کد مطلب : ۲۶۲۵۹
انتشار رباعیهای تازهسروده «رضا اسماعیلی» به مناسبت میلاد حضرت معصومه(س)
رضا اسماعیلی، شاعر انقلابی کشورمان به مناسبت میلاد حضرت فاطمه معصومه(س) ۱۴ رباعی را سروده و به همه بانوان پاکسیرت کشور که در عشق و پاکدامنی به آن حضرت اقتدا کردهاند، تقدیم کرده است.
*
«افتاده جهان به ورطه عریانی
در ورطه ابتذال و سرگردانی
تو مرکز خوابهای شیطان هستی
ای خواهر خوب من! خودت میدانی»
*
«دنیا به تتن تتن تتن افتاده
یعنی به سراشیبی تن افتاده
در کوچه ابتذال دنیا شیطان؛
با وسوسه، در کمین زن افتاده»
*
«شیطان ز تبسم وضو میترسد
از سوره عشق، ذکر «هو» میترسد
شهوت نَسَب است و تاجر عریانی
از عصمت شرقی تو، او میترسد»
*
«دنیاست و ابتذال تن تن تن تن
عریان شدن از نجابت پیراهن
اما تو فرشته غیرتی، میدانی
تنپوش تو عفت است و عصمت، ای زن!»
*
«چادر نه، تجلی «خدا - پیوندی» ست
تنپوش وقار و عزت و فرمندی ست
شُکرانه عصمت و زکات حُسن است
از بندگی خدا، رضایتمندی ست»
*
«چادر نه، حریری از بهشت است، آری
آیینه نور و سوره بیداری
فصلی ز فروغ آفتاب زهراست
این چادر روشنی که بر سر داری»
*
«زهرا نسبی، زنی زلال و روشن
فارغ ز کرشمه تن و پیراهن
با آینه و فرشته نسبت داری
تنپوش سپید نور داری بر تن»
*
«تو قلب زمین و قبله دلهایی
همزاد فرشتهای، خدا سیمایی
تنپوش سپید نور را بر تن کن
ای گوهر عشق! در صدف زیبایی»
*
«در عشق، تو اقتدا به زهرا کردی
صد پنجره نور، بر جهان وا کردی
آرامش و رستگاری دنیا را
در خیمه چادرت مهیا کردی»
*
«تو همسر آدمی، مبر از یادت
تو مادر عالمی، مبر از یادت
معصومه پاک و زهره زهرایی
تو روح مُکرمی، مبر از یادت»
*
«فارغ شو ز عشوههای تن تن تن تن
از نور بپوش؛ جامه و پیراهن
از مرز تنانگی گذر کن با عشق
آداب فرشتگی بیاموز، ای زن!»
*
«یک قصه عاشقانه زیبایی
طاووس هزار جلوهای، حَوّایی
تقدیر تو مادری ست ای زن! آری
تو قلب زمین و قبله دلهایی»
*
«با مهر، به فصل سبز انسان برگرد
از فصل هبوط، فصل عصیان برگرد
سهم تو فرشتگی ست، با بسم الله
از فصل هوس - لرزه شیطان برگرد»
*
«عشق است فروغ مهر، کوری؟ هرگز
ما را ز حریم نور، دوری؟ هرگز
«از عصمتِ عشق، توبه!»، شیطان میگفت
ای عشق! هزار سال نوری، هرگز»
*
«افتاده جهان به ورطه عریانی
در ورطه ابتذال و سرگردانی
تو مرکز خوابهای شیطان هستی
ای خواهر خوب من! خودت میدانی»
*
«دنیا به تتن تتن تتن افتاده
یعنی به سراشیبی تن افتاده
در کوچه ابتذال دنیا شیطان؛
با وسوسه، در کمین زن افتاده»
*
«شیطان ز تبسم وضو میترسد
از سوره عشق، ذکر «هو» میترسد
شهوت نَسَب است و تاجر عریانی
از عصمت شرقی تو، او میترسد»
*
«دنیاست و ابتذال تن تن تن تن
عریان شدن از نجابت پیراهن
اما تو فرشته غیرتی، میدانی
تنپوش تو عفت است و عصمت، ای زن!»
*
«چادر نه، تجلی «خدا - پیوندی» ست
تنپوش وقار و عزت و فرمندی ست
شُکرانه عصمت و زکات حُسن است
از بندگی خدا، رضایتمندی ست»
*
«چادر نه، حریری از بهشت است، آری
آیینه نور و سوره بیداری
فصلی ز فروغ آفتاب زهراست
این چادر روشنی که بر سر داری»
*
«زهرا نسبی، زنی زلال و روشن
فارغ ز کرشمه تن و پیراهن
با آینه و فرشته نسبت داری
تنپوش سپید نور داری بر تن»
*
«تو قلب زمین و قبله دلهایی
همزاد فرشتهای، خدا سیمایی
تنپوش سپید نور را بر تن کن
ای گوهر عشق! در صدف زیبایی»
*
«در عشق، تو اقتدا به زهرا کردی
صد پنجره نور، بر جهان وا کردی
آرامش و رستگاری دنیا را
در خیمه چادرت مهیا کردی»
*
«تو همسر آدمی، مبر از یادت
تو مادر عالمی، مبر از یادت
معصومه پاک و زهره زهرایی
تو روح مُکرمی، مبر از یادت»
*
«فارغ شو ز عشوههای تن تن تن تن
از نور بپوش؛ جامه و پیراهن
از مرز تنانگی گذر کن با عشق
آداب فرشتگی بیاموز، ای زن!»
*
«یک قصه عاشقانه زیبایی
طاووس هزار جلوهای، حَوّایی
تقدیر تو مادری ست ای زن! آری
تو قلب زمین و قبله دلهایی»
*
«با مهر، به فصل سبز انسان برگرد
از فصل هبوط، فصل عصیان برگرد
سهم تو فرشتگی ست، با بسم الله
از فصل هوس - لرزه شیطان برگرد»
*
«عشق است فروغ مهر، کوری؟ هرگز
ما را ز حریم نور، دوری؟ هرگز
«از عصمتِ عشق، توبه!»، شیطان میگفت
ای عشق! هزار سال نوری، هرگز»
مرجع : ایکنا