممکن است نشان دادن چهره ایشان ، بدلیل تطابق آن با چهره عینی یک بازیگر، موجب فروریختن طرحواره ای شود که موجب ارامش ومعنویت حماسی فرد بوده است.
این روزها حرف وحدیث درباره فیلم رستاخیز، ساخته کارگردان برجسته ومتعهد کشورمان، آقای احمدرضا درویش فراوان است. نظرات گوناگونی درباره ساختار، نوع روایت، مسایل محتوایی درزمینه های هنری، اعتقادی، فقهی و بعضا سیاسی مطرح شده است. نوع وحجم اظهارنظرها درباره فیلم سینمایی رستاخیز، جدا ازانگیزه های متفاوت، بیانگر حساسیت موضوع و دغدغه هایی است که موجب نقد وبررسی می شود. فضای نقد این چنینی را باید پاس داشت وبرای عمق بخشیدن به فضای نقد، توصیه می شود این گونه موضوعات در بحثهای گروهی که تعاطی افکار به خوبی بکار می افتد؛ متجلی شود.
موضوعی که درباره این فیلم، حساسیت بیشتری را برانگیخته است، نشان دادن چهره قمربنی هاشم، عباس ابن علی (ع)است. اظهارنظرهای فراوانی درباره نشان دادن ویا نشان ندادن چهره ایشان به لحاظ تاریخی، فقهی و اعتقادی مطرح شده است. اینجانب سعی دارم این موضوع را به لحاظ روانشناختی مورد توجه قراردهم.
براساس یافته های روان شناختی، هرفرد واجد یک سازمان روانی ذهنی است که بتدریج دراثر تعامل درون وبرون، پدید می آید. درون این سازمان، طرحواره های زیادی شکل می گیرد که درصورت همگونی با سازمان روانی فرد، موجب ارامش ذهنی و درصورت همگون نبودن با سازمان روانی ، ممکن است موجب تنش روانی شده و میزانی از سلامت روانی ِ فرد را به مخاطره اندازد. انسانها با طرحواره های ذهنی خود که بتدریج شکل گرفته اند زندگی می کنند . طبیعی است تخریب آنها به هرمیزانی، موجب برهم خوردن آرامش ذهنی فردخواهدشد.
طرحواره های که ازشخصیت ابوالفضل العباس(ع) درذهن ها شکل گرفته است، شخصی و ذهنی (Subjective)، و صفات این شخصیت، ناظر به آموزه ها و شنیده هایی است که از روایتگران حماسه کربلا در اذهان بوجودآمده است. طبیعی است این طرحواره (Schema) روز به روز استجکام بیشتری می یابد و تحت تاثیر روایت های شنیداری وبازسازی های هنری، متحول می شود.
روایت هنرمندانه از رگه های رفتاری و شخصیتی آن حضرت، کاری بسیارشایسته است و می تواند برخی تصورات ناصحیح را اصلاح ویا تصویر قبلی را تکمیل نماید. اما نشان دادن چهره ایشان، ممکن است موجب واگرایی بین تصویر شکل گرفته درطرحواره ذهنی، و تصویر عینی یک بازیگر گردد. دراین صورت، ممکن است ذهنیت شکل گرفته از ایشان بدلیل عینیت بخشیدنِ چهره ای متناظر با چهره عادی، فرو ریزد و طرحواره شکل گرفته وتوحیدیافته فرد به مخاطره افتد. درواقع، این واگرایی به معنای واگرایی طرحواره ذهنی دستکاری شده با سازمان روانی ذهنی فرد خواهدشد که دراین صورت، امکان بروز تنش ذهنی درفرد، دورازانتظارنیست.
بنظر اینجانب، نشان دادن چهره ایشان، موجب تنزل منزلت مقدس وی در اذهان خواهدشد. قهرمانهای عینی شده، حداکثر قابل احترام خواهند بود، نه موجد حماسه وعشق. من فکرمی کنم خوب است واقعه کربلا را به خوبی وهنرمندانه بازسازی وروایت کنیم، اما اجازه دهیم که مخاطب ما، با ابوالفضلی که درذهن خویش ساخته است، آرامش داشته باشد وآن را با چهره دیگری که ممکن است شخصیت متفاوتی از آن حضرت را بسازد، جابجا نکنیم.
کد مطلب: 17841
آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/news/17841/آیا-نشان-دادن-چهره-حضرت-عباس-ع-مصلحت
آرمان هیأت
https://www.armaneheyat.ir