تاریخ انتشار
دوشنبه ۲۱ فروردين ۱۳۹۶ ساعت ۱۲:۴۶
۰
کد مطلب : ۳۱۶۰۴

تعزیه، هنری دینی که به فراموشی سپرد شده است

تعزیه، هنری دینی که به فراموشی سپرد شده است
تئاتر را باید اصیل‌ترین هنری دانست که بسیاری نسبت به آن کم توجه هستند و تنها قشر فرهنگی جامعه نسبت به آن دغدغه خاطر دارند، در صورتی که در عرصه هنر نمایش اصیل‌ترین بخش همین حوزه است. این مسئله نیز تنها به کشور ما مختص نمی‌شود، بلکه در سراسر دنیا چنین معضلی وجود دارد، البته در ابتدای دهه ۲۰ و ۳۰ میلادی در اروپا جریان تحت تاثیر تفکرات برشت رشد کرد که از آن به عنوان تئاتر خیابانی نام می‌بردند که امروز ما آن را تئاتر خیابانی می‌‌نامیم.

در نمایش خیابانی گروهی بدون داشت هیچ اکساسواری، نمایشی را در معابر برای مردم بازی می‌کنند تا هم جذب مخاطب کرده باشند هم این‌که جریانی ایجاد کنند که در آن گرایش به سمت هنر نمایش بیشتر شود. این خواسته نیز به‌نوعی موفق بود، اما باز هم نتوانست آن‌چنان که باید هنر نمایش را در بین مردم فراگیر کند. در این مسیر مطبوعات نیز به‌نوعی در به‌وجود آمدن این اتفاق سهیم بودند، چون با پوشش ندادن اتفاقاتی که در عالم نمایش روی می‌دهد به مهجوریت این هنر اصیل کمک می‌کنند. برای مثال مقایسه‌ای داشته باشید، بین جشنواره فیلم فجر و تئاتر فجر. این دو رویداد هر دو در یک مناسبت برگزار می‌شود اما استقبال و پوشش خبری که از سینما صورت می‌گیرد به هیچ‌وجه قابل قیاس با هنر نمایش نیست.



مطلب دیگری که می‌بایست در این مطلب به آن اشاره کرد، نقش و جایگاه تلویزیون است. منظور از این گفته این است که تلویزیون در دهه ۶۰ با تولید تئاترهای تلویزیونی به نوعی در جهت ترویج فرهنگ هنر نمایش در میان مردم کمک کرد، اما امروز آن تولیدات دیگر در سیما جایی ندارد و جایی خود را به فیلم‌های هالیوودی داده‌اند. با این مقدمه می‌خواهم به یکی از اصیل‌ترین بخش‌های هنر نمایش در کشورمان بپردازم که ریشه در تاریخ این سرزمین دارد. آن نیز هنر تعزیه است.

هنر تعریه یک آیین مذهبی است که با زبان هنر بیان می‌شود. در این شکل از هنر عزاداری ابا عبدالله حسین(ع) به زیباترین شکل بیان می‌شود و مخاطبان را به‌شدت تحت تاثیر خود قرار می‌دهد. این اتفاق سبب شده تا این هنر در سرشت تمام ایرانی وجود داشته باشد، چون اگر ما در کودکی، گرد نمایش تعزیه نشسته‌ایم و برای ستمی که به امام حسین(ع) رفت اشک ریخته‌ایم، هرچند این هنر نیز  این روزها حس و حال گذشته را ندارد و به‌نوعی کودکان ما از گرد میدان‌‌هایی که در آن تعزیه اجرا می‌شد، دور شده‌اند.



درباره تاریخ پیدایش تعزیه در کشورمان اظهار نظرها فراوان است. برای مثال عده‌ای برای آن تاریخ سه هزار ساله در نظر گرفته‌اند و گفته‌اند اجرایی سوگ سیاوشان در ایران باستانی به نوعی اجرایی تعزیه بود که در آن دوران انجام می‌شد، اما نظر اکثریت این است که بعد از شهادت ابا عبدالله حسین (ع)، ایرانیان برای زنده نگاه داشتن یاد و مظلومیت امام حسین (ع) راه‌های مختلفی را مد نظر قرار دادند. برای همین در هر شهر شکل عزاداری محرم متفاوت است. بخشی از این آیین‌ها، نیز مربوط به هنر تعزیه می‌شود که در آن عاشورا روایت شده است، حتی جایگاه آن هنر در دوران قاجار به اندازه‌ای رشد کرد که عده‌ای برای گرفتن شفا به محل‌هایی که تعزیه اجرا می‌شد، تمسک می‌جستند.

البته رواج هنر تعزیه از زمان صفویه بود، اما اوج آن را باید در دوران ناصرالدین شاه جستجو کنیم. تعزیه تا مشروطه در اوج ماند، اما پس از آن به‌ویژه در دوره پهلوی دوم این هنر به فراموشی سپرده شد تا این‌که با پیروزی انقلاب مجدداً هنر تعزیه راه خود را پیدا کرد. به‌ویژه در دهه ۶۰ این قالب از هنر، جایگاهی ویژه در میان خانواده‌های ایرانی داشت، ولی با گذشت زمان توجه به تعزیه کم‌رنگ شد، به‌خصوص در ۱۰ سال گذشته این موضوع بسیار جدی شد. دلیل این اتفاق را هم من در چند بخش می‌توان توصیف کرد، اما مهم‌ترین شکل آن این است که ما نتوانستیم این شکل از هنر را با سلیقه امروز هم‌سو کنیم، چون می‌خواستیم تعزیه را به همان شکلی که برای کودک دهه شصت روایت می‌شد بیان کنیم!



در انتهای این مطلب باید به‌یاد داشته باشیم، تعزیه تنها بخشی از هنر دینی است، اما تنها شکل آن نیست، بنابراین به هر راه و مسیری که شده باید برای رشد نمایش دینی قدم برداشت تا بتوان هنر اصیل کشور را به سوی ارزش‌ها هدایت کرد.‌

داود کنشلو
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما