کد مطلب : ۲۵۴۲۹
نقدی بر فیلم سینمایی «یاسین»
«کتاب قانون» فیلمی خوب و خوشساخت بود که در زمان اکران توانست نظر مثبت منتقدان و مردم را به خود جلب کند. در این فیلم قرآنی سعی شد بسیاری از آموزههای اسلامی به شکلی درست به بیننده منتقل شود بدون اینکه بخواهد شعاری دهد. این خاطره خوب از «کتاب قانون» باعث شد تا تصور خوبی نسبت به فیلم «یاسین» داشته باشم، زیرا تهیهکننده این کار نیز محسن علیاکبری بود که «کتاب قانون»، «استرداد» و... را در کارنامه خود دارد، اما افسوس که این تصور با دیدن فیلم «یاسین» رنگ باخت.
«یاسین» داستان پدری (حمید فرخ نژاد) است که سعی دارد از قاری بودن پسر خود سوءاستفاده کند، اما این مسئله برای فرزند قابل هضم نیست برای همین نزد پدربزرگ خود در شمال کشور میرود و پدر نیز برای یافتن پسرش به آنجا سفر میکند. وی در راه رسیدن به فرزند نیز دستخوش اتفاقاتی میشود که تغییرات روحی وی را به همراه دارد. در سایه این اتفاق هم پدر پی به خطاهای خود برده و توبه میکند. این قصه در جای خود جذاب است، اما همین اندازه خطرناک، چون این قبیل داستانها به راحتی میتوانند در دام شعار و سطحینگری گرفتار آیند.
«یاسین»؛ فیلمی کسل کننده
اینکه فیلم دوست داشتنی نیست، تنها سلیقه من به عنوان یک بیننده نیست، بلکه این مسئله را (نچسب بودن فیلم) به راحتی در اظهار نظرهای مردم پس از مشاهده فیلم میتوان دید. جدا از فیلمنامه، این کار که به عقیده من هیچ آیتم جذابی در خود ندارد و روال قصه به شدت کسل کننده است، پشت دوربین حامد امرایی قرار گرفته که فکر میکنم تجربه سینما هنوز برایش زود بوده و بهتر است فعلاً به ساخت فیلم در تلویزیون اکتفا کند، چون در تلویزیون قرار نیست برای تماشای فیلم پول بدهند، برای همین هر آنچه که ساخته شود به هر حال روی آنتن خواهد رفت!
مطلب دیگر اینکه، در طول فیلم میبینیم که پسر بچه آیاتی را تلاوت میکند، اما هیچ کدام از آن تصاویر شاید نتواند به اندازه قرائت آیهای کوتاه در فیلم «میم مثل مادر» مخاطب را تحت تاثیر قرار دهد. جواب این مسئله نیز کاملاً مشخص است، زیرا در آن بخش از فیلم «میم مثل مادر» تلاوت آن آیه نیاز بود، اما در «یاسین» بدون هیچ پیشزمینهای آیات قرآن تلاوت میشود، البته کارگردان سعی کرده با نشان دادن زیباییهای طبیعت شمال هنگام قرائت قرآن بر جذابیت آن سکانسها بیفزاید، ولی این اتفاق به هیچ وجه در فیلم روی نداده است.
فاجعهای از نوع بازیگری در «یاسین»
مطلب بعدی که بهتر است از آن به عنوان فاجعه نام ببرم بازیگری این فیلم است که واقعاً تاسفبرانگیز است. در این میان تنها حمید فرخنژاد است که توانسته گلیم خود را از آب بیرون کشد. این موضوع نیز به هیچ وجه برای این بازیگر چیز عجیبی نیست، اما دیگر نقشها تنها کاریکاتورهایی بودند که دیالوگ میگفتند. این پرداخت سطحی هم به شکل بسیار بدی روی بازی پریوش نظریه تاثیر گذاشته بود، به نحوی که بازی این هنرمند خوب کشورمان کاملاً مصنوعی و غیرمأنوس بود.
درباره این فیلم صحبت کردن خیلی سخت است، چون باب است که در نقد حتماً بخشهای مثبت فیلم هم دیده شود، اما درباره «یاسین» چنین نظری نمیتوان داد، شاید تنها از لوکیشن فیلم بتوان به عنوان زیبایی فیلم نام برد، اما به لحاظ فنی نباید برای این فیلم نکته مثبتی را در نظر گرفت. برای همین بهتر است به احترام مضمون فیلم که داستانی قرآنی دارد دیگر چیزی بیشتر از این درباره مسائل فنی نوشته نشود.
جدا از بحث فنی این فیلم که چیزی برای گفتن نداشت باید به نکتهای اشاره کرد که شاید توجه به آن بر کیفیت فیلمهای قرآنی بیفزاید. آن نیز اینکه، در سالهای اخیر به شدت از میزان تولیدات قرآنی در سینما کاسته شده و دلیل این اتفاق نیز مشخص است، چون کارهای بیکیفیت بر این دست تولیدات آسیب رساندهاند. فیلمهایی نظیر «یاسین» که ذهنیت تماشاگران را نسبت به این دست آثار به شدت منفی میکند؛ این اتفاق نیز مربوط به یک یا دو سال اخیر نیست، بلکه در یک یا دو دهه گذشته چنین اتفاقی را در سینما شاهد بودهایم.
حضور فیلمسازان کمتجربه در ساخت فیلم قرآنی
مطلب دیگر اینکه معمولاً ساخت این دست فیلمها به افرادی سپرده میشوند که بار اول یا دوم است که فیلم بلند میسازند. برای نمونه فیلمهایی نظیر «استشهادی برای خدا»، «اینجا چراغی روشن است» و... نمونه ای روشن در این زمینه هستند، در صورتی که به اعتقاد نگارنده، کارهایی که در این ژانر تولید میشوند باید از بهترین تیم ممکن بهره برده باشند، چون کمتوجهی به این ژانر تنها نابودی یک گونه سینمایی را در پی ندارد، بلکه ممکن است باعث برخی بازخوردهای منفی در جامعه شود که جبرانش بسیار سخت است.
در پایان این یادداشت بد نیست به نقش و جایگاه کارشناسان سینمایی و دینی هم در این زمینه نیز اشارهای داشته باشیم؛ آن نیز نقد کارشناسانه آنها در این حوزه است، چون ممکن است با نقدهای خود شرایطی را به وجود آورند که دیگر فیلمسازان جرئت نزدیک شدن به این دست آثار را نداشته باشند. این اتفاق در شرایطی روی میدهد که یک کارشناس سینمایی قادر است با مشاورهای خود در نگاه حرفهایتر به موضوع به مسیرهای جدید اشاره داشته باشد. کارشناس دینی هم قادر است که فیلم را از شعار دور نگه دارد، اما متاسفانه چنین فضایی در کشور ما فراهم نیست.
«یاسین» داستان پدری (حمید فرخ نژاد) است که سعی دارد از قاری بودن پسر خود سوءاستفاده کند، اما این مسئله برای فرزند قابل هضم نیست برای همین نزد پدربزرگ خود در شمال کشور میرود و پدر نیز برای یافتن پسرش به آنجا سفر میکند. وی در راه رسیدن به فرزند نیز دستخوش اتفاقاتی میشود که تغییرات روحی وی را به همراه دارد. در سایه این اتفاق هم پدر پی به خطاهای خود برده و توبه میکند. این قصه در جای خود جذاب است، اما همین اندازه خطرناک، چون این قبیل داستانها به راحتی میتوانند در دام شعار و سطحینگری گرفتار آیند.
«یاسین»؛ فیلمی کسل کننده
اینکه فیلم دوست داشتنی نیست، تنها سلیقه من به عنوان یک بیننده نیست، بلکه این مسئله را (نچسب بودن فیلم) به راحتی در اظهار نظرهای مردم پس از مشاهده فیلم میتوان دید. جدا از فیلمنامه، این کار که به عقیده من هیچ آیتم جذابی در خود ندارد و روال قصه به شدت کسل کننده است، پشت دوربین حامد امرایی قرار گرفته که فکر میکنم تجربه سینما هنوز برایش زود بوده و بهتر است فعلاً به ساخت فیلم در تلویزیون اکتفا کند، چون در تلویزیون قرار نیست برای تماشای فیلم پول بدهند، برای همین هر آنچه که ساخته شود به هر حال روی آنتن خواهد رفت!
مطلب دیگر اینکه، در طول فیلم میبینیم که پسر بچه آیاتی را تلاوت میکند، اما هیچ کدام از آن تصاویر شاید نتواند به اندازه قرائت آیهای کوتاه در فیلم «میم مثل مادر» مخاطب را تحت تاثیر قرار دهد. جواب این مسئله نیز کاملاً مشخص است، زیرا در آن بخش از فیلم «میم مثل مادر» تلاوت آن آیه نیاز بود، اما در «یاسین» بدون هیچ پیشزمینهای آیات قرآن تلاوت میشود، البته کارگردان سعی کرده با نشان دادن زیباییهای طبیعت شمال هنگام قرائت قرآن بر جذابیت آن سکانسها بیفزاید، ولی این اتفاق به هیچ وجه در فیلم روی نداده است.
فاجعهای از نوع بازیگری در «یاسین»
مطلب بعدی که بهتر است از آن به عنوان فاجعه نام ببرم بازیگری این فیلم است که واقعاً تاسفبرانگیز است. در این میان تنها حمید فرخنژاد است که توانسته گلیم خود را از آب بیرون کشد. این موضوع نیز به هیچ وجه برای این بازیگر چیز عجیبی نیست، اما دیگر نقشها تنها کاریکاتورهایی بودند که دیالوگ میگفتند. این پرداخت سطحی هم به شکل بسیار بدی روی بازی پریوش نظریه تاثیر گذاشته بود، به نحوی که بازی این هنرمند خوب کشورمان کاملاً مصنوعی و غیرمأنوس بود.
درباره این فیلم صحبت کردن خیلی سخت است، چون باب است که در نقد حتماً بخشهای مثبت فیلم هم دیده شود، اما درباره «یاسین» چنین نظری نمیتوان داد، شاید تنها از لوکیشن فیلم بتوان به عنوان زیبایی فیلم نام برد، اما به لحاظ فنی نباید برای این فیلم نکته مثبتی را در نظر گرفت. برای همین بهتر است به احترام مضمون فیلم که داستانی قرآنی دارد دیگر چیزی بیشتر از این درباره مسائل فنی نوشته نشود.
جدا از بحث فنی این فیلم که چیزی برای گفتن نداشت باید به نکتهای اشاره کرد که شاید توجه به آن بر کیفیت فیلمهای قرآنی بیفزاید. آن نیز اینکه، در سالهای اخیر به شدت از میزان تولیدات قرآنی در سینما کاسته شده و دلیل این اتفاق نیز مشخص است، چون کارهای بیکیفیت بر این دست تولیدات آسیب رساندهاند. فیلمهایی نظیر «یاسین» که ذهنیت تماشاگران را نسبت به این دست آثار به شدت منفی میکند؛ این اتفاق نیز مربوط به یک یا دو سال اخیر نیست، بلکه در یک یا دو دهه گذشته چنین اتفاقی را در سینما شاهد بودهایم.
حضور فیلمسازان کمتجربه در ساخت فیلم قرآنی
مطلب دیگر اینکه معمولاً ساخت این دست فیلمها به افرادی سپرده میشوند که بار اول یا دوم است که فیلم بلند میسازند. برای نمونه فیلمهایی نظیر «استشهادی برای خدا»، «اینجا چراغی روشن است» و... نمونه ای روشن در این زمینه هستند، در صورتی که به اعتقاد نگارنده، کارهایی که در این ژانر تولید میشوند باید از بهترین تیم ممکن بهره برده باشند، چون کمتوجهی به این ژانر تنها نابودی یک گونه سینمایی را در پی ندارد، بلکه ممکن است باعث برخی بازخوردهای منفی در جامعه شود که جبرانش بسیار سخت است.
در پایان این یادداشت بد نیست به نقش و جایگاه کارشناسان سینمایی و دینی هم در این زمینه نیز اشارهای داشته باشیم؛ آن نیز نقد کارشناسانه آنها در این حوزه است، چون ممکن است با نقدهای خود شرایطی را به وجود آورند که دیگر فیلمسازان جرئت نزدیک شدن به این دست آثار را نداشته باشند. این اتفاق در شرایطی روی میدهد که یک کارشناس سینمایی قادر است با مشاورهای خود در نگاه حرفهایتر به موضوع به مسیرهای جدید اشاره داشته باشد. کارشناس دینی هم قادر است که فیلم را از شعار دور نگه دارد، اما متاسفانه چنین فضایی در کشور ما فراهم نیست.
مرجع : ایکنا