کد مطلب : ۲۲۱۵۵
فیلم رستاخیز میتوانست به بازخوانی جدیدی از عاشورا منجر شود
«رستاخیز» یکی از دینی ترین فیلم هاست
نخستین نشست از سلسله جلسات هنر و توسعه ۱۲ آذرماه با حضور حسن بلخاری، استاد دانشگاه و محقق با موضوع قابلیتها و استعدادهای هنر ایرانی - اسلامی در افق آینده، در حوزه هنری برگزار شد.
در ابتدای این نشست، مرتضی گودرزی دیباج، مدیر مرکز هنرهای تجسمی حوزه هنری گفت: دوره سوم نشستهای علمی که در مرکز هنرهای تجسمی برگزار میشود، با توجه به این قضیه صورت میگیرد که عقیده داریم در عین حال که هنرهای تجسمی اصالت دارد، اما مباحث نظری و بینامتنی هم برای ما مهم است چرا که سبب میشود در هدایت و جهتگیری برای خلق آثار موثر واقع شود.
وی ادامه داد: وقتی از توسعه حرف به میان میآید، عدهای صرفا به بعد ماتریالیستی قضیه توجه میکنند، عدهای تولید ماشین و جاده و ... را توسعه میدانند؛ در حالی که بر اساس آموزههای دینی ما و آنچه به آن باور داریم، تعمیق روابط اخلاقی و انسانی در توسعه مسئله مهمی است. بر این اساس باید بدانیم که هنر اسلامی در افق آینده چه جایگاهی دارد و اگر بنا باشد کشورمان به سمت توسعه برود، هنر اسلامی چطور میتواند به این مسیر کمک کند یا در این مسیر کمک شود.
در ادامه این نشست، حسن بلخاری، نویسنده، محقق و پژوهشگر با تاکید بر لزوم ارائه تعریفی درباره هنرهای اسلامی گفت: بر خلاف بسیاری از هنرهای دیگر که مقدمه و موخره آن مشخص است، در باب هنر اسلامی، هنوز تکلیف چندان معلوم نیست.
این عضو هیئت علمی دانشگاه تهران اظهار کرد: اگر به طور کلی نگاهی به هنرهای مختلف در سراسر جهان بیندازیم، متوجه تمایز فرم و معنا در هنر اسلامی نسبت به هنرهای دیگر میشویم. درواقع می توان گفت این هنرها در موجودیت مشکلی ندارند اما در حوزه نظریه با چالشهای جدی رو به رو هستند که یکی از این چالشها، عدم تعیین دقیق نظری آن است.
بلخاری همچنین افزود: هنرهای اسلامی از سایر هنرها متمایز است و موجودیت خاص خودش را دارد و هنگامی که تاریخ هنر را ورق بزنیم متوجه این موضوع میشویم. در حالی که تصاویری از بودا و مسیح در نقاشیها به تصویر درآمده است، هنر اسلامی جهانی خیالی و بیمانند از هندسه اسلامی دارد که شمایلگریز است و ویژگیهای خاص خودش را دارد.
تعریف درستی از هنر اسلامی وجود ندارد
وی با بیان این که تحریمها و چالشهایی که در این زمینه وجود دارد، راهمان را به آینده میبندد، تاکید کرد: با این حساب وقتی از توسعه هنر اسلامی در آینده بحث میشود، باید این را در نظر داشت که بررسی مفهومی این موضوع با چالش مواجه است چرا که هنوز تعریف درستی از آن وجود ندارد و آنچه در تعریفش مشکل دارد، چطور میتواند راهی برای آینده باز کند؟
این محقق توضیح داد: مفهوم هنر اسلامی تبیین نشده و اکنون باید آزادانه، عالمانه و محققانه این ماهیت را تبیین کنیم چرا که با چنین کاری میتوان افق آینده را بهتر ترسیم کرد. مهمترین مساله در بحث هنر و توسعه، این است که نظریهپردازی صورت بگیرد، ماهیت این هنر تبیین شود، وجوه و شاخصههای مختلف آن شناخته شود تا مکتب هنر اسلامی پایهگذاری شده و سکوی پرش نسبت به آینده باشد.
دکتر بلخاری تاکید کرد: یکی از دلایلی که باعث میشود عدهای اصطلاح هنرهای اسلامی را باور نداشته باشند، این است که از لحاظ نظری با آن مشکل دارند و میگویند مگر هویت مستقلی به نام هنر اسلامی وجود دارد؟ این به دلیل آن است که مسئله اقتباس را در این زمینه دخیل میدانند. این در حالی است که این تاثیرپذیری، به معنای نفی ماهیت هنر اسلامی نیست بلکه ریشه در این دارد که در اسلام نگاه بازی نسبت به تمدنهای دیگر وجود دارد.
این پژوهشگر هنر با اشاره به این که نتیجه اقتباس، التقاط نیست، تاکید کرد: در نقاشیهای مانوی، پیکره و موجود زنده نداریم اما گیاه داریم چراکه مانویها گیاهخوار و معتقد بودند مهمترین محفل نور، گیاه است. هنگامی که در نقاشیهای اسلامی هم از این ترکیب استفاده و به نوعی اقتباس شود، نمیتوان موجودیت هنر اسلامی را زیر سؤال برد و به نظر من حرکت مسلمین در اقتباس از نقاشیهای مانوی حرکتی در جهت خلاف اسلام نیست. اقتباس، مانیفست و منشور تمدن اسلامی است بنابراین اگر اکنون نیز هنرمندان به گوشهای از جهان بنگرند و از آن تاثیر بگیرند، نباید اجنبیپرست خوانده شوند.
وی در ادامه به اهمیت مسئله اقتباس از نگاه دین اشاره کرد و گفت: امام علی(ع) در نهجالبلاغه در نامه سی و یکم میفرمایند درست است که من به اندازه پیشینیان عمر نکردم اما در آثار و احوالشان اندیشه کردم و گویی یکی از آنها شدهام و دیدهام چیزهایی شفاف و چیزهایی کدر دارند و آن مواردی را که خوب بود برگرفتم.
شمایلگریزی جزء نقاط ممیز هنر اسلامی است
بلخاری با تاکید بر این که شمایلگریزی جزء نقاط ممیز هنر اسلامی است، گفت: اما ساحت این تحریم به انسان برنمیگردد و همانطور که میدانیم برخی از فقها با صورت نمایی پیامبر نیز مشکلی ندارند.
وی با اشاره به فیلم رستاخیز گفت: چه میشود که تکلیف فیلمی مانند رستاخیز هنوز مشخص نیست؟ من از نزدیک در جریان روند تولید این فیلم بودم و روزها و ساعتها با آقای درویش درباره جزئیات این فیلم بحث کردیم و میدانم که چه حساسیتی برای تولید آن به کار گرفته شد اما جالب است که هنوز تکلیف این فیلم که یکی از دینیترین فیلمهاست، معلوم نیست. یا به عنوان مثال فیلم مختار و تصاویری که درباره جنگ حضرت عباس(ع) با دشمنان ضبط شد و از حماسیترین صحنه های ضبط شده است، مورد حذف قرار گرفت. چنین مباحثی را در موسیقی و نمایش هم داریم.
این مدرس دانشگاه در پایان گفت: ای کاش درباره فیلم رستاخیز فرصتی فراهم می شد تا کسانی که در حوزه فقهی تخصص دارند و سینماگرانی که با این عرصه ها آشنا هستند، بتوانند با یکدیگر گفت و گو کنند. ما به این گفتگوها و رسیدن به تفاهم نیازمندیم و اگر چنین فضایی فراهم شود، نظریهپردازان به صورت جسورانه و البته علمی وارد عرصه می شوند و بسیاری از مشکلات حل میشود. شاید فیلم رستاخیز میتوانست به بازخوانی جدیدی از عاشورا منجر شود.
در ابتدای این نشست، مرتضی گودرزی دیباج، مدیر مرکز هنرهای تجسمی حوزه هنری گفت: دوره سوم نشستهای علمی که در مرکز هنرهای تجسمی برگزار میشود، با توجه به این قضیه صورت میگیرد که عقیده داریم در عین حال که هنرهای تجسمی اصالت دارد، اما مباحث نظری و بینامتنی هم برای ما مهم است چرا که سبب میشود در هدایت و جهتگیری برای خلق آثار موثر واقع شود.
وی ادامه داد: وقتی از توسعه حرف به میان میآید، عدهای صرفا به بعد ماتریالیستی قضیه توجه میکنند، عدهای تولید ماشین و جاده و ... را توسعه میدانند؛ در حالی که بر اساس آموزههای دینی ما و آنچه به آن باور داریم، تعمیق روابط اخلاقی و انسانی در توسعه مسئله مهمی است. بر این اساس باید بدانیم که هنر اسلامی در افق آینده چه جایگاهی دارد و اگر بنا باشد کشورمان به سمت توسعه برود، هنر اسلامی چطور میتواند به این مسیر کمک کند یا در این مسیر کمک شود.
در ادامه این نشست، حسن بلخاری، نویسنده، محقق و پژوهشگر با تاکید بر لزوم ارائه تعریفی درباره هنرهای اسلامی گفت: بر خلاف بسیاری از هنرهای دیگر که مقدمه و موخره آن مشخص است، در باب هنر اسلامی، هنوز تکلیف چندان معلوم نیست.
این عضو هیئت علمی دانشگاه تهران اظهار کرد: اگر به طور کلی نگاهی به هنرهای مختلف در سراسر جهان بیندازیم، متوجه تمایز فرم و معنا در هنر اسلامی نسبت به هنرهای دیگر میشویم. درواقع می توان گفت این هنرها در موجودیت مشکلی ندارند اما در حوزه نظریه با چالشهای جدی رو به رو هستند که یکی از این چالشها، عدم تعیین دقیق نظری آن است.
بلخاری همچنین افزود: هنرهای اسلامی از سایر هنرها متمایز است و موجودیت خاص خودش را دارد و هنگامی که تاریخ هنر را ورق بزنیم متوجه این موضوع میشویم. در حالی که تصاویری از بودا و مسیح در نقاشیها به تصویر درآمده است، هنر اسلامی جهانی خیالی و بیمانند از هندسه اسلامی دارد که شمایلگریز است و ویژگیهای خاص خودش را دارد.
تعریف درستی از هنر اسلامی وجود ندارد
وی با بیان این که تحریمها و چالشهایی که در این زمینه وجود دارد، راهمان را به آینده میبندد، تاکید کرد: با این حساب وقتی از توسعه هنر اسلامی در آینده بحث میشود، باید این را در نظر داشت که بررسی مفهومی این موضوع با چالش مواجه است چرا که هنوز تعریف درستی از آن وجود ندارد و آنچه در تعریفش مشکل دارد، چطور میتواند راهی برای آینده باز کند؟
این محقق توضیح داد: مفهوم هنر اسلامی تبیین نشده و اکنون باید آزادانه، عالمانه و محققانه این ماهیت را تبیین کنیم چرا که با چنین کاری میتوان افق آینده را بهتر ترسیم کرد. مهمترین مساله در بحث هنر و توسعه، این است که نظریهپردازی صورت بگیرد، ماهیت این هنر تبیین شود، وجوه و شاخصههای مختلف آن شناخته شود تا مکتب هنر اسلامی پایهگذاری شده و سکوی پرش نسبت به آینده باشد.
دکتر بلخاری تاکید کرد: یکی از دلایلی که باعث میشود عدهای اصطلاح هنرهای اسلامی را باور نداشته باشند، این است که از لحاظ نظری با آن مشکل دارند و میگویند مگر هویت مستقلی به نام هنر اسلامی وجود دارد؟ این به دلیل آن است که مسئله اقتباس را در این زمینه دخیل میدانند. این در حالی است که این تاثیرپذیری، به معنای نفی ماهیت هنر اسلامی نیست بلکه ریشه در این دارد که در اسلام نگاه بازی نسبت به تمدنهای دیگر وجود دارد.
این پژوهشگر هنر با اشاره به این که نتیجه اقتباس، التقاط نیست، تاکید کرد: در نقاشیهای مانوی، پیکره و موجود زنده نداریم اما گیاه داریم چراکه مانویها گیاهخوار و معتقد بودند مهمترین محفل نور، گیاه است. هنگامی که در نقاشیهای اسلامی هم از این ترکیب استفاده و به نوعی اقتباس شود، نمیتوان موجودیت هنر اسلامی را زیر سؤال برد و به نظر من حرکت مسلمین در اقتباس از نقاشیهای مانوی حرکتی در جهت خلاف اسلام نیست. اقتباس، مانیفست و منشور تمدن اسلامی است بنابراین اگر اکنون نیز هنرمندان به گوشهای از جهان بنگرند و از آن تاثیر بگیرند، نباید اجنبیپرست خوانده شوند.
وی در ادامه به اهمیت مسئله اقتباس از نگاه دین اشاره کرد و گفت: امام علی(ع) در نهجالبلاغه در نامه سی و یکم میفرمایند درست است که من به اندازه پیشینیان عمر نکردم اما در آثار و احوالشان اندیشه کردم و گویی یکی از آنها شدهام و دیدهام چیزهایی شفاف و چیزهایی کدر دارند و آن مواردی را که خوب بود برگرفتم.
شمایلگریزی جزء نقاط ممیز هنر اسلامی است
بلخاری با تاکید بر این که شمایلگریزی جزء نقاط ممیز هنر اسلامی است، گفت: اما ساحت این تحریم به انسان برنمیگردد و همانطور که میدانیم برخی از فقها با صورت نمایی پیامبر نیز مشکلی ندارند.
وی با اشاره به فیلم رستاخیز گفت: چه میشود که تکلیف فیلمی مانند رستاخیز هنوز مشخص نیست؟ من از نزدیک در جریان روند تولید این فیلم بودم و روزها و ساعتها با آقای درویش درباره جزئیات این فیلم بحث کردیم و میدانم که چه حساسیتی برای تولید آن به کار گرفته شد اما جالب است که هنوز تکلیف این فیلم که یکی از دینیترین فیلمهاست، معلوم نیست. یا به عنوان مثال فیلم مختار و تصاویری که درباره جنگ حضرت عباس(ع) با دشمنان ضبط شد و از حماسیترین صحنه های ضبط شده است، مورد حذف قرار گرفت. چنین مباحثی را در موسیقی و نمایش هم داریم.
این مدرس دانشگاه در پایان گفت: ای کاش درباره فیلم رستاخیز فرصتی فراهم می شد تا کسانی که در حوزه فقهی تخصص دارند و سینماگرانی که با این عرصه ها آشنا هستند، بتوانند با یکدیگر گفت و گو کنند. ما به این گفتگوها و رسیدن به تفاهم نیازمندیم و اگر چنین فضایی فراهم شود، نظریهپردازان به صورت جسورانه و البته علمی وارد عرصه می شوند و بسیاری از مشکلات حل میشود. شاید فیلم رستاخیز میتوانست به بازخوانی جدیدی از عاشورا منجر شود.
مرجع : ایکنا