کد مطلب : ۲۱۹۹۴
شعر آئینی نیازمند زدودن انحرافات و غلوهاست
رضا اسماعیلی، شاعر و پژوهشگر ادبی، درباره فقر ادبیات ایران در حوزه نظریهپردازی گفت: در حوزه نظریهپردازی بیشتر شاعران ما بر اساس نظریهها و فرمولهای غربی شعر میسازند، به عنوان مثال میبینند فلان شاعر بزرگ فرانسوی چه گفته و براساس چه فرمولی شعر سروده است و براساس همان فرمول شعر میگویند و شعر میسازند، کاری هم ندارند که آیا این نظریه ادبی با نظریه فرهنگ ما همخوانی دارد یا نه؛ و این نظریه را حتی بومی نمیکنند.
وی افزود: نیما یوشیج در حوزه ادبیات فارسی کار بزرگی کرد، به زبان فرانسوی تسلط داشت و تمام نظریههای ادبی جهان را مطالعه میکرد، نظریههای غربی را هم میخواند و شعر شاعران فرانسوی را مطالعه میکرد و در جریان ادبیات جهان بود و اینگونه نبود که بگوید که من فلان نظریهای را که در فرانسه و در کشورهای اروپایی است، همان را ترجمه کنم و شاعران براساس این نظریه تولید ادبی کنند و شعر بگویند، بلکه نظریهای را بررسی کرد و آن را با آب و هوای فرهنگ سازگاری داد و بومی کرد و زمانی که احساس کرد این موضوع برای جامعه ایرانی قابل هضم است، آن را در اختیار جامعه قرار داد و تبدیل به به شعر نیمایی شد و انقلاب ادبی در جهان ایجاد کرد.
اسماعیلی با بیان اینکه نیما در زمان خودش خطشکن بود، گفت: نیما خودش را سپر بلا کرده و در این حوزه پرچمداری کرد و به تدریج که راه باز شد، دیگران هم فهمیدند که ما باید تحولی در ادبیاتمان ایجاد کنیم و یک نوزایش ادبی داشته باشیم، با وی هم صدا شده و همراهی کردند، از جمله اخوان ثالث. به همین دلیل در حال حاضر ادبیات ما مدیون بزرگانی چون نیما و اخوان است.
این شاعر ادامه داد: امروز هم باید ما این خطشکنی را داشته باشیم، بزرگانی چون محمدرضا سنگری و یا محمدعلی مجاهدی در بعضی از حوزهها این خطشکنیها را میکنند، اما تنها هستند و من بارها پای درد دل این بزرگان نشستهام و میگویند که ما سالهاست در حوزه شعر آئینی فریاد میزنیم که چرا شاعران به خاندان امامت و نبوت صفت الوهیت میدهند، اما هیچ کس از ما حمایت نمیکند و هیچ کس نمیگوید این حرف درست است، از سوی دیگر نه تنها حمایت نمیکنند، ناسزا هم میگویند که تو چه کاره هستی که در این عرصه فریاد میزنی، و فضا را آشفته میکنی و به نوعی سنگاندازی میکنند.
اسماعیلی در ادامه اظهار کرد: شعر آئینی نیازمند این خطشکنی و از سویی حمایت است تا از آسیبهایی و انحرافهایی که در آن به وجود آمده رهایی یابد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود به موضوع جشنواره شعر فجر اشاره و عنوان کرد: در سالهای گذشته بسیاری از شاعران و صاحبنظران معتقد بودند که جشنواره شعر فجر باید به تراز جشنواره فیلم فجر و موسیقی فجر و تئاتر فجر برسد؛ چرا این اتفاق نمیافتد و ما فقط در یک جمع بستهای این جشنواره را برگزار میکنیم و فقط خودمان را میبینیم؛ در حالی که باید از این پتانسیلها، قابلیتها و ظرفیتهای بالایی که در جامعه ادبی ما وجود دارد، استفاده کنیم و دیگران را نیز ببینیم و فراخوان داده و از همه دعوت کنیم تا کدورتها برطرف شود؛ چرا که هدف نهایی ارتقای زبان فارسی است.
اسماعیلی در ادامه بیان کرد: رهبر معظم انقلاب نیز بارها این موضوع را مطرح کردهاند که زبان فارسی از دست میرود. تعداد چهرهایی مانند بهاءالدین خرمشاهی و بسیاری از اساتید زبان فارسی سیر فرسایشی و نزولی دارد، حتی در چند کشور مانند تاجیکستان و افغانستان نیز که به زبان فارسی صحبت میکردند، این زبان در حال فراموشی است و این رسالت بر عهده چه کسی است که این زبان را حفظ کند، مطمئناً ما به عنوان ایرانی وظیفه داریم، برای این هدف بزرگ و مقدس که حفظ زبان فارسی است، از خود گذشتگی و ایثار کنیم.
این شاعر تصریح کرد: نباید وقتی یک جشنواره ملی برگزار میشود، تعدادی را از جشنواره حذف کنیم، بلکه باید کسانی که دیده نشدهاند و روی اسم آنها در سالهای گذشته خط زده شده، آنها را هم به صورت محترمانه در چار چوب ارزشهای نظام و سیاستهای فرهنگی دعوت کنیم تا در رقابت ملی شرکت کرده و کتاب و آثار خودشان را ارائه دهند و آثار آنها نیز داوری شود.
اسماعیلی ادامه داد: به عنوان مثال شاعرانی چون سیمین بهبهانی و سیدعلی صالحی که برای ارزشهای انسانی شعر گفتهاند، نباید از مجموعه شاعران حذف شوند، درست است که درباره انقلاب و قرآن شعر نگفتهاند و یا شعری درباره جنگ در مجموعه خود ندارند، اما درباره عدالت، کرامتهای انسانی، برابری و برادری، انساندوستی و .... شعر گفتهاند، ارزشهای اسلامی و انسانی نیز همین موضوعات را دربرمیگیرد و بیایم این شعرها را هم ببینیم و داوری کنیم.
وی افزود: نیما یوشیج در حوزه ادبیات فارسی کار بزرگی کرد، به زبان فرانسوی تسلط داشت و تمام نظریههای ادبی جهان را مطالعه میکرد، نظریههای غربی را هم میخواند و شعر شاعران فرانسوی را مطالعه میکرد و در جریان ادبیات جهان بود و اینگونه نبود که بگوید که من فلان نظریهای را که در فرانسه و در کشورهای اروپایی است، همان را ترجمه کنم و شاعران براساس این نظریه تولید ادبی کنند و شعر بگویند، بلکه نظریهای را بررسی کرد و آن را با آب و هوای فرهنگ سازگاری داد و بومی کرد و زمانی که احساس کرد این موضوع برای جامعه ایرانی قابل هضم است، آن را در اختیار جامعه قرار داد و تبدیل به به شعر نیمایی شد و انقلاب ادبی در جهان ایجاد کرد.
اسماعیلی با بیان اینکه نیما در زمان خودش خطشکن بود، گفت: نیما خودش را سپر بلا کرده و در این حوزه پرچمداری کرد و به تدریج که راه باز شد، دیگران هم فهمیدند که ما باید تحولی در ادبیاتمان ایجاد کنیم و یک نوزایش ادبی داشته باشیم، با وی هم صدا شده و همراهی کردند، از جمله اخوان ثالث. به همین دلیل در حال حاضر ادبیات ما مدیون بزرگانی چون نیما و اخوان است.
این شاعر ادامه داد: امروز هم باید ما این خطشکنی را داشته باشیم، بزرگانی چون محمدرضا سنگری و یا محمدعلی مجاهدی در بعضی از حوزهها این خطشکنیها را میکنند، اما تنها هستند و من بارها پای درد دل این بزرگان نشستهام و میگویند که ما سالهاست در حوزه شعر آئینی فریاد میزنیم که چرا شاعران به خاندان امامت و نبوت صفت الوهیت میدهند، اما هیچ کس از ما حمایت نمیکند و هیچ کس نمیگوید این حرف درست است، از سوی دیگر نه تنها حمایت نمیکنند، ناسزا هم میگویند که تو چه کاره هستی که در این عرصه فریاد میزنی، و فضا را آشفته میکنی و به نوعی سنگاندازی میکنند.
اسماعیلی در ادامه اظهار کرد: شعر آئینی نیازمند این خطشکنی و از سویی حمایت است تا از آسیبهایی و انحرافهایی که در آن به وجود آمده رهایی یابد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود به موضوع جشنواره شعر فجر اشاره و عنوان کرد: در سالهای گذشته بسیاری از شاعران و صاحبنظران معتقد بودند که جشنواره شعر فجر باید به تراز جشنواره فیلم فجر و موسیقی فجر و تئاتر فجر برسد؛ چرا این اتفاق نمیافتد و ما فقط در یک جمع بستهای این جشنواره را برگزار میکنیم و فقط خودمان را میبینیم؛ در حالی که باید از این پتانسیلها، قابلیتها و ظرفیتهای بالایی که در جامعه ادبی ما وجود دارد، استفاده کنیم و دیگران را نیز ببینیم و فراخوان داده و از همه دعوت کنیم تا کدورتها برطرف شود؛ چرا که هدف نهایی ارتقای زبان فارسی است.
اسماعیلی در ادامه بیان کرد: رهبر معظم انقلاب نیز بارها این موضوع را مطرح کردهاند که زبان فارسی از دست میرود. تعداد چهرهایی مانند بهاءالدین خرمشاهی و بسیاری از اساتید زبان فارسی سیر فرسایشی و نزولی دارد، حتی در چند کشور مانند تاجیکستان و افغانستان نیز که به زبان فارسی صحبت میکردند، این زبان در حال فراموشی است و این رسالت بر عهده چه کسی است که این زبان را حفظ کند، مطمئناً ما به عنوان ایرانی وظیفه داریم، برای این هدف بزرگ و مقدس که حفظ زبان فارسی است، از خود گذشتگی و ایثار کنیم.
این شاعر تصریح کرد: نباید وقتی یک جشنواره ملی برگزار میشود، تعدادی را از جشنواره حذف کنیم، بلکه باید کسانی که دیده نشدهاند و روی اسم آنها در سالهای گذشته خط زده شده، آنها را هم به صورت محترمانه در چار چوب ارزشهای نظام و سیاستهای فرهنگی دعوت کنیم تا در رقابت ملی شرکت کرده و کتاب و آثار خودشان را ارائه دهند و آثار آنها نیز داوری شود.
اسماعیلی ادامه داد: به عنوان مثال شاعرانی چون سیمین بهبهانی و سیدعلی صالحی که برای ارزشهای انسانی شعر گفتهاند، نباید از مجموعه شاعران حذف شوند، درست است که درباره انقلاب و قرآن شعر نگفتهاند و یا شعری درباره جنگ در مجموعه خود ندارند، اما درباره عدالت، کرامتهای انسانی، برابری و برادری، انساندوستی و .... شعر گفتهاند، ارزشهای اسلامی و انسانی نیز همین موضوعات را دربرمیگیرد و بیایم این شعرها را هم ببینیم و داوری کنیم.
مرجع : ایکنا