کد مطلب : ۲۵۷۹۰
نقش اول «رستاخیز»: داستان شک، داستان امروز جهان ماست
«رستاخیز» بهکارگردانی احمدرضا درویش ساخته شده است و از چهارشنبه ۲۴ تیرماه اکران میشود.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است: «پس از مرگ معاویه، یزید بهعنوان خلیفه مسلمین بر خلافت تکیه میزند و به والی مدینه نامه مینویسد که از حسین(ع) بیعت بگیرد.
بُکیربن حُر که بهعنوان پیک ویژه دربار دمشق انتخاب شده است مأمور رساندن نامه یزید به مدینه میشود. او که جوانی پرشور و در جستجوی حقیقت است، در مدینه درمییابد که حامل نامهایست که در آن به قتل حسین(ع) فرمان داده شده است. بکیر در مکه با افکار و اندیشههای امام حسین(ع) آشنا میشود.
مردم کوفه با ارسال نامههایی بیشمار، حسین(ع) را به کوفه دعوت کردهاند تا در قیام علیه یزید، آنها را یاری کند. حربن یزید ریاحی، بههمراه بکیر و دوهزار سوار از سوی عبیدالله، مأمور میشوند بهسمت کاروان حسین(ع) که بهسمت کوفه در حرکت هستند بروند. کاروان امام حسین(ع) در شماری اندک، در کربلا به محاصره هزاران نفر از سپاهیان دستگاه خلافت درمیآیند. در روز عاشورا، نور حقیقت بر چشمان بکیر میتابد و …».
همانطور که از خلاصه داستان برمیآید «بکیربن حر» یکی از نقشهای محوری قصه «رستاخیز» است. آرش آصفی بازیگر نقش بکیربن حر اولین کار جدی سینماییاش را در همکاری با احمدرضا درویش داشته است. خودش میگوید: همانطور که از اسم «بکیربن حر» معلوم است، شخصیت بکری برای این نقش تعریف شده است که در تاریخ هم کمتر از او شنیدیم.
معمول است که از بازیگری که زیاد چهره نبوده است و بهیکباره در فیلمی عظیم بازی میکند، سؤالی کلیشهای بپرسند: "چه شد که به این پروژه اضافه شدید؟" آصفی در جواب این سؤال میگوید: شاید جواب دادن به این سؤال دیگر تکراری شده باشد. قصه پیوستن من به رستاخیز از سال ۸۸ با معرفی بهرام عظیمپور بود و بعد از بارها رفتن و آمدن به دفتر آقای درویش و تستهای متعددی که صورت گرفت این نقش را با تمام عشق قبول کردم.
آصفی اضافه میکند: من در سینما و تلویزیون کار زیادی نکرده بودم و فقط در چند سریال و یکی دو فیلم بازی کرده بودم. چند وقتی هم بود که از این فضا دور شده بودم ولی همیشه منتظر یک همچنین اتفاقی بودم. همیشه هم گفتم که حضور من در «رستاخیز» واقعاً معجزه بود. تمام لحظات این فیلم برای من عشق و زندگی بود.
بازیگر نقش بکیربن حر در مورد ایفای این نقش همچنین گفت: برای تک تک لحظات شخصیت بکیربن حر، مابهازا داشتم. ایفای این نقش بهلحاظ حسی برای من سخت نبود و بهلحاظ تکنیکی هم از کمک آقای درویش استفاده کردم.
از آصفی در مورد طی مسیر بکیر سؤال میکنم و اینکه چه میشود که در نقطه کربلا به شناخت حسین(ع) میرسد و او میگوید: بکیربن حر در قصه فیلم طی مسیر میکند و همراه با آدمهای قصه حرکت میکند ولی وقتی به کربلا میرسد بهگونهای به بیزمانی میرسد. وقتی به سپاه امام حسین(ع) میرسد معرفتی کسب میکند که تاریخ مصرف ندارد و همین است که بکیر را منقلب میکند.
شخصیت بکیر و طی مسیر او میان قصه «رستاخیز»، مخاطب را بهیاد فیلم ارزنده «روز واقعه» ساخته شهرام اسدی میاندازد. «عبدالله» جوان تازهمسلمان شده، شخصیت محوری قصه «روز واقعه» است. عبدالله در جریان عروسی خود، ندائی میشنود که او را به یاری فرا میخواند. عبدالله بهدنبال این ندا بیابان به بیابان و واحه به واحه تا کربلا میتازد و سرانجام به کربلا میرسد که عصر روز عاشورا است.
آصفی در پاسخ به اینکه چقدر شخصیت بکیر را نزدیک به نقش عبدالله «روز واقعه» میداند و او میگوید: من «روز واقعه» را ندیدم. بخش عمدهای از زندگی من در واقعیتها میگذرد و کلاً فیلم زیاد نمیبینم. حتی بیشتر قسمتهای سریال معروف امام علی(ع) را هم ندیدم. برای ساخت شخصیت «بکیربن حر» هم از کسی یا نقشی الگو نگرفتم و همانطور که از اسمش پیدا است شخصیتی بکر است که در تاریخ هم زیاد در موردش حرفی نزدند و من برای این نقش، بر اساس مابهازای روحیات و زندگی خودم بازی میکردم.
آصفی در مورد صحنه رؤیا دیدن بکیر و نمادهایی که از حسین(ع) در «رستاخیز» نشان داده میشود، میگوید: یک سری نمادها و جملات در این فیلم، برای مخاطبش نوعی تصویر سازی دارد و در فیلم هم میبینیم که گاه حسین را همچون ماه میبینیم که راه نشان میدهد و در بخشی هم همچون سفینه نجاتی که در رویای بکیر هم میآید. من این نشانهها را در زندگی شخصی خودم هم دیدم که در بزنگاهها راه نشان داده است و فکر میکنم برای بقیه آدمها هم وجود داشته باشد چون حسین(ع)، حس مشترک همه آدمهاست.
بازیگر نقش بکیر در مورد صحنهای از فیلم «رستاخیز» که بر او تأثیر گذاشته است، گفت: "لحظه کشته شدن بکیربن حر و آنجایی که به خیمههای آتش کشیده بچههای امام حسین(ع) خیره میشود و ..." آرش آصفی لحظهای سکوت میکند و با بغض ادامه میدهد: "... و تشنگی بچهها را میبیند از جمله صحنههای تأثیرگذاری بود که دگرگونم کرد".
وی در پاسخ به این سؤال که چقدر نتیجه کار را با آنچه از یک فیلم عاشورایی انتظار میرود نزدیک میبیند، گفت: من کار را در کل دوست داشتم و در جشنواره فیلم فجر چندین بار با مردم دیدم و سر آن صحنههایی که دستان حضرت عباس(ع) را قطع میکنند، گریه کردم.
بازیگر نقش بکیر در مورد تصویر کردن چهره حضرت ابوالفضل(ع) در این فیلم میگوید: من از بچگی تعزیه زیاد میدیدم و در آن چهره حضرت ابوالفضل(ع) را هم میدیدیم که واقعاً هم بهلحاظ حسی تأثیرگذار بود. اما در آثار سینمایی و تلویزیونی معمولاً چهره ایشان را نشان نمیدهند و متأسفانه آن همزادپنداری که باید، با قصه و فیلم شکل نمیگرفت. مخاطب دوست دارد چهره و انرژیای را که هنرمند منتقل میکند، ببیند و زمانی که چهره ابوالفضل را نبیند، ما دیگر آن تأثیرگذاریای را که لازم است در قصه باشد، نداریم. وقتی منع شرعی در این مورد وجود ندارد برای اینکه فهم بهتری در دید مخاطب ظاهر شود، باید چهره ابوالفضل(ع) را نشان داد.
وی در مورد نزدیکی شخصیت بکیربن حر و قصه «رستاخیز» به واقعیتهای امروز منطقه گفت: همهی آدمها در زندگیشان مثل بکیر دچار استیصال و تردید میشوند. اما شک و تردید آدمها باعث میشود که به یک استحکامی در زندگی برسند. شما اگر به شرایط دنیای امروز هم نگاه کنید؛ میبینید که این روزهای منطقه هم برای خودش عاشورایی است. امیدوارم فیلم در اکران جهانی هم انرژیاش را به مخاطبان منتقل کند و تأثیر خودش را بگذارد.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است: «پس از مرگ معاویه، یزید بهعنوان خلیفه مسلمین بر خلافت تکیه میزند و به والی مدینه نامه مینویسد که از حسین(ع) بیعت بگیرد.
بُکیربن حُر که بهعنوان پیک ویژه دربار دمشق انتخاب شده است مأمور رساندن نامه یزید به مدینه میشود. او که جوانی پرشور و در جستجوی حقیقت است، در مدینه درمییابد که حامل نامهایست که در آن به قتل حسین(ع) فرمان داده شده است. بکیر در مکه با افکار و اندیشههای امام حسین(ع) آشنا میشود.
مردم کوفه با ارسال نامههایی بیشمار، حسین(ع) را به کوفه دعوت کردهاند تا در قیام علیه یزید، آنها را یاری کند. حربن یزید ریاحی، بههمراه بکیر و دوهزار سوار از سوی عبیدالله، مأمور میشوند بهسمت کاروان حسین(ع) که بهسمت کوفه در حرکت هستند بروند. کاروان امام حسین(ع) در شماری اندک، در کربلا به محاصره هزاران نفر از سپاهیان دستگاه خلافت درمیآیند. در روز عاشورا، نور حقیقت بر چشمان بکیر میتابد و …».
همانطور که از خلاصه داستان برمیآید «بکیربن حر» یکی از نقشهای محوری قصه «رستاخیز» است. آرش آصفی بازیگر نقش بکیربن حر اولین کار جدی سینماییاش را در همکاری با احمدرضا درویش داشته است. خودش میگوید: همانطور که از اسم «بکیربن حر» معلوم است، شخصیت بکری برای این نقش تعریف شده است که در تاریخ هم کمتر از او شنیدیم.
معمول است که از بازیگری که زیاد چهره نبوده است و بهیکباره در فیلمی عظیم بازی میکند، سؤالی کلیشهای بپرسند: "چه شد که به این پروژه اضافه شدید؟" آصفی در جواب این سؤال میگوید: شاید جواب دادن به این سؤال دیگر تکراری شده باشد. قصه پیوستن من به رستاخیز از سال ۸۸ با معرفی بهرام عظیمپور بود و بعد از بارها رفتن و آمدن به دفتر آقای درویش و تستهای متعددی که صورت گرفت این نقش را با تمام عشق قبول کردم.
آصفی اضافه میکند: من در سینما و تلویزیون کار زیادی نکرده بودم و فقط در چند سریال و یکی دو فیلم بازی کرده بودم. چند وقتی هم بود که از این فضا دور شده بودم ولی همیشه منتظر یک همچنین اتفاقی بودم. همیشه هم گفتم که حضور من در «رستاخیز» واقعاً معجزه بود. تمام لحظات این فیلم برای من عشق و زندگی بود.
بازیگر نقش بکیربن حر در مورد ایفای این نقش همچنین گفت: برای تک تک لحظات شخصیت بکیربن حر، مابهازا داشتم. ایفای این نقش بهلحاظ حسی برای من سخت نبود و بهلحاظ تکنیکی هم از کمک آقای درویش استفاده کردم.
از آصفی در مورد طی مسیر بکیر سؤال میکنم و اینکه چه میشود که در نقطه کربلا به شناخت حسین(ع) میرسد و او میگوید: بکیربن حر در قصه فیلم طی مسیر میکند و همراه با آدمهای قصه حرکت میکند ولی وقتی به کربلا میرسد بهگونهای به بیزمانی میرسد. وقتی به سپاه امام حسین(ع) میرسد معرفتی کسب میکند که تاریخ مصرف ندارد و همین است که بکیر را منقلب میکند.
شخصیت بکیر و طی مسیر او میان قصه «رستاخیز»، مخاطب را بهیاد فیلم ارزنده «روز واقعه» ساخته شهرام اسدی میاندازد. «عبدالله» جوان تازهمسلمان شده، شخصیت محوری قصه «روز واقعه» است. عبدالله در جریان عروسی خود، ندائی میشنود که او را به یاری فرا میخواند. عبدالله بهدنبال این ندا بیابان به بیابان و واحه به واحه تا کربلا میتازد و سرانجام به کربلا میرسد که عصر روز عاشورا است.
آصفی در پاسخ به اینکه چقدر شخصیت بکیر را نزدیک به نقش عبدالله «روز واقعه» میداند و او میگوید: من «روز واقعه» را ندیدم. بخش عمدهای از زندگی من در واقعیتها میگذرد و کلاً فیلم زیاد نمیبینم. حتی بیشتر قسمتهای سریال معروف امام علی(ع) را هم ندیدم. برای ساخت شخصیت «بکیربن حر» هم از کسی یا نقشی الگو نگرفتم و همانطور که از اسمش پیدا است شخصیتی بکر است که در تاریخ هم زیاد در موردش حرفی نزدند و من برای این نقش، بر اساس مابهازای روحیات و زندگی خودم بازی میکردم.
آصفی در مورد صحنه رؤیا دیدن بکیر و نمادهایی که از حسین(ع) در «رستاخیز» نشان داده میشود، میگوید: یک سری نمادها و جملات در این فیلم، برای مخاطبش نوعی تصویر سازی دارد و در فیلم هم میبینیم که گاه حسین را همچون ماه میبینیم که راه نشان میدهد و در بخشی هم همچون سفینه نجاتی که در رویای بکیر هم میآید. من این نشانهها را در زندگی شخصی خودم هم دیدم که در بزنگاهها راه نشان داده است و فکر میکنم برای بقیه آدمها هم وجود داشته باشد چون حسین(ع)، حس مشترک همه آدمهاست.
بازیگر نقش بکیر در مورد صحنهای از فیلم «رستاخیز» که بر او تأثیر گذاشته است، گفت: "لحظه کشته شدن بکیربن حر و آنجایی که به خیمههای آتش کشیده بچههای امام حسین(ع) خیره میشود و ..." آرش آصفی لحظهای سکوت میکند و با بغض ادامه میدهد: "... و تشنگی بچهها را میبیند از جمله صحنههای تأثیرگذاری بود که دگرگونم کرد".
وی در پاسخ به این سؤال که چقدر نتیجه کار را با آنچه از یک فیلم عاشورایی انتظار میرود نزدیک میبیند، گفت: من کار را در کل دوست داشتم و در جشنواره فیلم فجر چندین بار با مردم دیدم و سر آن صحنههایی که دستان حضرت عباس(ع) را قطع میکنند، گریه کردم.
بازیگر نقش بکیر در مورد تصویر کردن چهره حضرت ابوالفضل(ع) در این فیلم میگوید: من از بچگی تعزیه زیاد میدیدم و در آن چهره حضرت ابوالفضل(ع) را هم میدیدیم که واقعاً هم بهلحاظ حسی تأثیرگذار بود. اما در آثار سینمایی و تلویزیونی معمولاً چهره ایشان را نشان نمیدهند و متأسفانه آن همزادپنداری که باید، با قصه و فیلم شکل نمیگرفت. مخاطب دوست دارد چهره و انرژیای را که هنرمند منتقل میکند، ببیند و زمانی که چهره ابوالفضل را نبیند، ما دیگر آن تأثیرگذاریای را که لازم است در قصه باشد، نداریم. وقتی منع شرعی در این مورد وجود ندارد برای اینکه فهم بهتری در دید مخاطب ظاهر شود، باید چهره ابوالفضل(ع) را نشان داد.
وی در مورد نزدیکی شخصیت بکیربن حر و قصه «رستاخیز» به واقعیتهای امروز منطقه گفت: همهی آدمها در زندگیشان مثل بکیر دچار استیصال و تردید میشوند. اما شک و تردید آدمها باعث میشود که به یک استحکامی در زندگی برسند. شما اگر به شرایط دنیای امروز هم نگاه کنید؛ میبینید که این روزهای منطقه هم برای خودش عاشورایی است. امیدوارم فیلم در اکران جهانی هم انرژیاش را به مخاطبان منتقل کند و تأثیر خودش را بگذارد.
مرجع : تسنیم