فیلم محمد(ص) را نباید با «الرساله» مقایسه کرد/ انتقاد از بودجه فیلم مجیدی مغرضانه است
یک منتقد سینما با بیان اینکه برای رشد و اعتلای سینمای ایران باید بودجه هنر هفتم را صرف تولید کارهایی چون «محمد رسول الله(ص)» کرد، افزود: بودجه این فیلم ربطی به سینمای ایران ندارد، بلکه مبلغ مجزا و مخصوصی برای آن در نظر گرفته شده است.
سعید مستغاثی، کارشناس و منتقد سینما درباره فیلم «محمد رسول الله(ص)» گفت: از نگاه من این فیلم نقطه عطفی در سینمای ایران و جهان به شمار میرود؛ چرا که این دومین فیلم پس از «الرساله» است که به زندگی حضرت رسول(ص) میپردازد، البته فیلم مجیدی هیچ ارتباطی با فیلم مصطفی عقاد ندارد و مقطعی دیگر از زندگی حضرت رسول(ص) را مورد توجه قرار میدهد.
وی افزود: به لحاظ کیفی این فیلم سینمایی را باید کاری فراتر از سینمای ایران توصیف کرد، حتی میتوان گفت که این کار هیچ ربطی به سینمای ایران ندارد، چون تا به امروز کاری به این اندازه در سینمای کشورمان ساخته نشده است. نکته مهّم درباره این فیلم این است که در این فیلم به مقطعی از زندگی پیامبر پرداخته میشود که تا به امروز نسبت به آن کمتر حرف زده شده، حتی احادیث و روایات نیز در این زمینه کمتر است.
کارگردان مستند «راز آرماگدون» ادامه داد: با این محدویت منبع، مجیدی توانسته با هوشیاری از عهده این کار برآید، البته در زمان مورد نظر فیلم میبینم که اشاراتی به دوران نبوت حضرت رسول(ص) میشود. نکته حائز توجه که باید حتماً به آن اشاره کرد این است که در فیلم مجیدی به نوعی به پیامبران دیگر نیز پرداخته میشود. این اتفاق نیز به مدد فیلمبرداری و موسیقی خیرهکننده فیلم به شکل شاعرانه در آن روایت میشود.
مستغاثی درباره برخی نقدهای مبنی بر هزینه زیاد فیلم چنین توضیح داد: اگر منظور این افراد، همین فیلمهایی است که هم اکنون در سینمای ما تولید میشود باید بگویم که بسیاری از این تولیدات اصلاً فیلم سینمایی نیستند که بخواهیم درباره آن بحث کنیم. این مسئله نیز تنها به یک یا چند سال خلاصه نمیشود، چون تمامی سالهای پس از انقلاب چنین فیلمهایی که نباید روی آنها نام فیلم را نهاد در سینمای ما تولید شده است، البته یادآور میشوم که ما فیلمهای فاخر نیز داشتهایم، اما منظور من اکثریت کارها بود.
رئیس اسبق انجمن منتقدان به مطلب فوق اضافه کرد: وقتی فیلمهایی که در این ۴ دهه تولید شده را بررسی میکنیم آرزو میکنم که کاش بسیاری از این فیلمها ساخته نمیشد و به جای آن فیلمهایی در سطح و اندازه محمد(ص) ساخته میشد، اما متاسفانه سینمای ما در دست عدهای دلال است که نام خود را تهیهکننده گذاشتهاند و با فراهم کردن پول از بخشهای مختلف تصاویر متحرک و بیکیفیت تولید میکنند که نام فیلم را به روی آن مینهد. در ضمن باید بگویم که بودجه این فیلم ربطی به سینمای ایران ندارد، بلکه مبلغ مجزا و مخصوصی برای آن در نظر گرفته شده است. با توجه به توضیح فوق باید بگویم که این قبیل اظهار نظرها تنها از روی حسادت بیان میشود.
کارگردان فیلم داستانی «راز» درباره برخی اعتراضات خارجی نیز چنین توضیح داد: اعتراضات کشورهای وهابی امری کاملاً طبیعی است، چون آنها با نشان دادن چهره حقیقی حضرت رسول (ص) مشکل دارند و همیشه سعی میکنند تصویری مخدوش از حضرت رسول(ص) در جهان ترسیم کنند. برای همین هم بودجههای میلیاردی هزینه میکنند تا بتوانند اهدافشان را محقق کنند. گواه بارز این ادعا هم به وجود آوردن گروههایی چون داعش است، با این توضیح انتظار حمایت از طرف این کشورها بیهوده است.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا استفاده از بازیگران بینالمللی به شناخته شدن فیلم کمک نمیکرد؟ گفت: درست است اگر در فیلم از بازیگران مطرح استفاده میشد چنین خواستی حاصل میشود، اما باید توجه داشت که آنگاه بودجه فیلم دو یا سه برابر میشد، چون بازیگرانی در سطح رابرت دنیرو دستمزدهای حداقل ۲۰ یا ۳۰ میلیون دلاری میگیرند. برای درک بهتر مثالی میزنم؛ بودجه این فیلم در مجموع ۴۰ میلیون دلار شده است؛ در حالی که دستمزد تام کروز در «ماموریت غیرممکن» جدید دو برابر بودجه کل فیلم است.
این کارشناس سینما ادامه داد: اما به عقیده من استفاده مجیدی از عوامل خارجی در پشت دوربین، بهره بردن از تکنولوژی روز دنیا بود چون برای بهره بردن از وسایل روز سینما نیاز داشت از متخصصان خارجی استفاده کند، والا ما در بحث فیلمبرداری و ... هنرمندان بسیار خوبی داریم. دلیلم برای ادعایم این است که عوامل پشت دوربین آنچنان برای تماشاگر عام، انگیزهای برای جذابیت نیست، پس میتوان متوجه شد که مجیدی برای تبلیغات یا نادیده گرفتن دانش متخصصان داخلی از عوامل خارجی استفاده نکرده، بلکه میخواسته از فنآوری و امکانات آنها بهره برد.
وی درباره پخش بینالمللی فیلم هم اظهار کرد: مسلماً دیده شدن فیلم در سینماهای جهان منوط به این است که با پخش کننده خوبی قرارداد امضا شود، زیرا اکثر سینماهای جهان در اختیار شرکتهای بزرگ پخش کننده فیلم است. البته ارتباطات خوب مجیدی و چهره آشنای وی در سینمای دنیا و نمایش موفق این فیلم در جشنوارههایی چون مونترال کمک میکند تا شرکتهای پخشکننده خارجی برای پخش این فیلم متمایل شوند. این نکته را هم باید متذکر شوم که اگر با یک شرکت مطرح قرارداد امضا نشود، مطمئناً فیلم در بسیاری از کشورها به نمایش در نخواهد آمد.
وی درباره تأثیرات این فیلم چنین گفت: در این فیلم چهره حضرت رسول (ص) نمادی از تمامی پیامبران اولوالعزم است. برای همین است که پیامبر در پایان فیلم از همه ادیان الهی دعوت میکنند که پیرامون توحید گرد هم آیند. این اتفاق برخلاف آن چیزی است که امروز داعش و وهابی منادی آن هستند. برای همین فیلم «محمد رسول الله» میتواند تأثیرات خیلی خوبی برای اسلام ناب محمدی داشته باشد.
مستغاثی در پاسخ به سؤال پایانی مبنی بر اینکه این فیلم را میتوان با «الرساله» مقایسه کرد؟ گفت: به عقیده من قیاس این کار با فیلم مصطفی عقاد به هیچ وجه پسندیده نیست، چون مجیدی مقطعی از زندگی رسول(ص) را مد نظر قرار میدهد که اطلاعات آنچنان زیادی پیرامون آن نیست؛ در ضمن اتفاقات دراماتیک پیرامون آن کم روی داده، اما در فیلم «الرساله» موضوعات جذاب و پر کشش فراوان است.