کد مطلب : ۱۸۷۶۵
زندگینامه ابوذر غفاری با عنوان «تنها ترین عاشق، عاشقترین تنها» زیرچاپ رفت
ادبیات دینی ما تنها منتقد منتقم دارد
نصرالله قادری نویسنده، نمایشنامه نویس و کارگردان با اشاره به آماده انتشار شدن دومین رمان از چهارگانه داستانی خود با موضوع صحابه پیامبر اکرم(ص) گفت: پس از تالیف و انتشار زندگینامه سلمان فارسی در قالب رمانی با نام «نالههای عاشق»، رمان دوم از این مجموعه با عنوان «تنها ترین عاشق، عاشقترین تنها» که به شرح زندگی ابوذر غفاری میپردازد در قالب یک رمان تازه از سوی انتشارات کتاب نیستان زیرچاپ رفته است.
وی ادامه داد: برای تالیف این رمان شخص من بالغ بر ۳۰۰ منبع مختلف را مطالعه کردم که بخشی از آنها به زبان عربی و انگلیسی و بخشی نیز به زبان فارسی است که همه نیز به طور مستقیم به ابوذر باز نمیگردد بلکه بخشی دیگر به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم به موضوع تعالیم تاریخی و فرهنگی در عصر ابوذر باز میگردد.
قادری با تاکید بر اینکه این رمان شرح زندگی ابوذر از زمان تولد تا زمان فوت را دربر میگیرد اظهار کرد: من در مقدمه این رمان عنوان کردهام که رمان نویسم نه تاریخ نویس. لذا باید اذعان کنم که داستان این رمان و آنچه در آن شرح داد میشود همه مبتنی بر واقعیت است اما تخیل نویسنده هم در روایت آن موثر بوده است با این حال این تخیل این اجازه را نداشته که حقیقت شخصیت راوی را از بین ببرد و بر همین اساس هرآنچه در این داستان خوانده میشود با استفاده از تخیل من نوشته شده اما الزاما سندیت تاریخی دارد.
این نمایشنامه نویس در ادامه درباره علت پرداختش به مقوله رمان گفت: گناه من نیست که نمایشنامه نویسم. من قبل از رمان «نالههای عشق» مجموعهای از داستانهای کوتاهم را با عنوان یک «قمقمه از کوثر» را منتشر کردم اما نمایشنامههایم به دلیل اینکه میتواند پس از تالیف روی صحنه بیاید و متناسب به نوع واکنش مخاطب اصلاح و بعد منتشر شود، بیش از سایر کارهایم توانسته راه به چاپ ببرد. البته من شخصا فرد بسیار سختگیری هم هستم و به دلیل اینکه فیلمنامه یا رمانهایم کمتر میتواند در پروسه دریافت بازخورد از مخاطب قرار بگیرد تاکنون کمتر منتشر شده است و دراین سالها با هدایت شخص آقای سید مهدی شجاعی و تاکید او بر اینکه باید این اتفاق به هر صورت رخ دهد، در نهایت به سمت انتشار این آثار رفتم.
قادری ادامه داد: در دنیای جهانی ادبیات یک نویسنده تیمی از منتقدان را به همراه خود دارد که قبل از انتشار اثرش آن را میخوانند و دبارهاش نظر میدهند. این منتقدان، منتقد منتقم نیستند اما در دنیای ادبیات فارسی به ویژه ادبیات مذهبی ما یک منتقد پدرخوانده داریم که از قضا منتقدی منتقم است و طبیعی است که در این فضا جریان نقد صحیح پیش از انتشار امکان تحقق پیدا نخواهد کرد.
وی تصریح کرد: آن افرادی که میگویند برای خودشان مینویسند و کاری به مخاطب ندارند به علت پیدایش هنر عنایت ندارند. از رمان ارسطو تاکنون یکی از چهار علت غایی هنر مخاطب است. هنرمند نیز به تبع آن باید به مخاطب فکر کند و به آن بیاندیشد جز اینکه هنر برای او وسیله معاش و پول درآوردن و هوادار کسب کردن باشد که نشان میدهد او هیچ تعهدی نسبت به هنرش ندارد.
قادری در ادامه در پاسخ به سوالی در مورد دو مجلد پایانی چهارگانه داستانی او در مورد صحابه پیامبر اکرم(ص) نیز گفت: مرحله پژوهش رمان با موضوع زندگی بلال تمام شده است و بخش اعظم تالیف رمانش نیز صورت گرفته است و در مورد مقداد نیز در حال انجام پژوهش برای تالیف رمان هستم.
وی افزود: در تمامی این آثار مساله پژوهش توسط خود من انجام میشود چون وسواس دارم که باید اصل منبع را ببینم. جدای از این من منابع مربوط با اهل سنت را نیز به اندازه قابل توجهی میبینم و در ساماندهی به پژوهشهایم از آن بهره میبرم.
وی ادامه داد: برای تالیف این رمان شخص من بالغ بر ۳۰۰ منبع مختلف را مطالعه کردم که بخشی از آنها به زبان عربی و انگلیسی و بخشی نیز به زبان فارسی است که همه نیز به طور مستقیم به ابوذر باز نمیگردد بلکه بخشی دیگر به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم به موضوع تعالیم تاریخی و فرهنگی در عصر ابوذر باز میگردد.
قادری با تاکید بر اینکه این رمان شرح زندگی ابوذر از زمان تولد تا زمان فوت را دربر میگیرد اظهار کرد: من در مقدمه این رمان عنوان کردهام که رمان نویسم نه تاریخ نویس. لذا باید اذعان کنم که داستان این رمان و آنچه در آن شرح داد میشود همه مبتنی بر واقعیت است اما تخیل نویسنده هم در روایت آن موثر بوده است با این حال این تخیل این اجازه را نداشته که حقیقت شخصیت راوی را از بین ببرد و بر همین اساس هرآنچه در این داستان خوانده میشود با استفاده از تخیل من نوشته شده اما الزاما سندیت تاریخی دارد.
این نمایشنامه نویس در ادامه درباره علت پرداختش به مقوله رمان گفت: گناه من نیست که نمایشنامه نویسم. من قبل از رمان «نالههای عشق» مجموعهای از داستانهای کوتاهم را با عنوان یک «قمقمه از کوثر» را منتشر کردم اما نمایشنامههایم به دلیل اینکه میتواند پس از تالیف روی صحنه بیاید و متناسب به نوع واکنش مخاطب اصلاح و بعد منتشر شود، بیش از سایر کارهایم توانسته راه به چاپ ببرد. البته من شخصا فرد بسیار سختگیری هم هستم و به دلیل اینکه فیلمنامه یا رمانهایم کمتر میتواند در پروسه دریافت بازخورد از مخاطب قرار بگیرد تاکنون کمتر منتشر شده است و دراین سالها با هدایت شخص آقای سید مهدی شجاعی و تاکید او بر اینکه باید این اتفاق به هر صورت رخ دهد، در نهایت به سمت انتشار این آثار رفتم.
قادری ادامه داد: در دنیای جهانی ادبیات یک نویسنده تیمی از منتقدان را به همراه خود دارد که قبل از انتشار اثرش آن را میخوانند و دبارهاش نظر میدهند. این منتقدان، منتقد منتقم نیستند اما در دنیای ادبیات فارسی به ویژه ادبیات مذهبی ما یک منتقد پدرخوانده داریم که از قضا منتقدی منتقم است و طبیعی است که در این فضا جریان نقد صحیح پیش از انتشار امکان تحقق پیدا نخواهد کرد.
وی تصریح کرد: آن افرادی که میگویند برای خودشان مینویسند و کاری به مخاطب ندارند به علت پیدایش هنر عنایت ندارند. از رمان ارسطو تاکنون یکی از چهار علت غایی هنر مخاطب است. هنرمند نیز به تبع آن باید به مخاطب فکر کند و به آن بیاندیشد جز اینکه هنر برای او وسیله معاش و پول درآوردن و هوادار کسب کردن باشد که نشان میدهد او هیچ تعهدی نسبت به هنرش ندارد.
قادری در ادامه در پاسخ به سوالی در مورد دو مجلد پایانی چهارگانه داستانی او در مورد صحابه پیامبر اکرم(ص) نیز گفت: مرحله پژوهش رمان با موضوع زندگی بلال تمام شده است و بخش اعظم تالیف رمانش نیز صورت گرفته است و در مورد مقداد نیز در حال انجام پژوهش برای تالیف رمان هستم.
وی افزود: در تمامی این آثار مساله پژوهش توسط خود من انجام میشود چون وسواس دارم که باید اصل منبع را ببینم. جدای از این من منابع مربوط با اهل سنت را نیز به اندازه قابل توجهی میبینم و در ساماندهی به پژوهشهایم از آن بهره میبرم.
مرجع : مهر