جرداق از بلاغت نهجالبلاغه به عدالت علی رسید
مهر , 17 آبان 1393 ساعت 10:36
جورج جرداق معتقد بود که هیچ کدام از شخصیتهای تاریخی نباید در حصار دین و مذهب خودشان قرار بگیرند چرا که انسانیت را حقیقتی واحد، و گسست و جدایی بین انسانها را امری عارضی میخواند. منش و گفتار بزرگان را متعلق به همه مردمانی که در هفت اقلیم میزیند و همه انسانهای رفته و آینده میدانست.
حکایت جورج سمعان جرداق و گرایش زبانزدش به امام علی (ع) از عرب بودنش آغاز میشود. نهج البلاغه برای شیعیان منظومهای از حکمتهای حیات دینی و سیاسی است اما برای دیگران اگر چنین جایگاهی نداشته باشد در کمترین پایه کلیدهای بلاغت ادبی را با خود دارد. کتابی که شیعیان آن را «فوق کلام مخلوق و دون کلام خالق» توصیف کردهاند.
جورج جرداق که متولد مرجعیون در جنوب لبنان بود، در ۹ سالگی به حفظ کردن نهج البلاغه میپردازد و تا پایان عمر حافظهاش را مفتخر به نهج البلاغه توصیف میکند. علاقه او به امام علی (ع) از همین حفظیات آغاز میشود تا جایی که شخصیت امام علی(ع) را نه تنها فراتر از اختلاف شیعه و سنی، و اسلام و مسیحیت، که او را فراتر از هر دین و مکتبی مییابد.
به نظر جرداق کتابهایی که معمولا درباره امام علی(ع) نوشته میشد بیشتر درباره اولویت داشتن یا نداشتن آن حضرت برای خلافت بحث میکردند که در قرن بیستم نمیتوانست منشأ اثر باشد، بلکه باعث میشد چهره امام در اختلافات درون دینی و سیاسی خلاصه شود، در حالی که شخصیت ایشان بسیار فراتر از این مسایل بوده و ابعاد وجودیشان برای مردم ناشناخته مانده است.
جرداق مهمترین ویژگی امام علی(ع) را دفاع او از حقوق انسانها و ارایه بهترین اندیشه در رابطه با تنظیم روابط انسانها میدانست. به نظر او علی(ع) مایه فخر همه انسانها و مکاتب و ادیان آسمانی و الهی بود؛ زیرا امام ارایه کننده مفاهیم متعالی است که امروزه بشریت بدان محتاج است و توصیههای او درمان کننده آلام و مصیبتهای جامعه بشری خواهد بود.
علاقه وافر جرداق به ادبیات عرب عامل فرار او از مدرسه و انس گرفتن با نهج البلاغه بود. شاعر و ادیب بودن برادر بزرگترش، فؤاد جرداق، این میل به ادبیات را در او تشدید میکند. وقتی به دانشگاه میرود همزمان در دو رشته ادبیات عرب و فلسفه عرب به تحصیل و تدریس مشغول میشود و در هر دوی رشتهها مجددا با امام علی(ع) برخورد میکند. بر اثر کاستیهایی که میبیند تحقیق پیرامون امام علی(ع) را آغاز میکند و به واکاوی شخصیت ایشان میپردازد.
مسیحی بودن جرداق شاید مانعی در کارش به نظر بیاید اما علاقه بیریای او به امام علی (ع) در یکرنگی محیطی ریشه داشت که در آن پرورش یافته بود. خود در توصیف موطنش میگفت که نوباوگی را مسیحی ـ مسلمان و همچون خانوادهای واحد پشت سر گذاشتهاند. مسیحیانی را مثال میزد که محمود، علی، حسن، حسین و خالد نام دارند و مسلمانانی شیعه را که الیاس، جوزف، یوحنا و متی نامیده میشوند. اعیاد و مراسم را مشترکا شادباش میگفتند، زنگ کلیساها به مناسبتهای اسلامی به صدا درمی آمد، و گلدستههای مسلمانان به مناسبتهای مسیحی آوای اذان سرمی دادند.
«امام علی صوت العداله الانسانیه» مایه شهرت جورج جرداق در میان مسلمانان، کتابی است که تا پنج جلد منتشر شده است. در ابتدا اصول انقلابی پیشوای شیعیان را با انقلاب فرانسه و اعلامیه حقوق بشر مقایسه میکند و این مقایسه را تا شخصیتهایی مانند سقراط و نسبت امام علی (ع) با قومیت عربی و موضوعات دیگر توسعه میدهد. کتاب ابتدا توسط کشیشی مسیحی و در لبنان به چاپ میرسد و سپس در سایر کشورهای عربی و در ایران به شهرت میرسد.
سیدهادی خسروشاهی در سال ۴۲ کتاب جرداق را در ایران ترجمه کرد. پیش از آنکه خسروشاهی پارههای ترجمهاش را در بعضی مجلات منتشر کند، آیت الله بروجردی در نامهای از سید صدرالدین بلاغی خواسته بود که کتاب جرداق را ترجمه کند. در اثنای ترجمه مزاحمت رژیم به بهانه افکار سوسیالیستی و مرام اشتراکی نویسنده پیش میآید و ماجرا به بازداشت صدر بلاغی و تحویل گرفتن نسخههای دستنویس کشیده میشود. بررسی نسخهها نیز هیچگاه به اتمام نمیرسد.
به تعبیر شهید مطهری در حماسه حسینی، جورج جرداق در کنار سایر مسیحیان شیفته علی(ع)، مانند جبران خلیل جبران و میکائیل نعیمه، قرار میگیرد. به نظر مطهری کتاب «علی بن ابیطالب، صوت العدالة الانسانیة» از بهترین کتابهایی است که درباره حضرت امیر(علیه السلام) نوشته شده است.
اصلی که جرداق بر اساس آن، پرداختن یک مسیحی به شخصیت امام علی(ع) را توجیه میکرد اصل جهانی بودن شخصیتهای بود. وی معتقد بود که هیچ کدام از شخصیتهای تاریخی نباید در حصار دین و مذهب خودشان قرار بگیرند چرا که انسانیت را حقیقتی واحد، و گسست و جدایی بین انسانها را امری عارضی میخواند. منش و گفتار بزرگان را متعلق به همه مردمانی که در هفت اقلیم میزیند و همه انسانهای رفته و آینده میدانست.
جورج جرداق علیرغم درخواست عربها و مسلمانان درباره قلم زدن پیرامون سایر شخصیتهای اسلامی پس از امام علی(ع) کسی را شایسته چنان نوشتنی ندانست. او تمام سرچشمههای عدالتخواهی را در نهج البلاغه یافته بود و منش و انقلاب امام را انسانی و فرهنگی، و از جبهه رحمت و عدالت در برابر جبهه فسق و ظلم میدید. اما جرداق هرگز مدعی نبود که حق امام علی (ع) را ادا کرده است و معترف بود که آنچه نوشته بسیار کمتر از آن است که باید گفته شود.
کد مطلب: 21612
آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/news/21612/جرداق-بلاغت-نهج-البلاغه-عدالت-علی-رسید
آرمان هیأت
https://www.armaneheyat.ir