کد مطلب : ۲۳۱۷۸
محمدرضا سنگری؛ نامی افراشته بر نیزه یادها در ادبیات عاشورایی
هنگامی که سخن از ادبیات به میان میآید هرکس به تناسب تعلقاتش، نامی و نام هایی را متصور میشود؛ از سعدی و مولوی و حافظ گرفته تا نیما و سهراب و شاملو. اما در حوزه ادبیات و تحقیق عاشورایی، بیشک نامی که بر نیزه یادها افراشتهتر است، دکتر سنگری است. نامی که در این حوزه هم آینه است هم تصویرگر؛ هم رهرو است هم راهنما.
بسیارند نویسندگان و جویندگان حضور در جبهه اندیشه کربلا که به سنگر کتابهای سنگری پناه بردهاند. چه نیک آموزگاری میتواند باشد دانش آموخته ی دانشگاه حسین (ع).
اما چرا سنگری؟!
در میدان نظم و نثرِ عاشورایی بسیارند که به نبرد خاستهاند و خونهای جوهر بر بیابان کاغذ ریختهاند اما چرا در این آوردگاه، درفش سنگری افراشتهتر است و تیغ کلامش برندهتر؟ شاید بتوان این گونه گفت که دیگران بیشتر بازگویه کردهاند و او بازنگری. چه فرسایشها بایست به جان اندیشه خرید تا خارهای مغیلانِ خرافه را از پای زخم خورده کربلا بیرون کشید و چه نامی سنگینتر از سنگری میتوانست این بار را بر دوش بکشد؟
چه مرثیهها و روضهها و نوحهها که نگاشته و خوانده نشد که از نخالههای خرافه پالاییده نبود و چه ناگفتهها و نادیدههایی از تاریخِ لازمان و لامکانِ عاشورا و کربلا باقی نمانده بود که آن را همتی روشنگرانه و سنگریوار میطلبید. پس آیا نمیتوان گفت که ارزش کوششهای سنگری در کفه ترازوی تاریخ معاصر کربلا، هم سنگ دهها و صدها نگاشته پیشین است و بلکه بیشتر؟
دکتر شریعتی میگفت: «امام حسین بیشتر از آب ، تشنه لبیک بود افسوس که بجای افکارش زخمهای تنش را نشانمان دادند و بزرگترین دردش را بی آبی نامیدند» و سنگری چه نیک به هل من ناصرِ تاریخ کربلا لبیک گفت؛ و هم زخمهای خورشیدِ افراشته بر نیِ کربلا را نشانمان داد و هم همراهمان کرد در مسیر تابش اندیشههای نورانیِ آن امام همام.
سنگری چونان دانای علم حدیثی است که برای غربال سره و ناسره احدایث، همتها میگمارد؛ و چه حدیثی خاصتر از حدیث کربلا و چه روایتگری شیواکلامتر از سنگری؛ که صدای گرمش بر نفوذ کلامش افزوده است.
گاهی آنقدر نام سنگری نام کربلا را تنگ در آغوش گرفته که فراموش میکنیم، این مرد دکترای زبان و ادبیات فارسی دارد که کتابها در زمینه ادبیات نگاشته، که از مؤلفین کتب درسی است که در حوزه ادبیات پایداری و دفاع مقدس قلمها زده و آثاری بس فاخر ارائه کرده، که پیرامون ظهور منجی چه تحقیقها و کوششها کرده، که خود شاعری است بس خوش طبع؛ و اینها هر یک کافی است تا نامی را نامور کنند و با این همه هیچکدام چیزی از تواضعش نکاسته است.
پس چه شایسته است از سر مِهر، در شصتمین بهمن عمر مبارک دکتر سنگری به احترام به هدف نشستن تیر کوششهای ادبی و عاشوراییشان، به سپاس بنشینیم و به احترام نام کربلا که نام دیگر سنگری است! برخیزیم.
مطالب مربوط به پرونده ویژه دکتر سنگری را می توانید از اینجا بخوانید.
بسیارند نویسندگان و جویندگان حضور در جبهه اندیشه کربلا که به سنگر کتابهای سنگری پناه بردهاند. چه نیک آموزگاری میتواند باشد دانش آموخته ی دانشگاه حسین (ع).
اما چرا سنگری؟!
در میدان نظم و نثرِ عاشورایی بسیارند که به نبرد خاستهاند و خونهای جوهر بر بیابان کاغذ ریختهاند اما چرا در این آوردگاه، درفش سنگری افراشتهتر است و تیغ کلامش برندهتر؟ شاید بتوان این گونه گفت که دیگران بیشتر بازگویه کردهاند و او بازنگری. چه فرسایشها بایست به جان اندیشه خرید تا خارهای مغیلانِ خرافه را از پای زخم خورده کربلا بیرون کشید و چه نامی سنگینتر از سنگری میتوانست این بار را بر دوش بکشد؟
چه مرثیهها و روضهها و نوحهها که نگاشته و خوانده نشد که از نخالههای خرافه پالاییده نبود و چه ناگفتهها و نادیدههایی از تاریخِ لازمان و لامکانِ عاشورا و کربلا باقی نمانده بود که آن را همتی روشنگرانه و سنگریوار میطلبید. پس آیا نمیتوان گفت که ارزش کوششهای سنگری در کفه ترازوی تاریخ معاصر کربلا، هم سنگ دهها و صدها نگاشته پیشین است و بلکه بیشتر؟
دکتر شریعتی میگفت: «امام حسین بیشتر از آب ، تشنه لبیک بود افسوس که بجای افکارش زخمهای تنش را نشانمان دادند و بزرگترین دردش را بی آبی نامیدند» و سنگری چه نیک به هل من ناصرِ تاریخ کربلا لبیک گفت؛ و هم زخمهای خورشیدِ افراشته بر نیِ کربلا را نشانمان داد و هم همراهمان کرد در مسیر تابش اندیشههای نورانیِ آن امام همام.
سنگری چونان دانای علم حدیثی است که برای غربال سره و ناسره احدایث، همتها میگمارد؛ و چه حدیثی خاصتر از حدیث کربلا و چه روایتگری شیواکلامتر از سنگری؛ که صدای گرمش بر نفوذ کلامش افزوده است.
گاهی آنقدر نام سنگری نام کربلا را تنگ در آغوش گرفته که فراموش میکنیم، این مرد دکترای زبان و ادبیات فارسی دارد که کتابها در زمینه ادبیات نگاشته، که از مؤلفین کتب درسی است که در حوزه ادبیات پایداری و دفاع مقدس قلمها زده و آثاری بس فاخر ارائه کرده، که پیرامون ظهور منجی چه تحقیقها و کوششها کرده، که خود شاعری است بس خوش طبع؛ و اینها هر یک کافی است تا نامی را نامور کنند و با این همه هیچکدام چیزی از تواضعش نکاسته است.
پس چه شایسته است از سر مِهر، در شصتمین بهمن عمر مبارک دکتر سنگری به احترام به هدف نشستن تیر کوششهای ادبی و عاشوراییشان، به سپاس بنشینیم و به احترام نام کربلا که نام دیگر سنگری است! برخیزیم.
مطالب مربوط به پرونده ویژه دکتر سنگری را می توانید از اینجا بخوانید.
مرجع : فارس