مي‎گفتند هر روز براي امام حسين(ع) گريه کنيد!

هفته نامه پنجره , 27 ارديبهشت 1395 ساعت 12:22

بررسي ابعاد شخصيتي آيت‌الله العظمي محمدتقي بهجت از منظر شاگردان و همراهان اين عارف و فقيه عالي‌مقام مي‌تواند نقش مهمي در شناساندن ويژگي‌هاي کمتر گفته شده اين عالم فقيد داشته باشد. در گفت و‌گويي که با حجت‌الاسلام آقا سيد محمد ميريزدي، استاد اخلاق و از شاگردان ايشان داشتيم تلاش کرديم با نگاهي متفاوت و جديد به زندگي و مسلک آيت الله بهجت بپردازيم.



بررسي ابعاد شخصيتي آيت‌الله العظمي محمدتقي بهجت از منظر شاگردان و همراهان اين عارف و فقيه عالي‌مقام مي‌تواند نقش مهمي در شناساندن ويژگي‌هاي کمتر گفته شده اين عالم فقيد داشته باشد. در گفت و‌گويي که با حجت‌الاسلام آقا سيد محمد ميريزدي، استاد اخلاق و از شاگردان ايشان داشتيم تلاش کرديم با نگاهي متفاوت و جديد به زندگي و مسلک آيت الله بهجت بپردازيم.



شروع آشنايي شما با آيت‎الله بهجت چه زماني بود؟ و چطور شد که رابطه‎‎ها جدي‎تر شد؟

۴۰ سال قبل، تقريبا سال ۵۱ يا ۵۲ بود که ما به نماز ايشان رفتيم. نماز ايشان خيلي ما را گرفت. خيلي حال خوبي داشت. مخصوصا شب‎‎هاي جمعه که در نماز عشا سوره جمعه را مي‎خواندند. ايشان در رکعت دوم نماز عشا سوره «سبح اسم ربک الاعلي» را مي‎خواندند.

ساليان دراز در منزلشان در آن کوچه بن‎بست مراسم روضه‎اي داشتند. چند سالي بود که آن را به مسجد فاطميه منتقل کرده بودند. بعد از مراسم تقريبا ساعت ۱۱ و ۱۰ دقيقه تمام افراد مي‎رفتند و ما پنج شش نفر بوديم که دور ايشان مي‎نشستيم. آقاي بهجت آن زمان حال خوبي داشت، هم از نظر جسمي و هم از نظر روحي. خيلي قبراق‎تر بودند و حالشان خيلي خوب بود. در را مي‎بستند و بعد مي‎نشستند و نصايحي مي‎فرمودند. يکي از چيز‎هايي که گفتند و من بار‎ها روي منبرهايم بيان کردم اين بود: «از خانه که بيرون مي‎آييد، در و ديوار به شما حکمت مي‎آموزند. حکمت‎‎ها را بگيريد. کودک به شما حکمت مي‎آموزد، مرغان به شما حکمت مي‎آموزند... شما‎ها حکمت را بگيريد».


اهتمام آقاي بهجت به نماز و حال و هواي خاص مسجدشان بسيار معروف است. ‎خاطره‎اي در اين زمينه به ذهنتان مي‎رسد که بيان کنيد؟

يکي از دوستان روزي به آقاي بهجت گفتم: «آقاي بهجت، ما همديگر را مي‎شناسيم و با هم آشنا هستيم، اگر بخواهيد دست ما را بگيريد و ما از شما استفاده بکنيم، راه ارتقا چيست؟» ايشان فرموده بود: «فعلا راه استفاده شما اين است که به نماز ما بياييد». اين حرف چه معنا دارد؟ بايد در آن کنجکاوي کرد.

نماز ايشان از مسائلي است که «يدرک و لا يوصف» است. مثلا در حديث داريم که «کُل شَيْ‎ءٍ مِنَ الدنْيَا سَمَاعُهُ أَعْظَمُ مِنْ عِيَانِهِ وَ کُل شَيْ‎ءٍ مِنَ الْآخِرَه عِيَانُهُ أَعْظَمُ مِنْ سَمَاعِه/ شنيدن هر چيزى از دنيا بزرگ‌تر است از ديدنش، و ديدن هر چيزى از آخرت عظيم‏تر است از شنيدنش» اين حديث يعني دنيا و آنچه متعلق به آن است ـ هر چه که شما حساب بکنيد ـ شنيدنش خيلي قشنگ‎تر است تا ديدنش. اما آخرت چه؟ آخرت عيانش زيباتر از شنيدنش است.

يکي از شيوخ عرب در نامه‌اي نوشته بود: «آقاي شيخ محمدتقي بهجت، من شنيدم شما از دنيا کناره گرفته‎اي و منزوي شده‎اي، اما اگر شما در محيطي که ما هستيم بيايي دست از اين روشت برمي‎داري و مي‎آيي مثل ما از اطعمه دنيا استفاده مي‎کني». از طرف آقا نامه نوشته شده بود: «شيخ فلاني، تو هم در اين حالاتي که ما هستيم نيامده‎اي و طعمي که ما چشيده‎ايم نچشيده‎اي. اگر تو هم بيايي دست از دنيايت برمي‎داري و تمام دنيا و مافيها را ر‎ها مي‎کني و همراه ما مي‎شوي».


آيت‎الله بهجت بعد از وفاتشان هم به دوستدارانشان عنايت داشتند؟

يکي از مهندس‎‎هاي والامقام چند روز پيش به من گفت شنيدم شما نماز و پاي منبر ايشان مي‎رفتي. گفتم کم ‎و بيش. گفت من چندين سال است قم هستم. مدام مي‎گفتم امشب مي‎روم نماز ايشان، فردا شب مي‎روم، پس‎فردا مي‎روم ديدنش که نشد تا آقاي بهجت فوت کرد. پس از فوت ايشان يک هفته حالتي به من دست داد که جنون بود. گفتم چرا؟ گفت تاسف ‎و تاثر از اينکه چرا نرفتم ايشان را ببينم و از محضرشان استفاده کنم. مي‎گفت يک هفته دست از کار برداشتم تا اينکه عيالم به من گفت مرد چرا اين‎طوري شدي؟ داري ديوانه مي‎شوي. بعد از يک هفته خواب ايشان را ديدم. به خواب من آمد و مقداري تسکينم داد. وقتي بيدار شدم قدري دلم آرام گرفت.


آيت‎الله بهجت به‎طور ويژه به زيارت عاشورا و زيارت امام حسين (عليه‎السلام) توصيه مي‎کردند ارادت ايشان به امام حسين (عليه‌السلام) چگونه بود؟

من قبل از محرم مي‎رفتم منزل ايشان و مي‎گفتم مي‎خواهم بروم منبر و تبليغ، ارشادي بفرماييد.

ايشان يکبار حرفي زد که من به خيلي‎‎ها آن را گفتم. فرمودند: «سعي کن هر شب و هر روز يک مرتبه براي امام حسين (عليه‎السلام) گريه کني». اين حرف را که زدند خيلي منقلب شدند.

لطفا از کرامت‎‎هاي آيت‎الله بهجت هم برايمان بگوييد.

بعضي از رفقاي من حالاتي از ايشان نقل مي‎کنند که شنيده‌ايم يا خودمان ديده‌ايم. به‎نظر من آقاي بهجت کرامت داشت. کرامت‎هايش را خيلي‎‎ها براي من گفته‎اند. من مي‎گويم که اين‎ها مهم نيست، ايشان بالاتر از اين‎ها را داشتند چراکه از ۱۴ سالگي رفت کربلا و تا ۹۶ سالگي که قريب ۸۰ سال مي‎شود، براي کسي کار کرد که رحمان است، رحيم است، ودود است، وهاب است. اگر کسي قريب ۸۰ سال براي چنين مولايي کار کند، اگر اين مولا به او چيزي ندهد، براي ما جاي سوال است که چرا؟! اگر کشف و کراماتي به ايشان نمي‎داد، حالي نمي‎داد، مقامي نمي‎داد و حالات عرفاني نمي‎داد، آن وقت براي ما سوال بود.

انتهای پیام/


کد مطلب: 30115

آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/news/30115/مي-گفتند-روز-براي-امام-حسين-ع-گريه-کنيد

آرمان هیأت
  https://www.armaneheyat.ir