تاریخ انتشار
دوشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۲:۵۲
۰
کد مطلب : ۳۱۹۶۲
گفت و گو با استاد محمدعلی کریمخانی

نه مداح هستم و نه خواننده/ ساقی سرمست هنوز خوب معرفی نشده

نه مداح هستم و نه خواننده/ ساقی سرمست هنوز خوب معرفی نشده
کلامش آن قدر دلنشین است که بیش‌تر از قبل دلباخته او و ارادتش به اهل‌بیت(ع) می‌شوید. استاد از  ده­ سال قبل که قطعه­ ماندگار «آمدم ای شاه پناهم بده» را خوانده، خیلی شکسته‌­تر شده و چندان حال مساعدی ندارد  اما هنوزم هم حنجره­ای طلایی دارد. شاید روزی که «آریا عظیمی‌نژاد» از استاد کریمخانی دعوت کرد تا قطعه‌ای  برای امام رضا(ع) بخواند، هیچ کدام­شان فکرش را هم نمی‌کردند این مناجات آن­قدر فراگیر شود که دل هر زائری را به لرزاند و اشک را میهمان چشم‌های عاشقان کند. نقطه­ اوج این آواز، که حیرت‌ بسیاری از اهالی حرفه‌ای موسیقی را برانگیخته این است که یک حنجره تا چند گام بالاتر را می‌تواند ادا کند. استاد محمد علی کریمخانی که 67 سال قبل در شهر نرجه استان قزوین به دنیا آمده روزی بزرگ‌ترین آرزویش، این بود  نوایش مثل اذان مرحوم «موذن‌زاده» ماندگار شود و اکنون با عنایت امام رضا(ع) با خلق آمدم ای شاه پناه بده به آرزویش رسیده است. 

استاد گویا از کودکی به خواندن علاقه داشتید و مداحی هم می کردید؟
 درست است .از کودکی(حدود 5-6سالگی) قرآن می خواندم و  مداحی کردم. در واقع، معلم قرآن دبستانم، مشوّق اصلی­ام برای خواندن بود. در هر هیئت و محفلی هم که می­خواندم، همه تشویقم کرده و می­گفتند: «صدای این جوان خوب است!» چند سال بعد، به تهران مهاجرت کردیم و من، به خواندن مدح و کرامت ائمه­اطهار(علیهم­السّلام) اهتمام بیشتری پیدا کردم. تا این که به آرزوی همیشگی‌­ا­م رسیدم. 

فکر می کردید روزی مدحی بخوانید که اینقدر معروف و ماندگار شود؟
14-15ساله بودم که برای اولین­ بار به حرم امام رضا(علیه­السّلام) مشرّف شدم. آن­جا، به حضرت گفتم: «می­شه عنایتی کنی تا مدحی بخوانم... یا اذانی بگَم در حرمت... که موندگار بشه؟!­» که بعد از گذشت این همه سال، آن­ها محقّق شد و خدا، دعایم را مستجاب کرد. بعد از منتشر شدن این قطعه، وقتی در حرم امام رضا، مشغول خواندن بودم  و هزاران نفر می‌شنیدند، آن­جا بود که فهمیدم  خدا مرا به به آرزویم رسانده . همان جا  گفتم: «یا امام رضا... ممنونم!»    

خاطره ای هم از خواندن این قطعه در میان دارید؟
راستش را بخواهید! وقتی که در مراسمی این قطعه را می­خوانم و چهره­ی مردم را می­‌بینیم که حالشان خوب شده و از شنیدن این مدح، احساس رضایت می­‌کنند، همه و همه­‌اش در اثر نمکی است که حضرت رضا بر این کار ریخته! مثلاً من عروسی می­روم... داماد می­گوید: «آمده­‌ام ای شاه» را بخوان! می­گویم: «این­جا مجلس عروسی است، مردم با شنیدن این قطعه، ممکن است گریه کنند!» می­گوید: «دوست دارم در عروسی­ام مدح امام رضا خوانده شود. گریه برای امام رضا، بهترین ثمره­ زندگی‌­ام است... شروع زندگی­‌ام با گریه­ بر امام رضاست... خنده­ی با گناه بهتر است یا گریه­ی بر امام رضا(علیه­السّلام)!»

شما در این قطعه گام بالاتری می خوانید این باعث نشده که حنجره تان آسیب ببیند؟
حنجره‌­ام نه تنها آسیب ندیده، بلکه می­‌توانم تا سه ­گام بالاتر را بخوانم. بدون آن­که برای حنجره و صدایم مشکلی ایجاد شود. بعضی وقت­ها برای خودم هم قابل هضم نیست که چطور حنجره­ام می­تواند تا این مقدار بالاتر را یاری کند و مشکلی برایش پیش نیاید و این، فقط و فقط لطف خدا و امام هشتم است! بگذارید یک­چیز را همین­جا بگویم: باعث افتخار من است که نامم، در کنار نام امام رضا(ع) آورده می‌شود؛ چه از این بالاتر! شما وقتی کالایی را به بازار عرضه می‌کنید، باید نشان دهید که چند مرده حلاجید! اگر نتوانید کار خوبی به بازار ارائه دهید، ستاره شدن‌تان چه اهمیتی دارد، من شوق شهرت ندارم! من را با کسی می‌شناسند که زمین و زمان به آن احتیاج دارند؛ «آقا علی بن موسی الرضا(علیه‌­السّلام)»

آلبوم عاشورایی ساقی سرمت شما هم به موفقیت خوبی رسید؟
محرم1391 پس از چندسال کار کردن، «آلبوم عاشورایی ساقی­ سرمت»، منتشر شد که آهنگسازی آن نیز با «آریا عظیمی­‌نژاد» بوده است. هميشه و از ابتدا اين روال من بوده كه در كارهايم، همه­ اصول و قوانين لازم را رعايت كنم. اين اِلِمان‌ها، همگي بر مي‌گردند به موسيقي اصيل ايراني. من تمامي قطعات این آلبوم را با در نظر گرفتن موسيقي اصيل ايران خوانده‌ام، چرا كه بر اين باورم موسيقي اصيل ايراني از تعزيه به ما رسيده است و در سنت ما ريشه ‌دارد. موسيقي، وقتي ريشه‌دار و با اصالت باشد به طور حتم براي مردم هم دلنشين خواهد بود، زيرا اين نوع موسيقي، جدا از اين كه بسيار سنگين است، عامه­‌پسند بوده و مورد استقبال مردم قرار مي‌گيرد. من، تك­‌تك اين قطعات را در دستگاه‌ها و گوشه‌هاي مختلف ايراني اجرا كرده‌ام تا حرفي براي گفتن داشته باشند. شايد مثلا فكر كنيد كه همه در دستگاه همايون يا مثلا چهارگاه اجرا شده‌اند، ولي اين‌طور نيست و به نوعي من اين دستگاه‌ها را با هم تركيب كرده‌ام و گاهي چيزهايي را نيز افزوده‌ام. اينكه اين آلبوم با تمامي قطعاتش متعلق به حضرت امام حسين(علیه­السّلام) است، دليلي براي موفقيت آن است.  همه­ی ما وسيله هستيم، دقيقاً مثل دكترها كه وسيله هستند تا مريض بهبود يابد، اما در واقع شفادهنده، خداوند است. در واقع، اين عنايت ائمه و اهل­بيت است كه موجب مي‌شود كاري مثل «ساقي­ سرمست» به موفقيتي اين‌چنيني نائل می­آيد. سروصدایی که یک باره آغاز می‌شود، به بن‌بست می‌خورد و کار را یک بار مصرف می‌کند. مهم است که مردم به تدریج متوجه مفهوم کار شوند. مهم است که هر چقدر شما به آهنگ گوش دهید، تمایل بیشتری برای شنیدنش داشته باشید. کار حماسی است و همین آهنگ و شعرهای حماسی فرد را به سوی خود می‌کشاند. شما به آهنگ «مگر ای کربلا خاک بهشتی» گوش کنید. این ترانه انسان را به سوی خود می‌کشاند و می‌برد.

به نظر شما چرا کارهای شما اینقدر ماندگار می شود؟
 هر کاری که از عمق دل باشد و  شما شیفته آن باشید، موفق خواهید شد. وقتی این قطعات را می‌خواندم، حس می‌کردم نزد امام حسین(ع) و امام رضا می‌خوانم بنابراین تلاش می‌کردم کارم، کم و کسری نداشته باشد. هر چه در وجودم بود، مصرف می‌کردم. می‌گویند از تو حرکت از خدا برکت؛ اگر حرکت کنی و به سمت و سوی امام حسین(ع) بروی، اگر نیم‌نگاهی هم به کارت شود، آن کار ماندگار می‌شود. یقین دارم «ساقی سرمست» از این درجه بالاتر هم می‌رود و حتی جوانان خارج از کشور را نیز شیفته خود کرده و می‌کند. هرکسی، قطعات منتشر شده  من را گوش می­کند، از این لحن و صدا متعجب می­‌شود. در حالی که بارها و بارها گفته ­ام: این قدرتِ خواندن را خودشان محبت می­کنند وگرنه دست من و ما نیست! اما هنوز هم خواهش می­کنم از مسؤلان تا برای آلبومی که من و آریا عظیمی­ نژاد، برای جمع ­آوری­ آن، سه­ سال زحمت کشیدیم، تلاش کنند و آن را معرفی کنند. این آلبوم و قطعات آن، هنوز آن­طور که باید و شاید، برای مردم معرفی نشده! خواهش می­‌کنم تا برای کاری که وقت گذاشته شده، ارزش قائل شوند. این کار یک اثر فاخر آیینی است و باید حق آن ادا شود. نه به خاطر این که من خواننده­ آن هستم، به این خاطر که این آلبوم، مخصوص حضرت سیدالشهداء(ع) است و نباید از کنار آن راحت عبور کرد.

سبک خاصی هم در اجرای کارهایتان دارید؟
من، نه مداح هستم و نه خواننده! باید بگویم: این را هم من اختراع نکردم، من خودم را به کسی دیگر می‌سپارم. می‌خوانم، اما تکیه‌ام جای دیگر است. اگر انسان خودپسند و از خودراضی نباشد همه چیزش درست می‌شود. اگر بخواهی بگویی من در این مجلس قیامت می‌کنم، هیچ کاری انجام نمی‌شود و فقط شرمندگی باقی می‌ماند. من می‌گویم یا امام حسین(ع)! خودت می‌دانی که من چیزی نیستم، دست من را بگیر. البته ادعا نمی‌کنم... امام حسین(ع) را شناخته­‌ام! شاید اصلاً لیاقت خواندن هم نداشته باشم، اما هر موقع خوانده‌ام، فقط برای خودشان بوده است. این کار را نکردم که فلان وزیر یا نماینده مجلس یا شخصیت بازاری که در مراسم است، لذت ببرد. اگر به من بگویند: این، یک تار موی امام حسین (علیه­‌السّلام) است، زندگیت را رها کن، قطعا آن مو را می‌گذارم میان کفنم هم می‌گویم: این مرا بس است. زندگی چه ارزشی دارد. کسی نمی‌تواند در خلقت با امام حسین(ع) برابری کند. وقتی ما کسی را ارباب قرار دادیم، باید ببینیم ارباب چکار کرده، ما همان کار را بکنیم. 


یعنی از مرگ نمی‌ترسید؟
اصلاً از مرگ، هراسی ندارم! شاید برای­تان جالب باشد که این روزها، وقتی که بیماری بیشتر به من فشار می‌­آورد، روی تخت می‌نشینم و خواب به چشمم نمی‌­آید. خودم را میان قبر و چشم­‌انتظار سیدالشهداء و امام رضا(علیهم­السّلام) حس می‌­کنم. واقعاً این دنیا چه­ چیزی دارد که ما باید به آن دل­خوش کنیم؟! این همه دویدن و حرص‌­زدن برای مال دنیا، چه فایده­‌ای دارد؟! به­‌قدر وسع باید کوشید و به‌­قدر گذران زندگی باید تلاش کرد! اما بیش­تر از آن، به چه دردی می­‌خورد؟! من، فقط چشم­‌انتظار دیدار حضرت اباعبدالله و امام رضا(علیهم‌­السّلام)، هنگام مرگم هستم.

خیلی‌ها دوست دارند در جوار امام رضا(ع) دفن شوند شما همچنین آرزویی دارید؟
حالا که سال­ها کوشیده‌­ام و خدا، چنین لطفی به من کرده است، تنها آرزویم در این شب­ها و روزها، به دست آوردن سلامتی است! آرزوی دیگرم، خاک شدن در حرم امام رضاست! بارها به دوستانم در مجموعه­ ی آستان قدس گفته­‌ام اگر می‌­شوند کاری کنند، اما هنوز هیچ خبری نشده که بتوانم صاحب قبری در حرم امام هشتم شوم. دوست داشتم خادم هم شوم که فعلاً با این وضعیت جسمانی، اصلاً بعید می­‌دانم اگر هم جور بشود، بتوانم از عهده­ آن بر بیایم!
 
مرجع : آیه
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما