کد مطلب : ۲۲۷۹۲
کتاب «زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی «جرج جرداق» منتشر شد
کتاب زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی استاد جرج جرداق دیماه سال جاری در ۲۳۵ صفحه از سوی نشر انجمن آثار و مفاخر فرهنگی منتشر شد.
در فهرست این کتاب ۱۰ عنوان مطلب شامل «درباره جرج جرداق و فرهنگنامه امام علی(ع)؛ صدای عدالت انسانی»، «طریق مطلوب»، «صدای محمد»، «جرداق و لامنس امام علی(ع) در نگاه دو مسیحی»، «تبلور کلام حضرت علی(ع) در شعر برخی شاعران ادب فارسی»، «گفتوگو با استاد سیدهادی خسروشاهی، مترجم کتاب امام علی(ع) صدای عدالت انسانی»، «علی در نظر اروپاییان»، «جرج جرداق لبنانی؛ الگوی موفق مودت ایمان قرآنی»، «وحدت هستی» و «بخشی خطبههای امام علی(ع)» به چشم میخورد.
در مقاله «درباره جرج جرداق و فرهنگنامه امام علی(ع)؛ صدای عدالت انسانی» به قلم آیتالله سیدهادی خسروشاهی آمده است: من با جرج سمعان جرداق از ۵۵ سال پیش آشنایی و مکاتبه داشتم و نیم قرن پیش هم کتاب او را درباره امام علی(ع) ترجمه کردم که تاکنون بیش از بیست بار و در دهها هزار نسخه چاپ و منتشر شده است.
در ایران هم مانند دیگر کشورهای اسلامی و عربی، کمتر کسی است که نام جرج جرداق و کتاب ارزشمند او (الامام علی صوت العدالة الانسانیة) را نشنیده باشد. در واقع انتشار این کتاب، موجی جهانی از تقدیر و تشویق، تعریف و تمجید را نسبت به مؤلف و مباحث مطرح شده در کتاب برانگیخت.
البته در عصر ما نویسندگان مسیحی شرقی و یا مستشرقان غربی بسیاری درباره زندگی و افکار امام علی(ع) به بحث و تحقیق پرداختهاند؛ اما اگر بخواهیم منصفانه داوری کنیم و درباره کتاب و فکر بلند جرج جرداق سخنی بگوییم، باید صادقانه بپذیریم که هیچ یک از نویسندگان مسیحی شرق و یا مستشرقان غرب، نتوانستهاند به پایه جرج جرداق برسند.
البته ما در این مقاله، درصدد ارزیابی نظریات مؤلف نیستیم و بیشک در همه موارد هم نمیتوانیم هم عقیده او باشیم؛ اما اقتضای عدل و انصاف این است که بگوییم برخلاف گفتههای دیگران، انگیزه اصلی جرداق در تألیف این کتاب، تنها شور و عشق او نسبت به امام علی(ع) و اعتقادش به کامل بودن نظام عدالت اجتماعی از دیدگاه امام علی(ع) است، و ما نمیتوانیم از یک فرد مسیحی انتظار داشته باشیم در همه امور، مانند یک مسلمان فکر و عمل نماید و اصولاً اگر چنین باشد، دیگر نمیتوان او را مسیحی نامید.
به نظر ما خدمتی که جرداق با تألیف این کتاب در معرفی نظام عدالت اجتماعی اسلامی و اندیشه توحیدی امام علی(ع) نموده، هیچ یک از مسلمان نماهای عرب همکار جرداق نکردهاند.
مقاله «وحدت هستی» به قلم جرج جرداق
همچنین در مقاله «وحدت هستی» به قلم جرج جرداق که در این کتاب آمده است، میخوانیم: نظریه فلاسفه درباره جهان هستی، به مثابه یک وحدت به هم پیوسته و متکامل، در مقام مقایسه با نظریه ادبا و هنرمندان، یک نطریه سطحی و ظاهری است. برای آن که فلاسفه اشیا گوناگون را جدا از هم مورد دقت و مطالعه قرار میدهند و میسنجند و سپس آنها را ضبط میکنند و وسیله آنها در این امر، تنها عقل و خرد است؛ و عقل جزئی از یک انسان زنده، یعنی گوشهای از عناصر تشکیلدهنده آن است، ولی ادبا و هنرمندان، خود را با زندگی و جهان هستی، بهطور مستقیم و دائمی پیوند دارند و در همه حالات و با تمام نیرو با احساس، عقل، خیال، ذوق، یعنی با تمام وجود خود، با هستی و حیات پیوند دارند.
بنابراین این گروه در درک و فهم این وحدت و بههم پیوستگی در عالم وجود، قدیمیتر و عمیقتر از فلاسفهاند. و در واقع ادبا، استادان فلاسفه هستند: استادان و راهنمایان آنان از روزی که بودهاند، تا روزی که خواهند بود.
پس اگر موضوع از این قرار باشد ـ چنان که هست ـ باید گفت: علیبن ابی طالب از نظر بینش و اسلوب، بزرگمردی از بزرگان این گروه است. گروه جاودانهمردانی که پردههای حقایق را کنار زدند تا حقیقت را آنطور که هست، دریابند. گروهی که مانند دیگر مردم، همه چیز را میبینند، ولی فقط آنان عمق و درون قضیه را میفهمند و درک میکنند، گروهی که به ستارگان آسمان، ریگهای بیابان، آبهای دریا و جامههای جهان هستی، مینگرند و همه آنها را از روح و روان خود مییابند.
بنابر این گزارش، در آخرین مقاله این کتاب بخشی از خطبههای امام علی(ع) آورده شده است، قسمتی از خطبهای که امام علی(ع) آن را هنگامی ایراد فرمود که سفیان بن عوف غامدی بر شهر انبار واقع در کناره شرقی فرات تاخته بود. او را معاویه فرستاده بود تا شهرهای عراق را غارت کند و در دل مردم آن سرزمین، بیم و هراس افکند: «...به من خبر رسید که یکی از سربازان دشمن، بر یک زن مسلمان و یک زن معاهد وارد شده و خلخال و زیور آنها را به زور گرفته است و آن زن جز لابه و زاری مدافعی که بدان توسل جوید نداشته است. آنان با دستهای پر برگشته و هیچ کس از آنان زخم و جراحتی برنداشته و خونی از ایشان نریخته است.
اگر مسلمانی پس از این ماجرا، از تأسف و اندوه بمیرد، جا دارد و او را نباید سرزنش کرد. شگفتا! به خدا سوگند اتفاق این مردم بر باطلشان و پراکندگی شما در عقیه حق خود، دل را میمیراند و بر غم و اندوه انسان میافزاید».
همچنین هنگامی که حضرتش در صفین دید گروهی از یاران وی در پاسخ ناسزاهای مردم شام به آنها ناسزا میگویند، فرمود: «من دوست ندارم شما ناسزاگو و فحاش باشید ولی اگر شما اعمال و اوضاع و کارهای آنان را بازگو کنید، راه بهتری را پیمودهاید، شما به جای ناسزاگویی به آنان، بگویید: خداوندا! خون ما و آنان را حفظ بفرما، بین ما و آنان آشتی برقرار کن، آنان را به راه راست هدایت بنما، تا آن کس که حق را نمیشناسد، بشناسد و از تجاوز و ظلم بازگردد».
یادآور میشود، کتاب «زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی ادیب و اندیشمند مسیحی لبنانی جرج سمعان جرداق از شیفتگان مولای متقیان علی بن ابی طالب(ع)» دیماه جاری از سوی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در ۲۳۵ صفحه و به قیمت ۱۲ هزار تومان به چاپ رسیده است.
در فهرست این کتاب ۱۰ عنوان مطلب شامل «درباره جرج جرداق و فرهنگنامه امام علی(ع)؛ صدای عدالت انسانی»، «طریق مطلوب»، «صدای محمد»، «جرداق و لامنس امام علی(ع) در نگاه دو مسیحی»، «تبلور کلام حضرت علی(ع) در شعر برخی شاعران ادب فارسی»، «گفتوگو با استاد سیدهادی خسروشاهی، مترجم کتاب امام علی(ع) صدای عدالت انسانی»، «علی در نظر اروپاییان»، «جرج جرداق لبنانی؛ الگوی موفق مودت ایمان قرآنی»، «وحدت هستی» و «بخشی خطبههای امام علی(ع)» به چشم میخورد.
در مقاله «درباره جرج جرداق و فرهنگنامه امام علی(ع)؛ صدای عدالت انسانی» به قلم آیتالله سیدهادی خسروشاهی آمده است: من با جرج سمعان جرداق از ۵۵ سال پیش آشنایی و مکاتبه داشتم و نیم قرن پیش هم کتاب او را درباره امام علی(ع) ترجمه کردم که تاکنون بیش از بیست بار و در دهها هزار نسخه چاپ و منتشر شده است.
در ایران هم مانند دیگر کشورهای اسلامی و عربی، کمتر کسی است که نام جرج جرداق و کتاب ارزشمند او (الامام علی صوت العدالة الانسانیة) را نشنیده باشد. در واقع انتشار این کتاب، موجی جهانی از تقدیر و تشویق، تعریف و تمجید را نسبت به مؤلف و مباحث مطرح شده در کتاب برانگیخت.
البته در عصر ما نویسندگان مسیحی شرقی و یا مستشرقان غربی بسیاری درباره زندگی و افکار امام علی(ع) به بحث و تحقیق پرداختهاند؛ اما اگر بخواهیم منصفانه داوری کنیم و درباره کتاب و فکر بلند جرج جرداق سخنی بگوییم، باید صادقانه بپذیریم که هیچ یک از نویسندگان مسیحی شرق و یا مستشرقان غرب، نتوانستهاند به پایه جرج جرداق برسند.
البته ما در این مقاله، درصدد ارزیابی نظریات مؤلف نیستیم و بیشک در همه موارد هم نمیتوانیم هم عقیده او باشیم؛ اما اقتضای عدل و انصاف این است که بگوییم برخلاف گفتههای دیگران، انگیزه اصلی جرداق در تألیف این کتاب، تنها شور و عشق او نسبت به امام علی(ع) و اعتقادش به کامل بودن نظام عدالت اجتماعی از دیدگاه امام علی(ع) است، و ما نمیتوانیم از یک فرد مسیحی انتظار داشته باشیم در همه امور، مانند یک مسلمان فکر و عمل نماید و اصولاً اگر چنین باشد، دیگر نمیتوان او را مسیحی نامید.
به نظر ما خدمتی که جرداق با تألیف این کتاب در معرفی نظام عدالت اجتماعی اسلامی و اندیشه توحیدی امام علی(ع) نموده، هیچ یک از مسلمان نماهای عرب همکار جرداق نکردهاند.
مقاله «وحدت هستی» به قلم جرج جرداق
همچنین در مقاله «وحدت هستی» به قلم جرج جرداق که در این کتاب آمده است، میخوانیم: نظریه فلاسفه درباره جهان هستی، به مثابه یک وحدت به هم پیوسته و متکامل، در مقام مقایسه با نظریه ادبا و هنرمندان، یک نطریه سطحی و ظاهری است. برای آن که فلاسفه اشیا گوناگون را جدا از هم مورد دقت و مطالعه قرار میدهند و میسنجند و سپس آنها را ضبط میکنند و وسیله آنها در این امر، تنها عقل و خرد است؛ و عقل جزئی از یک انسان زنده، یعنی گوشهای از عناصر تشکیلدهنده آن است، ولی ادبا و هنرمندان، خود را با زندگی و جهان هستی، بهطور مستقیم و دائمی پیوند دارند و در همه حالات و با تمام نیرو با احساس، عقل، خیال، ذوق، یعنی با تمام وجود خود، با هستی و حیات پیوند دارند.
بنابراین این گروه در درک و فهم این وحدت و بههم پیوستگی در عالم وجود، قدیمیتر و عمیقتر از فلاسفهاند. و در واقع ادبا، استادان فلاسفه هستند: استادان و راهنمایان آنان از روزی که بودهاند، تا روزی که خواهند بود.
پس اگر موضوع از این قرار باشد ـ چنان که هست ـ باید گفت: علیبن ابی طالب از نظر بینش و اسلوب، بزرگمردی از بزرگان این گروه است. گروه جاودانهمردانی که پردههای حقایق را کنار زدند تا حقیقت را آنطور که هست، دریابند. گروهی که مانند دیگر مردم، همه چیز را میبینند، ولی فقط آنان عمق و درون قضیه را میفهمند و درک میکنند، گروهی که به ستارگان آسمان، ریگهای بیابان، آبهای دریا و جامههای جهان هستی، مینگرند و همه آنها را از روح و روان خود مییابند.
بنابر این گزارش، در آخرین مقاله این کتاب بخشی از خطبههای امام علی(ع) آورده شده است، قسمتی از خطبهای که امام علی(ع) آن را هنگامی ایراد فرمود که سفیان بن عوف غامدی بر شهر انبار واقع در کناره شرقی فرات تاخته بود. او را معاویه فرستاده بود تا شهرهای عراق را غارت کند و در دل مردم آن سرزمین، بیم و هراس افکند: «...به من خبر رسید که یکی از سربازان دشمن، بر یک زن مسلمان و یک زن معاهد وارد شده و خلخال و زیور آنها را به زور گرفته است و آن زن جز لابه و زاری مدافعی که بدان توسل جوید نداشته است. آنان با دستهای پر برگشته و هیچ کس از آنان زخم و جراحتی برنداشته و خونی از ایشان نریخته است.
اگر مسلمانی پس از این ماجرا، از تأسف و اندوه بمیرد، جا دارد و او را نباید سرزنش کرد. شگفتا! به خدا سوگند اتفاق این مردم بر باطلشان و پراکندگی شما در عقیه حق خود، دل را میمیراند و بر غم و اندوه انسان میافزاید».
همچنین هنگامی که حضرتش در صفین دید گروهی از یاران وی در پاسخ ناسزاهای مردم شام به آنها ناسزا میگویند، فرمود: «من دوست ندارم شما ناسزاگو و فحاش باشید ولی اگر شما اعمال و اوضاع و کارهای آنان را بازگو کنید، راه بهتری را پیمودهاید، شما به جای ناسزاگویی به آنان، بگویید: خداوندا! خون ما و آنان را حفظ بفرما، بین ما و آنان آشتی برقرار کن، آنان را به راه راست هدایت بنما، تا آن کس که حق را نمیشناسد، بشناسد و از تجاوز و ظلم بازگردد».
یادآور میشود، کتاب «زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی ادیب و اندیشمند مسیحی لبنانی جرج سمعان جرداق از شیفتگان مولای متقیان علی بن ابی طالب(ع)» دیماه جاری از سوی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در ۲۳۵ صفحه و به قیمت ۱۲ هزار تومان به چاپ رسیده است.
مرجع : ایکنا