تاریخ انتشار
يکشنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۰۸:۵۸
۰
کد مطلب : ۳۰۷۶۳

تحلیل عاشورا بدون علم غیب تحلیل جامعی نیست

تحلیل عاشورا بدون علم غیب تحلیل جامعی نیست
آیت‌الله محمدجواد فاضل لنکرانی ۱۷ مهرماه در دومین نشست از سلسله جلسات «هماهنگی میان خودآگاهی امام حسین(ع) و ترسیم خطوط نبرد» در مجمع وارث الانبیاء گفت: برای وقوف به حقیقت عاشورا چاره‌ای نیست که مسئله علم امام مورد دقت قرار گیرد و اگر این بحث مورد دقت قرار گیرد عاشورا و حرکت امام حسین و کربلا چهره دیگری برای انسان پیدا می‌کند.

وی ادامه داد: اگر بخواهیم حرکت امام را به ظواهر از مکه تا کوفه ملاحظه کنیم درست متوجه نخواهیم شد و تا حقیقت علم امامت مطرح نباشد نمی‌توان تحلیل درست و واقع‌بینانه از حرکت عاشورا ارایه شود. اینکه امام علم غیب می‌دانسته یا نه و آیا علم به جزئیات داشته است یا نه لذا نباید تصور کرد که این بحث مقدماتی است بلکه متن اصلی بحث عاشوراست.

آیت‌الله فاضل لنکرانی با اشاره به لزوم بررسی علم غیب در آیات و روایات گفت: علم غیب مانعیت از این حرکت عاشورا ندارد بلکه بر عظمت آن نیز افزوده است که ما در جلسه گذشته به بحث آیات پرداختیم و نتیجه آن بر عکس نظر علامه طباطبایی شد؛ عرض کردیم که علم غیب بالاصاله از آن خداست و به انبیاء و  ائمه به صورت عرضی اعطا شده است البته این به معنای آن نیست که خداوند هر چیزی را که می‌داند در اختیار آنان قرار داده است از این رو عمده علمای امامیه استثنائاتی قایل شده‌اند که نمونه بارز آن وقت قیامت است که احدی جز خدا نمی‌داند و وقت ظهور نیز همین طور است و احدی حتی خود حضرت حجت هم زمان آن را نمی‌داند.

عضو جامعه مدرسین با اشاره به آیه «إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَيُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْأَرْحَامِ وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ مَاذَا تَكْسِبُ غَدًا وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ ﴿۳۴ لقمان)» بیان کرد: در کنار علم ساعة در زمان ما این سؤال مطرح می‌شود که علم پزشکی اثبات می‌کند که آن چه در ارحام است مذکر است و یا مونث ولی چطور خداوند می‌فرماید که فقط خدا می‌داند در ارحام چیست؟ جواب این است که این علم ارحام فقط به مونث و مذکر بر نمی‌گردد بلکه خصوصیات تفصیلی مانند زشتی و زیبایی و رسیدن به سعادت و شقاوت و ... و آینده موجود در رحم را شامل است که فقط خدا می‌داند.

رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) تصریح کرد: علم غیب با دایره وسیع فقط در اختیار خداست اما در یک دایره محدود که برای امثال ما نامحدود است در اختیار پیامبر و ائمه قرار داده شده است که این جمع و نتیجه‌گیری از خود آیات به دست می‌آید مخصوصا در تعریف علم غیب که دو تعریف برای آن وجود دارد یکی اینکه بگوییم «ما غاب عن الناس» که ممکن است برای کسی غیب و برای دیگری غیب نباشد که معنای نسبی خواهد داشت اما بر اساس آنچه امام علی(ع) در خطبه ۱۲۸ نهج‌البلاغه در این باره فرمودند علم غیب آن است که معلوم برای عالم بدون واسطه روشن باشد. بنابراین علمی را که معلم به انسان داد دیگر علم غیب نیست لذا هر چه را خدا به ائمه و پیامبر داده ولو از انظار عموم بشر مخفی است دیگر عنوان علم غیب نخواهد داشت زیرا با واسطه الهی یاد گرفته‌اند.

وی تاکید کرد: این نشان می‌دهد که بالذات محال است بشر علم غیب داشته باشد حتی پیامبر زیرا پیامبر نیز نیاز به معلم دارد و با
این تعریف علم غیب ذاتی و عرضی منتفی است و اساسا علم غیب مخصوص خدا خواهد شد زیرا به تعلم من الله و الهام الهی بوده است و موضوعا از علم غیب خارج خواهد شد؛ مرحوم مجلسی بابی باز کرده که ائمه(ع) علم غیب ندارند که برخی آن را حمل بر تقیه کرده‌اند ولی چه اشکالی دارد که بر اساس تعریف امام علی(ع) تحلیل کنیم در این صورت علم غیب منتفی خواهد شد.


رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) با اشاره به «يَوْمَ يَجْمَعُ اللَّهُ الرُّسُلَ فَيَقُولُ مَاذَا أُجِبْتُمْ قَالُوا لَا عِلْمَ لَنَا إِنَّكَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ ﴿۱۰۹ مائده)» گفت: در این آیه برخی علمای اهل سنت آن را دال بر رد نظر علمای امامیه مبنی بر علم غیب ائمه می‌دانند که دلیل جهالت این عالمان است زیرا علم غیب ائمه(ع) قابل اثبات است اما با تحلیلی که عرض کردم.

وی با اشاره به روایات درباره علم غیب در کافی بیان کرد: در روایات آمده که اینها ولی امر، شهداء علی الناس، خلفای الهی، نور خدا در زمین، ارکان زمین، اوتوالعلم، اهل الذکر، معدن العلم و مختلف الملائکه، وارث علم نبی و انبیاء،داننده همه کتب سماوی و السنه، و ... هستند. همچنین روایتی داریم که ائمه در هر شب جمعه ازدیاد علم می‌کردند؛ بابی داریم که ایشان هر وقت اراده کنند که بدانند می‌دانند از این رو هر امامی زمان و مکان و نحوه شهادت و قاتل خود را می‌دانستند.


علم وسیع ائمه(ع)
آیت‌الله فاضل لنکرانی با بیان اینکه علم ائمه به کنه قرآن یکی از باب‌های دیگر است عنوان کرد: هر کدام از این باب‌ها، خودش مشتمل بر روایات متعدد است که  فقه الحدیث آن بسیار جالب است، در این روایات البته روایات عالی السند زیاد داریم و از تمامی این روایات یک تواتر معنوی مستفاد است و آن علم وسیع و گسترده ائمه است که در احدی وجود ندارد و ایشان علم همه کتب آسمانی، حوادث و فتنه‌های گذشته و آینده، علم به السنه مختلف داشتند که در روایت داریم کسی که از ایران نزد ایشان می رفت با فارسی جواب او را می‌دادند.

وی افزود: روایات تواتر معنوی دلالت بر علم وسیع و گسترده ائمه دارد که منبع آن یا از امام قبلی منتقل به امام بعدی شده یا در لیلة الجمعه و یا لیلة القدر به آنان رسیده است لذا ایشان محدث بوده‌اند یعنی فرشته با آنان سخن می‌گفته است ولی او را نمی دیده‌اند که این محدث بودن مورد تصریح و پذیرش اهل سنت هم بوده است؛ بخاری می‌گوید ما قبول داریم که بعد از پیامبر کسانی بوده‌اند که ملائکه با آنان سخن گفته‌اند، ابن حجر عسقلانی و متقی هندی و ... نیز این عنوان را دارند البته این بحث وارد است که ما می‌گوییم ائمه(ع) مختلف الملائکه هستند یعنی می‌بینند و حتی آمده که منزل ایشان آماده حضور ملائکه بوده است که جمع میان این دو چیست؟ باید بحث شود که برخی بزرگان فرموده‌اند که محدث غالبا ملک را نمی‌بیند ولی ممکن است ببیند.

آیت‌الله فاضل لنکرانی تصریح کرد: اینکه محدث بودن با روح القدس در روایات یکی است یا نه البته دو عنوان شده ولی به نظر من بعید نیست که هر دو به همان روح القدس باز گردد بنابراین این علم وسیع و گسترده در ائمه وجود داشته که البته با تعبیر قرآنی علم غیب نیست زیرا واسطه دارد و ایشان از خداوند و به واسطه فرشته و یا امام قبلی و ... فرا گرفته‌اند‌.

وی
افزود: خود ائمه(ع) تصریح فرموده‌اند که از ۷۳ حرف اسم اعظم به ما ۷۲ حرف داده شده و یک حرف مخصوص خداست و از آن به علم و حرف مستاثر تعبیر می‌شود؛ البته تصور نکنیم که یک حرف به امام داده نشده زیرا این یک حرف یعنی یک دنیا دانش بنابراین همان نتیجه‌ای که در آیات گرفتیم روایات نیز بر آن تصریح دارد و آن علمی است که فقط مخصوص خداست و آن علم مستاثر است.



رابطه بدا و علم امام
وی با اشاره به علم موقوف و علم مقضی و ممضی اظهار کرد: در روایتی از امام رضا(ع) داریم که فرمودند یک نوع علمی است که بدا دارد و اراده و مشیت الهی در آن راه می‌یابد اما علمی که قطعی است علم مقدر است؛ روایتی از امام علی(ع) و هم از امام باقر(ع) وارد شده است که فرمودند یک آیه‌ای در قرآن است که اگر آن آیه نبود همه آنچه را تا قیامت رخ می‌داد به شما می گفتیم و مضمون آن این است که خداوند هر چه را بخواهد محو و هر چه را بخواهد تثبیت می‌کند و کسی نمی‌داند در قضیه ای بدا واقع می‌شود یا نه؛ در علامات ظهور نیز این مسئله بدا مطرح است که علم آن فقط در اختیار خداست یعنی ممکن است چیزی در علم الهی قطعی باشد ولی ممکن است مشمول بدا شود.      
     

آیت الله فاضل لنکرانی با بیان اینکه هر علمی که به ائمه در لیله قدر اعطا می‌شود قبل از آن به پیامبر و ائمه قبلی اعطا می‌شود ولو اینکه زنده نباشند عنوان کرد: این پاسخ درباره کسانی است که می‌گویند شما علم ائمه را روزافزودن می‌دانید ولی علم پیامبر(ص) را کمتر از آنان مطرح می کنیم و روایات نیز تایید می‌کند که علم ائمه دائما رو به ازدیاد است و علمشان نیز منحصر به دنیا نیست بلکه این علم در آخرت نیز روزافزون است البته نمی‌توان گفت که علم ائمه(ع) دفعتا از بدو تولد به ایشان داده شده است بلکه ازدیاد علمشان تدریجی بوده است همچنین ما به صورت مسلم از روایات می‌فهمیم که عصمت از بدو تولد مطرح است.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم عنوان کرد: به حسب ظاهر ائمه مانند بقیه مردم مشی می‌کردند که نمونه‌هایی در روایات در این زمینه داریم؛ اگر چه برخی از علما مانند مرحوم مقرم گفته است که این کار از روی تقیه بوده است ولی ما با بیانی که از جمیع روایات داشتیم نیازی به این حرف‌ها نیست زیرا علم غیب بدون واسطه برای ائمه نیست ولی اگر خدا بخواهد که آنها چیزی بدانند سریعا برای آنان فراهم است.

وی با بیان اینکه علامه طباطبایی گفته ائمه مامور بودند در قضایای طبیعی به صورت عادی رفتار کنند افزود: سؤال بسیاری مهمی وجود دارد که آیا پیامبر قبل از نزول وحی این علم گسترده و وسیع را داشته است یا نه که ظاهر برخی آیات این است که خداوند قبل از نزول وحی هم این قوه قدسیه و یا عمود نور را در پیامبر قرار داده است.

آیت الله فاضل با اشاره به سخنی مبنی بر اینکه شما از یکطرف می‌گویید ائمه علم ما کان و ما یکون دارند و از طرفی علم غیب آنان را نفی می‌کنید و آن را عرضی می‌دانید بیان کرد: علم غیب دایره‌ای بسیار وسیع تر از علم ما کان و ما یکون است یعنی ائمه علم موقوف که مخصوص خداست را ندارند لذا کسی توهم نکند که شما علم غیب را نفی می‌کنید پس ایشان فضیلتی ندارند زیرا همین مقدار علم اگر علم اولین و آخرین هم جمع شود به پای آن نخواهد رسید.

انتهای پیام/
مرجع : ایکنا
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما