کد مطلب : ۲۵۸۹۳
صادقی در نشست تبارشناسى تئاتر دينى و مذهبى:
تئاتر آيينى ما زبان نمادين ندارد
صادقی در ابتدای سخنان خود درباره تبارشناسی تئاتر دینی و مذهبی در نشستی که روز جمعه دوم مرداد ماه در همایش «گفتمان تئاتر دینی» در بحنورد برگزار شد، توضیح داد: وقتی می خواهیم درباره یک پدیده صحبت کنیم ابتدا باید درباره خاستگاهش حرف بزنیم. انسان ۸۰ هزار سال پیش از زبان می دانست که چیزی غیر از زندگی هست که نمی توان آن را بیان کرد.
این محقق و پژوهشگر باسابقه تئاتر ایران ادامه داد: گوری که انسان اولیه ساخت به معنای این است که می دانست راه رستگاری، چیره شدن بر زندگی نیست بلکه همسو شدن با زندگی است. او در زندگی کشاورزی با کاشت یک دانه با دنیایی از سوالات روبرو شد و روح حماسی خود را به روح آیینی تبدیل کرد مبنی بر اینکه باید با زندگی همسو شود. در این راستا آیین هایی برای ارتباط با ماوراءالطبیعه، طبیعت و مرگ شکل داد. این آیین ها رابطه ما را با هستی متواضعانه تعریف می کنند.
وی معتقد است که برای خاستگاه نمایش آیینی در فرهنگ ایرانی، یک الگوی فکری داریم که با الگوی فکری غرب فرق دارد و در این باره اظهار کرد: یک الگوی فکری، جدل اهورا و اهریمن است. تعزیه تکرار همیشگی الگوهای فکری ما است که در حماسه، درام و سیاست نیز تکرار شده است.
وی در بخش دیگری از سخنان خود به کتاب «زیبایی شناسی» اثر هگل اشاره کرد و گفت: در این کتاب هگل نظریه ای داده که می گوید ژانرهای ادبی محصول تحولات اجتماعی است و اولین ژانر حماسی است. حماسه بر اساس جدل کل ساکنان یک مرز و بوم در مقابل قومی مهاجر شکل گرفت. به گفته هگل وقتی انسان به شهرنشینی می رسد و آرامش روانشناسی به وجود می آید، احساست انسانی بروز می کند و اینجاست که تغزل شکل می گیرد و انسان تکامل فردی می گیرد.
صادقی افزود: او معتقد است که همه کشورها توانایی ترکیب حماسه و تغزل را با هم ندارند. ترکیب حماسه و تغزل، درام را شکل میدهد. ما چیزی داریم که برآمده از نبوغ مان است و به یک تئاتر رسیده ایم که برآمده از دانش مان است.
این مدرس تئاتر متذکر شد: ما نباید به دنبال چیزی عجیب باشیم. تئاتر مذهبی ما رسیدن به رستگاری با استفاده از الگوهایی است که به آنها رسیده ایم.
نویسنده و کارگردان نمایش «یادگار زریران» با بیان اینکه مبحث دوم در تبارشناسی تئاتر دینی کارکرد آن است که یعنی مداومت داشتن تئاتر آیینی، یادآور شد: نکته سوم، موضوع است و اینکه چگونه به این زیبایی شناسی رسیدیم. در تمام نمایش های آیینی، زمان مهم است. ما نمایش آیینی را در هر زمان اجرا نمی کنیم مانند تعزیه که همیشه اوج آن در ظهر عاشورا اجرا می شود. در تعزیه زمان ازلی ظهر عاشورا است. پیتر بروک به خوبی زمان را در اجرای نمایش آیینی درک کرده بود.
صادقی ادامه داد: نکته مهم دیگر در نمایش آیینی، مکان اجرا است. نمایش آیینی در هر مکانی اجرا نمی شد به عنوان مثال تکیه و تداوم تکیه در اجرای تعزیه معنا داشت. هر موضوعی که در نمایش آیینی تعریف می کنیم اشارتی است به یک کلیت برتر و معضل جهانی و به هیچ وجه جنبه روانشناسی شخصی فردی ندارد.
این کارگردان شناخته شده تئاتر ایران تاکید کرد: برترین نکته در تئاتر آیینی مخاطب است. در تئاتر آیینی تماشاگر وجود ندارد و همه در آن شرکت می کنند. تماشاگر در تئاتر غربی وجود دارد که از دوره قاجار وارد ایران شد که هدفش نقد حکومت قاجار بود. تئاتر آیینی تبدیل به یک معبد می شود و همه بخشی از آیین هستند و هدف آن تحول ایمانی است اما در تئاتر، تحول در تفکر و عقل رخ می دهد و نگاه به جهان نگاه ابزاری است.
نویسنده و کارگردان نمایش «آرش» متذکر شد: ریتم و ضرباهنگ در تئاتر آیینی مورد توجه قرار نمی گیرد. نمایش آیینی کند است. رابطه جسم با جهان بر اساس حرکت است اما ریتم کند باعث می شود تا فضا برای حضور روح فراهم شود. نمی توان تئاتر آیینی را پر سر و صدا و پر رنگ و لعاب اجرا کرد. تمام تئاترهای آیینی دارای یک شهید مقدس هستند و تا شهید مقدس وجود نداشته باشد، تئاتر آیینی شکل نمی گیرد.
صادقی در بخش دیگری از سخنان خود اظهار کرد: بعد از نمایش آیینی مراسم تناول و قربانی وجود دارد. تئاتر آیینی، تئاتر سیاسی و ایدئولوژیک نیست. تئاتر رئالیزم یک بازآفرینی جهان مادی است اما هدف تئاتر آیینی این بازآفرینی نیست و قصدش ارائه پیام هم نیست. پایگاه تئاتر آیینی ناخودآگاه و زبان سمبولیک است. تا زمانی که به بیان سمبولیک نرسیم تئاتر آیینی نخواهیم داشت.
نویسنده و کارگردان نمایش «باغ شکرپاره» تصریح کرد: چیزی که در تئاتر آیینی ما وجود ندارد همین زبان نمادین است که در تعزیه و معماری قدیم ما وجود داشت. بسیاری از این معنویت گمشده را از دست دادیم و حالا با زبان و شکل نوین می خواهیم آنها را بیان کنیم. تئاتر آیینی باید ایمان را به وجود آورد. ما در ادوار مختلف این ایمان را به وجود آوردیم. ما باید به دنبال نمایش هایی باشیم که ایمان را در زندگی حال حاضر به وجود آورند.
وی با بیان اینکه بخش عمده ای از ایجاد ایمان و معنویت در دوره جدید بر عهده هنرهایی مانند تئاتر، سینما و موسیقی است، تاکید کرد: باید بتوانیم با اصول پایه ای زیبایی شناسی تئاتر آیینی و ایمان جدید خود را به وجود آوریم.
این محقق و پژوهشگر باسابقه تئاتر ایران ادامه داد: گوری که انسان اولیه ساخت به معنای این است که می دانست راه رستگاری، چیره شدن بر زندگی نیست بلکه همسو شدن با زندگی است. او در زندگی کشاورزی با کاشت یک دانه با دنیایی از سوالات روبرو شد و روح حماسی خود را به روح آیینی تبدیل کرد مبنی بر اینکه باید با زندگی همسو شود. در این راستا آیین هایی برای ارتباط با ماوراءالطبیعه، طبیعت و مرگ شکل داد. این آیین ها رابطه ما را با هستی متواضعانه تعریف می کنند.
وی معتقد است که برای خاستگاه نمایش آیینی در فرهنگ ایرانی، یک الگوی فکری داریم که با الگوی فکری غرب فرق دارد و در این باره اظهار کرد: یک الگوی فکری، جدل اهورا و اهریمن است. تعزیه تکرار همیشگی الگوهای فکری ما است که در حماسه، درام و سیاست نیز تکرار شده است.
وی در بخش دیگری از سخنان خود به کتاب «زیبایی شناسی» اثر هگل اشاره کرد و گفت: در این کتاب هگل نظریه ای داده که می گوید ژانرهای ادبی محصول تحولات اجتماعی است و اولین ژانر حماسی است. حماسه بر اساس جدل کل ساکنان یک مرز و بوم در مقابل قومی مهاجر شکل گرفت. به گفته هگل وقتی انسان به شهرنشینی می رسد و آرامش روانشناسی به وجود می آید، احساست انسانی بروز می کند و اینجاست که تغزل شکل می گیرد و انسان تکامل فردی می گیرد.
صادقی افزود: او معتقد است که همه کشورها توانایی ترکیب حماسه و تغزل را با هم ندارند. ترکیب حماسه و تغزل، درام را شکل میدهد. ما چیزی داریم که برآمده از نبوغ مان است و به یک تئاتر رسیده ایم که برآمده از دانش مان است.
این مدرس تئاتر متذکر شد: ما نباید به دنبال چیزی عجیب باشیم. تئاتر مذهبی ما رسیدن به رستگاری با استفاده از الگوهایی است که به آنها رسیده ایم.
نویسنده و کارگردان نمایش «یادگار زریران» با بیان اینکه مبحث دوم در تبارشناسی تئاتر دینی کارکرد آن است که یعنی مداومت داشتن تئاتر آیینی، یادآور شد: نکته سوم، موضوع است و اینکه چگونه به این زیبایی شناسی رسیدیم. در تمام نمایش های آیینی، زمان مهم است. ما نمایش آیینی را در هر زمان اجرا نمی کنیم مانند تعزیه که همیشه اوج آن در ظهر عاشورا اجرا می شود. در تعزیه زمان ازلی ظهر عاشورا است. پیتر بروک به خوبی زمان را در اجرای نمایش آیینی درک کرده بود.
صادقی ادامه داد: نکته مهم دیگر در نمایش آیینی، مکان اجرا است. نمایش آیینی در هر مکانی اجرا نمی شد به عنوان مثال تکیه و تداوم تکیه در اجرای تعزیه معنا داشت. هر موضوعی که در نمایش آیینی تعریف می کنیم اشارتی است به یک کلیت برتر و معضل جهانی و به هیچ وجه جنبه روانشناسی شخصی فردی ندارد.
این کارگردان شناخته شده تئاتر ایران تاکید کرد: برترین نکته در تئاتر آیینی مخاطب است. در تئاتر آیینی تماشاگر وجود ندارد و همه در آن شرکت می کنند. تماشاگر در تئاتر غربی وجود دارد که از دوره قاجار وارد ایران شد که هدفش نقد حکومت قاجار بود. تئاتر آیینی تبدیل به یک معبد می شود و همه بخشی از آیین هستند و هدف آن تحول ایمانی است اما در تئاتر، تحول در تفکر و عقل رخ می دهد و نگاه به جهان نگاه ابزاری است.
نویسنده و کارگردان نمایش «آرش» متذکر شد: ریتم و ضرباهنگ در تئاتر آیینی مورد توجه قرار نمی گیرد. نمایش آیینی کند است. رابطه جسم با جهان بر اساس حرکت است اما ریتم کند باعث می شود تا فضا برای حضور روح فراهم شود. نمی توان تئاتر آیینی را پر سر و صدا و پر رنگ و لعاب اجرا کرد. تمام تئاترهای آیینی دارای یک شهید مقدس هستند و تا شهید مقدس وجود نداشته باشد، تئاتر آیینی شکل نمی گیرد.
صادقی در بخش دیگری از سخنان خود اظهار کرد: بعد از نمایش آیینی مراسم تناول و قربانی وجود دارد. تئاتر آیینی، تئاتر سیاسی و ایدئولوژیک نیست. تئاتر رئالیزم یک بازآفرینی جهان مادی است اما هدف تئاتر آیینی این بازآفرینی نیست و قصدش ارائه پیام هم نیست. پایگاه تئاتر آیینی ناخودآگاه و زبان سمبولیک است. تا زمانی که به بیان سمبولیک نرسیم تئاتر آیینی نخواهیم داشت.
نویسنده و کارگردان نمایش «باغ شکرپاره» تصریح کرد: چیزی که در تئاتر آیینی ما وجود ندارد همین زبان نمادین است که در تعزیه و معماری قدیم ما وجود داشت. بسیاری از این معنویت گمشده را از دست دادیم و حالا با زبان و شکل نوین می خواهیم آنها را بیان کنیم. تئاتر آیینی باید ایمان را به وجود آورد. ما در ادوار مختلف این ایمان را به وجود آوردیم. ما باید به دنبال نمایش هایی باشیم که ایمان را در زندگی حال حاضر به وجود آورند.
وی با بیان اینکه بخش عمده ای از ایجاد ایمان و معنویت در دوره جدید بر عهده هنرهایی مانند تئاتر، سینما و موسیقی است، تاکید کرد: باید بتوانیم با اصول پایه ای زیبایی شناسی تئاتر آیینی و ایمان جدید خود را به وجود آوریم.
مرجع : مهر