کد مطلب : ۲۶۹۲۸
سیدعلیاصغر موسوی:
فقدان مطالعات دینی اهل قلم باعث ضعف آثار در حوزه حج شده است
سیدعلیاصغر موسوی، نویسنده و نظریهپرداز ادبیات دینی با بیان اینکه متاسفانه بیشتر کسانی که در حوزههای مختلف دینی از جمله حج دست به قلم میبرند تا آثار ادبی و هنری خلق کنند، مطالعه عمیقی درباره مفاهیم دینی ندارند، عنوان کرد: از حضرت آدم(ع) تا نبوت محمد مصطفی (ص) آنچه مایه تداوم حقشناسی و حقستایی بوده و تا قیام خاتم الاوصیا(عج) خواهد بود، وجود حج است؛ حجی که مفهومی فراتر از ابعاد جغرافیایی دارد و تعاریفش از ملک و مکان و زمین و زمان بیرون است و عظمت این مفهوم عبادی را خداوند در آیینه مکه مکرمه و کعبه معظم به تماشا گذاشته است.
قرآن از حج به عنوان فراخوانی عمومی یاد میکند و در آیه ۲۷ سوره حج به حضرت ابراهیم خطاب میفرماید: «و مردم را به حج دعوت کن تا پیاده و سواره بر مرکبهای چابک و ورزیده، از هر راه دوری به سوی تو بیایند» و در آیات ۹۶ و۹۷ سوره آل عمران، چنین میفرماید: «نخستین خانهای که برای مردم ـ و برای نیایش خداوند ـ بنا نهاده شد، همان است که در سرزمین مکه است که پربرکت و مایه هدایت جهانیان است. در آن، نشانههایی ـ از جمله ـ مقام ابراهیم هست و هر کس در آن داخل شود، در امان خواهد بود و به خاطر خدا بر مردم (واجب) است که آهنگ خانه او کنند؛ آنهایی که توانایی رفتن به سوی آن دارند و هر کس کفر ورزد ـ حج را ترک کند، به خود زیان زده است ـ که خداوند از همه جهانیان، بینیاز است.»
وی با تاکید بر اینکه حج برای امت اسلام رویکرد عبادی هماهنگ و عامی دارد، ولی برای جهان تشیع، یک ویژگی خاص دارد، توضیح داد: برای اهل تشیع حج بهرهمندی همزمان از عبادت و زیارت است. همان گونه که حضرت محمد (ص)، امت را بعد از خود به دو گوهر ارجمند، کتاب و عترت(ع) سفارش کرد، حج پیروان مکتب اهل بیت(ع) نیز، هم جنبه عبادی(مناسکی) دارد، هم جنبه زیارتی و عرض ارادت به ساحت پیامبر(ص).
نویسنده «حج، حقیقت جاودانه» گفت: ادبایی نیز که به حج میروند از منظر یک شاعر، نویسنده و هنرمند به حج مینگرند. بیشتر بزرگان شعر و ادب خصوصا شاعران ما آثاری درباره حج دارند که سابقه برخی به اوایل اسلام نیز میرسد. در حوزه نثر بیشتر آثاری که درباره حج نوشته شدهاند گزارش و سفرنامه بوده است.
این نظریهپرداز ادبیات دینی افزود: در میان معاصرین مرحوم آیتالله طالقانی، جلال آل احمد و علی شریعتی بهترین نثرهای ادبی درباره حج را به خود اختصاص دادهاند که نوشتار آیتالله طالقانی فرم ادبی کمتری دارد و کتاب «خسی در میقات» جلال آل احمد نثری پخته و ادبی است و کتاب علی شریعتی درباره حج شور و حال بیشتری دارد. به عنوان نمونه جلال آل احمد در بخشی از کتاب «خسی در میقات» آورده: «وجودی شو که عدم خویش را احساس میکند و یا عدمی که وجود خویش را! بمیر پیش از آنکه بمیری و جامه زندگیت را به درآر، جامه مرگ بر تن کن! اینجا میقات است! یک جامه بپوش، دو تکه: تکهای بر دوش و تکهای بر کمر؛ یک رنگ، سپید؛ بیدوخت؛ بیرنگ؛ بیهیچ نشانی، بیهیچ اشارهای به اینکه تویی، به اینکه دیگری نیستی...» و علی شریعتی در بخشی از کتاب «حج»؛ تحلیلی از مناسک حج را آورده که «موسم است. هنگام در رسیده است. وعده دیدار نزدیک است، به میعاد برو، به میقات! ای بازخوانده خداوند، لحظه دیدار است! موسم است! میقات است، با خدا دیدار کن! میقات؛ لحظه شروع نمایش، پشت صحنه نمایش و تو که آهنگ خدا کردهای و اکنون به میقات آمدهای، باید لباس عوض کنی...».
موسوی ادامه داد: در زمان ما متاسفانه قوت ادبی نوشتههای منثور و منظوم درباره حج کاهش یافته و بیشتر آثاری که درباره حج خلق میشود جنبه دیداری دارد و بیشتر کشفی است، نه دریافتی.
ناپختگی مشهود در آثار ادبی مرتبط با حج
این نظریهپرداز ادبیات دینی با بیان اینکه شعر و اثر منثور دینی موفق دارای معیارهای خاصی است، توضیح داد: شاعر و نویسنده دینی باید با مفاهیم آشنا بوده و اثرش دارای اصالت دینی باشد. در بیشتر آثار منظوم و منثور مرتبط با حج در زمان ما، جنبه ولایی حج مطرح است، ولی قوت معرفتشناسی آنها کمتر از گذشتگان است.
وی گفت: در ادبیات معاصر با فقدان نویسنده مواجه نیستیم، بلکه با کمبود و ضعف در خلق آثار ادبی تاثیرگذار روبه رو هستیم. هر اثر برای ادبی شدن به عوامل مختلف درونی، بیرونی و معرفت دینی وابسته است و متاسفانه فقدان مطالعات دینی اهالی قلم زمان ما باعث ضعف آثار حوزه حج شده است.
قرآن از حج به عنوان فراخوانی عمومی یاد میکند و در آیه ۲۷ سوره حج به حضرت ابراهیم خطاب میفرماید: «و مردم را به حج دعوت کن تا پیاده و سواره بر مرکبهای چابک و ورزیده، از هر راه دوری به سوی تو بیایند» و در آیات ۹۶ و۹۷ سوره آل عمران، چنین میفرماید: «نخستین خانهای که برای مردم ـ و برای نیایش خداوند ـ بنا نهاده شد، همان است که در سرزمین مکه است که پربرکت و مایه هدایت جهانیان است. در آن، نشانههایی ـ از جمله ـ مقام ابراهیم هست و هر کس در آن داخل شود، در امان خواهد بود و به خاطر خدا بر مردم (واجب) است که آهنگ خانه او کنند؛ آنهایی که توانایی رفتن به سوی آن دارند و هر کس کفر ورزد ـ حج را ترک کند، به خود زیان زده است ـ که خداوند از همه جهانیان، بینیاز است.»
وی با تاکید بر اینکه حج برای امت اسلام رویکرد عبادی هماهنگ و عامی دارد، ولی برای جهان تشیع، یک ویژگی خاص دارد، توضیح داد: برای اهل تشیع حج بهرهمندی همزمان از عبادت و زیارت است. همان گونه که حضرت محمد (ص)، امت را بعد از خود به دو گوهر ارجمند، کتاب و عترت(ع) سفارش کرد، حج پیروان مکتب اهل بیت(ع) نیز، هم جنبه عبادی(مناسکی) دارد، هم جنبه زیارتی و عرض ارادت به ساحت پیامبر(ص).
نویسنده «حج، حقیقت جاودانه» گفت: ادبایی نیز که به حج میروند از منظر یک شاعر، نویسنده و هنرمند به حج مینگرند. بیشتر بزرگان شعر و ادب خصوصا شاعران ما آثاری درباره حج دارند که سابقه برخی به اوایل اسلام نیز میرسد. در حوزه نثر بیشتر آثاری که درباره حج نوشته شدهاند گزارش و سفرنامه بوده است.
این نظریهپرداز ادبیات دینی افزود: در میان معاصرین مرحوم آیتالله طالقانی، جلال آل احمد و علی شریعتی بهترین نثرهای ادبی درباره حج را به خود اختصاص دادهاند که نوشتار آیتالله طالقانی فرم ادبی کمتری دارد و کتاب «خسی در میقات» جلال آل احمد نثری پخته و ادبی است و کتاب علی شریعتی درباره حج شور و حال بیشتری دارد. به عنوان نمونه جلال آل احمد در بخشی از کتاب «خسی در میقات» آورده: «وجودی شو که عدم خویش را احساس میکند و یا عدمی که وجود خویش را! بمیر پیش از آنکه بمیری و جامه زندگیت را به درآر، جامه مرگ بر تن کن! اینجا میقات است! یک جامه بپوش، دو تکه: تکهای بر دوش و تکهای بر کمر؛ یک رنگ، سپید؛ بیدوخت؛ بیرنگ؛ بیهیچ نشانی، بیهیچ اشارهای به اینکه تویی، به اینکه دیگری نیستی...» و علی شریعتی در بخشی از کتاب «حج»؛ تحلیلی از مناسک حج را آورده که «موسم است. هنگام در رسیده است. وعده دیدار نزدیک است، به میعاد برو، به میقات! ای بازخوانده خداوند، لحظه دیدار است! موسم است! میقات است، با خدا دیدار کن! میقات؛ لحظه شروع نمایش، پشت صحنه نمایش و تو که آهنگ خدا کردهای و اکنون به میقات آمدهای، باید لباس عوض کنی...».
موسوی ادامه داد: در زمان ما متاسفانه قوت ادبی نوشتههای منثور و منظوم درباره حج کاهش یافته و بیشتر آثاری که درباره حج خلق میشود جنبه دیداری دارد و بیشتر کشفی است، نه دریافتی.
ناپختگی مشهود در آثار ادبی مرتبط با حج
این نظریهپرداز ادبیات دینی با بیان اینکه شعر و اثر منثور دینی موفق دارای معیارهای خاصی است، توضیح داد: شاعر و نویسنده دینی باید با مفاهیم آشنا بوده و اثرش دارای اصالت دینی باشد. در بیشتر آثار منظوم و منثور مرتبط با حج در زمان ما، جنبه ولایی حج مطرح است، ولی قوت معرفتشناسی آنها کمتر از گذشتگان است.
وی گفت: در ادبیات معاصر با فقدان نویسنده مواجه نیستیم، بلکه با کمبود و ضعف در خلق آثار ادبی تاثیرگذار روبه رو هستیم. هر اثر برای ادبی شدن به عوامل مختلف درونی، بیرونی و معرفت دینی وابسته است و متاسفانه فقدان مطالعات دینی اهالی قلم زمان ما باعث ضعف آثار حوزه حج شده است.
مرجع : ایکنا