کد مطلب : ۲۷۳۵۰
هوشنگ جاوید بیان کرد:
چاووشخوانی؛ دستوری قرآنی برای آگاهی مردم از رویدادهای دینی
چاووش و هنر چاووشخوانی از جمله سنتهای مهجور نمایشی ـ موسیقایی ایرانی است که به منظور آگاهی مردم از رویدادهایی نوعاً مذهبی و به ویژه عزیمت حجاج به خانه خدا، سفر زوار به عتبات و مکانهای زیارتی و مراجعت آنها از سفر اجرا میشد. به این بهانه و برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه هنر چاووشخوانی با هوشنگ جاوید؛ پژوهشگر فرهنگ عامه، آئینهای نمایشی و موسیقایی گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید:
- در مورد تاریخچه چاووش و چاووشخوانی و اینکه آیا این هنر خاستگاه ایرانی دارد یا خیر، توضیح دهید؟
براساس مستندات فراوان تاریخی که بر جای مانده است و حداقل میتوان آن را از دوره ساسانی مرور کرد باید گفت که قطعاً این هنر ریشه و خاستگاه ایرانی دارد، ما در شاهنامه فردوسی با افرادی برخورد داریم که بانگکننده و خبررسان بودهاند و برای اطلاعرسانی امری، موضوعی و یا حادثهای با صدای بلند برای اینکه همگی از آن موضوع باخبر شوند، اصطلاحاً جار میزدند.
بانگ زدن در موسیقی ایران از جایگاه خاصی برخوردار است
اساساً بانگ و بانگ زدن در موسیقی ایرانی جایگاه خاصی داشته و دارد و پس از ورود اسلام به ایران از این هنر به شیوهای آهنگین در خبررسانی به ویژه در حوزه آئینهای ملی و درباری استفاده فراوان داشته که با توجه به مدارک بر جای مانده قابل استناد است.
- چاووشخوانی و یا بانگ زدن به منظور آگاهی مردم از رویدادی مهم، چگونه وارد آئینهای مذهبی شد؟
براساس آنچه از قرآن مستفاد میشود و مشخصاً در سوره حج به آن اشاره شده است، خداوند به مؤمنان این موضوع را یادآور میشود که زمانی که قصد خانه خدا کردند حتماً با بانگ و فریاد سایرین را از این موضوع آگاه کنند؛ ایرانیان هم براساس این دستور الهی از هنر بانگ و بانگ زدن استفاده کرده و مردم را در موقع زیارت رفتن به ویژه زمانی که قصد تشرف به خانه خدا را دارند با آوازی خاص باخبر میسازند، بعدها و با رسمی شدن مذهب تشیع به ویژه در دوران صفویه، بانگ زدن در مورد سفرهای زیارتی گسترش پیدا کرد و حوزهای بیش از سفر حج را به خود اختصاص داد و شامل سفر عتبات عالیات، حتی بعدها سفر به مشهد مقدس و شهر مقدس قم هم شد و از آنجا که سلاطین صفوی ترکزبان بودند به این رسم نمایشی و موسیقایی، چاووش گفتند که به معنای همان بانگ و جار زدن است.
- گویا چاووش برای اطلاعرسانی رویدادهای دیگر مذهبی هم مورد استفاده قرار میگیرد؟
بله، ایرانیان از دیرباز در پیشوازی از ماه رمضان هم آئین چاووشخوانی دارند و مثلاً دو سه روز پیش از حلول این ماه شریف با چاووشخوانی، مردم مسلمان را به آمدن این ماه بشارت میدادند، در مورد حلول ماه محرم نیز به همین شکل بود و از آنجا که در قدیم الایام سواد مردم پایین بود و اساساً با مقولهای به نام تقویم آشنایی نداشتند، کسانی که از این زمانها مطلع بودند با چاووشخوانی و به منظور ثواب این کار که آگاهیبخشی به جامعه و متذکر شدن آنها به این موضوع که موسم روزهداری ماه رمضان و یا عزاداری سیدالشهداء(ع) نزدیک است این کار را انجام میدادند.
چاووشخوانی تبدیل به رسانه هنری مذهبی به منظور اطلاعرسانی میشود
رفته رفته چاووشخوانی تبدیل به یک رسانه هنری مذهبی به منظور اطلاعرسانی رویدادها و اتفاقات دینی و مذهبی میشود درست مانند آن چیزی که اکنون از رسانه ملی و مشخصاً شبکه قرآن و معارف سیما انتظار میرود.
- براساس مدارک یکی از کاربردهای چاووشخوانی هم قبل و هم بعد از سفر زیارتی است، بیشتر در این مورد توضیح میدهید؟
مردم هم در زمانی که یک حاجی و زائر قصد سفر زیارتی داشتند با چاووشخوانی از این اتفاق باخبر میشدند تا احتمالاً سفارشی و یا خواستهای از مسافر دارند با او مطرح کنند و حاجی و زائر هم از همه آنها حلالیت بطلبد و هم زمانی که از سفر بازمیگشتند این امر اتفاق میافتاد که آن هم بیشتر برای تیمن و تبرک بود؛ از طرفی به دلیل مشقتهایی که در روزگار گذشته سفر زیارتی داشت، ممکن بود پس از مراجعت کاروان زیارتی، حجاج خانه خدا و یا زوار عتبات و مکانهای زیارتی برخی از همسفران خود را از دست داده باشند که در چنین زمانهایی چاووشی موسوم به «چاووش مرگ» خوانده میشد که به آن «کتلخوانی» نیز میگفتند و به این خاطر بود که مستقبلین از این امر مطلع شده و برای عرض تسلیت به حجاج و زوار از سفر برگشته به پیشواز آنها بروند.
چاووش صبح عاشورا از اذان صبح تا زمان طلوع آفتاب با نوحهخوانی همراه است
- در مورد دیگر کاربردهای چاووشخوانی هم توضیح دهید؟
ما چاووش دیگری داریم به نام چاووش صبح عاشورا به این ترتیب که در صبح عاشورا پس از اذان صبح و انجام فریضه نماز صبح تا زمان طلوع آفتاب این چاووش آغاز شده و چاووشخوان یا چاووشخوانان به نوحهگری با صدای بلند میپردازند؛ چاووش صبح عاشورا همچنان هم در بسیاری از استانهای کشور متداول است، اما در استان مازندران این مورد پررنگتر است و بیشتر به چشم میخورد؛ چاووش صبح عاشورای بوشهر، کاشان، قمصر نیز همچنان از جمله سنتهایی است که با قدرت انجام میشود.
- چاووش یک نوع موسیقی آوازی است که اشعار زیادی هم برای آن وجود دارد و برخی از آنها به ویژه در مورد سفر زیارتی امام رضا(ع) مشهور است، اساساً اشعار چاووش در چه دستگاه موسیقی خوانده میشوند؟
چاووش بیشتر در دستگاه چهارگاه خوانده میشود، البته من نمونههایی نیز در دستگاه شوشتری دیدهام که اجرا شوند و همچنین در دستگاه بیات ترک، اما بیشترین مورد استعمال چاووشخوانی دستگاه چهارگاه است.
چاووشخوانی توسط خود مردم زنده باقی مانده است
- امروزه و با گسترش وسایل ارتباط جمعی، گسترش و نفوذ رسانه آیا چاووشخوانی کاربردی دارد؟
بله، البته نه به شکل رسمی و آنچه که در گذشته شاهد آن بودیم، اساساً چاووش و بسیاری از سنتهای آئینی ایرانی در شرایط فعلی توسط خود مردم اداره میشود، در قدیم چاووشخوانی در جلوی کاروان مشایعتکنندگان حاجی و زائر به انجام میرسید و چاووشخوانان حتی صاحب لباس خاصی بودند اما اکنون تنها به ذکر برخی از اشعار آن هم به شکل آهنگین در بدرقه و پیشواز از حاجی و زائر مثلاً از منزل او تا فرودگاه و یا ترمینال اتوبوسرانی اکتفا میشود البته این هنر در مورد سفرهایی همچون مشهد مقدس و قم و شیراز منسوخ شده اما در مورد عتبات عالیات و سفر حج همچنان پابرجاست و بیشتر هم به شکل خودجوش توسط مداحان و نغمهسرایان اهل بیت(ع) در مساجد و تکایای محلات به انجام میرسد.
- همچون سنتهای نمایشی و آئینی مثل منقبتخوانی، پردهخوانی و... میتوان در زمینه چاووشخوانی به اشخاص خاصی که شهره هستند و چاووشخوانی آنها الگوی نسلهای بعد قرار گرفته است اشاره کرد؟
بله، ابتدا به نکته جالبی اشاره میکنم و آن اینکه از زمانی که صدور شناسنامه در این مملکت اجباری شد ما با اسامی خانوادگی مواجه هستیم که بیانگر پیشه و کسوت بزرگ خاندان آنهاست، یکی از این اسامی خانوادگی چاووش، چاووشی و یا چاووشیان است؛ هر جا که با این نام خانوادگی مواجه شدید حتم بدانید که اجداد و بزرگان خاندان فردی که با او روبرو هستید به امر چاووشخوانی هم میپرداختهاند همانند اسم خانوادگی مؤذن و یا مؤذنزاده که پشت در پشت اذانگو بودهاند.
کاشان و یزد، مهد چاووشخوانی در ایران هستند
اما در پاسخ به این پرسش که آیا میتوان در چاووشخوانی به فرد خاصی اشاره کرد باید گفت که مناطق مرکزی ایران همچون کاشان و یزد مهد چاووشخوانی است؛ در کاشان مرحوم حبیب چاووش را داریم که البته چاووش لقبی است که به او به سبب چاووشخوانی دادهاند؛ پیرمردی که از جمله ویژگیهای او مبارزه علیه فرقه ضاله بهائیت بوده است، در شهر طرق کاشمر با برادران موسوم به روشندل که به این امر میپرداختند روبرو هستیم و یا حاج حبیب نامی در بروجرد، اما همانطور که گفتم خطه یزد، شهرستانهای اردکان و میبد در امر چاووشخوانی بسیار سرآمد هستند؛ فردی حسینی نام در شاهدیه یزد زندگی میکند که پیشه اصلیش معلمی است و اما خوشصداترین هنرمند چاووشخوان ایرانی است، همه اینها را به شخصه در جریان برگزاری جشنوارههای موسیقی آئینی که سالها پیش مسئولیت برگزاری آنها را به عهده داشتم به اهالی فرهنگ و هنر معرفی کردهام.
- در آخر نکتهای که به نظرتان میرسد در مورد هنر چاووشخوانی مهم است بیان کنید؟
امیدوارم جشنواره ملی چاووشخوانی که البته بیش از یک دهه پیش بنیان آن توسط رفاهی که اکنون مدیر حوزه هنری خراسان رضوی است به اتفاق من و اردشیر صالحپور گذاشته شد و در یزد برگزار میشود مسیر درستی را طی کند تا شاهد شکوفایی این هنر باشیم.
ارشاد در مدیریت هنرهای آئینی سلیقهای عمل نکند
اما متأسفانه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تصدی امور مربوط به هنرهای آئینی را تماماً در اختیار معاونت هنری خود گذاشته است و این امر موجب میشود که نگرش و اقدامات لازم در این حوزه بیشتر از اینکه کارشناسی پیش برود، سلیقهای دنبال شود، همین جا به مسئولان ارشاد توصیه میکنم که امور مربوط به هنرهای آئینی و سنتی را هم متوجه دفتر موسیقی و هم اداره کل هنرهای نمایشی کنند تا با مساعدت همه کارشناسان این دو نهاد، شاهد احیا و معرفی درست این آئینها به مردم و علاقهمندان باشیم.
- در مورد تاریخچه چاووش و چاووشخوانی و اینکه آیا این هنر خاستگاه ایرانی دارد یا خیر، توضیح دهید؟
براساس مستندات فراوان تاریخی که بر جای مانده است و حداقل میتوان آن را از دوره ساسانی مرور کرد باید گفت که قطعاً این هنر ریشه و خاستگاه ایرانی دارد، ما در شاهنامه فردوسی با افرادی برخورد داریم که بانگکننده و خبررسان بودهاند و برای اطلاعرسانی امری، موضوعی و یا حادثهای با صدای بلند برای اینکه همگی از آن موضوع باخبر شوند، اصطلاحاً جار میزدند.
بانگ زدن در موسیقی ایران از جایگاه خاصی برخوردار است
اساساً بانگ و بانگ زدن در موسیقی ایرانی جایگاه خاصی داشته و دارد و پس از ورود اسلام به ایران از این هنر به شیوهای آهنگین در خبررسانی به ویژه در حوزه آئینهای ملی و درباری استفاده فراوان داشته که با توجه به مدارک بر جای مانده قابل استناد است.
- چاووشخوانی و یا بانگ زدن به منظور آگاهی مردم از رویدادی مهم، چگونه وارد آئینهای مذهبی شد؟
براساس آنچه از قرآن مستفاد میشود و مشخصاً در سوره حج به آن اشاره شده است، خداوند به مؤمنان این موضوع را یادآور میشود که زمانی که قصد خانه خدا کردند حتماً با بانگ و فریاد سایرین را از این موضوع آگاه کنند؛ ایرانیان هم براساس این دستور الهی از هنر بانگ و بانگ زدن استفاده کرده و مردم را در موقع زیارت رفتن به ویژه زمانی که قصد تشرف به خانه خدا را دارند با آوازی خاص باخبر میسازند، بعدها و با رسمی شدن مذهب تشیع به ویژه در دوران صفویه، بانگ زدن در مورد سفرهای زیارتی گسترش پیدا کرد و حوزهای بیش از سفر حج را به خود اختصاص داد و شامل سفر عتبات عالیات، حتی بعدها سفر به مشهد مقدس و شهر مقدس قم هم شد و از آنجا که سلاطین صفوی ترکزبان بودند به این رسم نمایشی و موسیقایی، چاووش گفتند که به معنای همان بانگ و جار زدن است.
- گویا چاووش برای اطلاعرسانی رویدادهای دیگر مذهبی هم مورد استفاده قرار میگیرد؟
بله، ایرانیان از دیرباز در پیشوازی از ماه رمضان هم آئین چاووشخوانی دارند و مثلاً دو سه روز پیش از حلول این ماه شریف با چاووشخوانی، مردم مسلمان را به آمدن این ماه بشارت میدادند، در مورد حلول ماه محرم نیز به همین شکل بود و از آنجا که در قدیم الایام سواد مردم پایین بود و اساساً با مقولهای به نام تقویم آشنایی نداشتند، کسانی که از این زمانها مطلع بودند با چاووشخوانی و به منظور ثواب این کار که آگاهیبخشی به جامعه و متذکر شدن آنها به این موضوع که موسم روزهداری ماه رمضان و یا عزاداری سیدالشهداء(ع) نزدیک است این کار را انجام میدادند.
چاووشخوانی تبدیل به رسانه هنری مذهبی به منظور اطلاعرسانی میشود
رفته رفته چاووشخوانی تبدیل به یک رسانه هنری مذهبی به منظور اطلاعرسانی رویدادها و اتفاقات دینی و مذهبی میشود درست مانند آن چیزی که اکنون از رسانه ملی و مشخصاً شبکه قرآن و معارف سیما انتظار میرود.
- براساس مدارک یکی از کاربردهای چاووشخوانی هم قبل و هم بعد از سفر زیارتی است، بیشتر در این مورد توضیح میدهید؟
مردم هم در زمانی که یک حاجی و زائر قصد سفر زیارتی داشتند با چاووشخوانی از این اتفاق باخبر میشدند تا احتمالاً سفارشی و یا خواستهای از مسافر دارند با او مطرح کنند و حاجی و زائر هم از همه آنها حلالیت بطلبد و هم زمانی که از سفر بازمیگشتند این امر اتفاق میافتاد که آن هم بیشتر برای تیمن و تبرک بود؛ از طرفی به دلیل مشقتهایی که در روزگار گذشته سفر زیارتی داشت، ممکن بود پس از مراجعت کاروان زیارتی، حجاج خانه خدا و یا زوار عتبات و مکانهای زیارتی برخی از همسفران خود را از دست داده باشند که در چنین زمانهایی چاووشی موسوم به «چاووش مرگ» خوانده میشد که به آن «کتلخوانی» نیز میگفتند و به این خاطر بود که مستقبلین از این امر مطلع شده و برای عرض تسلیت به حجاج و زوار از سفر برگشته به پیشواز آنها بروند.
چاووش صبح عاشورا از اذان صبح تا زمان طلوع آفتاب با نوحهخوانی همراه است
- در مورد دیگر کاربردهای چاووشخوانی هم توضیح دهید؟
ما چاووش دیگری داریم به نام چاووش صبح عاشورا به این ترتیب که در صبح عاشورا پس از اذان صبح و انجام فریضه نماز صبح تا زمان طلوع آفتاب این چاووش آغاز شده و چاووشخوان یا چاووشخوانان به نوحهگری با صدای بلند میپردازند؛ چاووش صبح عاشورا همچنان هم در بسیاری از استانهای کشور متداول است، اما در استان مازندران این مورد پررنگتر است و بیشتر به چشم میخورد؛ چاووش صبح عاشورای بوشهر، کاشان، قمصر نیز همچنان از جمله سنتهایی است که با قدرت انجام میشود.
- چاووش یک نوع موسیقی آوازی است که اشعار زیادی هم برای آن وجود دارد و برخی از آنها به ویژه در مورد سفر زیارتی امام رضا(ع) مشهور است، اساساً اشعار چاووش در چه دستگاه موسیقی خوانده میشوند؟
چاووش بیشتر در دستگاه چهارگاه خوانده میشود، البته من نمونههایی نیز در دستگاه شوشتری دیدهام که اجرا شوند و همچنین در دستگاه بیات ترک، اما بیشترین مورد استعمال چاووشخوانی دستگاه چهارگاه است.
چاووشخوانی توسط خود مردم زنده باقی مانده است
- امروزه و با گسترش وسایل ارتباط جمعی، گسترش و نفوذ رسانه آیا چاووشخوانی کاربردی دارد؟
بله، البته نه به شکل رسمی و آنچه که در گذشته شاهد آن بودیم، اساساً چاووش و بسیاری از سنتهای آئینی ایرانی در شرایط فعلی توسط خود مردم اداره میشود، در قدیم چاووشخوانی در جلوی کاروان مشایعتکنندگان حاجی و زائر به انجام میرسید و چاووشخوانان حتی صاحب لباس خاصی بودند اما اکنون تنها به ذکر برخی از اشعار آن هم به شکل آهنگین در بدرقه و پیشواز از حاجی و زائر مثلاً از منزل او تا فرودگاه و یا ترمینال اتوبوسرانی اکتفا میشود البته این هنر در مورد سفرهایی همچون مشهد مقدس و قم و شیراز منسوخ شده اما در مورد عتبات عالیات و سفر حج همچنان پابرجاست و بیشتر هم به شکل خودجوش توسط مداحان و نغمهسرایان اهل بیت(ع) در مساجد و تکایای محلات به انجام میرسد.
- همچون سنتهای نمایشی و آئینی مثل منقبتخوانی، پردهخوانی و... میتوان در زمینه چاووشخوانی به اشخاص خاصی که شهره هستند و چاووشخوانی آنها الگوی نسلهای بعد قرار گرفته است اشاره کرد؟
بله، ابتدا به نکته جالبی اشاره میکنم و آن اینکه از زمانی که صدور شناسنامه در این مملکت اجباری شد ما با اسامی خانوادگی مواجه هستیم که بیانگر پیشه و کسوت بزرگ خاندان آنهاست، یکی از این اسامی خانوادگی چاووش، چاووشی و یا چاووشیان است؛ هر جا که با این نام خانوادگی مواجه شدید حتم بدانید که اجداد و بزرگان خاندان فردی که با او روبرو هستید به امر چاووشخوانی هم میپرداختهاند همانند اسم خانوادگی مؤذن و یا مؤذنزاده که پشت در پشت اذانگو بودهاند.
کاشان و یزد، مهد چاووشخوانی در ایران هستند
اما در پاسخ به این پرسش که آیا میتوان در چاووشخوانی به فرد خاصی اشاره کرد باید گفت که مناطق مرکزی ایران همچون کاشان و یزد مهد چاووشخوانی است؛ در کاشان مرحوم حبیب چاووش را داریم که البته چاووش لقبی است که به او به سبب چاووشخوانی دادهاند؛ پیرمردی که از جمله ویژگیهای او مبارزه علیه فرقه ضاله بهائیت بوده است، در شهر طرق کاشمر با برادران موسوم به روشندل که به این امر میپرداختند روبرو هستیم و یا حاج حبیب نامی در بروجرد، اما همانطور که گفتم خطه یزد، شهرستانهای اردکان و میبد در امر چاووشخوانی بسیار سرآمد هستند؛ فردی حسینی نام در شاهدیه یزد زندگی میکند که پیشه اصلیش معلمی است و اما خوشصداترین هنرمند چاووشخوان ایرانی است، همه اینها را به شخصه در جریان برگزاری جشنوارههای موسیقی آئینی که سالها پیش مسئولیت برگزاری آنها را به عهده داشتم به اهالی فرهنگ و هنر معرفی کردهام.
- در آخر نکتهای که به نظرتان میرسد در مورد هنر چاووشخوانی مهم است بیان کنید؟
امیدوارم جشنواره ملی چاووشخوانی که البته بیش از یک دهه پیش بنیان آن توسط رفاهی که اکنون مدیر حوزه هنری خراسان رضوی است به اتفاق من و اردشیر صالحپور گذاشته شد و در یزد برگزار میشود مسیر درستی را طی کند تا شاهد شکوفایی این هنر باشیم.
ارشاد در مدیریت هنرهای آئینی سلیقهای عمل نکند
اما متأسفانه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تصدی امور مربوط به هنرهای آئینی را تماماً در اختیار معاونت هنری خود گذاشته است و این امر موجب میشود که نگرش و اقدامات لازم در این حوزه بیشتر از اینکه کارشناسی پیش برود، سلیقهای دنبال شود، همین جا به مسئولان ارشاد توصیه میکنم که امور مربوط به هنرهای آئینی و سنتی را هم متوجه دفتر موسیقی و هم اداره کل هنرهای نمایشی کنند تا با مساعدت همه کارشناسان این دو نهاد، شاهد احیا و معرفی درست این آئینها به مردم و علاقهمندان باشیم.
مرجع : ایکنا